🌹گذری بر زندگی و فضائل حضرت عباس بن اميرالمؤمنين عليه السلام
🌹عباس (۲۶ - ۶۱ق)، مشهور به ابوالفضل و قمر بنیهاشم، فرزند امام علی علیهالسلام و ام البنین و سردار و پرچمدار سپاه امام حسین علیه السّلام در واقعه کربلا است. او در کربلا سقّای سپاه بود؛ از این رو، در بین شیعیان به «سقای دشت کربلا» معروف است
🌹حضرت عباس علیه السلام در ۴ شعبان سال ۲۶ق در مدینه به دنیا آمد. در دوران کودکی از پدرش تحصیل علم کرد و امام علی (ع) فرمود:
اِنَّ وَلَدِی العَبّاسَ زُقَّ العِلمَ زَقّاً؛
همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا میگیرد، از من معارف فرا گرفت.
🌹در مدت ۱۴ سال که با پدر زیست، همیشه و در همه حال در کنار پدر حضور داشت
ایشان در سال۳۷ق درجنگ صفین حضور داشت و سخنانی در توصیف شجاعت ایشان نقل شده است.
🌹کنیه و القاب
«ابوالفضل» مشهورترین کنیه عباس است. «ابوالقاسم» کنیه دیگر او است که از زیارت اربعین بر گرفته شده.
قمر بنیهاشم، #باب_الحوائج، طَیّار، سقّا پرچمدار و علمدار از القاب آن حضرت است
♦️امام سجاد علیه السلام :«خدا عمویم عباس را رحمت کند، به راستی ایثار و جانبازی نمود، جنگ نمایانی کرد تا دستانش قطع شد و خود را فدای برادرش نمود. خداوند در برابر این فدارکاری - همانند عمویش جعفر طیار- دو بال به اوعنایت کرد تا به یاری آنها، همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند. همانا عباس نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی دارد که تمامی #شهیدان، در روز قیامت، بر او غبطه میخورند و رسیدن به آن مقام را آرزو میکنند.»
♦️امام صادق علیهالسلام در توصیف عباس (ع):«بصیرت نافذ، بینش عظیم، ایمان بسیار، #جهاد در محضر امام حسین (ع)، جانبازی و ایثار، شهادت در راه امام خود، تسلیم در برابر جانشین رسول خدا (ص)، تصدیق امام زمانش، وفاداری، تلاش تا آخرین حد و....»
♦️همچنین در آغاز زیارتنامه ایشان میفرماید:«سلام بر تو ای بنده نیکوکار و فرمانبرِ خدا و پیامبر خدا(ص) و امیرالمؤمنین (ع) و حسن(ع) و حسین(ع)».
♦️امام زمان علیه السّلام : «سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرمؤمنان(ع)، آن که جان خود را نثار برادرش کرد، دنیا را وسیله آخرت خود قرار داد و فدای برادرش شد. او که نگهبان بود و بسیار کوشید تا آب را به لب تشنگان حرم برساند و دو دستش در جهاد فی سبیل الله قطع شد.
خداوند قاتلان او، یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل طائی را از رحمت خود دور سازد.»
📚 منابع روایات :خصال، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۶۸. اعیان الشیعه، ج۷، ص۴۳۰. کامل الزیارات، ۱۳۷۷ش، ص۷۸۶، بطل العلقمی، ج۲، ص۳۱۱
🍃ایتا
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
📌 اخلاق مهدوی قسمت۴۰
(آخر)
⭕️ مسیرِ رسیدن
🔹 تمام مطالب گفته شده و انشاءالله خوانده شده توسط شما #مهدی_یاوران عزیز، نگاهی گذرا به یک مسیر، برای رسیدن به هدف اصلی بود و آن هدف اصلی، #مبارزه با #هوای_نفس است.
🔸 مبارزه با هوای نفس، تنها مسیری است که #انسان میتواند برای ملاقات با خدا بپیماید و اخلاق برنامه ای برای موفقیت در این مسیر است.
🔹 در این #جهاد اکبر همه هستند؛ گروهی مبارزه میکنند و از #مجروحیت خود #درد میکشند؛ گروهی دیگر مبارزه نمیکنند و با اینکه مجروحیت بیشتری دارند، از روی #نادانی، از این مجروحیت خود لذت میبرند و #فخر میفروشند.
🔺 در نهایت از آنجایی که حکایت همچنان باقی است، پیشنهاد میکنیم از سلسله جلسات تنها مسیر #استاد #پناهیان نهایت استفاده را ببرید. انشاء الله که بتوانیم با اعمال و رفتارمان جزء #نجومی_بگیران #امام_زمان باشیم.
#اخلاق_مهدوی ۴۰
#امام_زمانی_ام 👇
https://eitaa.com/emamzamaniyamm
#در_ظهر_عاشورا_چه_گذشت (قسمت یازدهم)
🔴 السلام علی قاسم ابن الحسن
🌹قاسم فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام مادرش رمله مکنی بود، قاسم علیه السلام بیش از 13 سال از عمر مبارکش نگذشته بود جوانی بسیار رعنا و زیبا بود،
🍃چنانکه مورخین نوشته اند:
کان وجهه شقه القمر: یعنی چهره اش مانند ماه پاره بود
✨و چون در دامن امام حسین علیه السلام رشد و نمو پیدا کرده بود در سنین کم دارای ایمانی راسخ و عزت نفس و عظمت روحی مانند اباعبدالله بود.
🌿در روز عاشورا که عمویش را تنها مشاهده کرد گفت: تا شمشیر در دست من است عمویم به #شهادت نخواهد رسید!
🔴 قاسم اذن #جهاد میطلبد
🌸اباعبدالله که دید قاسم آماده #شهادت شده است دست در گردن او انداخت و هردو آنقدر گریستند تا بیحال شدند.
✨قاسم علیه الاسلام اذن جهاد طلبید.امام حسین علیه السلام امتناع نمود و فرمود:عموجان چگونه اجازه بدهم که تو یادگار برادرمی..
🌷 قاسم آنقدر دست و پای عمو را بوسید تا اجازه گرفت و با چشمان گریان روانه میدان شد.
⚫️ شهادت قاسم علیه السلام
🔷حمید ابن مسلم(خبرنگار کربلا) میگوید:
نوجوانی به سمت لشکر می آمد که چهره اش مانند ماه میدرخشید
وپیراهن و شلوار پوشیده بود و گردنها را میزد و سرها را درو میکرد گویا مرگ در اختیار اوست و جان هرکه را بخواهد میگیرد.
💥 در این میان بند کفش #قاسم برید که فراموش نمیکنم پای چپش بود،ایستاد تا بند کفشش را محکم کند.
🔥عمروبن سعد بن نفیل از فرصت استفاده کرد و با شمشیر بر فرق مبارکش زد قاسم بر زمین افتاد و صدا زد: یا عمّاه!
🌸حسین علیه السلام با عجله خود را به میدان رسانید و چون شیر خشمناک بر سعد حمله کرد که دست نانجیب قطع شد و همرزمانش اورا نجات دادند.
✳️وقتی گردوغبار #میدان فرونشست دیدند حسین علیه السلام در کنار قاسم علیه السلام نشسته و قاسم در حال جان دادن از شدت درد پاها را بر زمین میساید..
🌺حسین علیه السلام فرمود: #مرگ بر آن مردمی که تورا کشتند. رسول خدا در قیامت دشمنشان باد.
☑️سخت است بر عمویت اورا بخوانی و نتواند تورا اجابت کند و نفعی به تو برساند.
🌹سپس بدن قاسم را در بغل گرفت تا به خیمه شهدا برساند اما پاهای قاسم بر زمین میکشید تا اورا در خیمه کنار بدن علی اکبر قرار داد.
💥نکته:
آیا حضرت قاسم در میان دشمن می ایستد بند کفش ببندد فقط بخاطر اینکه دشمن نگوید پابرهنه بود ؟؟
یا نه،چون روحیه پدرش امام حسن در او اشکار شد که به دشمن اهمیتی نمیداد و برای بی اهمیت شمردن دشمن بند کفشش را بست...
✍ادامه دارد...
🌹
📗ابصارالعین ص 36
📕مقاتل الطالبین ص 88
📘نفس المهموم ص 321
📒بحار 34/45
https://eitaa.com/emamzamaniyamm