eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
971 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5893240157166900351.mp3
9.14M
🎼 📝زبونم وا نشد آخر... ١٩ مرداد ماه ١۴٠٣
enc_1723248539391620143995.mp3
2.77M
▪️ ▪️ریحانه رقیه،حنانه رقیه... ▪️کربلایی متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/104924
4_5821249143712011793.mp3
2.58M
و دله. من لبرزیه درد و ماتمه از غمای بی عدد خونه دلم من و بردن وسط بزم شراب از این اتفاق. بد خونه دلم بگو با دوریه تو چیکار کنم بگو با چشای تر چیکار کنم کمرم خم شده و راست نمیشه بگو با درد کمر چیکار. کنم با با جونم.   بابا جونم.    بابا جونم نفسم بالا نمیادش دیگه. نفسم. بند اومده زیره لگد بابا دخترت رو زجر بی حیا می رسید هر جا به قصد کشت می زد یه جوری سیلی زدش به صورتم که نموند دندونه سالمی برام به گمونم که دیگه خوب نمیشه ورم و کبودیه زیره چشام. بابا جونم.  بابا جونم.   بابا جون بعد تو با غصه هم مسیر شدم بعد تو همسفره سرت شدم با این قد کمون و موی سفید خیلی من شبیه مادرت شدم با خودت ببر دیگه رقیه رو درده سر شدم واسه خواهره تو ساربون سیلی می زد به صورتم با همون نگینه انگشتره تو بابا جونم.  بابا جونم.   بابا جون ✍ ۱۴۰۳ قابل اجرا در
4_5879489303972686219.mp3
5.32M
و خبر. داری. که دیدم کوچه بازار.      من و بردن میونه بزم اغیار دیدم از مردم شام خیلی آزار باباجونم‌. بابا جونم. بابا جون خیر داری. چی اومد بر سره من جای تو کی بودش دوره بره من به غارت بردن حتی معجزه کن بابا جونم.     بابا جونم.      با با جون. خبر داری که خردم. تازیونه لب و دندونه من مثل تو خونه تمومه صورت من ارغوونه بابا جونم. بابا جونم. بابا جون. خبر. داری که دندونم. شکسته. روی.گونم بابایی. جای دسته تو عمرکم شدم از دنیا خسته بابا جونم. بابا جونم.   بابا جون یادته می زدی شونه به گیسوم می زدی بوسه به چشم و به آبروم ببین حالا شده نیلوفری روم بابا جونم. بابا جونم.  بابا جون. یادته خنده بودش سهم لبهام هر روز صبح وا میشد روی تو چشمام اما حالا ببین تاریکه دنیام.  بابا جونم.  بابا جونم.     باباجون. ✍ ۱۴۰۳
4_5832319602306069507.mp3
6.33M
و روضه گوشه ی سرد خرابه  امشب  من . منتظرم. از راه که بیایی. تو  دلم تنگه برای اغوشه گرمت به دلم. افتاده که  میایی تو . از دقتی رفتی بابا دیگه حتی. بند نمیادش. یه لحظه این اشکام نه سویی مونده توی چشای. من. نه نایی. مونده دیگه توی پاهام. بعد تو لحظه ای خوشی ندیدم.   دیگه از زندگی بابا بریدم بعد تو حرفا ی بدی  شنیدم بعد هرچی نبودش. که دیدم. رو شونم. باره  غمت کشیدم تو سن کم. ببین که قد خمیدم بابا. حسین.   بابای. بی. سر ه من. تنور سینم.  امشب چقدر گرمه سرت کجا هست بغل بگیرم من امشب بیایی.  نیایی‌ بابا جون به دلم. افتاده که می میرم کن عکس قشنگت و به روی خاک داغ با انگشتای. زخمی کشیدم. من خبر داری چند روزی نبودی تو یه دل سیر بابا تور و ندیدم من کناره تو آرامشی داشتم تورو داشتم غم و غصه نداشتم وقتی سرم رو پاهات می زاشتم‌ آرامشم فقط صدای تو بود بهترین تصویرم. چشای تو بود بهشت من خنده های تو بود سه سالمه ولی. می بینی بابا جون  مثل پیر زن ها قد گمونم من به دلم. افتاده که دیگه امشب. آخرین باره که زنده می مونم من کاشکی میشد بازم مثل قدیم. بابا پیشم  بشینو. مو مو. ببافی. تو کاشکی  که امشب. اومدی تو پیشم. کنارم. باشی. به قدره کافی. تو.  دخترت از این زندگی سیره خدا کنه که دعام بگیره رفیه. امشب دیگه بمیره گریه هام امشب چه بی امونه. خسته ام دیگه از این زمونه غصه  هام  قده‌ یه اسمونه. ✍ 👇
دستای عمو اباالفضل سقاخونه رقیه.mp3
2.37M
دستای عمو اباالفضل سقاخونه رقیه گاهی پرچمو گذاشتم روی شونه رقیه سیده عالمه نوه فاطمه این شگفتی فقط تو بنی هاشمه 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣
. |⇦•قامت تو عمودِ.. سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۲ به نفس حاج‌ ●━━━━━━─────── ای که شدی ماتِ رخ شاه عشق قامت تو عمودِ خرگاه عشق تو‌ کیستی که عقل مجنون توست عشق به تو عاشق و مدیون توست نیست فلک به قدر هم پایه ات سایه ی تو ندیده همسایه ات هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه ی حسین دیدنت منی که غیرت ناموس کبریا بودم یکی ز پرده نشینان مرتضی بودم فًلک ببین ز کجا تا کجا کشید مرا به شام و کوفه ز کرب و بلا کشید مرا *خانمی که هر وقت عرض میکرد بابا یا امیرالمومنین دلم برا قبر جدم پیغمبر تنگ شده مرا به زیارت ببر.. این یه سری داره یه رازی داره.. با زبان بی زبانی میخواد بگه بابا دلم برا مادرم تنگ شده منو ببر جدم رو زیارت کنم، منو ببر مادرم رو زیارت کنم، امیرالمؤمنین می فرمود:زینب جان صبرکن شب برسه تاریکی همه جا رو فرا بگیره.. راوی میگه ثلث شب رو انتخاب میکرد قنبر رو جلوتر میفرستاد. برو ببین اگه چراغی شمعی روشنه خاموشش کن. خود علی جلوی زینب، حسین سمت چپ، حسن سمت راست و عباس شمشیر به دوش از پشت سر می آمد نکنه در اون دل شب کسی قد و بالای زینب رو ببینه..کار زینب به کجا کشید..* میان آن همه لشگر چو بی کسم دیدند به اشک بی کسی ام ناکسانه خندیدند *میگن حداقل سی هزار لشکر هلهله میکردند* غریبه گان بی مروت حیا نمی کردند ز هیچ گونه جنایت اِبا نمی کردند ستارگان حرم را به ریسمان بستند بگو ز جور زمین را به آسمان بستند * از بالای تل داره نگاه میکنه دید دور گودال حلقه زدند، شمشیر زن با شمشیر می زنه، نیزه دار با نیزه می زنه، یه عده سنگ زنه متخصص سنگ زنی زخم ها رو نشانه می گیرند. بدن ابی عبدالله رو خاکا افتاده.. ایام فاطمیه اس اجازه بدین عرضی داشته باشم..بدن فاطمه را امام‌معصوم با احترام تمام کفن کرد با احترام تمام به خاک سپرد. میگه حضرت فرمودند: چندین قبر تو قبرستان بقیع حفر کنید قبر زهرا رو کسی پیدا نکنه، من داشتم قبر می کندم یه وقت دیدم صدای ناله ی بچه ها بلند شد.گریه می کردند مادر مادر صدا می زدند طبیعیه مادر از دست دادن یه وقت دیدم زمزمه اشون عوض شد میگن خدا بابام وای بابا..با عجله خودمو رسوندم دیدم علی تو قبر خوابیده صدا میزنه ای خاک بقیع با این بدن مدارا کن بدن فاطمه ام له شده. امیرالمؤمنین تو خاک افتاده بچه ها هی به بابا التماس میکنند بابا بلندشو! ما که بی مادر شدیم نکنه بی بابا بشیم..سلمان بی تاب شد حسن و حسین رو از رو بدن علیِ سالم بلند کرد... کربلا نیمه های دل شب زینب بلند شد بچه ها رو شمارش کرد دو تا نازدانه نیستند خدا چه کنم؟ میان لشکر بی دین نامرد آرام بیابونا رو می گرده زیر هر بوته ای رو نگاه میکنه. عاقبت زینب صدا زد حسین جان! به دادم برس دوتا نازدانه گم شده..ناگهان ندایی از تو گودال اومد زینب جان بیا بچه ها پیش منند. بی بی زینب رفت دید دو تا نازدانه رو سینه ی بابا افتادند..حسیـــــــن...* طفل یتیمی زحسین گم شده ساربان ساربان قامت زینب ز اَلم خم شده ساربان ساربان بر تو دخیلم اَیا ساربان ساربان این شتران را تو به سرعت مران ساربان ساربان دیگر زبان مرا نی توان گفتن هست نه گوش جانِ تو را طاقت شنُفتن هست که هرچه باز بگویم غمم فزون گردد دلم ز غصهٔ این قصّه غرق خون گردد بس است شرح ستم های مردم مُحمل تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمل چنان غبار مرا روزگار داد به باد که بر زمین ننشیند هزار سال دگر ای قافله سالار زینب مونس و غمخوار زینب ندارم معجری ای جان فدایت گذارم تابه روی زخم هایت گفتم که فراق را نبینم، دیدم آمدبه سرم از آنچه می ترسیدم نوحی به هزارسال یک طوفان دید من نوح نیم هزار طوفان دیدم «بحق عمه زینب اللهم عجل لولیک الفرج» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... گریز به ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. 🏷اما فیکم مسلم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اما فیکم مسلم الامان از آتیش و هیزم و دود اما فیکم مسلم امان از قوم بدتر از یهود اما فیکم مسلم تو خونه نیاید یکم حیا کنید اما فیکم مسلم دست بابام علی رو رها کنید مردک پست بد دهن شرر نزن به قلب من این خونه ی وحی خداست خونمونو آتیش نزن اما فیکم مسلم هر کسی داره با چیزی میزنه اما فیکم مسلم یکی با غلاف تیزی میزنه اما فیکم مسلم نزنید به مادرم از رو کینه اما فیکم مسلم چشای مادر دیگه نمیبینه دست بابامو وا کنید بی غیرتا حیا کنید زینب داره دق میکنه مادرمو رها کنید اما فیکم مسلم مادرم افتاده زیر دست و پا اما فیکم مسلم ناله میزنه میگه یا ابتا اما فیکم مسلم مادرم کبود شده کل تنش اما فیکم مسلم جای سالمی نموند رو بدنش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻 . 🏷اما فیکم مسلم   ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اما فیکم مسلم یه نفر نیست بهش آب بده اما فیکم مسلم یه نفر آب به ارباب بده نفس نفس میزنم نفس نفس میزنه بال پر زخمی شو  هی به قفس میزنه اما فیکم مسلم مگه بینتون مسلمونی نیست اما فیکم مسلم به خدا این رسم مهمونی نیست چه بی گناه بردنش چه بی پناه بردنش به زور سر نیزه ها به قتلگاه بردنش اما فیکم مسلم یکی داره مارو غارت میکنه اما فیکم مسلم هرکی اومده جسارت میکنه اما فیکم مسلم کلاه خود دلبر منو نبر اما فیکم مسلم سر بریدی دیگه پیرهنو نبر غریب گیر اوردنت تشنه سر بریدنت باهرچی میشد زدنت ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
4_5956545685892380175.mp3
5.72M
. و . امشب. می خوام. با گریه هام قیامتی. به پا کنم. امشب می خوام. تا خود صبح. اسم تورو صدا کنم امشب می خوام برات بابا یه کمی درد و دل کنم. حالا که پیشم اومدی. سفره دل رو وا کنم. هر کی اومد از راه من و هی می زدش. بابا.   بابا.   هر کی اومد ناسزا. بود روی.  لبش بابا.   بابا.   رو پهلو مام. جا مونده جای. لگدش بابا.   بابا.  زیر ه. لگد ها نفسم. بند اومدش. بابا.  بابا.   نمونده جای سالمی بابا جونم. روی تنم بر اثر ناریونه. زخم. و کبوده بدنم. دندون ندا رم. که واست حتی یه کم. حرف. برنم نمونده.  دندونی دیگه.  می بینی توی دهمم‌ بعد تو و بعد عموم زدن من و. بابا. بابا. بابا بابا تو کوچه و‌تو‌بازرا بردن من و بابا. بابا. به جرم این که اسم تو بردم فقط بابا بابا جواب و دادن. با سیلی و لگد. بابا. بابا کف پام‌ و ببین پر از ابله و جراحته اینا همه یادگاره  غریبیه و اسارته گوشواره ی یاد گاره تورو ازم دزدیدو و برد همون که از سفره تو یه عمریه نمک می خرد ببین خونه لخته ی مونده رو سرم.  بابا. بابا.  بابا. بابا. ببین  کبودیه زیره چشمه ترم بابا بابا بعد تو حرمله شدش  همسفرم تو بابا بابا به جای تو کیا بودن دور و برم بابا. بابا.
4_6033006897013987356.mp3
8.43M
🎼 📝غم من و باید... ١٣ دی ماه ١۴٠٣ مناسب برای
ریحانه ی عزیز خدا، دختر حسین تکرار فاطمه تویی ای کوثر حسین زهرا اگر که ام ابیهای مصطفاست آری تویی شبیه به او، مادر حسین گر چه سه ساله ای تو بزرگ دو عالمی فهمیده ایم قدر تو را گوهر حسین نامت رقیه ذکر تو مشگل گشای ما باید تو را صدا بزنم محشر حسین مهمان دست کوچک و لطف و عطای توست هر کس که خورده است مِی از ساغر حسین جا دارد عاشقانه به تو اقتدا کنند دلبستگان بزم کرم پرور حسین آرامش حسینی و باب الحوائجی هستی نگین و خاتم انگشتر حسین شیرین زبانی و نفس عمه زینبی دل می برد نگاه تو از خواهر حسین بر عرش، روی دوش ابالفضل جای توست ای تک ستاره پیش قمر، دلبر حسین پایین نیامده تو ز دوش عمو هنوز وا می کند بغل علیّ اکبر حسین کنج خرابه از سرِ پُر خون چه دیده ای شد دامن تو یاس حرم منبر حسین شکر خدا ندیده ای از بین قتلگاه غرق به خاک و خون شده بال و پر حسین دق کردی از لب پدر و بوسه اش زدی شد روضه خوان داغ تو چشمِ، تر حسین ✍ ‌
به بهانه ی میلاد حضرت بنت الحسین رقیه خاتون سلام الله علیها ___________________ پرم وا شد دوباره در هوای خانه ی ارباب نشستم پشت درب خانه نه میخانه ی ارباب به شوق باده ی پی در پی پیمانه ی ارباب منم مهمان رزق سفره‌ی شاهانه ی ارباب زمین می چرخد آیا که سرم یا دانه ی ارباب گمانم مستم امشب که شدم پروانه ی ارباب طوافم هست دور کعبه ی مستانه ی ارباب نمازم قبله ام حج ام همه شکرانه ی ارباب دلم را برد عشق حضرت دردانه ی ارباب شدم دیوانه ی دیوانه ی ریحانه ی ارباب تمام شور را دیدم میان زمزم مستان همینکه امشب آوردم به لب ذکر رقیه جان .......... رقیه گفتم از شیرینی نامش عسل دیدم تصور کردم ارباب و گلی که در بغل دیدم صدای خنده ی بابا میان جان گزل دیدم چه شیرین دختری که مثل زهرا بی مثل دیدم برای وصف او هر بیت را صدها غزل دیدم شبیه لطف او از حضرت شیر جمل دیدم هزاران معجزه از دست بی بی لااقل دیدم چه اثباتی که با دل صد دلیل مستدل دیدم گدای کهنه کارم عشق را روز ازل دیدم من این نوکر شدن را معنی خیرالعمل دیدم بگو از هر چه منکر تا ابد بیزار بیزارم رقیه یا رقیه یا رقیه بر لبم دارم .......... به روی دست بابا فاطمه تا نام می گیرد ملک بر پای بوسش نیت احرام می گیرد پر قنداقه اش را جبرئیل آرام می گیرد ز دست کوچکش با بوسه بابا جام می گیرد از امشب عالم از نور جمالش وام می گیرد کریمه است و گدایش رزق خاص و عام می گیرد همین دختر شبی هم انتقام از شام می گیرد و روی دست هایش پرچم اسلام می گیرد به عشقش صید هم هر لحظه شوق دام می گیرد و مرغ جان سراغ یک هوا یک بام می گیرد اسیر نام زیبای رقیه تا ابد هستم گدای خانه ی بنت الحسینم گر چه بد هستم ............. همینکه می زند پلکی شمیمی خاص می ریزد به چشمش عمه جانش سرمه با وسواس می ریزد فقط جانم ز لب های عمو عباس می ریزد به جای گل ملک روی سرش الماس می ریزد شکوه فاطمه از او در این مقیاس می ریزد تبارک از زبان خیر خیرالناس می ریزد از این خاتونِ از راه آمده احساس می ریزد چه حرصی از نگاه دشمن خناس می ریزد حسادت از تبار پست حق نشناس می ریزد که زهرا آمده از آسمان ها یاس می ریزد دل ما برده با گوشه نگاهی زیر دین امشب به دنیا آمد از عرش خدا جان حسین امشب .............. چه ذوقی می کند بابا تو را بوسید ای جانم علی اکبر به لبخند لبت خندید ای جانم دل اهل حرم با دیدنت لرزید ای جانم دوباره عمه زینب مادرش را دید ای جانم رباب از حسن رویت بوسه ها می چید ای جانم قمر روی مدارت باز می تابید ای جانم بگو ام البنین دور تو می چرخید ای جانم نفس های سکینه در تو می پیچید ای جانم حضورت را تمام شهر می فهمید ای جانم تو از راه آمدی لبریز شد خورشید ای جانم فدای آنکه وصفش بین اهل فضل رایج شد علی اصغر به خواهر رفته که باب الحوائج شد .............. گره وا می کند هر بار دست دلربای ما هزاران درد آوردیم و شد هر دم دوای ما به منکرها بگو بینند حاجات روای ما فقط نام رقیه می شود مشگل گشای ما به لطف حضرتش آمین بگیرد هر دعای ما به نوکر مرحمت فرمود این شد ماجرای ما گرفتار رقیه گشته قلب مبتلای ما رسید و زیر و رو شد با نگاهش لحظه های ما صفایی نیست جز ذکر رقیه جان صفای ما دمشقی شد دل از عطر حرم پر شد هوای ما همیشه گرم آوای دم جانانه ام صد شکر گدای خانه زاد حضرت ریحانه ام صد شکر .............. شفا را می شود معنا کنی با لطف دستانش علی و فاطمه را می شود دید از دو چشمانش حسن حُسن رخش حُسن حسینی نور تابانش هزاران بار عمه می رود با شوق قربانش ببین آسیه و مریم شده گهواره جنبانش دم لالایی اش را خوانده حوا هر شب از جانش شده هاجر از این زیبایی بی مرز حیرانش مدینه چشمه هایش پر شد از میلاد بارانش زمین و آسمان را زد به هم با شور طوفانش خوشا بر حال مشتاقان و بر رندان و مستانش وجودش گرمی دل های عشاق است ای مردم رقیه یادگار ام اسحاق است ای مردم ............... همیشه بیقرار روی بابا بود این دختر و گریه سهمش از چند روز دنیا بود این دختر چقدر عمرش شبیه عمر زهرا بود این دختر نمی گویم چرا لبریز غم ها بود این دختر فقط می گویم آه از غم سراپا بود این دختر بمیرم خسته از زخم زبان ها بود این دختر دو چشمش سمت نیزه بود و دریا بود این دختر اگر چه عمه جانش بود تنها بود این دختر کف پایش پر از آزار صحرا بود این دختر به دست تازیانه چون معما بود این دختر رسید آخر به بابا و لبش بوسید پرپر شد کنار سر، سه ساله عمر این دردانه هم سر شد جابر عابدی