✴️ إلی الطَریقُ الحُسَین (ع) ...
#تو_با_هفتاد_و_دو_یارت_به_روی_نیزه_ها_رفتی
#وـآوردی_کنار_خویش_هفتاد_و_دو_ملت_را
پیچیده در این شعر که خود وقف غم توست
یک نغمه ی سرخی که صدای قدم توست
باز آمده یک قافله در قلب بیابان
از سمت نجف با علمی که علم توست
این جاذبه از مرکز عشق است کشانده
ما را به هوای حرمی که حرم توست
پیچیده شمیمی که دمِ چای عراقی ست
این عطر بهشت است ؛ که از یُمن دم توست
پیراهن مشکی به تنش کرده دوباره
این جاده که هر نقطه ی آن وقف غم توست
یک لحظه از جایی نفس روضه بپا خواست
انگار صدا از نفس محتشم توست
این کشتی افتاده به هامون که تویی تو ...
حالا همه جا ناله و فریاد همه ؛ توست
لبریز عطش غربت و درد است ولی باز
غم ناک ترین صحنه ی آن قدخم توست
🔶🔶🔶
باران امان نامه ببارد همه جا باز ...
این قافله ی سینه زنان هم قسم توست
این شعر که هر واژه از آن وقف غمت بود
ای کاش بگویند که امضا قلم توست
✍🏻 به کرم مادرش و به مدد طاها
.