🍂🍁🔴روضه و توسل جانسوز_وفات حضرت ام البنین علیه السلام _سید مهدی میرداماد🔴🍁🍂
═══✼🍃🌹🍃✼═══
‼️توجه :جهت استفاده ، روضه ها به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
═══✼🍃🌹🍃✼═══
گر غِیر آل الله لیلایی نمانده
در عشق جُز عباس شیدایی نمانده
در جایجایِ قلبِ فرزندانِ زهرا
با بودنِ فرزندِ من جایی نمانده
*امشب فقط یه نفر میتونه روضۀ عباس بخونه ... اونم مادرِش ام البنینِ ... هر کی اومدِ امشب هم روضۀ عباس بشنوه . هم روضۀ حسین بشنوه ... امشب فقط یه نفر روضه میخونه ... هیچ صدایی محزون تر از صدای مادرانه نیست ... اگر مادر زبون بگیره زمین و زمان میلرزه ... دلِ سنگ آب میشه .... اگه مادر زبون بگیرِ ... دشمنا با گریۀ ام البنین گریه می کردن ... سنگ دل ترینِ آدما تو مدینه وقتی رد می شدن میدیدن دارِ به سینه ش میزنه هی می گه بُنیَّ .... امشب تو هم ناله داری بزن .... فاطمیه دارِ تموم میشه ها .....*
امِ بنینم من نه، امِّ بیبَنینم
یعنی برایم دیگر اَبنائی نمانده
دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر
*یه روز خونم شلوغ بود ... حسین بود حسن بود عباس بود الان دمِ آخری هیشکی نیست این لحظه های آخر سرَمُ به دامن بگیرِ ... آخ بمیرم برات ....*
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
دور و برم پُر بود از اولادِ حیدر
این آخرِ عمری منم ... مایی نمانده ...
بر چهارقبرِ خالی از بس ریختم اشک
از من به غیر از گریه سیمایی نمانده
شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ
*آخه میگن زیر آفتاب مینِشست برا حسین گریه می کرد ... چرا زیرِ آفتاب؟؟؟ شنیدم بدنِ حسینِ زیر آفتابِ گرمِ کربلا ....*
شد گونه هایم چون کویر از آفتابُ
جز خون دل در چشم دریایی نمانده
آن قدر خواندم واحسینا واحسینا
در زخم های حنجرم نایی نمانده
عباس،نایِ پایِ راهِ باورم بود ...
رَفته عَصای پیری ام،پایی نمانده
رَفته عَصای پیری ام،وامصیبت ...
آمد شبِ دلگیریِ من،وامصیبت ...
رفتهِ عصایِ پیریِ من ، وامصیبت ...
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
بعد از رباب و قِصۀ اصغر برایم
غمگین تر از لالای نجوایی نمانده
بر آب غیر از شرمُ غیر از شرم بر آب
بر مشک غیر از اشک سودایی نمانده
سقا بدون مَشک یعنی جِسمِ بی روح
مشکی اگر شُد پاره سقایی نمانده
گفتند جِسمش آب رفت از شرمُ شمشیر
زان سروِ رعنا قد و بالایی نمانده ....
*ای وای ... هرکی هرچی میرسید برا ام البنین تعریف می کرد،شاید ضرباتِ شمشیر ... شاید تیرِ تو چشم زدن ... شاید دستِ بریده ... انقد ام البنین رو اذیت نمی کرد که میگفتن به بچه ها قول داد آب بیاره ... همچین که میشنید عباس نتونست آبُ برسونه ..... (الهی برا خجالتت بمیرم ..) شنیدم آب شدی کنارِ علقمه ... شنیدم یه نگا کردی به حسین گفتی آقا خجالت زدۀ خودتُ بچه هاتم .... با الله ... عباس من عوضِ تو مادر ... رفتم از همۀ بچه ها حلالیت گِرفتم .... هر وقت نگاش به سکینه می افتاد ... نگاش به رباب می افتاد ... حسین ......
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
مشکُ علم یک طرف ....
دستِ قلم یک طرف ...
العطشِ کودکان
بین حرم یک طرف ...
نالۀ ادرک اخا ... میرسد از علقمه
زادۀ ام البنین شد پسر فاطمه
امیدِ خیمه شد نا امید
جیب الماء للاسکینِ ...
بعدِ تو دیگر خسین،بی کَسُ تنها شده
پایِ حرامی ببین به خیمه ها وا شدهِ
کرببلا والسلام ... کارِحسین شد تمام
میرود امشب اسیر زینب او ......
حسین ....
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🛑توجه :
تمامی مطالب این مجموعه برای رضای خداوند متعال و بدون هیچ گونه چشم داشت مالی،جهت استفاده محبین اهل بیت علیهم السلام در جلسات تنظیم و گردآوری شده است. هر گونه کپی برداری از مطالب در غالب نرم افزار و جزوه جهت❌کسب درآمد و پول ❌شرعا حرام ⛔️بوده و مورد رضایت مدیران این مجموعه نمی باشد .
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎵نشر همراه با لینک صدقه جاریه🎵
⚜️جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید⚜️
#سید_مهدی_میرداماد
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#شب_تاسوعا
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#ویژه_ایام_صفر
═══✼🍃🌹🍃✼═══
✅وبلاگ باب الحرم: babolharam.mihanblog.com
🔗عضو کانال "باب الحرم"اولين پایگاه متن روضه و اشعار مذهبی شوید.
لینک زیر را لمس کنید👇👇
https://telegram.me/babolharam_mihanblog_com
🆔@OnlySeydALI
🍂🍁🔴روضه و توسل جانسوز_وفات حضرت ام البنین علیه السلام _استاد حجت الاسلام میرزامحمدی🔴🍁🍂
═══✼🍃🌹🍃✼═══
‼️توجه :جهت استفاده ، روضه ها به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
═══✼🍃🌹🍃✼═══
غُبارِ صحنِ تو بر دَردِ جان دواست بقیع
خرابه های تو باغِ بهشتِ ماست بقیع
اگر چه روی به کعبه نماز می خوانیم
تو قبلۀ دلِ مایی خدا گواه ست بقیع
قسم به چهار امامی که در بغل داری
برای ما حَرمَت مثلِ کربلاست بقیع
علی نَگفت به جانِ علی قسم تو بگو
که قبرِ گمشدۀ فاطمه کجاست بقیع
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
قویترین سنَدِ غربت علی در تو
عِذارِ نیلیِ ناموسِ کربیاست بقیع
به یادِ چهار پسر در کنارِ چار مزار
هنوز نالۀ ام البنین به پاست بقیع
*چهار صورتِ قبر درست می کرد ... به نیتِ چهار پسرِ شهیدش ... بعد می گفت *لاتَدْعُوِنِّي وَيْكِ أُمَّ الْبَنِينَ ... * دیگه کسی به من ام البنین نگه ... *تُذَكِّرِينِي بِلِيُوثِ الْعَرِينِ ...* اخه شما که به من اُم البنین می گید یادِ چهار پِسرم می اُفتم ....*
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🛑توجه :
تمامی مطالب این مجموعه برای رضای خداوند متعال و بدون هیچ گونه چشم داشت مالی،جهت استفاده محبین اهل بیت علیهم السلام در جلسات تنظیم و گردآوری شده است. هر گونه کپی برداری از مطالب در غالب نرم افزار و جزوه جهت❌کسب درآمد و پول ❌شرعا حرام ⛔️بوده و مورد رضایت مدیران این مجموعه نمی باشد .
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎵نشر همراه با لینک صدقه جاریه🎵
⚜️جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید⚜️
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#تخریب_بقیع
#ویژه_ایام_صفر
═══✼🍃🌹🍃✼═══
✅وبلاگ باب الحرم: babolharam.mihanblog.com
🔗عضو کانال "باب الحرم"اولين پایگاه متن روضه و اشعار مذهبی شوید.
لینک زیر را لمس کنید👇👇
https://telegram.me/babolharam_mihanblog_com
🆔@OnlySeydALI
🍂🍁🔴ذکر توسل و روضه_وفات حضرت ام البنین علیه السلام سال 93_سید مجید بنی فاطمه🔴🍁🍂
═══✼🍃🌹🍃✼═══
‼️توجه :جهت استفاده ، روضه ها به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
═══✼🍃🌹🍃✼═══
چهار تا پسرم جلوه های من هستند
چهار ام بنین در چهار تن هستند
علی اگر چه مرا مادر پسرها خواند
ولی همه پسران ابوالحسن هستند
(سپرده ام به حسن جنگ یادشان بدهد
ز کودکی همه پرورده ی حسن هستند)۲
قرار نیست که صحبت کنند پیش حسین
وگرنه که همه استاد در سخن هستند
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
بشیر گفت : حسینم کفن نداشته است
عجیب نیست پسرهام بی کفن هستند
شنیده ام که بشیر از همه خبر داری
بگو که از پسر فاطمه خبر داری؟!
(حالا آروم آروم داره خبرا رو میده)
قرار شد نگذارند ساده جان بدهد ...
قرار شد نگذارند سر تکان بدهد
قرار شد که تنش روی خاک ها باشد
و نیزه دار ، سرش را به آسمان بدهد
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
قرار شد که سرش را سریع تر ببرد
به مردم همه ی شهرها نشان بدهد
سنان چقدر پریشان رسید در گودال
مباد تا که به دستش کسی سنان بدهد
(ام البنین ...)
چه حرف های نگفته که در دهن دارد
اگر که چکمه ی سربازها امان بدهد
به این بریدن انگشت هم نیاز نبود
قرار بود عقیقی به ساربان بدهد
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
*شروع کرد بشیر برا ام البنین روضه خواندن . ام البنین گریه کرد ... خاک به سر می ریخت ( الله اکبر ... گفتم و رفتم .... ) گفت : روضه ی حسینم رو خوندی .... گفتی بچه هامو کشتن ...
اما بشیر ازت یه سوال دارم : عباسم بالاخره تونست آب ببره؟! ...
گفتن ام البنین نتونست آب ببره ....
یه وقت دیدن ام البنین اومد جلو محمل رباب ... یه نگاه کرد ...
گفت : رباب عباسم رو حلال کن ... نتونست برای علی اصغر آب بیاره .....
حسین .......
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🛑توجه :
تمامی مطالب این مجموعه برای رضای خداوند متعال و بدون هیچ گونه چشم داشت مالی،جهت استفاده محبین اهل بیت علیهم السلام در جلسات تنظیم و گردآوری شده است. هر گونه کپی برداری از مطالب در غالب نرم افزار و جزوه جهت❌کسب درآمد و پول ❌شرعا حرام ⛔️بوده و مورد رضایت مدیران این مجموعه نمی باشد .
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎵نشر همراه با لینک صدقه جاریه🎵
⚜️جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید⚜️
#سید_مجید_بنی_فاطمه
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_رباب_علیه_السلام
#روضه_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#ویژه_ایام_صفر
═══✼🍃🌹🍃✼═══
✅وبلاگ باب الحرم: babolharam.mihanblog.com
🔗عضو کانال "باب الحرم"اولين پایگاه متن روضه و اشعار مذهبی شوید.
لینک زیر را لمس کنید👇👇
https://telegram.me/babolharam_mihanblog_com
🆔@OnlySeydALI
🍂🍁🔴روضه و توسل جانسوز_وفات حضرت ام البنین علیه السلام_حاج محمد طاهری🔴🍁🍂
═══✼🍃🌹🍃✼═══
‼️توجه :جهت استفاده ، روضه ها به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد.
═══✼🍃🌹🍃✼═══
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... عباس عباس عباس ...
سوزِ ناله هاش ، غوغا می کنه 2
دائم با خودش نجوا می کنه ...
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... عباس عباس عباس ...
آخ می خواد دوباره قیامت کنه
بشینه ذکر مصیبت کنه
از اون چهارتا پسرش خدا
حالا یکی ش نیست ، وصیت کنه ... 2
برای عباسِش تو مدینه
حلالیت می خواد ، از سکینه)2
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... عباس عباس عباس ...
(کارِ ام البنین روضه خوانیِ ...)
پایِ چارتا قبر ، زانو میزنه 2
تا عمه بیاد جارو میزنه ....(روضه خوون اومد ....)
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... زینب زینب زینب ...
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
شنیده خیلی ، جسارت شده
نصیب خانوم اسارت شدِ ...
شنیده اما ، ندیدِ دیگه
چه معجرایی که غارت شده ....
همه ابوالفضلُ قحطیِ آب
خجالتش دادن از روی رباب ...2
*حالا ام البنین دارِ گریه می کنه ... نوبتِ روضه خواندن زینب شد ...*
پرپر شد گُلاش ... تو باغِ حسین
میسوزه ولی ، از داغِ حسین ...
(حالا زینب دارِ می گه ....)
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... حسین حسین حسین ...
(گفت خانم )
میپرسه رازِ ، پیرَنِش چیه ؟؟
حصیری که شد کفنِش چیه ؟؟ ...
بگید بدونم ، سُمِ مرکبا
گذَشتن از رو ، بدنِش ......
حسین ...........
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
گفتن ام البنین چهارتا بچه هات کربلا کشته شدن ، هر موقع میشینی رو خاک کنارِ این چهار صورتِ قبر ، هی میگی : آی غریب حسین ....
فرمود دو تا دلیل داره ، اول اینکه حسینم مادر ندارِ براش گریه کنه .... یه دلیلِ دیگه شم اینه مادرِ حسین آخرین لحظه های بچۀ من براش مادری کرد ....
نزاشت عباسم ، لحظۀ آخر احساس بی مادری کنه ..... آه ..... گفتمُ رفتم ... از همه التماسِ دعا ..... امشب مثه اون سائلِ که اومد درِ خونه ام البنین ناله بزن .... وقتی در زد بی بی فرمود کیه دارِ در میزنه ؟؟
صدایِ این سائلُ شناخت ، سریع اومد داخل حجره ، زن ها رو جمع کرد .... فرمود این سائل رو میشناسم ... هرموقع میومد خَرجِ یه سالشُ عباسم بهش میداد ... نکنه امشب دست خالی برِ .... زن ها هرچی زیورآلات دارید جمع کنید ، میخوام همشو یه جا بهش برسونم ... همه رو آوردن . تو یه ساروق بسته ای آوردن ، تحویل خانوم دادن ، بی بی دستشو بیرون آورد فرمود سائل بگیر ، برو ....
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
دیدن ایستادِ تکون نمی خوره ، فرمود چرا نمیری؟؟ از هر سالِتم خرجت بیشترِ ... نزاشتم دستِ خالی بری ...
گفت خانوم . سائلم ، مستحقم ... اما من مستحقِ اون دستایِ زیبام ... سائلِ اون چشمایِ قشنگم ....
بگو صاحب خونه خودش بیاد .... تا اون آقا نیاد من هیچ جا نمیرم ....
دلم برا چشماش تنگ شده ..... دلم برا اون قدُ قامتش تنگ شده .... یه وقت دیدن صدا ام البنین بلند شد ....فرمود سائل برو .... دست از دلم بردار ... اون قامتی که میگی ، تو کربلا ، قطعه قطعه کردن ....اون چشمایی که میگی ، چشمشُ از حدقه .... دستاشو از تنش بریدن .....
آی حسین .......
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
@babolharam_mihanblog_com
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🛑توجه :
تمامی مطالب این مجموعه برای رضای خداوند متعال و بدون هیچ گونه چشم داشت مالی،جهت استفاده محبین اهل بیت علیهم السلام در جلسات تنظیم و گردآوری شده است. هر گونه کپی برداری از مطالب در غالب نرم افزار و جزوه جهت❌کسب درآمد و پول ❌شرعا حرام ⛔️بوده و مورد رضایت مدیران این مجموعه نمی باشد .
═══✼🍃🌹🍃✼═══
🎵نشر همراه با لینک صدقه جاریه🎵
⚜️جهت دسترسی به صوت ها تلگرام خود را بروزرسانی نمایید⚜️
#حاج_محمد_طاهری
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#ویژه_ایام_صفر
═══✼🍃🌹🍃✼═══
✅وبلاگ باب الحرم: babolharam.mihanblog.com
🔗عضو کانال "باب الحرم"اولين پایگاه متن روضه و اشعار مذهبی شوید.
لینک زیر را لمس کنید👇👇
https://telegram.me/babolharam_mihanblog_com
🆔@OnlySeydALI
.
#روضه و توسل حضرت ام البنین علیه السلام
═══✼✼═══
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... عباس عباس عباس ...
سوزِ ناله هاش ، غوغا می کنه 2
دائم با خودش نجوا می کنه ...
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... عباس عباس عباس ...
آخ می خواد دوباره قیامت کنه
بشینه ذکر مصیبت کنه
از اون چهارتا پسرش خدا
حالا یکی ش نیست ، وصیت کنه ... 2
برای عباسِش تو مدینه
حلالیت می خواد ، از سکینه)2
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... عباس عباس عباس ...
(کارِ ام البنین روضه خوانیِ ...)
پایِ چارتا قبر ، زانو میزنه 2
تا عمه بیاد جارو میزنه ....(روضه خوون اومد ....)
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... زینب زینب زینب ...
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
شنیده خیلی ، جسارت شده
نصیب خانوم اسارت شدِ ...
شنیده اما ، ندیدِ دیگه
چه معجرایی که غارت شده ....
همه ابوالفضلُ قحطیِ آب
خجالتش دادن از روی رباب ...2
*حالا ام البنین دارِ گریه می کنه ... نوبتِ روضه خواندن زینب شد ...*
پرپر شد گُلاش ... تو باغِ حسین
میسوزه ولی ، از داغِ حسین ...
(حالا زینب دارِ می گه ....)
وِیلی،وِیلی،وِیلی ... حسین حسین حسین ...
(گفت خانم )
میپرسه رازِ ، پیرَنِش چیه ؟؟
حصیری که شد کفنِش چیه ؟؟ ...
بگید بدونم ، سُمِ مرکبا
گذَشتن از رو ، بدنِش ......
حسین ...........
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
گفتن ام البنین چهارتا بچه هات کربلا کشته شدن ، هر موقع میشینی رو خاک کنارِ این چهار صورتِ قبر ، هی میگی : آی غریب حسین ....
فرمود دو تا دلیل داره ، اول اینکه حسینم مادر ندارِ براش گریه کنه .... یه دلیلِ دیگه شم اینه مادرِ حسین آخرین لحظه های بچۀ من براش مادری کرد ....
نزاشت عباسم ، لحظۀ آخر احساس بی مادری کنه ..... آه ..... گفتمُ رفتم ... از همه التماسِ دعا ..... امشب مثه اون سائلِ که اومد درِ خونه ام البنین ناله بزن .... وقتی در زد بی بی فرمود کیه دارِ در میزنه ؟؟
صدایِ این سائلُ شناخت ، سریع اومد داخل حجره ، زن ها رو جمع کرد .... فرمود این سائل رو میشناسم ... هرموقع میومد خَرجِ یه سالشُ عباسم بهش میداد ... نکنه امشب دست خالی برِ .... زن ها هرچی زیورآلات دارید جمع کنید ، میخوام همشو یه جا بهش برسونم ... همه رو آوردن . تو یه ساروق بسته ای آوردن ، تحویل خانوم دادن ، بی بی دستشو بیرون آورد فرمود سائل بگیر ، برو ....
••• ┄┅═══✼✨✼═══┅┄ •••
دیدن ایستادِ تکون نمی خوره ، فرمود چرا نمیری؟؟ از هر سالِتم خرجت بیشترِ ... نزاشتم دستِ خالی بری ...
گفت خانوم . سائلم ، مستحقم ... اما من مستحقِ اون دستایِ زیبام ... سائلِ اون چشمایِ قشنگم ....
بگو صاحب خونه خودش بیاد .... تا اون آقا نیاد من هیچ جا نمیرم ....
دلم برا چشماش تنگ شده ..... دلم برا اون قدُ قامتش تنگ شده .... یه وقت دیدن صدا ام البنین بلند شد ....فرمود سائل برو .... دست از دلم بردار ... اون قامتی که میگی ، تو کربلا ، قطعه قطعه کردن ....اون چشمایی که میگی ، چشمشُ از حدقه .... دستاشو از تنش بریدن .....
آی حسین .......
#روضه_سیدالشهدا_علیه_السلام
#روضه_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#روضه_حضرت_ابوالفضل_علیه_السلام
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#ویژه_ایام_صفر
.
🔳 #شهادت_امام_حسن_مجتبی(ع)
🌴اگه غریب ندیدی
🌴یه سر برو مدینه
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
⏯ #شور
اگه غریب ندیدی یه سر برو مدینه
امام حسن غریبه اول و آخرینه
همونی که کریمه اما حرم نداره
یه شمعی که رو قبرش روشن کنیم نداره
شب از نور ستاره روشنه دور قبرش
مدینه گریه داره مونده تو کار صبرش
کسی که مادرش رو تو خونه آورده
تکیه به شونه اش داده مادر سیلی خورده
یه کربلا تو کوچه رو شونه ی حسن بود
مادر به روی شونه اش تو حال جون دادن بود
تا برسه به خونه موهاش همه سفید شد
همون جا توی کوچه امام حسن شهید شد
از اون روزا تا امروز منتظر عجل بود
انقدر عذاب کشیدش که زهر براش عسل بود
جانم حسن جانم حسن .....
جانم حسین جانم حسین
#شهادت_امام_حسن #امام_حسن
#بیست_و_هشتم_صفر
🔳 #شهادت_حضرت_پیامبر(ص)
🌴گریونه چشای عالم
🌴بی تابه سینه ی دنیا
🎤 #محمود_کریمی
⏯ #زمینه #رسول_الله
گریون چشای عالم بی تابه سینه دنیا
میسوزه شهر مدینه امشب از ناله زهرا
میون این سینه محشره واویلا
عزا عزای پیمبره واویلا
وقت یتیمی دختره واویلا
آه یا ابالزهرا یا رسول الله
****
می باره کنار بابا چشمای ابری دختر
جاری شد اشک یتیمی امشب از داغ پیمبر
شهر مدینه غوغا شده واویلا
چشای حیدر دریا شده واویلا
شبیه چشم زهرا شده واویلا
آه یا ابالزهرا یا رسول الله
****
میبینه پیش حسینش پیغمبر اشک چشا رو
میبینه غربت و داغ زهرای کرب و بلا رو
میبینه که روی نیزه ها واویلا
میرن سرای از تن جدا واویلا
به پیش چشمای بچه ها واویلا
آه آه و واویلا حسین
.
#تک
#امام_رضا
دامن آلوده و بار گناه آورده ام
گر چه آهی در بساطم نیست آه آورده ام
هر که بودم هر که هستم بر کسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آورده ام
شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم
هر که آرد تحفه ای در محضر مولای خود
من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام
در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه
من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام
بر کبوترهای صحنت هدیه ای ناقابلی است
گندم اشکی که در این بارگاه آورده ام
ناله ام در سینه، اشگم در بصر، سوزم به دل
نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام
شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم
دامن آلوده و بار گناه آورده ام
گر چه آهی در بساطم نیست آه آورده ام
هر که بودم هر که هستم بر کسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آورده ام
شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم
ذره بودم زائر شمس الشموسم کرده اند
قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام
گرچه هستم قطره ای ناچیز یک دریای اشک
هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام
هر فقیری هست دست خالی اش سرمایه اش
من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام
شاه پناهم بده خسته ی راه آمدم غرق گناه آمدم
..............
#زمینه
#مهدی_رسولی
🏴 #زمینه احساسی #محرم
دامن آلوده و بار گناه آورده ام
گرچه آهی در بساطم نیست آه آوردهام
جان حسین سنه قربان حسین
دَردَ درمان حسین سنه قربان حسین
جان حسین مَن ایمان حسین
جان جانان حسین درد درمان حسین
سنه قربان حسین
هر کی آرَد تحفه ای در محضر مولای خود
من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام
در کرم شهر و گدا باید گدا را نیست شاه
من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام
ناله ام در سینه اشکم در بس است سوزم بده
نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام
هر که بودم هر که هستم با کسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آوردهام
عبد الموالی ام قاپیوا گلمیشم حسین
یا دست خالی ام قاپیوا گلمیشم حسین
اباعبدالله...
..............
دامن آلوده و بار گناه آورده ام
گرچه آهی در بساطم نیست آه آورده ام
هرکه بودم هرکه هستم با کسی مربوط نیست
بر امام مهربان خود پناه آورده ام
هرکه آرد تحفه ای در محضر مولای خود
من دو دست خالی و کوه گناه آورده ام
در کرم شه را گدا باید گدا را نیز شاه
من گدا دست گدایی سوی شاه آورده ام
بر کبوترهای صحنت هدیه ی ناقابلی است
گندم اشکی که در این بارگاه آورده ام
ناله ام در سینه، اشکم در بصر، سوزم به دل
نامه ای چون دود آه خود سیاه آورده ام
نی عجل با کوه عصیان عفو، نازم را کشد
رو به سوی مظهر عفو اله آورده ام
ذرّه بودم زائر شمس الشّموسم کرده اند
قطره ای بودم به این دریا پناه آورده ام
گرچه هستم قطره ای ناچیز، یک دریای اشک
هدیه بر مولای خود روحی فداه آورده ام
هر فقیری هست دست خالی اش سرمایه اش
من فقیرم دست خالی را گواه آورده ام
"میثما" مولی اگر پُرسد چه آوردی بگو
سر به خاک زائرت از گرد راه آورده ام
#استاد_غلامرضا_سازگار
#امام_رضا
.
.
💥 #واحد #رسول_الله
🎤مداح: #محمود_کریمی
🏴 #شهادت_پیامبر #رحلت_پیامبر
ای محمد، ای رسول بهترین کردارها
حُسن خُلق ات شُهره در اخلاقها
در بیانت بند می آید زبان ناطقان
قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها
بال رفتن تا حریمت را ندارد این قلم
«قاب قوسین»ات کجا و مرغک پندارها
طفل ابجدخوان تو سلمان سیصد ساله است
استوار مکتب ایثار تو، عمارها
تا نفس داریم و تا خورشید می تابد به خاک
دل به عشق بی زوالت می کند اِقرارها
پای بوسی تو عزت داده ما را اینچنین
گُل نباشد کس نمی آید سراغ خارها
کی رود از خاطرم، یادت که در روز ازل
کنده اند اسم تو را بر سنگِ دل، حجّارها
داغ تو در سینه ی ما هست چون خاک تو ایم
لاله کی روییده در آغوش شوره زارها
گُل که منسوب تو گردد رنگ و بویش می دهند
شاهد حرفم گلاب و شیشه ی عطارها
وقت رزمت آنچنانی که میان کارزار
رو به تو آرند وقت خستگی، کرارها
ای که با خون دلت پرورده ای اسلام را
چشم واکن که نهالت داده اکنون بارها
سنگ می خوردی و می گفتی که ایمان آورید
کس ندیده از رسولی اینچنین ایثارها
با عیادت از کسی که بارها آزرده ات
روح ایمان را دمیدی بر دل بیمارها
خم به ابرویت نیاوردی در این بیست و سه سال
بر سرت گرچه بلا بارید چون رگبارها
رفتی و داغ تو پشت دین رحمت را شکست
جان به لب شد از غمت، شهرت مدینه، بارها
تا که چشمت بسته شد، ای قافله سالار عشق
رم نمودند عده ای و پاره شد افسارها
آنقدر گویم پس از تو میخِ در هم خون گریست
ناله ها برخاست بعدت از در و دیوارها
👇
💢جابر زائر امام حسین ع💢
@Porseman_channel
گزارش طبری و سپس گزارش ابن طاووس را بررسی می کنیم.
عماد الدین طبری (متوفای 525 ق) در 📙بشارة المصطفی به سندش از عطیة بن سعد بن جناده کوفی جدلی نقل کرده که گفت: با جابر بن عبدالله به قصد زیارت امام حسین(علیه السلام) حرکت کردیم، چون به کربلا رسیدیم جابر به سوی فرات رفت و غسل کرد، سپس پارچه ای به کمر بست و پارچه ای به دوش انداخت و عطر زد، سپس ذکرگویان به سوی قبر امام(علیه السلام) رفت. وقتی نزدیک قبر شد، گفت: دستم را بگیر و روی قبر بگذار. من دستش را روی قبر گذاشتم. جابر خود را به روی قبر انداخت و آن قدر گریه کرد که بی هوش شد. بر او آب پاشیدم تا به هوش آمد. آن گاه سه بار گفت: ای حسین! سپس گفت: دوست پاسخ دوستش را نمی دهد. بعد ادامه داد: تو چگونه جواب دهی در حالی که رگ های گردنت را بریدند و بین سر و بدنت جدایی انداختند. گواهی می دهم که تو فرزند خاتم پیامبران و پسر سرور مؤمنان و هم پیمان تقوا و از نسل هدایت و پنجمین نفر از اصحاب کسایی؛ فرزند سرور نقیبان و پسر فاطمه(علیها السلام) سرور زنانی و چرا چنین نباشی که سالار پیامبران با دست خویش غذایت داده و در دامان متقین تربیت شده ای و از سینه ایمان، شیر خورده ای و از دامان اسلام برآمده ای. خوشا به حالت در حیات و ممات. اما دل مؤمنان در فراق تو ناخرسند است و شک ندارد که آن چه بر تو گذشت، خیر بوده است. سلام و خشنودی خدا بر تو باد. شهادت می دهم که تو همان راهی را رفتی که برادرت یحیی بن زکریا پیمود.
آن گاه نگاهی به اطراف قبر افکند و گفت: سلام بر شما ای جان های پاک که در آستان حسین(علیه السلام) فرود آمدید. گواهی می دهم که شما نماز را بر پا داشته و زکات پرداختید، امر به معروف و نهی از منکر کردید و با ملحدان جهاد نمودید و خدا را پرستیدید تا آن که مرگ شما را فرا رسید. سوگند به خدایی که محمد(صلی الله علیه وآله) را به حق فرستاد، ما در راهی که رفتید، شریک شماییم.
عطیه گفت: به جابر گفتم: چگونه با آنان شریکیم در حالی که نه ]با آنان[ دشتی پیمودیم و نه از بلندی و کوه بالا رفتیم و نه شمشیر زدیم، اما اینان سر از پیکرهای شان جدا شد، فرزندان شان یتیم گشتند و همسران شان بیوه شدند؟
جابر گفت: ای عطیه! از حبیبم رسول خدا(صلی الله علیه وآله) شنیدم که می فرمود: هر کس گروهی را دوست دارد در عمل آنان شریک است. سوگند به آن که محمد(صلی الله علیه وآله) را به حق به پیامبری فرستاد نیت من و نیت یارانم همان است که حسین(علیه السلام) و اصحابش داشتند. مرا به سوی خانه های کوفیان ببر. چون مقداری راه رفتیم، به من گفت: ای عطیه! به تو وصیتی بکنم؟ گمان نکنم پس از این سفر، دیگر تو را ببینم. دوست دار خاندان محمد(صلی الله علیه وآله) را دوست بدار تا وقتی در دوستی باقی است، دشمن خاندان محمد(صلی الله علیه وآله) را تا زمانی که دشمن است، دشمن بدار، هر چند اهل نماز و روزة بسیار باشد. با دوست دار آل محمد(علیهم السلام) مدارا کن; او هر چند به سبب گناهانش بلغزد، اما گام دیگرش با محبت این خاندان ثابت می ماند. دوست دار آل محمد(علیهم السلام)به بهشت می رود و دشمنان شان به دوزخ.
🔴مرحوم آيتي مينويسد:
«جابر بيستم ماه صفر، درست چهل روز بعد از شهادت امام وارد كربلا شد و سنت زيارت اربعين امام به دست او تأسيس گرديد».
[📘بررسی تاریخ عاشورا،ص 231]
فردي كه به همراه جابر در اين روز به كربلا آمده «عطيه بن سعد بن جناده عوفي كوفي» است. آيتي، در خصوصي شخصيت وي مينويسد:
« بسيار شده است كه از روي ناداني و بياطلاعي وي را غلام جابر گفتهاند، در حالي كه او يكي از بزرگترين دانشمندان و مفسران اسلامي است. وي از بزرگان تابعين و از شاگردان عبدالله بن عباس ميباشد. و تفسيري در پنج مجلّد بر قرآن مجيد نوشته و از راويان حديث محسوب ميشود».
👇👇👇👇👇👇👇👇
چند روز پس از رسیدن خبر شهادت امام، جابر انصاری بارِ سفر به سوی کربلا بست. «عطیفه عوفی» شاگردش او را در این سفر همراهی می کرد. شیخ طوسی جابر را اولین زائر امام حسین (ع) دانسته و روز ورود او را به کربلا، بیستم صفر همان سال دانسته است.
شیخ طوسی، 📘مصباح المتهجد، ص 730 و 📒بحارالأنوار، ج 95، ص 195.
سید بن طاووس، داستان زیارت جابر و عطیه از کربلا را نقل کرده و زیارتنامه ای را که جابر با آن، امام و شهدا را زیارت کرده، آورده است. جابر پس از زیارت، روی قبر خم شد و صورت خود را به قبر مالید و چهار رکعت نماز خواند و آن گاه به زیارت قبر علی اکبر رفت و آن حضرت را نیز زیارت کرد و بر قبر او بوسه زد و دو رکعت نماز گزارد. سپس به زیارت بقیّه شهدا رفت و با کلماتی عمیق زیارت نامه خواند. در پایان به زیارت حضرت ابوالفضل(ع) رفت و با جملاتی زیبا آن حضرت را زیارت کرد و دو رکعت نماز گزارد.
📚سید بن طاووس، مصباح الزائر، ص 286 ـ 288؛ 📙بحارالأنوار، ج 98، ص 329 ـ 330.
@Porseman_channel
💢اهل حرم امام حسین ع و اربعین💢
آیا اسراء در اربعین به کربلا برگشتند؟
@Porseman_channel
برگشت اسراء به کربلا در برخی نقلها ذکر شده است امااینکه برگشت اسراء به کربلا در اولین اربعین بوده یعنی سال 61 قمری یا سال 62 ق اختلاف وجود دارد.
محدث نوری با اقامه 7 دلیل و شواهدی بسیار ، برگشت اسراء به کربلا را در سال اول؛ مورد تشکیک و تردید و خدشه قرار داده است و این امر را بسیار بعید بلکه محال و ناممکن دانسته است.
📚لؤلؤ و مرجان ص143-155
در مقابل ایشان مرحوم قاضی در کتاب اولین اربعین سیدالشهداء ع ؛ نظر محدث نوری را رد و به شدت انکار کرده و سعی در اثبات تحقق این زیارت در اولین اربعین نموده است.
ظاهرا اولین و قدیمی ترین سند تاریخی که اولین اربعین را ثابت می داند؛ نقل سید بن طاوس است.
📙لهوف ص225
و البته خود ایشان در کتاب اقبال العمال که در اواخر عمرشان نوشته اند؛تصریح کرده اندکه این امردوراز عقل و بعید است .
(وجدت في المصباح انّ حرم الحسين عليه السلام و صلوا المدينة مع مولانا علي بن الحسين عليه السلام يوم العشرين من صفر ، و في غير المصباح انّهم و صلوا كربلاء أيضاً في عودهم من الشّام يوم العشرين من صفر، و كلاهما مستبعد)
📘اقبال الاعمال ج3ص
100
👌لذا بازگشت اسراء در اولین اربعین مورد تردید و تشکیک می باشد
⭕️بزرگان و محققینی که ورود کاروان اسراء را در اولین اربعین انکار و استبعاد کرده اند؛عبارتنداز:
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
شیخ عباس قمی ؛در منتهی الامال ج اول
عبدالرحیم قنوات در مقاله تبیین یک تحریف ،درخورشیدشهادت؛دفتر اول ص265 چاپ شده
علامه شوشتری در قاموس الرجال ج7ص211
علامه شعرانی در نفس المهموم
عادل العلوی در عبقات الانوارص44
مرحوم سپهر در ناسخ التواریخ ج6ص101
سیدجعفرشهیدی در خورشیدشهادت ص370
مرحوم آیتی در بررسی تاریخ عاشورا ص
148
و 🔴شهید مطهری ره:
اربعين مىرسد، همه مردم اين روضه را گوش مىكنند كه اسرا از شام كه برمىگشتند، آمدند به كربلا و در آنجا با جابر ملاقات كردند، امام زين العابدين با جابر ملاقات كرد، در صورتى كه اين مطلب جز در كتاب لهوف كه آن هم خود سيد بن طاووس در كتابهاى ديگرش آن را تكذيب كرده و لااقل تأييد نكرده است، در هيچ كتابى نيست و هيچ دليل عقلى هم قبول نمىكند. ولى مگر مىشود اين را از مردم گرفت. در اربعين تنها موضوعى كه مطرح است موضوع زيارت امام حسين است چون اولين زائرش جابر بوده است و در اين روز زيارت امام حسين سنت شده است. اربعين جز موضوع زيارت امام حسين هيچ چيز ديگرى ندارد، موضوع تجديد عزاى اهل بيت نيست، موضوع آمدن اهل بيت به كربلا نيست، اصلًا راه شام از كربلا نيست، راه شام به مدينه از خود شام جدا مىشود
📕مجموعهآثاراستادشهيدمطهرى، ج17، ص: 79
@Porseman_channel
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴
🔴🔴🔴🔴🔴