eitaa logo
امام زاده حسن (ع)
103 دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
6.6هزار ویدیو
43 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 پروژه امنیتی اول مهر که رهبری اشاره کردند، چه بود؟ 👤 🔹 کار دشمن نشستن روی زخم جامعه و حادثه آفرینی از طریق آن است و در این تردیدی نیست. در همه حوادث تلخ اجتماعی و سیاسی سالهای گذشته دشمن ورود کرده است. در پرونده مهسا امینی میزان فعالیت دشمن بیش از حد معمول آشکار است، هزاران محتوا جهت دار منتشر کردند که به وضوح در آن از آشوب کشیدن کشور، اعتصاب، شکستن اقتدار امنیتی و انتظامی کشور، زیر سوال بردن اعتقادات اسلامی، تحریک به اقدامات تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشور و سوریه‌سازی ایران دیده می‌‍شود. 🔸 حتی فیلم‌های آموزش ساختن بمب‌های دست ساز، نحوه شورش و اعتصاب و حتی معرفی نقاط و مراکزی که باید در اولویت اعتصاب قرار بگیرند و نحوه مقابله و آسیب رساندن به نیروهای امنیتی را عملا در رسانه‌های خود نمایش دادند که هیچ رسانه رسمی در جهان همچین کاری را نمی‌کند و تنها رسانه‌های وابسته به گروه‌های تروریستی چنین رویه‌ای دارند. اما شما به صراحت مشاهده می‌کنید که بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال دقیقا همین کار را می‌کنند و عملا مجری عملیاتی طرح از قبل برنامه‌ریزی شده اغتشاش در شب و اعتصاب در روز بودند و همچنان هستند. ✅ پروژه‌ای کاملا امنیتی که نقش این دو رسانه در آن هدایتگری و بسترسازی آن هست و یکی با صراحت بیشتر و دیگری به صورت تلویحی آن را اجرایی کرد و البته در همان گام های اول باقی ماندند. اما دقیقا اینجاست که اهمیت نقش‌آفرینی خواص در این نوع بزنگاه‌های سیاسی و امنیتی خود را نشان می‌دهد. زیرا این طراحی‌ها برای آنکه در افکار عمومی اثر بگذارد نیازمند مواضعی از طرف خواص داخلی برای تکمیل پازل و معتبر‌شدن روایت آنها در محیط داخلی ایران است. قضیه مهسا امینی را دوباره با دقت مرور کنید. دشمن نیازمند این بود که از همان ابتدا افکار عمومی بدون تحقیق و بدون معطل ماندن برای اظهار نظر مراجع قانونی باور کند که مرگ مهسا امینی یک قتل توسط نیروی انتظامی بوده است. برای معتبرسازی این روایت به شدت نیاز داشتند که در افکار عمومی ایران این نوع روایت از ماجرای مهسا امینی را در داخل معتبر شود و برخی از خواص ولو از سر دلسوزی این خدمت را رایگان و راحت برایشان انجام دادند. 🔹 اما رهبری فرمودند: «اگر قضیّه‌ی این دختر جوان هم نبود، یک بهانه‌ی دیگری درست می‌کردند برای اینکه امسال در اوّل مهر کشور ناامنی درست کنند.» 🔸 دشمن پس از شکست مجدد پروزه تابستان داغ در ایران در بستر نارضایتی‌های اقتصادی، اینبار سراغ اجرای یک پروزه جدید امنیتی از طریق شکاف‌های فرهنگی و اجتماعی رفت. از مدت‌ها قبل با کمک یک ضلع داخلی با تخریب و ایجاد شبهات فراوان بر ای گشت ارشاد که به نسبت دیگر ماموریت‌های پلیس از کوچکترین واحدهای عملیاتی هست، به عنوان نقطه‌ای برای ایجاد حس نفرت از نیروهای انتظامی قرار دادند تا در بزنگاه بتوانند نیروهای تحریک شده انتقام جو خودجوش به همراه گروه‌های سازماندهی شده را به صحنه درگیری و بستر ملتهب ایجاد شده هدایت کنند. همچنین تلاش کردند دو قطبی کاذب باحجاب و بدحجاب درست کنند تا ابزاری شود برای به سرانجام رساندن پروژه امنیتی اصلی که از قبل طراحی کرده‌اند. ✅ این در حالیست که روند علمی کشور گرچه با همت حاکمیت در ایام کرونا همچنا روند خود را ادامه داد ولی با بازگشایی حضوری دانشگاه‌ها در امسال سیر جهشی دوباره‌ای به خود می‌گرفت و این موضوع که یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های تقویت هرچه بیشتر ایران قوی است، تحملش برای دشمنان ایران سخت بود و هست. از سوی دیگر روی کارآمدن جریان انقلابی سبب بازگشت دانشگاه به جایگاه حل مشکلات کشور و فاصله گرفتن از محل نزاع ها و محل جولان جریانات سیاسی شد و این موضوع برای دشمن مطلوب نبود. 💢 به همین دلیل برای دشمن اول مهر ماه و آغاز بازگشایی پرشور دانشگاه و مدارس پس از کرونا، زمان فرا‌رسیدن هنگامه اجرایی کردن عملیات آشوب و اغتشاش و سرگرم‌سازی کشور به حوادث و حاشیه‌ها بود. اما وفات مرحوم مهسا امینی و بستر فرآهم شده پس از آن، سبب شد که پروژه آشوب در مهر ماه را زودتر از زمان تعیین شده شروع کنند. در هر صورت پس از خیابان، دانشگاه بستر اصلی اجرا و ادامه این پروژه ضدامنیتی هست و بخشی از قشر پیشرو دانشجو بیش از گذشته باید دقت کند که ناآگاهانه در بازی پیچیده امنیتی از قبل طراحی شده که موجودیت خود ایران را هدف گرفته، قرار نگیرند.
⭕️ چرا کار فرهنگی به تنهایی در حوادث پس از وفات مهسا امینی کفایت نمی‌کند؟! چرا نباید از کار امنیتی و قضایی در این نوع حوادث غفلت کرد؟! ✍ رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام فرمودند:‌‏ اینکه برخی می‌گویند فضا را امنیتی نکنید بله ما هم موافق هستیم و تا آنجایی که ممکن است فضا نباید امنیتی شود اما کار فرهنگی جای خود و کار قضایی و امنیتی هم در جای خود. 👈 در اینباره بیشتر بخوانید: 1⃣ حوادث پسا وفات مهسا امینی نشان می‌‌‌دهد که اینبار دشمن نه تنها بسیار گسترده و آشکار‌تر بلکه با روش‌های امنیتی و اطلاعاتی پیچیده‌تری نیز وارد عملیات شده است. حجم هماهنگی‌ها و لایه‌های مختلف سازماندهی شده از رسانه تا کف خیابان نشان می‌دهد که نمی‌توان از این سازمان شکل گرفته به راحتی گذشت. بدین معنا که این سازمان و ساختار شکل گرفته بر اساس طراحی‌های امنیتی و اطلاعاتی صورت گرفته و همچنین خطر آفرینی آن برای امنیت کشور به اتمام نرسیده و برای مقابله و از بین بردن آن راهی جز اقدام امنیتی و اطلاعاتی نیست. اساسا برای کور شدن چشم‌ فتنه‌انگیزان و عوامل پشت صحنه راهی جز کار امنیتی نیست. باید در نظر گرفت که کار فرهنگی مربوط به محیط داخلی است و علاوه بر همه اقشار جامعه شامل بخشی از جمعیت فریب خورده، نوجوانان هیجانی شده و جوانان دچار خطا و اشتباه قابل تخفیف و اغماض نیز هست ولی مواجه کامل با این حوادث علاوه بر کار فرهنگی، خنثی سازی اقدامات دشمن و عوامل آن از طریق کار اطلاعاتی و امنیتی است. 2⃣ در این نوع چالش‌های فراگیر امنیتی و اجتماعی متاسفانه عده‌ای با ژست روشنفکری چنان جنبه کار فرهنگی‌ در افکار عمومی را برجسته و علل بوجود آمدن حوادث را فقط به این موضوع و حل مسأله را هم تنها به آن ربط می‌دهند که نقش آفرینی دشمن در افکار عمومی کمرنگ می‌شود و حتی تقصیر کل ماجرا را به داخل برمی‌گردانند. بالتبع پس از چنین خطاها و آدرس‌های غلط مطالبه طبیعی و عاقلانه تنبیه عوامل دشمن توسط قوه قضاییه نه تنها در میان بخشی از مردم کاهش پیدا می‌کند بلکه برخی احکام صادر شده برای تنبیه کوچک برخی عوامل دشمن که حتی متناسب با بزرگی جرم آنها هم نیست، به راحتی در بخشی از افکار عمومی دچار خدشه و شبهه می‌شود. ضمن اینکه اقدام قضایی یک جنبه‌اش اجتماعی و فرهنگی است، یعنی تنبیه افراد به منظور غفلت‌زدایی به خصوص از قشر جوان جامعه هم است که عاقبت و‌ تباه شدن افرادی که عامل یا همسو با دشمن شده‌اند را مشاهده کرده و عبرت بگیرد. 3⃣ تجربه فتنه‌های گذشته و حوادث مشابه نشان می‌دهد که غفلت و یا کوتاهی از تکمیل کامل پروسه و همه جانبه کار امنیتی و قضایی و یا عدم استمرار و جدیت در آنها سبب شده که در برخی حوادث جدید گاهی از همان غفلت‌ها آرامش کشور ضربه بخورد.
🔴 اصل مسأله فراتر از ثابتی و صفار هرندی است! 👤 ✅ جوسازی که علیه امیرحسین ثابتی و سجاد صفار هرندی درباره تدریس‌شان در دانشگاه شریف ساخته و اجرایی شد، صرفا مواجهه با دو نیروی منتسب به جریان انقلابی از طرف جریان غربگرا و اصلاح‌طلب نیست، بلکه خبر از نشانه‌های بزرگتر می‌دهد، بخوانید: 1️⃣ حرف آخر را باید اول زد، جریان سکولارهای سیاسی و تسلیم‌شدگان علوم انسانی غربی که در یک کلام آن‌ها را باید دیکتاتورهای با نقاب آزادی‌خواهی نامید، پشت پرده جوسازی اخیر بودند و کافیست جریان‌شناسی رسانه‌های موج‌آفرین در این زمینه را بدانید. 2️⃣ مهمترین سؤال این است که چرا جریان سکولارهای سیاسی، جریان علوم انسانی غربگرا، اصلاح‌طلبان و غربگرایان سیاسی تاکنون اینقدر نگران ساعت درس انقلاب در دانشگاه‌های مهمی مثل شریف نبوده؟! واقعیتش این است که با افزایش کمّی و کیفی قرائت‌کنندگان انقلابی از درس انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها مشکل دارند و موضوع دانشگاه شریف تنها یک بهانه است! وگرنه همین حریانات با تدریس قرائت‌های اعتدالی، اصلاح‌طلبی و غربگرایی از انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها مشکل خاصی ندارند، بلکه اگر بتوانند زمینه تدریس هم فرآهم می‌کنند. همین امروز بگویند ظریف، زیباکلام و امثالهم برای تدریس به دانشگاه شریف می‌روند، برایشان کف و سوت هم می‌زنند. بنابراین این جریان تمامیت‌خواه از افزایش کمّی و کیفی تدریس انقلابی واحد درسی انقلاب ناراحت هست و آن را پنهان هم نکرد! علت دقیق‌تر این ناراحتی و عصبانیت را بسیاری از اساتید و دانشجویان ارزشی می‌دانند که چگونه برخی به ظاهر اساتید در همین سال‌های پر حادثه انقلاب نه تنها تدریس در برخی دانشگاه‌‌ها نمی‌کردند، بلکه بالعکس در همان ساعت درس انقلاب اسلامی، علیه انقلاب تدریس می‌کردند. 3️⃣ میزان نفوذ جریان غربگرایی و رفتار دیکتاتوری آن‌ها در دانشگاه‌های جمهوری اسلامی دقیقا همینجا و در این بزنگاه‌ها خود را نشان می‌دهد که حتی حاضر نیستند درس انقلاب نیز در اختیار تعداد بیشتری از معتقدین به انقلاب در دانشگاه‌ها و غیر از سلیقه‌ها آن‌ها قرار بگیرد! و جسورانه عربده می‌کشند که قرائت و تحلیل از انقلاب را هم ما و دوستان ما باید بگویند! البته در مظلومیت انقلاب اسلامی همین قدر بس که عمده قرائت، روایت و تحلیلش را در برخی دانشگاه‌های جمهوری اسلامی کسانی غیر معتقد، سالیان متمادی در اختیار داشته‌اند. 4️⃣ اگر دانشگاه شریف جای نخبگان علمی است، حق درس انقلاب اسلامی هم هست که نخبگان معتقد این حوزه آن را تدریس کنند و به عنوان یک واحد درس عمومی و معمولی دیده نشود و حق آن کامل‌تر از قبل ادا شود. روایت انقلاب را باید اهل زیست و سیر کردن با انقلاب اسلامی در دانشگاه‌ها بگویند وگرنه محتوای غیر از انقلاب اسلامی به دانشجویان مشتاق، ارائه خواهد شد و این ظلمی آشکار به نخبگان جوان کشور است که باید حقیقت را درباره بزرگترین انقلاب مردمی جهان و تاریخ کشورشان بشنوند. ➖➖➖➖➖➖➖ 📲 مهم‌ترین تحلیل‌های روز 👇 🆔 @kh_enghelab