eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
12-taheri-f-4.mp3
7.27M
شور | سبد سبد بیارید بانوایِ : کربلایی حسین طاهری سبد سبد بیارید گلای نیلوفری رو بیاید عزا بگیریم شبای بی مادری رو وای، مادر مادر مادر مادر بگید چاووش بخونه که غم از دل امون برده  بگید حجله بیارند آخه مادر جوون مرده   پیغمبری که عمری غمخوار امتش بود  روی کبود زهرا  اجر نبوتش بود؟ وای، مادر مادر مادر مادر
9276014857.mp3
6.37M
شور | سبد سبد بیارید شب‌دوم‌عزاداری‌شهادت‌حضرت‌زهرا(س) (به روایت ۷۵ روز) دوشنبه۱۴ آذر ۱۴۰۱ | ۱۰جمادی‌الاولی۱۴۴۴ مداح : حاج محمدرضا طاهری
شور ( سبد سبد بیارید گلای نیلوفری‌رو) شب چهارم ایام فاطمیه۱۴۴۱ ( ۹۵ روز ) دوشنبه۷بهمن ماه۹۸|۱جمادی‌الثانی۱۴۴۱ مداح : حاج محمدرضا طاهری ‍ سبد سبد بیارید گلای نیلوفری رو بیاید عزا بگیریم شبای بی مادری رو وای مادر مادر بگید چاووش بخونه که غم از دل امون برده بیاید حجله ببندیم آخه مادر جوون مرده وای مادر مادر پیغمبری که عمری غمخوار امتش بود روی کبود زهرا اجر نبوتش بود وای مادر مادر  ......... سبد سبد بیارید گلهای نیلوفری رو   بیاید عزا بگیریم روزای بی مادری رو  بگید چاووش بخونه غم از دلا امون برده  بگید حجله بیارند آخه مادر جوون مرده   پیغمبری که عمری غمخوار امتش بود  روی کبود زهرا  اجر نبوتش بود؟ ............. شور سبد سبد بیارید گلهای نیلوفری رو   بیاید عزا بگیریم روزای بی مادری رو  بگید چاووش بخونه غم از دلا امون برده  بگید حجله بیارند آخه مادر جوون مرده   پیغمبری که عمری غمخوار امتش بود  روی کبود زهرا  اجر نبوتش بود؟ .
.
🔶 قلب من و محبّت و مهر و ولای فاطمه طبع من و قصیده مدح و ثنای فاطمه جرم من و شفاعت روز جزای فاطمه به بذل دست فاطمه بخاک پای فاطمه منم گدای فاطمه منم گدای فاطمه رشته مهر فاطمه سوی خدا کشد مرا دل بولاش داده‌ام تا بکجا کشد مرا گر بزمین زند مرا وربه سماء کشد مرا درد اگر عطا کند یا به بلا کشد مرا پای برون نمی‌نهم، از سر کوی فاطمه وانشود لبم مگر، بگفتگوی فاطمه مهر و محبتش بود طینت من سرشت من ز دوستیش آبرو داده بروی زشت من روضة بی‌چراغ او مینوی من بهشت من شکر خدا که گشته این قسمت و سرنوشت من سنگ محبّت و را بر سرو سینه میزنم بیاد خاک قبر او داد مدینه می‌زنم مرغک طبع من شده طوطی او هزار او کبوتر دلم زند پر بسوی مزار او قلب شکسته‌ام بود در همه، زار او شفا گرفت چشم من ز خاک ره گذار او خانة کوچکش بود کعبة آرزوی من از آن خوشم که فضه‌اش نظر کند بسوی من رشتة چادرش اگر بدست انبیاء رسد شعار فخر انبیاء بعرش کبریا رسد از لب جانفزاش اگر زمزمة دعا رسد جان ز نوای گرم او به جسم مصطفی رسد کسی که قدر و هل اتی گفته خدا بوصف او کجا قصیده‌های من بود رسا، به وصف او فاطمه‌ای که مصطفی خوانده به رتبه مادرش باحترام می‌کند قیام در برابرش بدست و سینه و جبین بوسه زند مکررش بوی بهشت یافته از دم روح پرورش مادح او کسی بجز خدا شود، نمی‌شود حق سخن به مدح او ادا شود، نمی‌شود منم که مهر داغ او نقش گرفته بر دلم سرشته با ولایتش دست حق از ازل گِلم اوست که هست تا ابد گره گشای مشکلم ز شعلة محبتش داده ضیاء به محفلم در آیم از دری دگر گر از دری براندم نمی‌روم ز کوی او چه خواندم چه راندم ♦️عصمت داوری نبود اگر نبود فاطمه جنّت و کوثری نبود اگر نبود فاطمه هیچ پیمبری نبود اگر نبود فاطمه احمد و حیدری نبود اگر نبود فاطمه آنچه که آفریده حق بوده برای فاطمه گفت از آن سبب نبی من به فدای فاطمه کسی که در کتاب خود ثنای او خدا کند کسی که پیش پای او قیام مصطفی کند پیرهن عروسی‌اش به سائلی عطا کند کسی که خاک فضه‌اش دوای دردها کند چگونه رد کند ز خود مریض دردمند را مریض دردمند را فقیر مستمند را -به پیش بهر جود او محیط کمتر از نمی گدای کوی خویش را اگر عطا کند کمی همان عطای اندکش فزون بود ز عالمی مرا چه غم اگر خدا به مهر او دهد غمی دل بولاش بسته‌ام  در آرزو نشسته‌ام تیر غمش مگر رسد به سینة شکسته‌ام ای که به قلب عالمی نقش گرفته داغ تو ای که پریده مرغ دل از همه سو سراغ تو ♦️👈میوة معرفت خورد روح الامین ز باغ تو نور دهد به دیده‌ها تربت بی چراغ تو قسم به قبر مخفی‌ات، قسم بخاک تربتت خون، دل پاره پاره ام، گشته بیاد غربتت کاش بجای مشعلی سوزم در کنار تو کاش جو اشک زائری افتم بر مزار تو کاش چو قلب مرتضی بودم داغدار تو کاش بجای محسنت سازم جان نثار تو فیض زیارت تو را همیشه آرزو کنم تربت مخفی تو را به اشک شستشو کنم ای که خزان شد از ستم بهار زندگانیت گشته خمیده سروِ قَد بموسم جوانیت مدینه بعد مصطفی ندیده شادمانیت قسم به عمر کوته و به رنج جاودانیت عنایتی عنایتی «میثم» دل شکسته‌ام رو بسوی تو کرده‌ام دل به غم تو بسته‌ام   🔶رو گرفتی از من و درد نهانی داشتی ماجرای کوچه را با من نمی‌گوید حسن من نمی دانم چرا قد کمانی داشتی جان حیدر، گریه‌های های هایم را ببخش تازه فهمیدم شکسته-استخوانی داشتی میخ در، دیوار، آتش، ضربه‌ی سیلی، لگد یاس هجده ساله پشت در چه جانی داشتی؟ تا نیفتد شعله در جانِ ولایت، سوختی ایستادی روی پایت تا توانی داشتی تو دعاشان کردی و کاری نکردند، ای دریغ من بمیرم… تو عجب همسایگانی داشتی نه ضریحی مثل زینب، نه حریمی چون حسین کاش مانند حسن، سنگ نشانی داشتی  کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود 🔶 مرد باید پشت در آید نه زن هیچ دانی دختر خیرالبشر از چه جای حیدر آمد پشت در؟ دید مولایش علی تنها شده خانه اش محصور دشمن ها شده بر دفاع شوهرش فردی ندید بین آن نامردها مردی ندید گفت باید پیش امواج خطر یار بهر یار خود گردد سپر من که تنها دختر پیغمبرم پشت این در پیشمرگ حیدرم فاطمه تنها طرفدار علی است در هجوم دشمنان یار علیست آن که باشد مرد این سنگر منم اولین قربانی حیدر منم چشم پوشیدم ز جان خویشتن ای مغیره هر چه میخواهی بزن این در کاشانه، این پهلوی من این غلاف تیغ این بازوی من کافران دست خدا را بسته اید؟ بازوی مشکل گشا را بسته اید؟ هر چه هتک حرمت از حیدر کنید هر چه بر او ظلم افزون تر کنید هر چه زان مظلوم گردانید رو هر چه ماند استخوانش در گلو من امیرالمومنین می خوانمش پیشوای مسلمین می دانمش گر شود پرپر ز جور قاتلم غنچه نشکفته در باغ دلم گر رود از ضرب سیلی هوش من گوشواره بشکند بر گوش من گر شوم با دود و آتش روبرو یا رود مسمار در قلبم فرو?
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گاهی یه عشق قدیمی می‌تونه دلو یه خونه‌ی ویرونه کنه گاهی تکرار یه اسم ساده هم می‌تونه آدمو دیوونه کنه بعضی اسما واسه گریه‌ کردنن بعضی اسما برا سینه‌ زدنن بعضی اسما واسه روی نیزه‌هان بعضی اسما روضه‌ی پیرهن‌ن بعضی اسما رو آدم دوست داره هی می‌خواد روی لبش جاری بشه بعضی اسما رو هزاربارم بگی نمی‌تونه ساده تکراری بشه مثلا همین حسین حسین حسین مثلا همین حسین حسین حسین مثلا همین حسین حسین حسین مثلا همین حسین حسین حسین دلی که نسوزه با غمِ حسین اسمشو دیگه نمیشه دل گذاشت مگه میشه که برای حسین نمرد؟ مگه میشه که حسینو دوست نداشت؟ مگه چندبار تو رو کشتن که هنوز غم تو کهنه نمیشه واسمون مگه چندبار سر تو به نیزه رفت که غروبا سرخ سرخه آسمون بعضی اسما می‌تونه بهونه‌ای واسه روزایی که میباری، بشه بعضی اسما رو هزاربارم بگی نمی‌تونه ساده تکراری بشه مثلا همین حسین حسین حسین مثلا همین حسین حسین حسین مثلا همین حسین حسین حسین مثلا همین حسین حسین حسین 🔗کانال اشعار رضایزدانی 📍@rezayazdaanii
. رباعی فاطمی آتش: شده از خجالت روی تو آب بستر: شده بعد رفتن تو بی‌خواب دستاس: برای دست‌بوسی دلتنگ سجاده: برای پای‌بوسی بی‌تاب .
میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را در این دل شب میروی از خانه ام زهرا کجا اسماء بریز آب روان اما کمی آهسته تر از کینه ی دشمن شده زهرای من بشکسته پَر بر پیکر از گل نازک او مانده نشانه از تازیانه آخر گرفت از من فاطمه را دست زمانه با هر بهانه ... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ... بر روی دیوار از غمت ، سر میگذارد حیدرت ماندم که دستش میرسد بر زخم روی پیکرت بر صورت نیلیِ تو میگرید آن خیبر شکن خواهد شد او باخبر از کوچه و آن راز حسن بر صورتِ از سیلی کبودت دستش رسیده اشکش چکیده آن باغبان که گل را ندیده ، حالا که دیده رنگش پریده ... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ... من میبرم جسم تو را از آشیانه نیمه شب در زیر تابوتت علی جانش دگر آید به لب زینب ندارد طاقتی در زیر تابوت دیده ام چند قطره خون تازه ای می آید و خون شد دلم پهلو شکسته قامت خمیده آید به صحرا در بین اعداء بر روی نیزه رأس حسینش بر سر زند او با درد بازو ... جانم حسین جان ، جانم حسین جان ... .
. بریز اسماء بریز آب روان رو زخم پهلوش بمیرم من چرا اِنقدر کبوده دست و بازوش چرا چشمم به هر جایی می اُفته غرق خونه فدای صورتی که داره از سیلی نشونه از اون زخما که بازه میجوشه خون تازه در و آتیش و مسمار توی این سینه رازه بذار جون بدم بالای سرت ندارم راه چاره عزیزم چرا گوشِت خونیه ، شکسته گوشواره ... نرو فاطمه ، نرو فاطمه ، عزیز قلب حیدر ... قسم میدم تورو جون علی چشماتو وا کن پاشو اوضاع و احوال منو زهرا نگاه کن خودم دیدم چجوری پشت در بال و پَرت سوخت نه تنها بال و پَر با معجرت موی سرت سوخت من و غسل شبونه ، تنی که غرق خونه پاشو زهرا یتیمات میگیرن هِی بهونه ببین فاطمه ببین بچه هات سراغت رو میگیرن بدم چی جواب چجوری بگم که از غصه نمیرن ... نرو فاطمه ، نرو فاطمه ، عزیز قلب حیدر ... پاشو زهرا ببین زینب چجوری رو گرفته ببین با چادر خاکی مادر خو گرفته نفس های حسینت به نفس های تو بسته ست حسن بدجوری قلبش از غم مادر شکسته ست پاشو آروم جونم ، پاشو خانوم خونم مگه از من چه دیدی بگو ای مهربونم بوده دست تو ، تو دست حسن چه چیزایی رو دیده تو خاک و تو خون دیده مادرو عجب زجری کشیده ... نرو فاطمه ، نرو فاطمه ، عزیز قلب حیدر ... 👇