eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
11هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
6.4هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
💞✨💞 ✨💞 💞 📖 #رمان_جان_شیعه_اهل_سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 #قسمت_دوازدهم پدر هم که کمتر در
💞✨💞 ✨💞 💞 📖 ... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 سر انگشت قطرات باران به شیشه می‌خورد و خبر از سپری شدن آخرین ماه پاییزی سال 91 می‌داد. از لای پنجره هوای پُر طراوتی به داخل آشپزخانه می‌دوید و صورتم را نوازش می‌داد. آخرین تکه ظرف شسته شده را در آبچکان قرار دادم و از آشپزخانه خارج شدم که دیدم مادر روی کاناپه دراز کشیده و چشمانش را بسته است. ساعتی بیشتر نمی‌شد که از خواب برخاسته بود، پس به نظر نمی‌رسید باز هم خوابیده باشد. کنار کاناپه روی زمین نشستم که چشمانش را گشود. اشاره‌ای به پنجره‌های قدی اتاق نشیمن کردم و گفتم: «داره بارون میاد! حیف که پشت پرده‌ها پوشیده‌اس! خیلی قشنگه!» مادر لبخندی زد و با صدایی بی‌رمق گفت: «صدای تَق تَقِش میاد که می‌خوره کف حیاط.» از لرزش صدایش، دلواپس حالش شدم که نگاهش کردم و پرسیدم: «مامان! حالت خوبه؟» دوباره چشمانش را بست و پاسخ داد: «آره، خوبم... فقط یکم دلم درد می‌کنه. نمی‌دونم شاید بخاطر شام دیشب باشه.» در پاسخ من جملاتی می‌گفت که جای نگرانی چندانی نداشت، اما لحن صدایش خبر از ناخوشی جدی‌تری می‌داد که پیشنهاد دادم: «می‌خوای بریم دکتر؟» سری جنباند و با همان چشمان بسته پاسخ داد: «نه مادر جون، چیزیم نیس...» سپس مثل اینکه فکری بخاطرش رسیده باشد، نگاهم کرد و پرسید: «الهه جان! ببین از این قرص‌های معده نداریم؟» همچنانکه از جا بلند می‌شدم، گفتم: «فکر نکنم داشته باشیم. الآن می‌بینم.» اما با کمی جستجو در جعبه قرص‌ها، با اطمینان پاسخ دادم: «نه مامان! نداریم.» نگاه ناامیدش به صورتم ماند که بلافاصله پیشنهاد دادم: «الآن میرم از داروخانه می‌گیرم.» پیشانی بلندش پر از چروک شد و با نگرانی گفت: «نه مادرجون! داره بارون میاد. یه زنگ بزن عبدالله سر راهش بخره عصر با خودش بیاره.» چادرم را از روی چوب لباسی دیواری پایین کشیدم و گفتم: «حالا کو تا عصر؟!!! الآن میرم سریع می‌خرم میام.» از نگاه مهربانش می‌خواندم که راضی به سختی من نیست، اما دل دردش به قدری شدید بود که دیگر مانعم نشد. چتر مشکی رنگم را برداشته و با عجله از خانه خارج شدم. کوچه‌های خیس را به سرعت طی می‌کردم تا سریع‌تر قرص را گرفته و به مادر برسانم. تا سر چهار راه، ده دقیقه بیشتر نمی‌کشید. قرص را خریدم و راه بازگشت تا خانه را تقریباً می‌دویدم. باران تندتر شده و به شدت روی چتر می‌کوبید. پشت در خانه رسیدم، با یک دست چترم را گرفته و دست دیگرم موبایل و کیف پول و قرص بود. می‌خواستم زنگ بزنم اما از تصور حال مادر که روی کاناپه دراز کشیده و بلند شدن و باز کردن در برایش مشکل خواهد بود، پشیمان شدم که کلید را به سختی از کیفم درآوردم و تا خواستم در را باز کنم، کسی در را از داخل گشود. از باز شدن ناگهانی در، دستم لرزید و موبایل از دستم افتاد. آقای عادلی بود که در را از داخل باز کرده و نگاهش به قطعات از هم پاشیده موبایلم روی زمین خیس، خیره مانده بود. بی‌اختیار سلام کردم. با سلام من نگاهی گذرا به صورتم انداخت و پاسخ داد: «سلام، ببخشید ترسوندمتون.» هر دو با هم خم شدیم تا موبایل را برداریم. گوشی و باتری را خودم برداشتم، ولی سیم کارت دقیقاً بین دو کفشش افتاده بود. با سرانگشتش سیم کارت را برداشت. نمی‌دانم چرا به جای گرفتن سیم کارت از دستش، مشغول بستن چترم شدم، شاید می‌ترسیدم این چتر دست و پا گیر خرابکاری دیگری به بار آورد. لحظاتی معطل شد تا چترم را ببندم و در طول همین چند لحظه سرش را پایین انداخته بود تا راحت باشم. چتر را که بستم، دستش را پیش آورد و دیدم با دو انگشتش انتهایی‌ترین لبه سیم کارت را گرفته تا دستش با دستم تماسی نداشته باشد. با تشکر کوتاهی سیم کارت را گرفته و دستپاچه داخل خانه شدم. .... ✍نویسنده: 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
چگونه عبادت کنم_49.mp3
9.53M
۴۹ 🤲 باید تمرین کنیم؛ کم کم سجاده‌هامون بشن حجله‌گاه عاشقی‌مون! یه جوری عاشق، که دنبالِ بهونه بگردیم برای رفتن به این حجله‌گاه .... 🔉 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌿🌸🌿 🌸🌿 🌿 #رجعت #قسمت_دوازدهم ⭕️ جنبنده‌ی زمین 🔹 یکی دیگر از آیات مهم در مبحث رجعت، آیه ٨٢ سوره‌ی
🌸🌿🌸 🌿🌸 🌸 ⭕️ فردِ کافر یا کُفرِ فراگیر؟ 🔹 خداوند در آیه ٩۵ سوره‌ی انبیاء میفرماید: «وَ حَرامٌ عَلى قَرْيَةٍ أَهْلَكْناها أَنَّهُمْ لا يَرْجِعُونَ» حرام است اهل قريه اى كه ما آنان را هلاک نموده ايم، به دنيا بازگردند. 🔸 از امام باقر و امام صادق نقل شده كه فرمودند: «مردم هر قریه ای را که خداوند عذاب کند، در زمان رجعت باز نمیگردند. اين آيه از بزرگترين نشانه های اثبات رجعت می باشد؛ چرا كه هیچ مسلمانی منکر این نیست که همگی مردم در روز قيامت باز میگردند، چه هلاک شده باشند یا نشده باشند. و عبارت «لا یَرجِعُون» مربوط به زمان رجعت میباشد، یعنی آنها در قیامت باز میگردند تا وارد جهنم شوند.» 📚 تفسیر قمی، ج٢، ص ۵٠ 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
امانتهای زندگی من_8.mp3
12.78M
۸ دنیا شبیهِ یه دانشگاه بزرگ است، که قرار شده دانشجویانش، در آخر با باطن انسانی، فارغ التحصیل شوند. استاد این دانشگاه؛ جلوه‌ی کامل خداوند در زمین است، یعنی؛ امام معصوم. اینکه نتوانی از این استاد بهره بگیری؛ و بزرگ شوی؛ خائنِ به این امانتِ خدا هستی. 🔉 🆔 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌤❤️🌤 ❤️🌤 🌤 #آخرالزمان #قسمت_نهم ⭕️ تغییرات آسمانی 🔹 در ادامه سری پیام های آخرالزمان، به بررسی پی
🌟🌺🌟 🌺🌟 🌟 ⭕️ انسانِ دور از خانواده 🔹 یکی از مهمترین اتفاقات آخرالزمان، ضعیف شدن روابط اجتماعی و خانوادگی انسان هاست. آنقدر ضعیف که بسیاری از ارزش های اجتماعی و خانوادگی در آخرالزمان از بین می‌رود. 🔸 این موضوع، در منابع زرتشتی اینگونه بیان شده است: «اندر آن هنگام، همه مردم فریفتار باشند (بدخواه یکدیگر باشند)، و مهرورزی به گونه دیگری باشد و آزرم و دلبستگی و روان دوستی از جهان برود. مهر پدر از پسر، و برادر از برادر برود؛ و داماد از پدر زن، روی بگرداند و خواهش مادر از دختر، جدا و دیگر گونه باشد.» 📚 زند و هومن یسن و کارنامه اردشیر پاپکان، ترجمه صادق هدایت، در چهارم، شماره ١٣، ١۴ و ١۵، ص ۴٠ 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🐛🧠 ♦کرم هایی با توانایی رشد سر قطع شده و بازیابی خاطرات قدیمی !!! 🔶 دانشمندان دریافتند که سرکرمهای پلاناریا 14 روز پس از قطع شدن از بدنشان دوباره رشد می کند و سر جدید دربرگیرنده خاطرات قدیمی است. 🔷 همچنین محققین می‌گویند احتمالا حافظه در جایی خارج از مغز ذخیره می‌شود که به این صورت به مغز جدید باز می‌گردد! 🌸 الله اکبر 💛 🌐 @EmamZaman
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
🌺🌱🌺 🌱🌺 🌺 #انحرافات_مهدویت #قسمت_بیست_و_یکم ⭕️ نفس زکیه 🔹 محمد بن عبدالله، معروف به نفس زکیه، در
🌤🌺🌤 🌺🌤 🌤 ⭕️ ناووسیه 🔹 «ناووسیه» برگرفته از اسم شخصی با نام ناووس از اهالی بصره است. آنان امامت را در امام صادق متوقف می‌دانند و به «صارمیه» معروف هستند. حرفشان این بود که امام جعفر صادق زنده است و نمی‌میرد؛ او مهدی آخرالزمان است؛ آشکار می‌شود و بر مردمان فرمانروایی می‌کند. 🔸 در حالیکه امام صادق می‌فرمایند: «هنگامی که سه اسم محمد، علی و حسن، به طور متوالی در امامان جمع شد، چهارمین آنان قائم است.» (١) 🔹 مفضل بن عمر می‌گوید: بر امام صادق وارد شدم و عرض کردم: ای آقای من! کاش جانشین خودت را به ما معرفی می‌کردی. فرمود: ای مفضل! امام بعد از من فرزندم موسی است و امام خلف و موعود منتظر (محمد)، فرزند حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی است.» (٢) 🔺 این گروه پس از مدتی از بین رفتند. 📚 ١- درسنامه مهدویت، جلد ١،ص ١٠٨؛ ٢- کمال الدین و تمام النعمه، ج ١، ص ٣٣۴، ح ۴ 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگفت: بزرگ شدن و قدکشیدن بچه هامو و... همه چی رو دوست دارم ببینم ولی خب اعتقاداتم اجازه نمیده. منم از ته دل راضی بودم که تو این راه رفته، توی راه اهل بیت... اگه بهش میگفتم بخاطر من نرو... پس خودش چی میشد... لحظه آخر بهش پیامک زدم، گفتم: راضی ام به رفتنت... دوست دارم تمام تلاشت دفاع باشه...منم اینجا تاجایی که میتونم از بچه ها مراقبت میکنم تو فقط دعا کن... کاش میدونستی چه تکیه_گاه محکمی هستی...هدیه تولدم قابی بود باخط قشنگش که نوشت... فاطمه ی عزیزم مهرتان سنجیده ام خوبان فراوان دیده ام اما تو چیز دیگری... ❤️ 🆔 @EmamZaman