eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
اندوه دوباره می چکید از جسمش شاید دل پاره می چکید از جسمش پیراهن سبزش آسمانی شده بود از بسکه ستاره می چکید از جسمش از بام مناره ها شنیدیم تورا در باور خود غلط کشیدیم تو را چشمان خدا از غم تو خیس شده است روزی که میان شعله دیدیم تو را @gharibe_ashena_mobasheri313
تقدیم به با حالِ خوش گذشتی از این دنیا هرچند پاره پاره و خون آلود با پیکری رها شده در آتش خاکستر تو بود که می شد دود بعد از تو شهر غرق محرم بود محوِ سکوت و حیرت و ماتم بود شهری که در نبودِ تو جان می داد در کوچه های مرده و بغض آلود تو کوه غیرتِ شهدا هستی ای ساحل نگاه تو ناآرام دریایِ غم تویی پدرِ امواج! در تو خلاصه بود هزاران رود بالا بلند ماه تمامی که در روی تو عیان شده معنی ها روز صعودِ سرخ تو رفت اما هرگز نشد غمت به زمان محدود خورشیدِ جاودانه ی این قرنی شرقی ترین ترانه ی این قرنی آیی تو از بهشت چو ابراهیم برگشت اگر ز قعر زمان نمرود ای خاستگاه واقعی ایمان ای اعتقادِ ماندنی تاریخ ای زندگی به روی لبت جاری ای آنکه مرگ در تو شده نابود تشییعِ آنچنانیِ جسمت را تاریخ هم به یاد نیاورده ست دنیا به پیشواز می آمد هم چیزی به قدرت تو نمی افزود هر لاله یادگارِ نگاه توست هر صبحِ عاشقانه پگاه توست در قبر هم دوباره شدی "سرباز" این آرزوی سنگ مزارت بود دستت شبیه دستِ علمدار است شرمنده شد ز دست تو انگشتر هرچند ساربان نرسید آنجا گر چه به کربلا تو رسیدی زود @gharibe_ashena_mobasheri313
سردار دل ها قاسم سلیمانی در کشور ما عطر خوش یاس رسد با نغمه و شور و بزم احساس رسد این ما بود که آمد میدان پس وای اگر نوبت (عباس) رسد *** حسین جعفری eitaa.com/robaei @robaei کانال شعر ایتاحسین جعفری
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎦 انتشار نماهنگ سحرِ تماشا با صدای افتخاری به یاد 🔹نماهنگ «سحرِ تماشا» با صدای علیرضا افتخاری به مناسبت گرامیداشت سومین سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی منتشر شد. @gharibe_ashena_mobasheri313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
برگشا مُهر خموشی از زبانت ای بقیع جای زهرا را بگو با زائرانت ای بقیع لطف کن گم کرده ی ما را نشان ما بده بشکن این مُهر خموشی از زبانت ای بقیع دیده ی گریان ما را بنگر و با ما بگو در کجا خوابیده آن آرام جانت ای بقیع گر دهی بر من نشان از قبر زهرا تا ابد بر ندارم سر ز خاک آستانت ای بقیع گفت مولا راز این مطلب مگو با هیچ کس خوب بیرون آمدی از امتحانت ای بقیع گر نداری اذن مولا که سازی بر ملا لااقل با ما بگو از داستانت ای بقیع فاطمه با پهلوی بشکسته شد مهمان تو ده خبر ما را ز حال میهمانت ای بقیع آرزو دارد به دل "خسرو" که تا صاحب زمان بر ملا سازد مگر راز نهانت ای بقیع دیوان خسرو ( چراغ لاله ) صفحه ۴۴ @gharibe_ashena_mobasheri313
یک روز به هیأت سحر می آید با سوز دل و دیده ی تر می آید یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس با سیصد و سیزده نفر می آید @gharibe_ashena_mobasheri313
4_5785174021175774404.mp3
5.53M
می گویند زن‌های عرب دلشان که می‌گیرد، غصه که می‌افتد به جان‌شان، راه کج می‌کنند سوی حرم تو آقا! می‌نشینند یک گوشه، چادرشان را روی صورتشان می‌کشند هی می‌گویند یا عباس ادرکنی، ادرکنی بحق اخیک الحسین. اصلا حرمت معروف است به عقده‌گشایی و باز کردن سفره‌ی دل... می‌گویند شیعیان مدینه کارشان که گیر می‌کند، روزگار که سخت می‌گیرد، یک راست می‌روند پشت دیوارهای بقیع، ستون دوم روبروی حرم نبوی آدرس مزار مادرتان است. می‌روند و مادرتان را قسم می‌دهند به شما. به شمایی که مشگل‌گشای دل‌هایی... می‌گویند شما کاشف الکرب حسینی آقا... می‌گویند هر که می‌رود کربلا، غم‌های دلش حواله می‌شود به سوی حرم شما. عقده‌های دلش باز می‌شود در آن صحن، دلش آرام می‌گیرد... یا عباس! کرب‌هایم را برایت آورده‌ام. غصه‌هایم را آورده‌ام. نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا. مانده‌ام در این شهر پر التهاب. مانده‌ام در این خستگی. نذر کرده‌ام برای دل خسته‌ام، نذر کرده‌ام امروز بنشینم گوشه‌ای و برای دل خسته‌ام بخونم یا کاشف الکرب عن وجه الحسین، اکشف کربی بحق اخیک الحسین @gharibe_ashena_mobasheri313
تقدیـــم به بانـــویِ ادب حضرتِ امّ البنین سلام الله علیها پیراهــنِ مشکیم و پوشیدم گُل کرد بازم تو دلم احساس دیدم نوشته گوشه ی تقویم " روزِ وفــاتِ مـادرِ عبّــاس " امّ البنیـــن یعنی جوانمردی یعنی زنی از جـــنسِ مردانه یعنی که بعد از حضرتِ زهرا زهراتریــن بانویِ این خانــه امّ البنیــن یعنــی فداکـــاری یعنــی بدونِ واهمــه بـــودن یعنــی زنِ حیــدر شــدن امّا بــازم کنیــزِ فاطمــه بـــودن وقتی که اسمت فاطمه باشه امّا بخــوای امّ البنیــــن باشی غیرت بجوشه تو رگ و ریشت زن باشی و مردآفریــن باشی دربندِ این باشی که با لبخــند دلبنــدِ زهـــرا رو بخنــدونــی قُنداقه ی عبّاست و با اشــک دورِ ســرِ زینـــب بچرخونــی یعنی مَحالــــه باشه عبّاس و قلبِ حسین از خون لبالب شه می خــوام علمـــدارِ رشیدِ من در کربلا پیش مرگِ زینب شه یعنی نمیخوام رو زمین باشه یک قطره از خونِ حسینِ من کرب و بلا یــادت نره عبّاس جونِ تو و جونِ حسیــنِ من مـــادر بیــا و سر بُلـــندم کن باید ســـرت رو نیزه ها باشه دســـت برنداری از علمـداری حتّی اگه دستــات جدا باشه میپیچه عطرِ یاس تو میدون " ادرِک اخا " رو باورت میشه من مادرت هستم ولی عبّاس یک روز زهرا مادرت می شه
تقدیم به مادران شهید دو چشمش اشک بود و داد عالی امتحانش را بغل وا کرد و هی بوسید و راهی کرد، جانش را دلش آشوب اما تا خم کوچه تماشا کرد قدم ها و قد و بالای رعنای جوانش را بهار باغ را می دید و می دانست روزی هم تب تند رسیدن می دهد حکم خزانش را نمی دانست اما تا کجای قصه خواهد داشت برای هضم دلتنگی بعد از او توانش را کنار حوض خالی کرد بغض در گلو را ،آه مگر می شد بگیرد راه اشک بی امانش را گذشت از ماه و چشمانش به در خشکید اما باز نیامد ماه تا روشن نماید آسمانش را هوای شهر ابری شد تمام کوچه مشکی پوش خبر آمد مسافر کرده پیدا کاروانش را و مادر با دلی آکنده از غم چادرش را بست بگیرد حال در آغوش نعش قهرمانش را دو شب ده شب هزار و بی نهایت شب پر از حسرت گذشت اما نیاوردند حتی استخوانش را به سربندی ، پلاکی قانع است اما نمی گیرد چرا پایان خوبی فصل تلخ داستانش را شهید بی نشان آورده اند و بازهم رفته است مگر پیدا کند در بین این گلها جوانش را
☑️ بند اول ام بنینم من و ، همسر مولا منم مادر سقایم و ، کنیز زهرا منم همه هستم فدای حسین همه عالم گدای حسین ( یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ) ۲ ☑️ بند دوم نور دو چشم ترم ، کجایی ای پسرم وقت رفتن شده ، بیا به بالا سرم اشک غم می بارم از دو عین کی بیایی سقای حسین ( یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه) ۲ ☑️ بند سوم آمده در یاد من ، واقعه ی کربلا سکینه گفته برام ، از سر بر نیزه ها قدم از داغتان خم شده سوء چشمان من کم شده ( یا فاطمه یا فاطمه یا فاطمه ) ۲ @gharibe_ashena_mobasheri313