eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1401.07.02-16(haeri).mp3 - T.me majnonalhosein.mp3
12.87M
| بهشتم حسن می‌خواستم..؛ [ علیه‌السلام ] 🎤کربلایی‌علی‌اڪبر‌حائری اجرا : ۱۴۰۱ [ هیئت مجنون‌الحسین مشهد ] بهشتم حسن میخواستم که مشق لیلی کنم نوشتم حسن رفیقم حسن نوشتم به روی انگشتر عقیقم حسن بهارم حسن به اندازه تو هیچکیو دوس ندارم حسن امیرم حسن تو اونیکه تو دنیا براش میمیرم حسن امیرم حسن مثله یه گنبد دستامو نگه میدارم آقا شکله یه گنبد دلتنگه واسه ضریحت آقا دله یه گنبد مثله یه گنبد شکله یه گنبد دله یه گنبد صدام کن صدام خودت میدونی چقد خاطرت عزیزه برام چقد محشری منه رو سیاه درمونده رو پیشت میبری چقد محشری میخوامت تو رو به دردت نخوردم اما بهم نگفتی برو غلامت شدم یه عمره که من اسیر همین مرامت شدم آقام حسنه اونی که منو خیلی دوس داره امام حسنه از بس که امام حسنی یم من بابام حسنه آقام حسنه امام حسنه بابام حسنه .
💠 پست موقت شبانه 💠
. شهادت 🔘🔘🔘🔘 ✅بنداوڸ شب فراق وماتم شب عزا رسیده حضرت مھدے دوباره باز رخت عزاپوشیده 💦 رخت عزاڪرده برش باقلب زارو مضطرش برا عزاے پدرش 💦 اقام غریب و تنھا همش میگہ واے بابام 💦 آجرڪ اللہ مهدی (عج) بقیہ اللہ مھدی (ع) ـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖ ______________________ ✅بنددوم ایڹ لحظہ هاے آخڕ حال خوشے نداره حسڹ عسڪرے مے سوزه از زہر پڕشراره 💦 افتاده رعشہ بڕتنش مےسوزه ڪل بدنش میگہ دم جوڹ دادنش 💦 الا نگارم مھدے (عج) بیاڪنارم مھدے (عج) 💧 آجرڪ اللہ مھدے (عج) بقیه اللہ مهدے (عج) ـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖ ______________________ ✅بند سوم ایڹ لحظه ھاے آخڕ مھدےڪناربستڕ آبے ڪنارلب بابا رسوندباحالے مضطڕ 💦 میگہ بنوش اے پدرم اے سایہ ے روے سرم بیاد جد اطھرم 💦 بہ یاد جد تشنه ڪہ بودبہ زیردشنہ 💦 حسیڹ غریب مادر ـٖٖـٖٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖـٖٖـٖـٖٖـٖٖٖـٖٖٖٖـٖٖٖٖٖ ✍ڪڕبلایے مجیدمرادزاده مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
سفارش وحدت آفرین امام عسکری (ع).pdf
582.4K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 🖇متن منبر امام حسن عسکری علیه السلام 💠سفارش راهبردی امام حسن عسکری علیه السلام 💠 ❇️ علیه السلام
عوامل هلاکت انسان از منظر امام حسن عسکری علیه‌السلام.pdf
277.4K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 🖇متن منبر امام حسن عسکری علیه السلام 💠عوامل هلاکت انسان از منظر امام حسن عسکری علیه السلام از شیعیان 💠 ❇️ علیه السلام
قواعد رزق و روزی.pdf
313.5K
🔖فیش منبر 🔖 علیه السلام 🖇متن منبر pdf امام حسن عسکری علیه السلام 💠 قواعد رزق و روزی در بیان امام عسکری(علیه السلام ) 💠 ▪️خدا چگونه زندگی ما را مدیریت می کند؟ ▪️لحظۀ خداشناسی! ▪️جمع و تفریق زندگی ▪️مهم تر از تلاش و استعداد، در کسب ثروت و قدرت! ▪️قتلگاه روزی ما از کانال حکمت بیان ❇️ علیه السلام
ba-gerye-sakine-goft-a-baba.mp3
10.09M
"با گریه سکینه گفت ای بابا... 🎙حاج مهدی رسولی با گریه سکینه گفت با بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله به روی سر گرفتم تکه های آستینم را امن یجیب المضطر اذا دعاه ویکشف السوء عمه جانم عمه جان قدکمانم ....................... دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند ما که از کوچه فقط خاطره بد داریم شود این حادثه تکرار خدارحم کند یک و زن و قافله و خنده نامحرم ها بر اسیران گرفتار خدا رحم کند یک شبه پیر شدی یا زتنور آمده ای یک سر و این همه آزار خدا رحم کند نیزه داران همه مستند نیفتی پایین حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند گیسویت کم شده و این جگرم میسوزد بر من و زلف ِ خم یار خدا رحم کند ظرفِ خاکسترِ یک عده هنوز آتش داشت شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند دست انداخت یکی پرده محمل را کَند جلویِ چشم علمدار خدا رحم کند راهمان از گذرِ برده فروشان افتاد این همه چشمِ خریدار خدا رحم کند زنی از بام صدا زد که کدام است حسین نوبت من شده این بار خدارحم کند یک نفر گفت اگر بغض علی را داری سنگ با حوصله بردار خدا رحم کند ✍ ........................ سیلی نخورده نیست کسی در میان ما کو آن زبان که با تو بگویم چگونه ام دست عدو بزرگ تر از صورت من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام
‍ . به خاک تربتت هر بار بگذارم جبینم را درونم حس کنم انوار رب العالمینم را معاد و عدل و توحید و نبوت را تو معیاری نخواهم داد بر شک بقیه این یقینم را منِ گمراه و حیران را به راه راست آوردی ز گیسویت گرفتم رشته ی حبل المتینم را همیشه روح من حس امانت کرد با مهرت نگیر از من به جان مادرت روح الامینم را شکسته دل شدن را از سخای مادرت دارم گدایی کرده ام از فاطمه قلب حزینم را اگرچه دست خالی آمدم، چشم پُری دارم بخر چشم ترم را، این متاع کمترینم را گره افتاده در کارم، گرفتارِ گرفتارم پذیرا باش نذرِ سفره ی اُم البنینم را همه آماده ی رفتن شدند و باز جا ماندم بیا امضا کن از لطفت برات اربعینم را نگیر از عمر من اوقات خیر و برکتم، یعنی همین که در میان روضه هایت می نشینم را سرش را دید و با گریه سکینه گفت با بابا تماشا کن میان شام حال شرمگینم را همین که معجرم در آن شلوغی سوخت با شعله به روی سر گرفتم تکه های آستینم را شاعر: .👇 .
‍ ⚜️🍂⚜️مقتل و روضۀ بسیار جانسوز _ شب سوم محرم 96 _روضه حضرت رقیه سلام الله علیها _حاج میثم مطیعی ⚜️🍂⚜️ ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ ❗️ توجه ❗️: جهت استفاده ، روضه ها حتما به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ✼═══┅🥀❃🥀┅═══✼ *سبط ابن جوزی نوشته در بستان الواعظین: "فَأَمَرَ بِرَأسِ الحُسَينِ عليه السلام"یزید دستور داد،سر رو بردن" فَنُصِبَ عَلَى البابِ "جلویِ در دارالعماره آویزان کردن ... "وجَميعُ حَرَمِهِ حَولَهُ ،"دخترا کنارش بودن ، زن ها کنارش بودن ، سه ساله نگاه می کرد ، بابا ! بابا ! چرا بالا نشین شدی؟ حسین ... وجَميعُ حَرَمِهِ حَولَهُ خانواده اش دور و برش بودن "ووُكِّلَ بِهِ الحَرَسُ "نگهبان گذاشت ، نه یک نفر،نه دو نفر ، یه دستوری دارد ، دستور می رسد از جانب امیر، اطاعت لازمه" وقالَ : إذا بَكَت مِنهُنَّ باكِيَةٌ" هر وقت یکی از این دخترها گریه کرد ، اگه زن ها گریه کردن " فَالِطموها" بزنیدشون ، بهشون لطمه بزنید ، بزنید زن هارو .... حالا زن های بزرگ شاید بتونن خودشونُ نگه دارن ، اما مگه دختر بچه ها میتونن سر بریده ببینند گریه نکنند ... بابا دلم برات تنگ شده .... یعنی این نازدونه ها چقدر کتک خوردن ... روایت میگه : این سر 9 ساعت بین زن ها آویزان بود ... همه نگاه می کردند ، ای وای .... خواهرها گریه کنید برا اون آقایی که خواهرش اُم الکلثوم سر بلند کرد، "وإنَّ اُمَّ كُلثومٍ رَفَعَت رَأسَها" سرش رو بالا آورد " فَرَأَت رَأسَ الحُسَينِ عليه السلام" سر برادر رو دید، "فَبَكَت" گریه کرد ... کاش گریه نمی کرد ، یازهرا " فَرَفَعَ يَدَهُ بَعضُ الحَرَسِ" یکی از نگهبانا دستش رو بلند کرد ، دست نحسش رو بالا آورد، " ولَطَمَها لَطمَةً " یه لطمه ای به صورتش زد ، یه سیلی زد نه بیشتر ، اما" حَصَرَ وَجهَها" همۀ صورت به تمامی آسیب دید .... این خانم جا افتادۀ بزرگ سال ، تمام صورتش آسیب دید ، یه لحظه فقط یه دختر بچۀ سه ساله رو تصور کن ، اصلاً مگه میشه به این صورت سیلی زد؟ اگه سیلی بخوره ، چه اتفاقی می افته؟* منبع : بستان الواعظين و ریاض السامعین اثر عبدالرحمن علی بن جوزی صفحه263
هدایت شده از آموزش مداحی
01.mp3
14.84M
🔹 🔻 زمانه اوج غربت را نشان داد ... 🎤 https://eitaa.com/joinchat/2396127234C1e79c91b0f