.
#مناجات
شرمندگی بس است، شب بی دعا بس است
این ناامیدی از درِ لطفِ خدا بس است
من قفل معصیت که زده ام بر دعای خود
این قدر بی حیایی و جرم و خطا بس است
با من غریبه اند همه، آشنا تویی
"با یار آشنا سخن آشنا" بس است
تنها نگاه لطف تو کافیست یا رئوف
حُسن توجه تو برای گدا بس است
ظرفیت وجود مرا هم ببین که باز
جان بر لبم رسیده، گناه و بلا بس است
من بعد هر گناه به خود طعنه میزنم:
بی چشم و رو! گناه نکن! بی حیا! بس است
□
وقتی که از زمین و زمان دل گرفته ام
ایوان طلا و صحن امام رضا بس است
امشب برات کرب و بلای مرا بده
داغ فراق و دوری کرب و بلا بس است
با روضه ی حسین دلم پاک می شود
آیا برای توبه همین اشک ها بس است؟
□
وقتی که کهنه پیرهنت هم نمانده است
جای کفن برای تو یک بوریا بس است
#محمدجواد_خراشادی_زاده ✍
#باز_کن_در_گدا_دوباره_رسید
#یا_رفیق_من_لارفیق_له
#مرهم
.
.
تقدیم به حضرت امّ المومنین، خدیجه کبری(س)
اگرچه دشمن بسیار ختم المرسلین دارد
دلش گرم است چون در خانه اش حصن حصین دارد
کنارش تا علی هست و خدیجه غم ندارد، چون
میان دشمنان خود حصاری آهنین دارد
همیشه خاطرش جمع است تا وقتی که در مکه
پیمبر دور خود سربازهایی اینچنین دارد
علی یک سو خدیجه سوی دیگر، بتکده فهمید
دو تا لشکر محمد در یسار و در یمین دارد
کنار مصطفی خندان، ولی از داغ این امت
خدیجه روزگاری خسته و اندوهگین دارد
خدیجه مثل گلبانگ "اشّداء علی الکفار"
همیشه در مصاف کفر، پیشانیش چین دارد
تمام ثروتش را داد تا دنیا بفهمد که
خدیجه پای احمد اعتقادی راستین دارد
نه تنها ثروتش، بلکه تمام آبرویش را...
که الحق اینهمه ایثار و غیرت آفرین دارد
چه غم از طعنه ی مردم که او در زندگی تنها
توجه بر رضای ذات رب العالمین دارد
جهاد او همین بوده: کنار مصطفی ماندن؛
و گرنه ذوالفقاری آتشین در آستین دارد
خدیجه مثل انگشتر در انگشت محمد بود
همان انگشتری که نام زهرا بر نگین دارد
نوشتم نام زهرا، باز یاد حیدر افتادم
همانکه از نبی، وصف امیرالمومنین دارد
خدیجه مثل حیدر از همان آغاز تا حالا
همیشه دشمنانی کافر و پست و لعین دارد
خدیجه خاطرش جمع است از آینده ی زهرا
که زهرا مرتضی را در کنار خود قرین دارد
خدیجه بنده هست و با تمام این مناقب هم
همیشه واهمه از لحظه های واپسین دارد
دعایی کرد پیغمبر، همانجا استجابت شد
خدیجه یک کفن از جانب روح الامین دارد
نوشتم از کفن، یاد شهید کربلا کردم
که یک تاریخ از نام بلند او طنین دارد
"چه غم دیوار امت را که دارد چون تو پشتیبان؟"۱
دلش گرم است شیعه تا که ام المومنین دارد
۱: مصرع از سعدی
#محمدجواد_خراشادی_زاده ✍
#حضرت_خدیجه
#مرهم
.
هدایت شده از مرهم
بسم الله
چنانکه در دل دریا صدف شود پیدا
به احترام تو از خُم، شرف شود پیدا
نماز و روزهی بسیار خصم تو هیچ است
چنانچه بر روی دریاچه کف شود پیدا
شکست قیمت فیروزه و عقیق یمن
چو از ضریح تو درّ نجف شود پیدا
دلی که با غم و غصه رسیده در حرمت
پس از خروج، فقط با شعف شود پیدا
غرض ز زندگیم دیدن جمال تو بود
بیار دار مرا تا هدف شود پیدا
میان اهل زمین کافری نخواهد ماند
اگر به وصف تو "ما اِنکَشَف" شود پیدا
#محمدجواد_خراشادی_زاده
#امیرالمومنین
#غدیر
#مرهم
@marham133
بسم الله
بس که آقازاده با احساس دعوت میکند
کودک نوزاد ما هم عزم هیئت می کند
هرچه حاجت داری، اول از علی اصغر بخواه
دستهای کوچک او استجابت میکند
شیرمردی ارث زهرا و علی باشد که شیر
پیش طفل شیرخوار حس حقارت می کند
آمده ثابت کند این قوم از نام علی
توی هر سنی که باشد باز وحشت می کند
او مکلف نیست اما بس که دنبال خداست
در میان اشک خود غسل شهادت میکند
این که او بعد از علی اکبر به میدان آمده
حرمت سن برادر را رعایت میکند
او پیمبر نیست نه! اما به خون پاک خود
امتی را از سیاهی ها هدایت می کند
روز محشر شک ندارم من که آنجا هرکسی
گریه کرده بر علی اصغر، شفاعت می کند
روی دستان امامش شد فدای راه دین
با تلظی کردنش تجدید بیعت می کند
بشکند دستی که عصر واقعه در کربلا
از میان خیمه یک گهواره غارت می کند
#محمدجواد_خراشادی_زاده
#مرهم
https://eitaa.com/joinchat/1827930400C3f08a3cca6
بسم الله
ای عشق ای غریب ترین غریب ها
ای نام تو چکیده ی امن یجیب ها
تا چای روضه های تو با ماست تا ابد
دیگر نمیرویم سراغ طبیب ها
تا سایه ی تو روی سر ماست، باک نیست
از مکر فتنه ها و سراب فریب ها
در حیرت از خطابه ی زینب هنوز هم
مبهوت مانده اند سپاه خطیب ها
هر روز یک سلام به تو بیمه میکند
ما را از اضطراب فراز و نشیب ها
روی تمام سینه زنانت حساب کن
جون و ظهیر و عابس و عون و حبیب ها
ما سال هاست در به در یک عبارتیم
در روضه های خسته ی یابن شبیب ها
یابن شبیب! جد غریبم شهید شد
در کربلا به نیزه ی آن نانجیب ها
#محمدجواد_خراشادی_زاده
#مرهم
https://eitaa.com/joinchat/1827930400C3f08a3cca6