370.8K
حریصعلیکمبالمومنین..!
منتظره،دنبالیهبهانهمیگردهدستتو
درازکنیدستتوبگیرهمنتهاماداریمهی
فرارمیکنیمازش..!!🌱🥀
#علیرضا_پور_مسعود
#امام_زمان ✨
【 @emamzaman_12 】
♡مهدیاران♡
سݪاااااااام همراهاڹ عــزیز ڪــانال مهـــدیــاران✋ روزهاتوڹ زیباۍ مــهـدوۍ و حاݪ دݪٺون ان شاء الله ع
#رمان_ادموند
#پارت_اول🌸
💠ادموند پارکر جوانی سیساله بود، اصالتا روستازادهای که بهدوراز هیاهوی شهرهای بزرگ در دهکدهای کوچک به نام وینچ فیلد از توابع همپشایر در جنوب شرق انگلستان، مکانی آرام و دنج با جمعیتی حدود ششصد نفر به دنیا آمده بود. ادموند گرچه زاده روستا بود اما از لحاظ تربیت و جایگاه اجتماعی بی شک بسیار بالاتر و پختهتر از جوانان امروزی بزرگ شده در شهرها بود.
پدرش ویلیام پارکر از مردان سرشناس و اصیل، یک عمارت بزرگ به نام خانوادگی شان (عمارت پارکر) و تعداد زیادی زمین کشاورزی در آن حوالی داشت که در نوع خود جزء خانوادههای بسیار ثروتمند و با نفوذ انگلستان بهحساب میآمد اما این رفاه و ثروت باعث نمیشد که در زندگی بهدور از انصاف و عدالت با زیردستان خود رفتار کند.
ویلیام خیلی زود پدر شده بود، در سن ۱۸ سالگی عاشق یکی از نوادگان مؤسس مدرسه قدیمی دهکده، ماری برگز شد، مدرسهای که در سال ۱۸۶۰ توسط ویلیام برگز تأسیس گردیده بود و چون هر دو خانواده جزء خانوادههای خوشنام و با اصالت منطقه بودند و از صمیم قلب رضایت به این وصلت داشتند، این دو جوان خیلی زود باهم ازدواجکردند. ثمره این ازدواج در فاصلهای حدود یک سال بعد یعنی سال ۱۹۸۲ به دنیا آمد، ادموند پارکر.
دوران بارداری و زایمان برای مادر ادموند به دلیل سن کم و ضعف بدنی زیاد بهسختی طی شد. پزشک بارداری مجدد را برای او قدغن و اعلام کرده بود که در صورت توجه نکردن به توصیههایش ممکن است جان مادر و جنین هر دو به خطر بیفتد. ویلیام که حتی تصور یکلحظه زندگی بدون همسرش را نداشت، این توصیه را جدی گرفت و هرگز حتی به فرزند دیگری فکر هم نکرد.....
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
🍃با رُمان ادموند همراه باشید تا ابعاد جذاب این زندگی عجیب روشن شود...
#رمان_مهدوی
【 @emamzaman_12 】
دارمیقیـنڪہ..
روز وصـالتـ🌺ـومیرسد
ذکرلبـمشدهڪہالهےببینمت..
#شببخیرمولایمن✨...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مِيثاقَ اللّٰهِ الَّذِي أَخَذَهُ وَوَكَّدَهُ...
سلام بر تو ای پیمان خدا که آن را برگرفت و استوارش کرد...✋
📆 ۱۶ روز مانده تا میلاد امام زمان
#امام_زمان♥
#روزشمارنیمهشعبان🎊
【 @emamzaman_12 】
💠 حکمت های نهج البلاغه
📋موضوع:کفاره ی گناهان
🌸امام علی علیه السلام
در این سخن نورانى اشاره به بعضى از کفارات گناهان بزرگ مى کند; کفاره اى که مى تواند آن گناه را جبران نماید. مى فرماید: «از جمله کفاره هاى گناهان بزرگ، به فریاد بیچاره و مظلوم رسیدن و تسلّى دادن به افراد غمگین است».
#نهجالبلاغه
#حکمت_۲۴
【 @emamzaman_12 】
یامَن یُعطی مَن سَئَلَهُ🦋
ای آنکه می بخشد هرکه را
سوال کندازاو🙂♥️
دعایِ هر روز#ماه_رجب🌙
#روز_بیست_و_هشتم🌱
【 @emamzaman_12 】
تازه میخواست دلم؛
سرخوش #مبعث گردد
خبر آمد که حسین بن علی راهی شد 💔
🏴28 #ماه_رجب سالروز خروج امام حسین (ع) از مدینه به سوی مکه (60 ق)🥀
【 @emamzaman_12 】
🌹امام حسین علیه السلام در عالم مکاشفه به یکی از علمای قم:
تا می توانید درباره فرزندم مهدی سخن بگویید و قلم فرسایی کنید. مهدی ما در عصر خویش مظلوم است.
📗صحیفه مهدیه ص ۵۲
#امام_زمان🌸
【 @emamzaman_12 】
⭕️ اختلاف شدید بین یهود
🔹مسیحیان به لحاظ تاریخی با یهود مشترک هستند؛ یعنی پیشینه تاریخی شان یکی است. در واقع بزرگان یهودیت همان بزرگان مسیحیت هستند.
📚 متی باب۱۵، آیه۱۷
🔺اما آیا حضرت عیسی، همان منجی و موعودی بود که در کتب اشعیا، ذکریا و دانیال مطرح شده؟!
🔹بعضی یهودیان معتقد بودند حضرت عیسی، ماشیح و منجی ست اما بعضی از آنها این را نپذیرفتند، به همین دلیل حضرت عیسی و پیروانش را مورد آزار شدیدی قرار دادند!! در حقیقت بر سرِ دار شدنِ عیسی، کار همین کاهنان یهود بود...
#منجی_در_ادیان ۱۱
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
⭕️افتخار کنیم به چنین صاحبی...
🔹عالم فاضل، علی بن عیسی اربلی، صاحب کتاب کشف الغمه می گوید: ابن عطوه حسنی بیمار بود و پزشکان از علاجش عاجز بودند، او از پسرانش آزرده بود و مدام میگفت: تا صاحب شما مهدی نیاید و من را از این بیماری نجات ندهد، شما را تصدیق نمی کنم و به مذهب شما نمی آیم.
🔹شبی، همه پسرانش یکجا جمع بودند که فریاد پدرشان را شنیدند که می گوید بشتابید! وقتی به نزد پدر رفتند، گفت: بدوید و صاحب خود را دریابید که همین لحظه از پیش من رفت. ولی پسرانش هر چه دویدند کسی را ندیدند و برگشتند.
🔹نزد پدر که رسیدند پرسیدند: چه بود؟ گفت: شخصی نزد من آمد و گفت: یا عطوه! من صاحب پسران توام, آمده ام که تو را شفا دهم و بعد از آن دست دراز کرد و بر موضع درد من دست مالید، چون به خود نگاه کردم اثری از بیماری در خود ندیدم. سید عطوه حسنی مدت های مدید زنده بود و با قوت و توانایی زندگی کرد.
📚 منتهی الامال؛ باب۱۴؛ ص۱۳۳۲
#حکایات_و_تشرفات ۲۶
#امام_زمان♥
【 @emamzaman_12 】
562.8K
🕊یهحرفمیمونه..!!
تو سبک زندگی چقد واسه امام
زمان گذاشتی؟!
بعضی جاها دلش میخواد..دلش
برا ما پَر میکشه..🥀🍃
#علیرضا_پور_مسعود
#امام_زمان
【 @emamzaman_12 】
♡مهدیاران♡
#رمان_ادموند #پارت_اول🌸 💠ادموند پارکر جوانی سیساله بود، اصالتا روستازادهای که بهدوراز هیاهوی ش
📌#رمان_ادموند
💠#پارت_دوم
باد نسبتا شدیدی از یک ساعت قبل شروع به وزیدن کرده بود، زوزه وحشتناک باد در فضای سرد و خاموش آنجا طنین می افکند، خود را در جاده ای تاریک و وحشتناک تنها میدید، گویی گم شده بود...
از کناره های این جاده بی انتها که چشم به سختی قادر به تشخیص آن بود، بوی خون به مشام میرسید، چشمانش را دائم باز و بسته میکرد، شاید بتواند چیزی ببیند. اشکهایش بی اختیار جاری بود و احساس میکرد کالبُدش ظرفیت این همه مصیبت را ندارد، به دنبال کسی سرگردان در میان تاریکی پیش می رفت.
کنار یکی از جنازه ها بی اختیار زانو زد، سعی می کرد خونهای روی صورت او را پاک کند اما دستهایش یخ زده بود، دلش گواهی میداد که خودش است، او را در آغوش گرفت و به سینه چسباند. صدای هق هق گریه اش سکوت مرگبار آنجا را میشکست ، اسمی را فریاد می زد که برای خودش هم تا آن لحظه آشنا نبود. در حالت در ماندگی و بی پناهی بر زمین سرد و نمناک زانو زده بود که شعاع نوری از دور دستها تابیدن گرفت.
ترسیده بود، اما ترسی همراه با بُهت و حیرت! خداوند و عیسی مسیح را زیر لب صدا میزد، نفسهایش به شماره افتاده بود، لحظه ای بعد متوجه شد که دستی به طرفش دراز شده، همان مرد نورانی، با خودش گفت: یعنی او عیسی مسیح است؟ محبت و اطمینان عظیمی در دلش نسبت به آن مرد احساس کرد، ناخودآگاه دستش را دراز کرد... و با صدای بر هم خوردن درب های پنجره از خواب پرید...
📚 رمان #ادموند تالیف آمنه پازوکی
با ادموند همراه باشید تا ابعاد جدید و جذابی از این زندگی عجیب روشن شود...☺️
#رمان_مهدوی
【 @emamzaman_12 】
بہ روے بامها
آیینـہها گرم تماشایند
افـقهای تباهی را
بَرآ اے طلعـت موعود..🌻🍃
#شببخیرمسیحجهان✨..
#عاشقانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللّٰهِ وَناصِرَ حَقِّهِ...
سلام بر تو ای خلیفه خدا و یاور حقّش...
📆 ۱۵ روز مانده تا میلاد امام زمان
#امام_زمان♥
#روزشمانیمهشعبان🎊
【 @emamzaman_12 】
💠 حکمت های نهج البلاغه
📋موضوع:ترس از خدا در فزونى نعمت ها
🌸امام علی علیه السلام فرمودند:
اى فرزند آدم زمانى كه خدا را مى بينى انواع نعمت ها را به تو مى رساند در حالى كه تومعصيت اورامیکنی، بترس (مبادا مجازات سنگينش در انتظار تو باشد).
#نهجالبلاغه
#حکمت_۲۵
【 @emamzaman_12 】
Ya.Man.Mosavi.GHahar_www.iranidata.com.mp3
3.53M
یاذَاالمَنِّ وَالطَّول؛🦋
حَرِّم شَیبَتی عَلَی النَّارِ
اے داراے نیکویی وبخشش؛
حرام ڪن موے سفیدم را برآتش🤲🌱
دعای#ماه_رجب🌼
#روز_آخر😞
【 @emamzaman_12 】
چـشمِمنخیرهبہعکسِحرمتبنـدشده
بـٰاچہحالۍبـنویسمکہدلمتـنگشدھ
¦💔¦🥀
#استوری
#شب_جمه
【 @emamzaman_12 】
وداع با#ماه_رجب😔
🌧 خداحافظ آسمان رجب😭
🤚🏻 خداحافظ یا مَن ارجوه لکل خیر😭
🌧 آنقدر بی صدا باریدی و تطهیرمان کردی؛
که خودمان هم سابقهٔ خرابمان،
فراموشمان شد!😞
آنقدر دامنت را برای پروازمان باز کردی؛
که افرادی چون ما نیز،
جرأت بال زدن یافتیم!🕊
دیگر سفرهات آهسته آهسته جمع میشود؛
و ما دوباره دلمان برای؛
نوای «یا من أرجوا»🌱
برای «استغفرالله و أتوب إلیه»🌿
و برای عاشقانهترین ترانهٔ ؛
«لااله الا الله» تنگ میشود! 😭
🌟 آمدی، تطهیرمان کردی،
تا در نیمهٔ شعبان برای زیباترین،
جشنِ زمین آماده شویم....♥️
🔆 تا زیر سایهٔ تنها باقیماندهٔ خدا،
آشتی کنانی راه بیندازیم و در ضیافت
رمضان، غریبگی نکنیم!🦋
🌧 دست مریزاد بر آسمان تـو؛
که ندیده خرید😭
😭 خداحافظ ماهِ استغفار 😭
برای دیدنِ دوبارهات،
باز منتظر میمانیم!
🤲 خدایا! رجببگذشت، و ماازخود نگذشتیم
ولی تو از ما بگذر.....😭
خدایا🌱
بندههای ناب تو؛
هر لحظه برای آمدن؛
حضرت ولی عصرچشم انتظاری میکشند؛
الهی🌱
در ماه عظیم #شعبان
فرج آقا جانمان را مهیا کن و چشمانمان را به جمال زیبا و نورانیاش منور نما🙏🌿
🤲🏻 آمین یا رب العالمین 🤲🏻
#امام_زمان
【 @emamzaman_12 】
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز آخر ماه رجب
از وجود نورانی مولایمان امام زمان♡
بخواهیم برای ما طلب مغفرت و بخشش کنند.
🌷يَآ أَبَانَا اِسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَآ إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ🌷
🥀 "استغفر الله و اسئله التوبه"🥀
#مناجات
#حاجمهدیرسولی
#ماه_رجب🌸
【 @emamzaman_12 】
♡مهدیاران♡
وداع با#ماه_رجب😔 🌧 خداحافظ آسمان رجب😭 🤚🏻 خداحافظ یا مَن ارجوه لکل خیر😭 🌧 آنقدر بی صدا باریدی و تطه
الهی
رجب بگذشت و
ما از خود نگذشتیم !
تو از ما بگذر....