eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
1. به تمام 27.1.1401.mp3
6.85M
( علیه السلام ) 27/1/1401 به تمام دین خدا قسم که تمام دین خدا تویی به بهشت و ارض و سما قسم که بهشت و ارض و سما تویی به مقام و سعی و صفا قسم که مقام و سعی و صفا تویی به قیام و صبر و روح و رضا قسم که قیام و صبرو رضا تویی به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی شده اقتدار ستمگران ، همه پایمال تو یا حسن تو سجود من ، تو رکوع من ، تو سلام من ، تو نماز من نبوَد قسم به ولایتت به گل بهشت نیاز من اگرم به دست ، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن در نیمه ی ماه رمضان گلشن زهرا از تابش رخسار حسن گشت دلارا آن خانه که از شمس و قمر بود منور هر چند صفا داشت فزون گشت مصفا شاعر : گوئید بر دلدادگان دلدار ما باز آمده از بهر دلجوییِ ما آن یار طناز آمده تا جلوه گر شد از افق روی دل آرای حسن شرمنده شد شمس و قمر از روی زیبای حسن نامش حسن وصفش حسن خُلقش حسن خویش حسن قدرش حسن صبرش حسن القاب دلجویش حسن تا پرورید از امر حق در دل ، تولای حسن شرمنده شد ، شمس و قمر از روی زیبای حسن .
1. به تمام 27.1.1401.mp3
6.85M
( علیه السلام ) 🎼 27/1/1401 به تمام دین خدا قسم که تمام دین خدا تویی به بهشت و ارض و سما قسم که بهشت و ارض و سما تویی به مقام و سعی و صفا قسم که مقام و سعی و صفا تویی به قیام و صبر و روح و رضا قسم که قیام و صبرو رضا تویی به دعا و روح دعا قسم که دعا و روح دعا تویی شده اقتدار ستمگران ، همه پایمال تو یا حسن تو سجود من ، تو رکوع من ، تو سلام من ، تو نماز من نبوَد قسم به ولایتت به گل بهشت نیاز من اگرم به دست ، جوانه ای رسد از نهال تو یا حسن در نیمه ی ماه رمضان گلشن زهرا از تابش رخسار حسن گشت دلارا آن خانه که از شمس و قمر بود منور هر چند صفا داشت فزون گشت مصفا شاعر : گوئید بر دلدادگان دلدار ما باز آمده از بهر دلجوییِ ما آن یار طناز آمده تا جلوه گر شد از افق روی دل آرای حسن شرمنده شد شمس و قمر از روی زیبای حسن نامش حسن وصفش حسن خُلقش حسن خویش حسن قدرش حسن صبرش حسن القاب دلجویش حسن تا پرورید از امر حق در دل ، تولای حسن شرمنده شد ، شمس و قمر از روی زیبای حسن
1. حاج اکبر نوربهمنی.mp3
2.35M
( علیه السلام ) ما را غلامِ کوی حسن آفریده اند مبهوت و ماتِ رویِ حسن آفریده اند ما را پیاله نوشِ شرابش رقم زدند مست از خُم و سبوی حسن آفریده اند خورشید را به این همه نقش و نگارها از طلعتِ نکوی حسن « آفریده اند ... » روشن ز نور روی مَهش گشته روزها شب را اسیرِ موی حسن « آفریده اند ... » آری ز مقدمش همه جا بوی گل گرفت گل را ز رنگ و بوی حسن « آفریده اند ... » از انبیاء و اولیا همه را صف به صف ببین مدهوش خلق و خوی حسن « آفریده اند ... » میل نگاهِ هر چه گدایان شهر را ولله سمت و سوی حسن « آفریده اند ... » ✍ .