eitaa logo
کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
683 دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3هزار ویدیو
456 فایل
یا صاحب الزمان آمده ام کو به کو، تا که رسم به کوی تو ای کرم از تو جلوه گر، مرانیم ز کوی خود جهت پاسخ گویی به سئوالات «شما» 👇 09106195811 —@AhmadyHamID نقل مطالب کانال با ذکر صلوات جایز است.
مشاهده در ایتا
دانلود
-ما-امیر-کبیر-داریم .... در ایام عید نوروز در باغ چهل‏ستون اصفهان به تفریح نشسته بودند در این اثنا سائلى پیش آمده از آن‌ها استمداد مادى کرد و چون ایام عید بود هر یک از آن جمع مقدار معتنابهى به سائل مزبور کمک کردند، در این هنگام جمعیت را مخاطب قرار داده اظهار داشت: قصد من تکدى نیست و شخصاً هم فقیر نبوده و نیستم و این مبلغ هم کفاف چند روز مرا می‌کند، اگر دماغ شنیدن دارید سرگذشت خود را که تا حدى شیرین و شگفت‌آور است براى شما نقل کنم. بعد گفت: چندین سال قبل یک‏ روز حاکم اصفهان، دواتگران را احضار کرد. من هم یکى از آنان بودم ... او به ما گفت :هر یک ما بین شما استاد‌تر است به من معرفى کنید. دواتگران دو نفر را که یکى از آن‏ دو من بودم از بین خود به سمت استادى انتخاب کرده، اظهار داشتند: اینان از همه استادترند. ادامه دارد.... @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
-ما-امیر-کبیر-داریم .... ...فرماندار سایرین را مرخص کرده، سپس به ما دو نفر چنین گفت: کدام یک از شما دو نفر مبرزترید؟ رفیق من، مرا معرفى کرد و اضافه کرد این شخص در فن خود سرآمد است و یکى از صنعتگران خوب این شهر است فرماندار وى را هم مرخص کرد و آنگاه به من روى نمود و گفت: میرزا تقى‏‌خان امیرکبیر صدراعظم ایران براى انجام کار مهمی تو را به تهران خواسته است. خرج راه کافى به‏ من داده، مرا فوراً به سوى تهران گسیل داشت. پس از ورود به تهران به خدمت امیرکبیر رسیده، خود را معرفى کردم. امیرکبیر پس از استحضار کافى از حال من و پس از اینکه تشخیص داد در فن دواتگرى استادم سماورى جلویش بود به من نشان داده، از من پرسید آیا مانند این را می‌توانى بسازى؟ چون اولین مرتبه‌‏اى بود که در اوایل سلطنت ناصرالدین شاه، سماور به ایران آورده بودند و من تا کنون چنین چیزى ندیده بودم به آن نگاه کرده از طرز ساختمان آن آگاهى حاصل کردم سپس در پاسخ گفتم آرى. امیرکبیر گفت: این سماور را به عنوان نمونه ببر و مانندش را بساز بیاور. من از نزد صدراعظم خارج شده، آمدم در بازار دکان دواتگرى پیدا کردم مشغول ساختن سماور شدم. پس از اتمام کار سماور را برداشته نزد امیر کبیر بردم. کار من مورد پسند واقع شد. ضمناً پرسید این سماور با مزد و مصالح به چه قیمت تمام شده است؟ ادامه دارد..... @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
-ما-امیر-کبیر-داریم .... من در پاسخ عرض کردم روى هم رفته 15 ریال. امیرکبیر با قیافه‌‏اى باز و در عین‏ حال متبسم به منشى خود دستور داد تا امتیاز نامه‌اى برایم بنویسد که فن سماورسازى بطور کلى براى مدت 16 سال منحصر به‏ من باشد و بهاى فروش هر سماور را 25 ریال تعیین کرد. پس از صدور این فرمان امیرکبیر روى به‏ من کرد و گفت: برو اصفهان! دستور کار تو را به حکومت اصفهان داده‏‌ام که وسائل کارت را از هر حیث فراهم کند. من نیز از تهران حرکت کرده، وارد اصفهان شدم. بلافاصله پس از ورود من حکومت اصفهان مرا احضار کرده گفت: باید فوراً دکانى و چند شاگر تهیه نمائى و آنچه مخارج آن می‌شود نقداً از خزانه دولت دریافت نموده، مشغول سماورسازى بشوى. بنابراین دستور، من هم فوراً چند دکان که خراب بود از صاحبش اجاره کرده آن‌ها را به یکدیگر راه دادم و بنابر موقعیت و لزوم و احتیاجات در هر یک از دکان‌ها بنائى نموده، بطوریکه در یکى از دکان‌ها کوره‏‌اى جهت ریخته‏ گرى بسته و در دیگرى لوازم دواتگرى و در سومی سکو بسته که شاگردان بنشینند تا بدینوسیله به‏ خوبى بتوانم سماور سازى نمایم. ادامه دارد... @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
-ما-امیر-کبیر-داریم .... مجموعاً مبلغ دویست ‏تومان مخارج بنا و دکان‌ها و فراهم کردن اسباب کار شد. اما بدبختانه هنوز مشغول کار نشده بودم که یک نفر فراش حکومتى مثل اجل معلق حاضر شده، مرا با یک حالت خاصى مانند دزدان نزد حاکم برد. به‏ محض آنکه فرماندار چشمش به‏من افتاد با تشدد و تغیّر تمام اظهار کرد: چون میرزاتقى‏ خان امیرکبیر را در تهران گرفته‏‌اند و این مبلغ دویست تومان متعلق به دولت است باید بدون چون و چرا تمام و کمال آن را پس بدهى! ولى چون آن پول خرج بنائى آن دکان‌ها و غیره شده بود و من نیز از خود ثروت دیگرى نداشته که وجه مزبور را ادا نمایم، عنفاً تمام هستى مرا حراج کرده، مجموعاً یکصدوهفتاد تومان بیشتر نشد براى سی تومان دیگر آن نیز مرا سر بازار‌ها برده در انظار مردم چوب می‌زدند تا مردم ترحم کرده آن سی تومان به‏ مرور پرداخته شد! در نتیجه آن چوب‌ها و صدمات بدنى که به‏من وارد شد امروز چشم‌هایم تقریباً نابینا شده دیگر نمی‌توانم به کارگرى مشغول شوم از این رو به‏ گدائى افتادم! در صورتى که اگر امیر کبیر را نگرفته بودند و من همچنان مشغول کار بودم امروز یکى از بزرگ‌ترین متمولین این شهر بودم. @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
-کتاب-خوانی -در-قلب-شماست مسابقه بزگ کتاب خوانی به مناسبت میلاد پدر معنوی عالم وجود کتاب مسابقه : نویسنده: آقای حسن محمودی کتاب به صورت pdf و با تصاویری جذاب و مرتبط در کانال و سنجاق شد توجه 👇👇👇👇👇👇 سئوالات مسابقه در روز 14 شعبان، از ساعت 12 تا 24در کانال کوی جانان بارگذاري می شود جواب سئوالات را شرکت کنندگان محترم فرصت دارند تا ساعت 24 روز یکشنبه 8 فروردین 1400 به آیدی زیر در ایتا بفرستند: 09106195811—@Ahmadi_Hamid البته سئوالات از پنج شنبه 5 فروردین به صورت حضوری در امام زاده توزیع می شود @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
-کتاب-خوانی -در-قلب-شماست مسابقه بزگ کتاب خوانی به مناسبت میلاد پدر معنوی عالم وجود کتاب مسابقه : نویسنده: آقای حسن محمودی کتاب به صورت pdf و با تصاویری جذاب و مرتبط در کانال و سنجاق شد توجه 👇👇👇👇👇👇 سئوالات مسابقه در روز 14 شعبان، از ساعت 12 تا 24در کانال کوی جانان بارگذاري می شود جواب سئوالات را شرکت کنندگان محترم فرصت دارند تا ساعت 24 روز یکشنبه 8 فروردین 1400 به آیدی زیر در ایتا بفرستند: 09106195811—@Ahmadi_Hamid البته سئوالات از پنج شنبه 5 فروردین به صورت حضوری در امام زاده توزیع می شود @کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام
8.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راه کنترل خطورات؛ علیه السلام یعتی خودش را روبروی ببینه مرحوم تعجیل در امر فرج صلواتی هدیه کنید اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم کوی جانان صاحب الزمان علیه السلام @emamzadehazezollah