eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
Shab07Safar1400[02](1).mp3
5.64M
🎙یاحسین! من کجا لیاقت اقامه عزای تو؟ (زمینه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: Meysammotiee.ir/post/1468 🏴 شب هفتم ١۴٠٠ ☑️ @MeysamMotiee
Shab07Safar1400[01](1).mp3
19.04M
🎙از برادر غریب‌تر حسن است (روضه) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: Meysammotiee.ir/post/2509 🏴 شب هفتم ١۴٠٠ ☑️ @MeysamMotiee
Shab07Safar1400[05](1).mp3
6.54M
🎙دعوتم میکنی، من هنوزم دلم روشنه (شور) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: Meysammotiee.ir/post/1556 🏴 شب هفتم ١۴٠٠ ☑️ @MeysamMotiee
Shab07Safar1400[04].mp3
7.97M
🎙به هر موکب نمک‌گیر امام مجتبی هستیم (واحد) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی 👈 متن شعر: Meysammotiee.ir/post/986 🏴 شب هفتم ١۴٠٠ ☑️ @MeysamMotiee
خرم دلی که منبع انهار کوثر است کوثر کجا ز دیده پر اشک بهتر است نام حسین و کرببلا هر دو دلرباست نام علی اکبر از آن دلرباتر است رفتم به کربلا به سر قبر هر شهید دیدم که تربت شهدا مشک و عنبر است هر یک شهید مرقدشان چهار گوشه داشت شش گوشه یک ضریح در آن هفت کشور است پرسیدم از کسی سببش را به گریه گفت پائین پای قبر حسین قبر اکبر است پائین پای قبر علی اکبر جوان هفتاد و یک شهید چو خورشید انور است برسمت راست مرقد یک پیر جلوه کرد در گوشه رواق که نزد یکی در است پرسیدم از مخادم آن کاین مزار کیست؟ گفتا حبیب نور دوچشم مظاهر است در جنب نهر علقمه دیدم یکي شهید گفتم چرا جدا ز شهیدان دیگر است؟ گفتا خموش دار که عباس نامدار منظور او ادب به جناب برادر است رفتم به خیمه گاه و شنیدم بگوش دل آنجا فغان زینب و کلثوم اطهر است رفتم به سوی خیمه بیمار کربلا دیدم که با دوصد غم و محنت برابر است وارد شدم به حجله داماد کربلا دیدم عروس قاسم دستش ز خون تر است رفتم ز کربلا به سر تربت علی (ع) دیدم که بارگاه علی عرش اکبر است وارد شدم به صحن و سرایش بصد امید دیدم که چلچراغ علی سرو کوثر است برگشتم از رواق شدم وارد حرم دیدم که چشم نوح نبی جای حیدر است پر نور چشم نوح نبی از علی بود این نکته هم ز کاتب از خاک کمتر است شاها تویی که (ناصردین) باد چاکرت منظور او به اذن جناب مطهر است (ناصر) چو بر نجف برسید و بگریه گفت هر صبح و شام چشم امیدش بدین در است.
. - علیه السلام و صلی الله علیه و آله و سلم - سبک سر به زیرم کن... ضربه‌یِ قلبم یا‌حسن می‌گه خیمه و پرچم یا حسن می‌گه شاهِ عالم صاحبِ دم یاحسن می‌گه (۲) شادی و ماتم یاحسن می‌گه حضرتِ خاتم یاحسن می‌گه بیرقِ ماهِ محرّم یاحسن می‌گه (۲) ای تمامِ معنیِ قرآن ای جان ای جان ای امامِ دلبرِ خوبان ای جان ای جان صلَّ اللهُ علیکَ یا کریمِ طاها ماهِ دل آرا یوسفِ بی‌نظیرِ زهرا صل اللهُ علیکَ یا وارثِ مولا می‌سازه شیعه برات حرم ان شاءالله یاحسن مولا یاحسن مولا (۲) یاحسن مولا حسن مولا حسن مولا (۲) من از این سفره جیره می‌گیرم غصّه‌های تو می‌کنه پیرم آخرش با روضه‌های کوچه می‌میرم (۲) دائماً چشمات داره می باره آخه چشمایِ مادرت تاره تو خودت از رو خاکا برداشتی گوشواره قصّه های کوچه پیرت کرد ای وای ای وای سیلی از زندگی سیرت کرد ای وای ای وای تو روضه‌خونِ مادرِ قامت‌کمونی خاکِ چادرو با گریه می‌تکونی مادرتونو به خونه می‌رسونی چشم انتظارِ مهدیِ صاحبَ الزّمونی یا حسن مولا یا حسن مولا (۲) یا حسن مولا حسن مولا حسن مولا (۲) (حضرت رسول اکرم) یا اباالزّهرا یارسول الله می‌کشم آقا از غمِ تو آه به وصیت‌هات عمل شِه گم نمی‌شه راه (۲) توی بستر هم فکرِ مولایی روضه خونِ غم‌های زهرایی اَجر و مزدِ رحمةٌ للعالمینه آه (۲) آه از این کینه‌یِ دیرینه ای وای ای وای آتیش و در مسمار و سینه ای وای ای وای صلَّ اللهُ علیکِ یا اُمِّ ابیها نیلوفریه گلِ یاسِ خونه‌یِ مولا صلِّ اللهُ علیکِ یا مظلومه زهرا منتقمِ تو می‌شه تیغِ بقیة الله یا رسول الله یا رسول الله (۲) یا اباالزهرا اباالزهرا اباالزهرا (۲) .👇
. حسینی(ع) راهم بده بیام آقا؛به سمت کربلای تو تا جون دارم داد میزنم؛الهی من فدای تو قسم به مادرت حسین؛ازدر خونت نمیرم تاکه تو قسمتم کنی؛بیام پایین پات بمیرم بگی بمیر میمیرم به دام تو اسیرم سرم به زیرپاهات ببین چه سر به زیرم گداییه در خونت؛ همیشه افتخار من گریه برای زینبت؛بوده همیشه کار من خوش بحال اونایی که؛فداییه حرم شدن درحفظ ناموس خدا؛مدافع حرم شدن شهیدای بی ادعا مردای پاک وبی ریا جای ابالفضل خالیه تو جنگه با تکفیریا دنیا بدونه ما همه؛فدای کوی زینبیم من الازل الی لابد؛بسته به موی زینبیم داعش کیه دشمن چیه؛سردار سلیمانی داریم تو رگ ما خون علی؛غیرت ایرانی داریم ماشیعه ی حیدریم و پیرو خط رهبریم یه شمه از قدرت تو- ی اربعین نشون میدیم شعروسبک:کربلایی امیرحسین سلطانی .👇
. به عزت و شرف لا اله الا الله مجلس خاکسپاری و تشییع شاعر رسول چهارمحالی(ساقی) ----------------------------- به عزت و شرف لا اله الا الله به نام ختم رسالت نبی رسول الله به نام خالق قادر کریم بخشنده که میکشد قلم عفو برگناه هر بنده به نام حیدر و زهرا علی ولی الله حسن زینب و عباس به نام ثارالله کفن به تن ببرید تا به خانۂ افلاک مرا بنام اباالفضل دهیدبه دست خاک برای رفتن در خاک مرا دهید امید بگوروضه بخوانید زتشنه کام شهید که حُبِّ آل علی مونس غم و دردم که اولین شب قبرم علیست همدردم تمام اهل و عیال ،همسر و پدر مادر به دوست ،همسایه ،برادر و خواهر کنون که دست من از عالم شما خالیست مرا حلال کنید که چیزی درون دنیا نیست اگر بدی ز من رفته در سفر دیدید عفو نمائید که دست ز دنیا برید بگو به عزت و شرف لا اله الا الله محمد است نبی و علی ولی الله حسینِ نیزه نشین را بگو ثار الله که اشهد ان محمد رسول الله ------------------------------------------- شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
«از خدا جز زیبایی (خیر و محبت) ندیده‌ام». زینب آن‌قدر با خدای خود نزدیک و آشناست که اطمینان دارد مصیبت‌های وارده پایان کار نیست. بلکه افق‌های روشنی در پشت این وقایع نهفته است. زینب به ابن زیاد فهماند آنچه ناگوار است از ناحیه دشمنان خدا است و از ناحیه خدا جز سعادت و نیک‌بختی به انسان نمی‌رسد و به استقبال شهادت و اسیری رفتن، همانند رفتن به مهمانی دوست و نزدیک شدن به او است. امام(ع) با آوردن حضرت زینب(س) به همراه خود، به همه زنان و مردان جهان آموخت که یک مؤمن و خداشناس، از نظر روابط قلبی و پیوند درونی با خدای خویش، باید چنین باشد. اگر امام(ع) خانواده‌اش را به همراه نمی‌آورد، صفحات تاریخ از این نمونه‌های درخشان خالی می‌ماند. 3. انگیزه امنیتی امام(ع) در مدینه خانه امنی سراغ نداشت تا خانواده‌اش را به آن‌جا بفرستد و هنگام خروج از مدینه، هیچ‌کس هم به او پیشنهاد نکرد که من از خاندان تو حمایت می‌کنم؛ لذا امام(ع) نگران اسیر شدن خانواده خود در حال حیاتش بود؛ زیرا احتمال قوی وجود داشت که دولت‌مردان و مأموران یزید، زنان و فرزندان امام را در همان مدینه، دستگیر کرده و به گروگان بگیرند و در نتیجه، امام به ناچار برای خلاصی و رهایی زنان و خواهران خود، مجبور می‌شد خود را معرفی و تسلیم نماید و بعد از تسلیم نیز دو پیشنهاد بر سر راهش گذاشته می‌شد، یا با ذلت و خواری بیعت کند و یا به شیوه مرموزی به قتل می‌رسید، و هیچ دردسری هم برای دستگاه حاکم به وجود نمی‌آمد. بنابراین، وقتی عاقبت امر، چنین باشد، چرا امام کاری کند که در نهایت به ذلت و خواری بینجامد، بلکه از همان ابتدا با عزت و سربلندی، تمام راه‌های نفوذ را بر دشمن بسته و دشمن را از این نظر خلع سلاح می‌کند، و این کاری بود که امام(ع) انجام داد. و در مورد مکه نیز همین سخن جاری است؛ زیرا وقتی امام در مدینه که سال‌ها در آن زندگی کرد و اکنون نیز محل زندگی او بود، پناهگاه و محلّ امنی نداشته باشد، در مکه حتماً محلّ امنی نخواهد داشت. سید بن طاووس می‌گوید: «از مواردی که ممکن است سبب همراهی زنان اهل بیت(ع) تلقی شود این است که اگر امام حسین(ع) زنان و فرزندان خود را در مدینه و یا جایی غیر از آن، می‌گذاشت، احتمال می‌رفت که یزید بن معاویه زن و فرزند امام را دستگیر کرده و سپس عواقب شوم و رفتارهای زننده‌ای پیش می‌آمد که امام حسین(ع) را از جهاد و شهادت باز می‌داشت». @Porseman_channel
چرا امام حسین(ع) خانواده خود را همراه خود به کربلا برد؟ @Porseman_channel پژوهشگران اسلامی؛ انگیزه‌های مختلفی برای به همراه داشتن زنان و کودکان بیان کرده‌اند؛ مانند: 1. پذیرش مصلحت و اراده الهی؛ یعنی مصلحت خدا این بود که امام حسین(ع) و یارانش شهید، و خانواده‌اش اسیر باشند؛ یعنى‏ رضاى حق تعالی در این مصلحت بود و چنین مصلحت؛ یعنى جهت کمال فرد و بشریّت. 2. انگیزه مذهبی؛ یعنی از آن‌جا که محتوای قیام امام حسین(ع)، مذهبی و مقدس است، آوردن خانواده به همراه خود، از نظر آثار مذهبی، بسیار سودمند و مؤثر بود؛ زیرا عرفان و محبتی که در دل اهل‌بیت امام(ع)، نسبت به خداوند بود، برای همراهانِ دیگر امام، بسیار درس‌آموز و کارگشا بود. 3. انگیزه امنیتی؛ امام(ع) در مدینه خانه امنی سراغ نداشت تا خانواده‌اش را به آن‌جا بفرستد و هیچ‌کس هم پیشنهاد نکرد که من از خاندانت حمایت می‌کنم؛ لذا امام(ع) نگران اسیر شدن خانواده خود در حال حیاتش بود؛ زیرا احتمال قوی وجود داشت که مأموران یزید، خانواده امام را در همان مدینه، دستگیر کرده و به گروگان درآورند. یکی از موضوعات مهمی که در جریان قیام امام حسین(ع) باید مورد دقت قرار گیرد، موضوع همراه بردن خانواده است. نکته سؤال برانگیز این است که با توجه به این‌که برای تصمیم‌گیری در امری مهم و سرنوشت‌ساز، تنها ضرر نداشتن کافی نیست، بلکه باید سودمندی و قابل قبول‌بودن آن‌را نیز در نظر داشت، امام(ع) که مطمئن بود قیامش منتهی به شهادت می‌شود، چه مصلحتی در همراه‌داشتن خانواده‌اش می‌دید؟ همین ابهام بدان انجامید که حضرتشان مورد اعتراض برخی اطرافیان قرار گیرد. به عنوان نمونه، ابن عباس به ایشان عرضه داشت: «پسرعموجان! به سراغ کوفیان مرو، همانا آنان گروه فریب‌کار هستند ... و اگر از روی ناچاری به کوفه می‌روی، زنان و کودکان را به همراه مبر که ایمن نیستم از این‌که انتقام‌جویانه تو را همچون عثمان بن عفان، در حالی بکشند که زنان و کودکانت نظاره‌گر تو باشند». انگیزه‌های امام حسین(ع) برای به همراه داشتن زنان و کودکان پژوهشگران اسلامی؛ انگیزه‌های مختلفی برای به همراه داشتن خانواده بیان کرده‌اند؛ در این‌جا به بعضی از آنها اشاره می‌شود: 1. پذیرش مصلحت و اراده الهی تمام کسانى که همراهی اهل‌بیت امام حسین(ع) را با ایشان برخلاف مصلحت تشخیص دادند؛ با حساب و منطق مادی خودشان به این تشخیص رسیده بودند، اما حضرتشان پاسخی می‌داد که از جنبه دیگری به ماجرا پرداخته و جنبه معنوى مطلب را بیان می‌کرد: ایشان اطرافیانش را با این سخن خطاب قرار داد: در عالم رؤیا جدّم به من فرمود: «انَّ اللهَ شاءَ انْ یَراکَ قَتیلاً»؛ «خدا می‌خواهد تو را کشته ببیند». گفتند: پس اگر این‌طور است، چرا خانواده را همراهتان می‌برید؟ که پاسخ شنیدند: این را هم جدّم فرمود: «انَّ اللهَ شاءَ انْ یَراهُنَّ سَبایا»؛ «خدا می‌خواهد آنان را در لباس اسارت ببیند». مشیّت و یا اراده خدا در خود قرآن در دو مورد به کار می‌رود که یکى را اصطلاحاً «اراده تکوینى» و دیگرى را «اراده تشریعى» می‌گویند. اراده تکوینى؛ یعنى قضا و قدر الهى که اگر چیزى قضا و قدر حتمى الهى به آن تعلّق گرفت، معنایش این است که در مقابل آن دیگر کارى نمی‌شود کرد. معناى اراده تشریعى این است که خدا این‌طور راضى است، و این‌چنین می‌خواهد. پس خدا خواسته است که امام حسین(ع) شهید باشد، و خانواده او اسیر باشند؛ یعنى‏ رضاى حق تعالی در مصلحت است و مصلحت؛ یعنى جهت کمال فرد و بشریّت؛ لذا این‌طور نبود که وقتى از ایشان می‌پرسیدند چرا زنان و فرزندان را می‌برید، بفرماید اصلاً من در این قضیه بی‌اختیارم، بلکه به این صورت می‌شنیدند که با الهامى که از عالم معنا به من شده است، من چنین تشخیص داده‌ام که مصلحت در این است و این کارى است که من از روى اختیار انجام می‌دهم، ولى براساس آن چیزى که آن‌را مصلحت تشخیص می‌دهم؛ از این‌رو هرکس این جواب امام حسین(ع) را می‌شنید، دیگر چیزى نمی‌گفت. 2. انگیزه مذهبی از آن‌جا که محتوای قیام امام(ع)، مذهبی و مقدس است، همراه آوردن خانواده، از نظر آثار مذهبی، بسیار سودمند و مؤثر بود؛ زیرا عرفان و محبتی که در دل اهل‌بیت امام(ع)، نسبت به خداوند بود، برای همراهانِ دیگر امام، بسیار درس‌آموز و کارگشا بود و نمونه‌های آن‌را در سخنان زینب(س) می‌توان یافت. وقتی ابن زیاد بعد از شهادت و اسیری خاندان امام، می‌گوید: اوضاع را چگونه دیده‌اید؟ زینب(س) در جواب او می‌گوید: «ما رَأَیْتُ إِلَّا جَمیلا»؛
. آیا تفسیر کهیعص واقعه کربلاست؟ ✅در کتاب 📚کمال الدین ص454 نقل شده روای از امام زمان ع تفسیر آیه مذکور را خواسته و حضرت فرموده اند: كهيعص و كاف اسم كربلاست و هاء رمز هلاك عترت است و ياء نام يزيد ظالم بر عليه السّلام است و عين اشاره به عطش و صاد نشان صبر او است. لیکن باید عنایت داشت که برای اعتماد و اعتبار روایاتی که حتی در منابع قدیمی شیعه ذکر شده نیاز به بررسی سندی و دلالی است و نمیتوان همه روایات کتب قدیمی را قبول نمود. 👌لذا محققین به بررسی سند و دلالت این روایت، پرداخته اند. علامه شوشتری در کتاب اخبار الدخیله ، روایات ضعیف بلکه مجعول و موضوع را جمع کرده و بعد از بررسی ، جعلی بودن آنها را ثابت نموده است. اتفاقا ایشان این روایت را نیز ذکر و بعد از بررسی، مجعول دانسته اند. و با نقل روایاتی که اشاره این رمز حروف مقطعه ابتدای سوره مریم را به اسماء خدا؛تاویل نموده دل را قرص کرده که مراد اسماء الهی نه واقعه کربلا... 📚الاخبار الدخیله ج1ص104 پژوهشگران دیگری نیز با ذکر تاویل این حروف مقطعه به اسماء الهی(کافی –هادی-والی-عالم-صادق-)تصریح در عدم صحت مطلب مذکور نموده اند 📘اخبارساختگی –هاشم معروف حسنی-ص305 استاد غفاری در تصحیح کتاب کمال الدین تصریح به عدم صحت سندی روایت دارند «رجال السند بعضهم مجهول الحال و بعضهم مهمل، و المتن متضمن لغرائب بعيد صدورها عن المعصوم عليه السّلام، و يشتمل على احكام تخالف ما صح عنهم عليهم السلام. مضافا الى أن الواسطة بين الصدوق و سعد بن عبد اللّه في جميع كتبه واحدة ابوه أو محمّد بن الحسن ابن أحمد بن الوليد كما هو المحقق عند من تتبّع كتبه و مشيخته و هنا بين المؤلّف و سعد خمس وسائط. و قد رواه الطبريّ في الدلائل بثلاث وسائط هم غير ماهنا.» 📙كمال الدين و تمام النعمة ؛ ج2 ؛ ص454 علامه مجلسی اشکالات دیگری به مطالب دیگر این روایت طولانی میکنند که روایت را از درجه اعتبارو صحت ساقط میکند 📕بحار الأنوار ج52، ص: 81 و اینکه ادعا شود اسم یزید درقرآن ذکر شده و تعبیر از شهادت امام حسین ع به هلاکت آمده ...شواهدی براشکالات دلالتی دانسته شده است. .