✅ نوحه سنتی حضرت علی اکبر (ع)
🔻 شاعر: مرحوم علیاکبر خوشدل تهرانی
1️⃣ بند اول
اکبر نوجوان عازم میدان بود
در قفایش روان خسرو عطشان بود
این پدر شاه دین آن پسر ماه دین
وا غریبا وا غریبا
2️⃣ بند دوم
آه از آن دم که تیغ منقذ بیحیا
کرد فرق علی ز راه عدوان دو تا
کرد شقالقمر زآن حسینی پسر
وا غریبا وا غریبا
3️⃣ بند سوم
دست شه بر دعا پسر به رزم و جدال
که برآمد خروش: پدر! مرا کن حلال
گشتی از صدر زین واژگون بر زمین
وا غریبا وا غریبا
4️⃣ بند چهارم
شد به بالین او امیر مُلک رِشاد
صورت خود به روی صورت او نهاد
برکشید از جگر پسرم ای پسر
وا غریبا وا غریبا
#علی_اکبر_خوشدل_تهرانی
#حضرت_علی_اکبر
#نوحه
#محرم_1401
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
✅ نوحه سنتی حضرت علی اصغر (ع)
🔻 شاعر: مرحوم علیاکبر خوشدل تهرانی
1️⃣ بند اول
نالهء شه شرر زد جگر خاره مرا
در تکاپو فکند کودک گهواره را
کای پدرجان! بیا/ بَر به میدان مرا
وا غریبا وا غریبا
2️⃣ بند دوم
ناوک حرمله کو که بگویم هدف
کُند و حق دهد مرا مدال شرف
خون مدال من است/ وصف حال من است
وا غریبا وا غریبا
3️⃣ بند سوم
هدیهات خون من به آسمانها رود
بانگ مظلومیام به کهکشانها رود
خون من برفشان/ به سوی آسمان
وا غریبا وا غریبا
4️⃣ بند چهارم
چون رسی بر رباب ای پدر از من بگو
داد آبم عدو ولی ز خون گلو
فارغی ای رباب/ دیگر از شیر و آب
وا غریبا وا غریبا
5️⃣ بند پنجم
دفن کن پشت خیمه ای پدرجان! تنم
تا نیارد برون جسم مرا دشمنم
تا که برگ نهال/ نشود پایمال
وا غریبا وا غریبا
#علی_اکبر_خوشدل_تهرانی
#حضرت_علی_اصغر
#نوحه
#محرم_1401
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
✅ نوحه سنتی حضرت قاسم (س)
🔻 شاعر: مرحوم علیاکبر خوشدل تهرانی
1️⃣ بند اول
دِه اجازه عمو که سوی میدان روم
چون علی اکبرت فدای قرآن شوم
هم چو اکبر مرا/ کن در این ره فدا
واشهیدا، واغریبا
2️⃣ بند دوم
دست خطّ پدر بهر تو آوردهام
بهر روزی چنین نجمه بپروردهام
عموی مهربان!/ ای مرا هم چو جان
واشهیدا واغریبا
3️⃣ بند سوم
شد به میدان و پشت اهل عدوان شکست
تا که خود سینهاش زسمّ اسبان شکست
شد چو از صدر زین/ واژگون بر زمین
واشهیدا واغریبا
4️⃣ بند چهارم
شه شدی حملهور به جانب قاتلش
تا که سازد رها زچنگ او کاکلش
دشمن بیحیا/ قاتل پرجفا
واشهیدا واغریبا
5️⃣ بند پنجم
پسر فاطمه بین دو آیینه بود
فرق آن منشق و شکستهزین سینه بود
دو گلش پرپر است/ قاسم و اکبر است
واشهیدا واغریبا
#علی_اکبر_خوشدل_تهرانی
#حضرت_قاسم
#نوحه
#محرم_1401
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
✅ نوحه سنتی شب عاشورا
🔻 شاعر: مرحوم علیاکبر خوشدل تهرانی
1️⃣ بند اول
شب قتل حسین، رهبر آزادگان
پسر فاطمه پادشه انس و جان
خسرو کربلا خلف مرتضی
وا اماما وا اماما
2️⃣ بند دوم
اوست ذبح عظیم و کربلایش منا
آن ذبیح الهی که جان نمودی فدا
جد او چون خلیل او ذبیح جلیل
وا اماما وا اماما
3️⃣ بند سوم
پاسبانی کند برادرش از حرم
آن که فردا شود دو دستش از تن قلم
پور امالبنین (س) قهرمان امین
وا اماما وا اماما
4️⃣ بند چهارم
جمع اصحاب شه به خیمهگاه حبیب
هر یکی ذکرشان یاری شاه غریب
پسر فاطمه (س) مقتدای همه
وا اماما وا اماما
#علی_اکبر_خوشدل_تهرانی
#عاشورا
#نوحه_سنتی
#محرم_1401
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#زمزمه__حضرت_مسلم_ع
شب اول محرم
دلا میشه خونه ی غم
روی طاق عرش از امشب
میزنه زهرا یه پرچم
پرچمه فاطمه یک پیرهنه
که غنیمت سپاه دشمنه
دستشو میزاره روی پهلوش و
ناله های «یا بنی» می زنه۲
شبای جمعه چه غوغاست
شب مهمونی زهراست
مادری قامت خمیده
روضه خون قبر آقاست
میگه «یابنی» مادر اومده
دیدن بریده حنجر اومده
اومده شونه به موهات بزنه
دیگه صبر مادرت سر اومده
پسرم پاشو عزیزم
پاشو تا بهم نریزم
خاک دور قتلگاه و
به روی سرم می ریزم
پیش چشمام بدنت ریخته بهم
همه اعضای تنت ریخته بهم
الهی آتیش بگیره نیزه دار
چرا آخه دهنت ریخته بهم
من سفیر سربه دارم
گره افتاده به کارم
کاش میشد بگم نیایی
دیگه چاره ای ندارم
بالب پاره بهت سلام میدم
از همین جا به تو یک پیام میدم
سر بازار جای ناموس تو نیست
این و پیام وبین ازدحام میدم
راهم و تو و کوچه بستن
رو و بلندی ها نشستن
یارای چند روز پیشم
حرمت منو شکستن
نگران حرمت خواهرتم
نگران غیرت دخترتم
لااقل رباب واصغر و نیار
نگران گلوی اصغرم
پی دشت لاله خیزن
روسرم آتیش میریزن
نگران دختراتم
اینا دنبال کنیزن
بگو معجر اضافی بردارن
کوفیا چشمای پاکی ندارن
ترسم اینه آبرو ریزی بشه
روی چادرا همه پا بزارن
〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#زمزمه_ورودیه
#ورودیه
داداشم دلهره دارم
دستام و روسر میزارم
کربلا گفتی دلم ریخت
چه کنم که بیقرارم
نمی دونم چی داره سرم میاد
بارون از دو دیده ی ترم میاد
خاک اینجا بوی کوچه رو میده
صدای ناله ی مادرم میاد
خاک سرخ این بیابون
کرده زینب و هراسون
زود بیا بریم ازینجا
تانشم گیسو پریشون
جون مادر نگرونم چه کنم؟
نده گودال و نشونم چه کنم؟
فکرشم میکشه زینب و بگو
تو بری زنده بمونم چه کنم؟
خواهرم بشین کنارم
دست روی قلبت بزارم
کربلا رو خوب نگا کن
حرفای نگفته دارم
کمتر از ده روز دیگه پیر میشی
دیگه از زندگی کردن سیر میشی
یکی یکی محرمات و میکشن
وسط نامحرما اسیر میشی
چادر تو قبله گاهه
برا بچه ها پناهه
اون سرازیری و دیدی
اسم اونجا قتلگاهه
دشمنا شرم وحیایی ندارن
پیش چشمات رو تنم پا میزارن
موی من بازی دستشون میشه
صدای مادرم و در میارن
حرف آخرم همینه
چشم تو این و میبینه
یه نفر با چکمه پیشت
به روی سینم میشینه
با نوک پا زیر و رو میشه تنم
نیزہ بازی میکنن با بدنم
میریزن بھم مناجات منو
پا میزاره یکیشون رو دهنم
قاسم نعمتی
〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#زمزمه_حضرت_رقیه_س
بابائی آخه کجایی
میکشه منو جدائی
گریه هام دست خودم نیست
خواب دیدم رو نیزه هایی
نزدیکه یه ماهه که رفتی سفر
نداری ز حال دخترت خبر
راستی روسریم ببین پاره شده
اومدی برام یه روسری بخر
شده جای من خرابه
وعده ی ما وقت خوابه
نمی خوای بیای عیادت
دیدن یتیم ثوابه
می دونستی؟چند شبه تب میکنم
با دل شکسته لب لب میکنم
به دلم افتاده که امشب میای
سر و وضعم و مرتب میکنم
عمه زده به موهام
میاد امشب دیگه بابام
پاک بکن با تای معجر
یه کمی خون رو لبهام
دختری که سوخته زیبا نمیشه
زانوی شکسته که تا نمیشه
پایی که هزار تا آبله داره
برای دختر تو پا نمیشه
شده فرصتی فراهم
بشینیم روبروی هم
هر دو تائیمون یتیمیم
گریه میکنیم براهم
چرا انقدر عوض شدی بابا
مثل من موندی به زیر دست و پا؟
پاشو تا بریم به دخترا بگم
من بابا دارم ببینید بچه ها
بابا اون شب که نبودی
منو پیدا کرد یهودی
موهام و کشید داد زد
شده سر تا پام کبودی
چشمت و دور دید و بازوم و شکست
فاطمه بودم و پهلوم و شکست
جای انگشتر اون رو چشمامه
یه جوری زد طاق ابروم و شکست
〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#زمزمه_طفلان_حضرت_زینب_س
#شهادت_طفلان_حضرت_زینب_س
دل به عشق تو سپردم
نمک سفرت و خوردم
کربلا منای عشقه
قربونی برات آوردم
زندگیم نذر تو و محبتت
نبینم غریبی و تو صورتت
اجازه بده به میدون بزنم
می کشی منو آخر با غربتت
دست رد نزن برادر
به دو تا هدیه ی خواهر
اگه تو رو مو نگیری
قسمت میدم به مادر
همه مادرا برات جوون دادن
پیش پای اکبر تو خون دادن
این دو تا سپاه خواهر تو اند
ارث مادری شون و نشون دادن
این دو فدای یارن
به پای تو جون میذارن
دوتایی اگر جوونن
مثل تیغ ذوالفقارن
خون زینب می جوشه تو رگشون
میکشم دیگه برات خط و نشون
نزاری برن، خجالت از حرم
قبل تیغ ونیزه ها می کششون
بزا تا برن به میدون
یادته یه راز پنهون
برای پسر چه سخته
ببین مادر و حیرون
یادته مدینه بین کوچه ها
مادر و کتک زدن به پیش ما
یادته چطوری بیرون کشیدیم
مادر و ماها ز زیر دست و پا
نمیام ز خیمه بیرون
نبینم چشات و گریون
انقدر با گریه کردن
دل خواهر و نسوزون
پسرام فدای موی اصغرت
فدای قد و بالای اکبرت
هواتو دارم که روز اربعین
نگیری تو هم سراغ دخترت
#قاسم_نعمتی
〰〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
زمزمه روضه شبهای محرم
#زمزمه_عبدالله_بن_الحسن_ع
#شهادت_عبدالله_بن_الحسن_ع
با ادب دست روی سینه
هر کی هرجاهست بشینه
میادش صاحب روضه
کریم شهر مدینه
گوش کنید گریه کنا به جون من
میادش میون آه سینه زن
صدای هق هق یک مرد غریب
صدای گریه های امام حسن
دلم امشب بیقراره
صحبتم کنایه داره
کربلا شلوغه اما
بقیع گریه کن نداره
دیدمت افتادی زیر دست و پا
دست و پا میزنی زیر نیزه ها
زیر نیزه ها نفس نفس نزن
مادرت فاطمه رو نزن صدا
عشق تو تو تارو پودم
غرق دیدنت که بودم
تیزی شمشیر ودیدم
دستم سپر نمودم
خون دستان بریزه روی چشات
تا ببنده خون من راه نگات
نبینی چنگ زده دشمن به موهام
دیدن سر بریدن سخته برات
به موهات پنجه کشیدن
گرگای کوفه پلیدن
همه اعضای تنت رو
ذره ذره میبریدن
یه نفر چکمه به پاجلو اومد
روی سینه ی شکسته زانو زد
تو فقط ذبیح بالقفا شدی
سرت وبریدن اما خیلی بد
خنجر کند روی حنجر
لحظه ی بریدن سر
وقتی برگردوند تنت ر
دراومد صدای مادر
مادرت صدا میزد با پا نزن
دسته ی خنجر و رو لبا نزن
آخه این چه وضعه سر بریدنه
میزنی ضربه رو از قفا نزن
〰〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#زمزمه_قاسم_بن_الحسن_ع
#شهادت_قاسم_بن_الحسن_ع
ابر دیده ها ببارید
شب شیشم کم نذارید
برای حضرت قاسم
همه شاخه گل بیارید
به فدای جوون امام حسن
ماه هفت آسمون امام حسن
گوش کنید میگه یکی «یاولدی»
امشبو روضه خونه امام حسن
شبای شیشم که میشه
حرف ما اینه همیشه
صدتا هم عمو که داری
بخدا بابا نمیشه
عقده ای مونده توی گلوی من
کربلا همه صاحب حرم شدن
انگاری بی حرمی ارث شماست
قبر تو کجاس گل امام حسن
زلف تو دست نسیمه
پدرت خیلی کریمه
خدا می دونه چه نازی
توی گریه ی یتیمه
یتیمی دردیه درمون نداره
تو می خوای بری عموت نمی زاره
مادرت نجمه کجاس چاره کنه
نامه ی بابات حسن رو بیاره
گیسوهات شده مرتب
مثل ماه تو ظلمت شب
همگی دیدن که پاهات
پس زده رکاب مرکب
نجمه از خیمه برات دعا می کرد
همسر غریبشو صدا می کرد
هر کسی شجاعت تورو میدید
یادی از امام مجتبی می کرد
جوون به لب شدی تو کم کم
بدن تو نامنظم
مثل بانوی مدینه
دنده هات پیچیده تو هم
مدینه مادرمون و بد زدن
بار شیشه داشت بهش لگد زدن
پیش چشم بابامون می خورد زمین
با هرچی که دستشون اومد زدن
نفست مونده تو سینه
چشم من چی رو میبینه
بسکه پا کشیدی قاسم
جای پات روی زمینه
نیزه از پهلوی تو در نمیاد
چرا عمر تو دیگه سر نمیاد
نفسم صدام نزن چکار کنم
کاری از دست عموت بر نمیاد
〰〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
#زمزمه_حضرت_علی_اصغر_ع
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_ع
خیمه ها در اضطرابه
چون دیگه قحطی آبه
شیش ماهه داره میمیره
پریشون دل ربابه
میگه مادرت بمیره پسرم
با نگات آتیش نزن بر جگرم
عموجون رفته برات آب بیاره
به خدا خالیه مشکای حرم
میکشی پنجه به سینم
من نمیتونم ببینم
از عطش لبات کبوده
چه کنم برای نازنینم
دست و پا نزن علی دووم بیار
گریه هات کرده من و چه بی قرار
دور لبهات همه شد به رنگ خون
از دهن زبونت و بیرون نیار
ترک لبات و دیدم
پارچه رو تنت کشیدم
تا که از خیمه ها رفتی
دیگه روز خوش ندیدم
ایشالا به هم نریزه تار موت
نشون کسی ندی زیر گلوت
سر تو یه وقت بابات رو نزنه
غم نبینه بابای با آبروت
توی خیمه ها نشستم
دیده بر راه تو هستم
بسکه دلشوره گرفتم
می زنم دست روی دستم
دختری اومد صدا زد ای رباب
بیا پشت خیمه ها با اضطراب
برسون خودت رو بالای سرش
به خدا دیگه شدی خونه خراب
رسیدم دیدم که بابا
کرده قبری رو مهیا
داره توی خاک می زاره
تن بی سرو واویلا
نبینم بری به روی نیزه ها
من و آواره نکن تو کوچه ها
هرکجا بری میام به دنبالت
می خونم برات لالائی هر کجا
#قاسم_نعمتی
〰〰〰〰〰〰〰〰
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از ༅࿇༅🇮🇷نوای ذاکرین🇮🇷 ༅࿇༅
Sibsorkhi-Shab9Moharram1396[05].mp3
5.75M
ای حرمت قبله ی حاجات ما، اباالفضل
یاد تو تسبیح مناجات ما، اباالفضل
تاج شهیدان همه عالمی، اباالفضل
دست علی ماه بنی هاشمی، اباالفضل
هم قدم قافله سالار عشق، اباالفضل
ساقی عشاق و علمدار عشق، اباالفضل
سرور و سالار سپاه حسین، اباالفضل
داده سر و دست به راه حسین، اباالفضل
عم امام و اخ و ابن امام، اباالفضل
حضرت عباس علیه السلام، اباالفضل
ای حرمت قبله ی حاجات ما، اباالفضل
یاد تو تسبیح مناجات ما، اباالفضل
هر که به دردی و غمی شد دچار، اباالفضل
گوید اگر یکصد و سی و سه بار، اباالفضل
ای علم افراشته در عالمین، اباالفضل
اکشف یا کاشف کرب الحسین، اباالفضل
چهار امامی که تو را دیده اند، اباالفضل
دست علم گیر تو بوسیده اند، اباالفضل
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ🇮🇷
دعوتید: به کانال ماندگاروبروز #تخصصی_نوای_ذاکرین
#اکبر_آرامش_اشعار_مذهبی
ایتا↙️
╔═💎💫═══╗
Eitaa.com/navayehzakerin2
@Aaramesh42
╚═══💫💎═╝