eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
سفره داری که به من اذن ضیافت داده بار دیگر به گدا لقمه ی عزت داده ماه شعبان و رجب رفت و به من گفت کسی رمضان آمده و حق به تو فرصت داده ای گنهکار! پشیمان شو، خدا در این ماه به خلاصی تو از نار رضایت داده روزه و نافله و ذکر و دعاهای سحر من چه کردم به من این قدر لیاقت داده ماه میلاد امام حسنم این ماه است رمضان را پسر فاطمه برکت داده به شب قدر که آیینه ی زهراست قسم شیعه را حب علی بر‌گ برائت داده روزه داری و لب تشنه و قرآن خواندن اثر چیست به من فیض تلاوت داده؟! به فدای لب عطشان اباعبدالله او به قرآن خداوند حلاوت داده این حسین است که عالم همه دیوانه ی اوست این حسین است به من حال عبادت داده روی آن سینه که بوسید نبی چکمه نکوب! شمر ملعون، که به تو این همه جرات داده؟! 🔸شاعر: ____________________________ https://eitaa.com/babollharam
. بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ توشه‌ای هر‌چند از جرم‌و‌گناه آورده‌ام باز بر درگاه عفو تو پناه آورده‌ام عمر‌من رفت و به‌جز حسرت ندارم کوله‌بار دست‌خالی‌آمدم پیش‌تو؛ آه آورده‌ام یوسف خود را نشد بیرون کشم از چاه‌نفس امشب اما خویش را تا پای‌چاه آورده‌ام عاقبت از چشم عاصی، قطره‌اشکی هم چکید آخرش این چشم سرکش را به راه آورده‌ام تا تو پای نامه‌‌ی‌من مُهر "بخشیدم"‌زنی مِهر شاه بی‌کفن را زاد‌راه آورده‌ام ای خدای مهربان، جان حسین و جون او روسفیدم کن که من رویی‌سیاه آورده‌ام شرمسارم باز پای روضه‌خوانی حسین نام زینب را کنار قتلگاه آورده‌ام ای ملائک! بار‌دیگر روی در هامون کنید عمه‌ی سادات آمد، شمر را بیرون کنید .
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ آخر جواب داد سحر ربنای ما دیدی گرفت این دم آخر دعای ما @hosenih دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم روشن شد از فروغ چراغی سرای ما نامش رقیه است، رقیه؛ ولی بدان آمد سه سال فاطمه باشد برای ما زینب بیا و صورت او را نگاه کن مثل گل است صورت خیرالنسای ما دستان کوچکش گره های بزرگ را وا می کنند از همه ی خلق، جای ما در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان این دختر است همسفر کربلای ما همواره فکر می کنم این پای کوچکش دارد توان آمدن پا به پای ما @hosenih دق می کند اگر که ببیند به راه شام پا می خورند روی زمین نیزه های ما ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
. ماه رمضان می رود و توشه ندارم در مزرعه ی عفو خدا خوشه ندارم با روزه ، خدایی نشدم، باز امیدی جز گریه‌ی بر صاحبِ شش گوشه ندارم شاعر: ✍ .
. پیشنهاد یافاطمه دنیا بدون تو سراب است خلقت بدون حضرتت نقشی بر آب است طی زمان بی درک تو، درک عذاب است عمری که بی تو بگذرد معنا ندارد هستی انیسی غیر تو زهرا ندارد از ما به تو محبوبه‌ی داور، ارادت ای کوثر پیغمبر و حیدر، ارادت ام‌الائمه حضرت مادر، اردات تو چیستی، مقصود خلق عالیمنی تو کیستی، ام‌الحسن، ام‌الحسینی ای ردّ زهرایی تو محسوس در عرش با نور تو بوده ملک مانوس در عرش ذات تو با ذات خدا ممسوس در عرش تو در حریم کبریایی آبرودار تو حضرت خیرالنسایی، آبرودار در خانه‌ی تو چارده گنجینه دیدم تصویرهایی ناب در آیینه دیدم حوریه و دستان پر از پینه دیدم ای حوریه بر سفره‌ات نانی جوین است دستاس‌گردان تو جبرییل امین است وقتی که تو کفو امیرالمومنینی هم مرد میدانی و هم خانه نشینی در خطبه داری ذوالفقار آتشینی پای دو دست بسته‌ی شیر خداوند شد دست‌خالی تو شمشیر خداوند آخر برای تو در و دیوار شر شد آتش زبانه زد نوک مسمار شر شد قنفذ میان کوچه ها این‌بار شر شد یک روز دور تو نبی گرم طواف است امروز روی بازویت جای غلاف است افسوس مشتی دیو و دد از تو گذشتند با ضربه‌ی مشت و لگد از تو گذشتند ناله زدی: “بابا مدد!” از تو گذشتند شاخ و برت بشکست، اما ریشه داری دشمن چه می‌فهمد که بارشیشه داری شش‌ماهه‌ای در بطن مادر رفت از دست با میخ بیرون رفته از در رفت از دست ... در کربلا شش ماهه اصغر رفت از دست تیر سه‌پر باز از ابالفضل آبرو برد «وا‌محسنا!» اصغر چه ارثی از عمو برد شاعر: ┅──────——————─ .
چله نشین صدفم، دُر شدم از نفحات نبوی پر شدم بنده ی دل تا که شدم، حُر شدم روی لبم نشسته این زمزمه فاطمه یافاطمه یافاطمه تشنه شدم، آب زلالم بده گرسنه ام، رزق حلالم بده مرغ بهشتم، پر و بالم بده کبوتر گنبد خضرا منم عبد نبی، نوکر زهرا منم فرصت چل روزه ی حق سر رسید سیب بهشتی معطّر رسید خدیجه را سوره ی کوثر رسید خیر کثیر ازلی آمده همسر محبوب علی آمده باز در لطف خدا باز شد به اذن حق، دوباره اعجاز شد خوش آمدی، مکّه سرافراز شد عقل شده مست حضور از شما جهل شده زنده بگور از شما رحمت و رحمانیتت گفته که جلوه ی ربانیتت گفته که پرتو نورانیتت گفته که کرسی تان کنگره ی عرش بود بهشت، زیر پایِ تان فرش بود تو کیستی، حبیبه ی کبریا شافعه ی محشر روز جزا سایه نشینت شده اند انبیاء مادر اسلام به غیر از تو کیست مادری ات، روز جزا دیدنیست تو دختر رسالتی، فاطمه تو همسر ولایتی، فاطمه تو مادر امامتی، فاطمه شیعه همیشه زیر دین شماست به زیر دین حسنین شماست مادر سادات! چه ها کرده ای سنگ دلم را تو طلا کرده ای ز خاک ها فضه بپا کرده ای خدا به نور تو مباهات کرد چادر تو معجزه خیرات کرد فاطمه ای بانوی نوکر نواز اشاره کن!  قنبر و فضه بساز قبله شده به سمت تو در نماز نماز تو، شکسته هم کامل است کعبه ی بی فاطمه سنگ و گل است سوره ی کوثر وسط کوچه، تو حیدرِ حیدر وسط کوچه، تو جای پیمبر وسط کوچه، تو حمایت از جان ولی می کنی می افتی و "علی علی" می کنی .
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸
صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ❤️ ملک دلم همین که به نام حسین شد عبدی گناهکار غلام حسین شد آرامشی نداشت وجودم به هیچ وجه تا که به اذن فاطمه رام حسین شد قند مکرر اسم "حسین" است، والسلام شیرین ترین کلام، کلام حسین شد «با یک سلام صبح به ارباب بی کفن » روزم پر از جواب سلام حسین شد یادم نمی رود که خدا هر زمان ز من قهرش گرفت، واسطه نام حسین شد
. بسم ‌الله الرحمن الرحیم از ما جدا شد عاقبت زهرای خسته چشمان خود را از علی امروز بسته آب از پس جسم کبودش بر می آید؟! اسماء مراقب باش پهلویش شکسته ⏹
صحبت ازعاشقی وعشق جگر میخواهد دم زدن از لب معشوق شِکر میخواهد بال در بال مَلِک دور مَلَک چرخ زدن نظر حضرت حق، همّت پَر میخواهد به هواخواهی از یار، علمدار شدن سینه‌ای همچو ابالفضل سپر میخواهد آسمان موهبتی باز فرستاد زمین صید این موهبت ای دوست هنر میخواهد نیست معلوم حسن باز نوه خواسته است یا دل حضرت سجاد پسر میخواهد دامن فاطمه‌ای باز قمربار شده علـی دوم زهـراست، پسردار شده پسری آمده همنام رسول دو سرا احمد دوّمی از نسل علی و زهرا آمده تا که به اسلام اصالت بدهد آمده تا که بود پرچم دین پابرجا خاک میخورد علوم نبوی روی زمین آمده تا که تکانی بدهد دنیا را کیست او، آنکه بفرمود نبی در وصفش باقرالعلـم نبییّن و به «اَیٍّ بقرا» شیعه شد زنده به هر جمله قال الباقر شیعه باقیست به ابقای کلام آقا آمده روشنی چشم رسول ثقلین نوه ی مشترک و وارث خون حَسَنین .
. بی تو ای جان جهان، جان و جهان را چه کنم؟ خود جهان می گذرد، ماندن جان را چه کنم؟ ماه شعبان و رجب، نم نم اشکی شد و رفت خانه ابری ست خدایا! رمضان را چه کنم؟ شانه بر زلف دعا می زنم و می گریم موسی من! تو بگو روز و شبان را چه کنم؟ صاحب "حیّ علی ... "! لقمه ی نوری برسان سحر از راه رسیده ست، اذان را چه کنم؟ کاتبان تو مــــرا خطّ امانـــــی دادند ... کشته ی خال توام، خط امان را چه کنم؟ کاشکی جرم عیان بودم و تقوای نهان پیش تقوای عیان، جرم نهان را چه کنم؟ کاش می شد که سبک تر شوم از سایه ی خویش آفتابا تو بگو! خواب گران را چه کنم؟ زخم شمشیر اگر قوت سحرگاه من است وقت افطار ولی زخم زبان را چه کنم؟ رنجه از طعنه ی پیران پریشان نشدم با چهل چله جنون پند جوان را چه کنم؟ غرقه ی موج رجز، گم شده ی بحر رمل سینه خالی ز معانی ست، بیان را چه کنم؟ . . خدایا رفت و دستم خالی از توشه نکشتم گندم ازاین مزرعه حتی به یک خوشه چگونه درک خواهم کرد این ماه مبارک را اگر دستم نگیرد صاحب آن قبر شش‌گوشه شاعر .