#شهیدان
#خط_عاشقی🌷
🌹 #شهید_مصطفی_خادمی 🌹
💠 یک جایی از علامه طباطبایی «ره» خواندم آن ها که صالح اند و عارف اند و نیک سرشت ٬ موقع نماز ٬ آن جا که به « السلام علینا و علی عبادا... الصالحین » می رسند ٬امام زمان (عج) جوابشان را می دهد .
🌺بعد از گذشت ده پانزده سال از روزهای جنگ ٬ یادم افتاد به سه رفیق شهیدم که همیشه وقتی نمازشان می رسید به این جا ٬ سلام می دادند به عبد صالح خدا ٬ مکثی می کردند و صورتشان خیس می شد از اشک ٬ یکی از آن سه شهید که جواب می گرفت از مولا ٬ سیدمصطفی خادمی بود .
◀️ راوی : علی سلطانی
📚 منبع : برای همکلاسی ام ٬ خاطرات شهدای دانش آموز قم
#دوست_شهید_من
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
🌺یا صاحب الزمان (عج) 🌺
#شهیدان
#خط_عاشقی
🌹 #شهید_مدافع_حرم_سعید_سامانلو🌹
🌺 پنج شنبه صبح رسید خانه. توی جیب لباسش برگه ای دیدم که درخواست مرخصی کرده بود اما؛ برای چهارشنبه صبح.
دلگیر شدم که چرا از دیروز توی مرخصی بوده ولی امروز آمده خانه. طفره رفت. بعدهم گفت:
" من که نوشتم شخصیه خانومم. ربطی هم به خانواده یا آدم خاصی نداره. "
گفتم :
"زن و شوهر مسئله ی شخصی ندارن. باید بگی ."
دلش سوخت انگار. آرام گفت:
🌸"جمکران بودم. دو شب بود نماز صبح وقتی بیدار می شدم که نزدیک قضا شدن بود.
باید زود حلش می کردم این مشکل رو . اگه خدایی نکرده اهمیت نمی دادم، از اون به بعد ممکن بود نمازام قضا بشه.
از دیروز دارم توی جمکران و پیش آقا استغفار می کنم که خدایا چه کردم که با من این طوری می کنی؟
به صاحب الزمان گفتم از این جا نمی رم تا برام دعا کنی .
شب رو یه گوشه از مسجد خوابیدم. خود به خود چند دقیقه به اذان صبح بیدار شدم. نمازم رو خوندم و خدارو شکر کردم. " 🌸
✅ راوی :همسر شهید
📚 منبع:اسناد موجود در موسسه فرهنگی حماسه ۱۷
#دوست_شهید_من
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
🌺یا صاحب الزمان (عج)🌺
#شهیدان
#خط_عاشقی
🌹شهید محسن رضی 🌹
💠 کلاس اول ابتدایی بود. یکبار که می رفتم جمکران، گفت:
"مامان می شه کسی برای امام زمان نامه بنویسه؟ "
گفتم: "آره ننه. "
🌸گفت: "پس شما داری می ری جمکران یه نامه از طرف من بنویس و بگو یا امام زمان من بزرگ بشم یه انقلابم بشه من شهید بشم. " 🌸
🌺آن روز ها هنوز جنگ شروع نشده بود.
محسن کوچکِ من خیال می کرد تند تند انقلاب می شود . 🌺
✅ راوی: مادر شهید
📚 منبع: اسناد موجود در موسسه فرهنگی حماسه ۱۷
#دوست_شهید_من
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
🌺یا صاحب الزمان (عج)🌺
#شهیدان
#خط_عاشقی
🌹 #شهید_مجید_زین_الدین 🌹
🌺چهل هفته شب های جمعه از خرم آباد تا جمکران می آمدیم؛ حاج آقا نذر داشت.
🌸مجید آن موقع کوچک بود.
همراه مان می آوردیمش.
با من و پدرش طی کرده بود که اگر به مسجد رسیدیم و خواب بود، باید بیدارش کنیم.
🌺 آن روز توی راه خوابش برده بود، دل مان نیامدصدایش بزنیم.
رفتیم زیارت مان را کردیم. وقتی رسیدیم به ماشین، بیدار شده بود.
🌸 _شما دوباره من رو بیدار نکردین؟
ولی من خواب دیدم امام زمان اومدن اینجا و یه تاج سفید گذاشتن روی سر من. 🌸
✅ راوی: مادر شهید
📚برادرفداکارش،حسین کاجی،ص۱۳
#دوست_شهید_من
✨💖الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج💖✨
🆔 @emamzaman
#شهیدان
#خط_عاشقی
🌹 #شهید_محمد_رضا_تورجی_زاده🌹
💠فرمانده ی گردان یا زهرا(ع)_ لشکر ۱۴ امام حسین💠
✅تولد:اصفهان/۱۳۴۳
شهادت:عملیات کربلای ۱۰_ بانه_۱۳۶۶
مزار: گلستان شهدای اصفهان
🌺داشت سوار تویوتا می شد که جلو رفتم.برادر تورجی میخوام بیام گردان یا زهرا.گفت: " شرمنده جا نداریم."
دلخور شدم"میخوام بیام گردان مادرم، برای چی جا ندارین؟"
🌼پرسید: "سیدی؟" سرم را که تکان دادم، فوری پیاده شد، برگه ام را گرفت و برد پرسنلی.
اسمم را نوشت توی لیست گردان.
بعدها فهمیدم برای سادات احترام زیادی قائل است.
🌺این جریان گذشت.یکروز رفتم مرخصی بگیرم.موافقت نکرد.با ناراحتی از چادر زدم بیرون.
🌼گفتم : شکایتت رو به مادرم میکنم.
پای برهنه افتاد دنبالم. اشک توی چشمهاش جمع شده بود.
🌺برگه ی سفید امضای مرخصی را گذاشت توی دستم و گفت: " هر چند روز میخوای بنویس؛ ولی حرفت رو پس بگیر.🌺
📚کتاب یا زهرا، گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
#دوست_شهید_من
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @emamzaman
#شهیدان
#خط_عاشقی🌷
🌹 #شهید_حسن_تهرانی_مقدم 🌹
💠مقدمات ظهور
🌸همیشه می گفت:" کاری که ما میکنیم بسیار حساس است و اهمیت دارد و اصلا صرف ایران نیست که از این کار استفاده کند."
🌸 اعتقاد داشت این موشکهادر واقع اختراع شیعه است و می گفت:' می خواهیم روی این موشکها بزنم" ساخت شیعه". و به اذن خدا و کمک اهل بیت کاری خواهیم کرد که آیندگان خواهند فهمید چقدر اهمیت دارد."
🌺در جواب بچه ها که از او می پرسیدند:
" چرا بابای همه را تلویزیون نشان می دهد، اما شما را نشان نمی دهد ؟"
هیچ وقت نمی گفت که همه ی این کارها کار ماست، تنها چیزی که این اواخر میگفت ، این بود که ما کاری داریم می کنیم که امیدواریم به واسطه ی آن مقدمات ظهور فراهم شود.
🌼وقتی حضرت بقیه الله تشریف بیاورند، شاید از این ابزار استفاده کنند.
اگر شما صبور باشید در اجر این کار شریک خواهید بود.
و ما از این حرفها انرژی زیادی می گرفتیم.
🌼بعد از شهادت ایشان، آقا که به منزل ما تشریف آوردو سه ربع ، یک ساعت از شخصیت حاج حسن حرف زدند، فرمودند:
" حاج حسن در کار خودشان آنقدر سریع و تند پیش می رفت که بعضی مواقع من او را نگه می داشتم و مانع میشدم که جلوتر نروید."
#دوست_شهید_من
💐💖الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج💖💐
🆔 @emamzaman