eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
آماده سازی شعر و متن روضه جهت اجرا 👇نمونه آماده شده 👇 📍(١.فن عدم صراحت بیان) 📍 غم بود و داغ بود و وداع سپیده بود خورشید هم زشرم به مغرب خزیده بود رد می شدند مادر و طفلی سیاه موی از کوچه ای که وقت غروبش رسیده بود حتی فرشته بال نمی زند به گردشان حتی نسیم هم رخشان را ندیده بود 📍(2. فن سیر ابیات: حذف دو بیت)📍 مثل همیشه بر سر این راه جبرئیل از رد پای خاکی شان بوسه چیده بود حوریه ای که طاقت آهی نداشت آه این چند روز زخم ترک را چشیده بود 📍(3. فن تشویق و ترغیب)📍 (فرمود مادر ما حوریه است .... اگه برگی از درخت بیفته روی صورت بنشینه چای برگ روی صورت می مونه ...) حالا غریبه ها سر راه عبور او یک دست را به نیت سیلی، کشیده بود نامحرمی که کینه ی این خانواده داشت حالا دوباره نام علی را شنیده بود کودک دوید تا نگذارد ولی چه سود دستی حرام بر رخ مادر رسیده بود 📍(4. فن زمزمه بدون ریتم)📍 ای زهرا... دیوارهای سنگی این کوچه شاهدند افتاده بود مادر ، دیگر بریده بود ضربی ز روی و ضربه ای از پشت دست خورد در هر دو گونه جای کبودی کشیده بود 📍(5. فن گریز شعر در شعر) 📍 از کوچه گفتن دردسر داره کی از حال حسن خبر داره شبا با گریه زیر لب می گفت مادر دلش خوش بود پسر داره 📍(6.فن تخلص روایی)📍 ¥¥فرمود عبدالزهرا روضه منو اینطور بخون... آقاجان چطور بخونم ... بگو.. 🔹(فن بیان روضه)🔹 دستش تو دست مادرش فاطمه بود ... از کوچه بنی هاشمی میومدیم... اون ملعون جلوی مادرو گرفت ... قباله فدک خواست .... مادر امتناع کرد .... آخ بمیرم .... هرچی رو قدم ها بلند شدم دست از رو سرم رد شد .... من نمی گم چی شد.... فقط دیدم مادرم نقش زمین شد ...، 📍(7.فن عجین کردن شعر و روضه)📍 کوچه ی تنگ و دل سنگ مادر به چادر می زد چنگ 📍(8. فن گریز شعر در شعر)📍 (امان از بی کسی ای داد بیداد غم دلواپسی ای داد بیداد امان از آسمان بی ستاره امان از سیلی دو گوشواره...) 📍(9. فن بیان اقوال)📍 اکثر مقاتل می نویسند دو طرف صورت کبود بوده .... رحمانی همدانی در بهجت قلب مصطفی می نویسه یه سیلی زد اما نمی دونم چدرا دو گوشواره شکسته... آیت الله میرجهانی در جنه العاسمیه میگه امکان نداره سیلی زده باشه و سر به دیوار نخورده باشه .... آخ بمیرم .... بعضی از مقاتل می نویسند دو دست تو صورت زهرا زد .... 📍(10. فن عجین کردن شعر و روضه)📍 زآنچه آن بدترین مردم کرد صورت مادرم تورم کرد آنچنان ضربه سخت و کاری بود مادرم راه خانه را گم کرد... خونمون این طرفه کجا می ری بیا بیا چیزی تا خونه نمونده جون بابا راه بیا دیگه داریم می رسیم اینقده رو خاکا نشین بزا تا گوشوارتو بردارم از روی زمین 📍(11. فن درک عینی)📍 یه وقت یه مرد زمین میخوره سخته اما بلند میشه .... زن فرق داره ... زن خجالت می کشه .... اول از زیر چادر نگاه می کنه کسی ندیده باشه .... حالا حالا... اگه یه زنی باردار باشه میگند دورشو بگیرید یه وقت زمین نخوره... مادر امام زمان باردار بود .... 📍(12.فن عجين کردن شعر و روضه)📍 حریم حامله راهم نگه نمی دارند .... 📍(13. فن باز کردن گره مرثیه)📍 دست حسنشو گرفت .... مادر میا ... اینا بزرگ و کوچیک سرشون نمی شه .... دست مادرو گرفت از کوچه رد شدند .... چیزی نشده حسنم... مادر چیزی نشده .... اما عزیز به بابا چیزی بگی .....علی غریبه این روضه حسن رو پیر کرد .... اما آقا جان .... یه بیت می گم تمام 📍(14.فن گریز کربلا)📍 زهرا زمین که خورد با معجر زمین خورد زینب ولی صدبار بی معجر زمین خورد 📍(15. فن زمزمه خوانی)📍 بی حیا سیلی زد زهرا حواسش و نامرد، بی هوا سیلی زد بشکنه دست اونکه جلوی مجتبی سیلی زد بی هوا سیلی زد اینا همش درده چشای مادر سیاهی میره، رنگ رخش زرده اونکه شکست پهلو رو غرور، حسن و له کرده اینا همش درده مگه زدن داره؟ آخه مگه دختر پیمبر، لایق آزاره؟ یه زن هجده ساله که بچه، تو شکمش داره مگه زدن داره؟