#شهیدانه🕊🌾
#دانش_آموز_شهید_عبدالله_مقدم
شب عملیات ڪربلاے پنج،زیر نور ماه، گِرد هم پشت خاڪریز نشسته بودیم. عبدالله عجیب محو تماشای آسمان بود،گویا در اندیشه آسمانی شدن بود.
دوست نداشتم حال ملڪوتی اورابهم بریزم اما طاقت نیاوردم و پرسیدم،عبدالله به چه فکر میکنی؟؟ او با حالتی روحانی جواب داد: امشب اینجا فردا شب پیش علی (علی برادر شهیداو بود)ودر سپیده دم 19/10/65 عبدالله به برادرشهیدش پیوست.
#شهدا_رایادکنیم_باصلوات✨🌼
#ڪپی_با_ذکر_صلوات
❀[ @EmamZaman ]❀
┄┅═✧❁✧═┅┄
#شهیدانه🕊
#سردار_شهید_حاج_شیرعلی_سلطانی
وسط حیاط مسجد مقداری خاک ریخته شده بود و در کتابخانه باز، نگاهی به داخل کتابخانه انداختم،حاج شیرعلی گودالی حفر کرده بود و اصلا متوجه من نبود.
_سلام حاجی خسته نباشی!
_سلام علیڪم و رحمه الله.
گودال درست شبیه یک قبر بود،حتی لبه و لحد هم داشت، حاجی سرزانوهایش را تکاند و بیرون آمد، بهت زده گفتم:
_پناه بر خدا، این مال کیه؟
لبخندی زد و گفت:
_پناه بر خدا نداره مومن!قبر حقیر فقیر، شیرعلی سلطانی!
خیلی سعی کردم تعجبم را از او پنهان کنم با ترس و دلهره توی قبر نگاه کردم. خیلی کوچکتر از قد رشید او بنظر میرسید! وقتی حاجی شهید شد ،پیکر بی سرش را همانجا دفن کردند و شگفتا که ان قبر برای پیکرش اصلا کوچک نبود.
تولد#1327/1/4 در شیراز
سمت#مسئول تبلیغات لشکر 19فجر
شهادت# 1361/1/2 شوش،عملیات فتح المبین
#شهدا_رایادکنیم_باصلوات🥀🍂
#کپی_بشرط_صلوات🍀☘🌷
❀[ @EmamZaman ]❀
┄┅═✧❁✧═┅┄