هدایت شده از یاران صبحظهور
4_6051015059230952449.mp3
4.87M
✅#مناجات_ویژه 🌙#ماه_رمضان
چشم من خشک شد و گوهرم از دستم رفت
دل من تیره شدو دلبرم از دستم رفت
🎙 حاج مهدی #رسولی
🤲اللهم عجل لولیک الفرج 🤲
رفیق بیا #حسینی باشیم
#آئینه_ظهور ✨
#یاران_صبح_ظهور ✨
🆔http://eitaa.com/Aenehzohoor_qazvin
سیدمهدی_حسینی_چطور_میشه_دووم_آوردش_بدون_این_غم_.mp3
17.76M
#شور
📝 چطور میشه دووم آوردش بدون این غم...
🎤 سیدمهدی #حسینی
◼️ شب #سوم_محرم ؛ ۱۴۰۱
#شور
#امام_حسین
#نوحه_محرم۱۴۰۱
شاعر و نغمه پرداز :
#صادق_بچم
اجرا:
#سید_مهدی_حسینی
چطور میشه دووم آوردش، بدون این غم
به خدا که میمردیم اگه، نبود محرم
دنیا رو جا میزارم، پشت دَر هیئت
زنده میشه دلم با، اشک غم روضت
دوای کل دردامه، یه ذره تربت
یا حسین - مولا حسین
لا رفیق - الا حسین
کل مَن علیها فان و یَبقی حسین
توو این روزا که غصه، از هر طرف می باره
به کی میگه غماشو اون که حسین نداره
خوب جایی رفته هرکس، دل به حسین بسته نمیشه این آقا از، لطف و کرم خسته
پناهه واسه ی هر چی، دل شکسته
عزتِ دنیا حسین
ما کویر - دریا حسین
کل مَن علیها فان و یَبقی حسین
مگه میشه کنار اومد با، غم صبوری
آخه تا کی باید بسوزیم، با داغ دوری
ایشالله که درای، صحنت به روم واشه
یه کاری کن اربعین، اسمِ منم باشه
با یه سلام می تونه دل، کرببلاشه
مقصدِ دلها حسین
ما گدا - آقا حسین
کل مَن علیها فان و یَبقی حسین
http://eitaa.com/joinchat/2371289108C89129d8927
هدایت شده از اسما الحسنی | اشعار محسن حسنی
محسن حسنی:
اینکه چگونه است، چطور است، مبهم است
انگار حالتی است که همراه با غم است
اغلب به حرف میرسد اما همیشه نه
گاهی سکوت کرده و با اشک توام است
گاهی شبیه سیل...نه... ویران کننده تر
گاهی شبیه بارش باران نم نم است
از آه حرف میزنم این واژه ی عجیب
آهی که راز قدرت پنهان آدم است
آهی که التیام ستم دیده میشود
آهی که پیش ظلم چنان مشت محکم است
در بارگاه قرب الهی بدون شک
آهی که سوخت، آه جگر سوز محرم است
یعنی که آه، میرود از فرش تا به عرش
آهی که یا حسین شود، اسم اعظم است
عمری بنا به گفته ی سلطان ابالحسن
با آه یا حسین، دم سینه همدم است
هر جا بساط روضه ی ارباب ما به پاست
تحت نگاه خاص بانوی عالم است
«اینجا که آمدی کرمش فرق میکند»
اینجا گدا سوا شدنی نیست، دَرهم است
اینجا هر آنچه را که بخواهیم می دهند
بیچاره آن کسی که به دنبال دِرهم است
اینجا قصیده ها به کجا ختم میشوند؟
وقتی که شعر و گریه جدا نیست، با هم است
در راه عشق از پسر خود شروع کرد
در عشق داغ دیدن عاشق مقدم است
هر گوشه جزیی از بدنش روی خاک بود
تسبیح پاره ریختنش نامنظم است
قبل از رسیدنش به غم قتلگاه که
جانی نداشت، داغ جوانش مگر کم است
گودال... آفتاب... عصا... نعل اسب ها...
هر واژه روضه است لهوفی مجسم است
سر را به این یکی و عبا را به آن یکی...
شخص کریم بر کرم خود مصمم است
«آه از غمی که تازه شود با غمی دگر»
حالا مقدمات اسارت فراهم است ...
انگار گوش دخترکان، گوشواره هاش
تقدیرشان شبیه به انگشت و خاتم است
اینکه به زور میرود از کربلا به شام
زینب که نه، خدیجه ی کبری ست، مریم است
باور نمیکنم که علم را زمین زدند...
وقتی به دست دختر کرار، پرچم است
▪️
ترسی ندارم از غم روز قیامتم
وقتی حساب در ید ارباب جانم است
بگذار در بهشت که هیئت به پا کنیم
جنت بدون روضه شبیه جهنم است
#محسن_حسنی
1401/05/16
#حسینی