eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
. همه ی حرف های من با تو آبرو، اعتبار دنیا تو نور،خورشید،بندگی،توحید همه تفسیر می شود با تو گرد پایت به شانه ی جبریل یعنی از عرش آنچه اعلی، تو جای پای تو آسمان روئید رد شدی از مسیر هر جا تو بالمان سوخت، خاک نشین شدیم نرسیدیم آخرش تا تو و به جایی نمی رسیم آقا تا نگیری تو دستمان را ... تو کاش دستی به دستمان بدهی آسمان را به ما نشان بدهی نور توحید را به ما دادی تو به دل های ما صفا دادی ما شدیم اهل صبر، اهل ولا بعد هر وعده غم، بلا دادی به غریبان جمع یکباره رزق ما را جدا جدا دادی دست ما را به فاطمه دادی دست ما را به آشنا دادی حس نابی که شاعران دارند هر چه داریم را شما دادی با علی آشنایمان کردی بعد هم منصب گدا دادی با نگاه تو انتخاب شدیم که گدای ابوتراب شدیم لطف داری شما به نوکر هم خوب و بد را خریده ای در هم مست جام شما شدیم-و بعد مست جام طهور کوثر هم رحمت آوردی و به ما گفتی رحمتی از خداست دختر هم پادشاهی که می نشینی با هر غلام و فقیر و نوکر هم در جمالت ملاحتی جاری... بود اینگونه تا به آخر هم جان ماها چه ارزشی دارد می گذاریم پای تو سر هم تو دلیل وجود ماهایی آبروی تمام دنیایی مکه را اعتبار دادی تو نعمت بی شمار دادی تو به نفس های مرده ی این شهر عطر و بوی بهار دادی تو آمدی نقل حسن یوسف را بعد عمری کنار دادی تو ابتدا بی قرارمان کردی بعد ما را قرار دادی تو و علی را نه خم، همان اول سر جایش قرار دادی تو چون علی روی شانه ات رفته شیعه را اقتدار دادی تو دین تو کامل از ولایت شد شیعه بعد از شما هدایت شد ص
. |⇦• شب دلدادگی عاشق... ویژه ولادت پیامبر رحمت و مهربانی حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه به نفس حاج حنیف طاهری ●━━━━━━─────── شب دلدادگی عاشق شیداست شب مجنون شدن هر دل رسواست رو لبم نوای عاشقونه دارم شب میلاد دو تا عالی اَعلاست آسمون دلم چراغونه چراغونه غصه و غم سر به گریبونه گریبونه روشنه چشمای همه عالم همه عالم اومده اونکه کس و کار منِ تنها و انیس دلِ مجنون و پریشونه چه کمالی و چه لطافتی چه جمالی و چه صلابتی چه خصالی و چه اصالتی جانم فدات به اشارتی بَلَغَ العُلَىٰ بِكَمَالِهِ ی كَشَفَ الدُّجَىٰ بِجَمَالِهِ ی حَسُنَتْ جَميعُ خِصَالِهِ ی صَلُّوا عَلَيهِ وَ آلِهِ ی اومده آینۀ خدای سرمد همه اومدن برا عرض خوش آمد چه شکوهی پسر آمنه داره، جان! جان! آسمون فرش قدمهای محمد عاشقی که خیلی گرفتاره گرفتاره بسته دخیلش رو به گهواره به گهواره دیگه چی کم داره تو این دنیا، تو این دنیا هر کسی که عشق تو و حیدر و زهرا و حسین و حسن و توی دلش داره به لبم همیشه ثنای تو سر و جان من به فدای تو به فدای اهل کِسای تو بیدل شدم به هوای تو بَلَغَ العُلَىٰ بِكَمَالِهِ ی كَشَفَ الدُّجَىٰ بِجَمَالِهِ ی حَسُنَتْ جَميعُ خِصَالِهِ ی صَلُّوا عَلَيهِ وَ آلِهِ ی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. روضه حضرت علی اکبر خدا بچه هاتون رو براتون نگه داره،پسر بچه هرچی رشد میکته قدم برمیداره،تو زندگی موفقیت کسب میکنه بابا به خودش می باله،هی نگاه به قد وبالای بچش میکنه به رفیقاش میگه پسر منه،الحمدلله اول اینکه نوکر حسینِ،هم درس خوب میخونه،هم احترام مارو داره،بالاخره عصای پیریمونه.... آی جوونا! من امروز بهتون میگم: خیلی هواستون به باباهاتون باشه،بابا مریضم باشه باید دورش بگردی،هرکی رو میبینه میگه پسره منه ها،اون چیزی که بابا رو نگه میداره قرص و محکم راه رفتن پسرشه،میخوام یه خورده روضه ی بابا براتون بخونم،هواست باشه یه وقت زود جوابشو ندی،هواست باشه یه وقت دلشو نشکنی،هواست باشه یه وقت نه نیاری براش،دلش میشکنه به روش نمیاره،یه شبایی دلشو شکستی بلند صحبت کردی گفتی من خودم میدونم،اما همچین که خوابیدی خبر نداری بابا میاد نصفه شب بالاسرت،صورتت و میبوسه میگه: خدا هوا بچمو داشته باش،من ازش راضیم جوونی کرد به من اینجور گفت،صبح بلند میشی خبر نداری بابات چیکار کرده، باز با همون اخلاق از کنارش رد میشی،امروز جوونا بیاید جان علی اکبر یه کاری بکنیم،اکه مَردیین بیاین امشب یه کاری بکنیم،رفتیم خونه جلو همه بیوفتید به دست و پای بابا.... یه وقت دیدن از خیمه ها هی حسین زمین میخوره بلند میشه،هی میگه "ولدی علی"...من یه جمله روضه میخوام بگم،خدانکنه بابایی نفس نفس بزنه،هی میگفت: علی!پسرم! تا حالا نشده جواب باباتو ندی عزیزم....* دست و پایی بزن و آهی بکش ای رفته ز هوش *همه براش "وَ اِن یَکاد" میخوندن موقع رفتن،اما داشت برمیگشت اینطوری بود "اِرباً اِربا"گفت:بابا بلند شو ببین لشگر داره به من میخنده... آی پدری که داغ جوان دیدی مادری که داغ اولاد دیدی ببخشید منو بچه رو بغل گرفت دلش آروم نشد،عاقبت صورت رو صورت علی گذاشت،یه وقت حس کرد یه دستی اومد رو شونش،برگشت نگاه کرد دید خواهرش زینبِ،داداش بلند شو خدا صبرت بده...یه وقت صدا زد گفت: علی! بلند شو ببین عمه ات اومده وسط میدون،کسی قد وبالای زینب رو تا حالا ندیده.... بهترین لحظه برای یه بابا،اون لحظه ای که جوونش جلوش راه میره،بدترین لحظه برای یه بابا اون لحظه ای که جوونش جلو چند نفر زمین بخوره،بدتر از اون لحظه،لحظه ای است که یه بابا کتک خوردن بچش رو ببینه . .
. روضه حضرت علی اکبربرا خبر مرگ تو را تا که شنیدم پسرم مرگ را در نظر خویش بدیدم پسرم تا که آمد به سر نعش پسر گفت پدر چون هلال از غم داغ تو خمیدم پسرم روزی ساربانی به محضر پیغمبر اکرم به آمد؛ جگر شتری را جلوی رسول الله گذاشت! گفت: شتر را نحر کردم، اما نمی دانم چرا جگرش سوراخ است. پیامبر فرمود: بگو ببینم بچه این شتر را جلوش ذبح کردید؟ گفت: بلی، رسول الله فرمود: داغ فرزند جگر را سوراخ کرده است. اما فدای جگر سوخته ات بشویم یا ابا عبدالله نقل می کنند، یکی از بزرگان امام حسین را در عالم رویا زیارت کرد، دید همه زخمها خوب شده، پرسید: روی زخم چه مرهمی گذاشتی که خوب شده است؟ فرمود: اشک محبان و گریه کنانم مرهم زخم های من است. عرض کرد: پس چرا زخمی که روی قلب شما است خوب نشده؟ فرمود: آن زخم، اثر داغ پسرم علی اکبر است که خوب نشده، آن زخم به جگرم خورده است و تا قیامت خوب نمی شود. | دو جا سراغ داریم که امام حسین و خودش را روی جنازه انداخته است: یکی وقتی که مادرش فاطمه از دنیا رفت. مولا علی بدن فاطمه زهرا را کفن کرد. بند کفن را بست. صدا زد: بچه هایم بیایید یک بار دیگر با بدن مادرتان وداع کنید. امام حسین با خودش را روی بدن مادر انداخت. یک بار دیگر در کربلا بود. وقتی جوانش علی اکبر صدا زد: «یا ابتاه» ابی عبدالله خودش را رساند کنار بدن قطعه قطعه شده پسرش علی اکبر آمد و صورت بر صورتش نهاد. اما زینب خودش را رساند کنار قتلگاه علی اکبر تا برادرش حسین به کنار جنازه پسر جان ندهد. علامه امینی می نویسد: زینب دید حسین لب دارد کنار جنازه علی جان می دهد، نفس هایش به شماره افتاده است. اسلام می گوید: اگر جوانی بمیرد، بابا را جلوی جنازه ببرید، بابا پشت سر جنازه نیاید، چون پدر طاقت ندارد جنازه پسرش را ببیند، ابی عبدالله بدن قطعه قطعه شده جوانش را در آغوش گرفت و به سینه چسبانید، دلش آرام نشد، صورت به صورت علی گذاشت، آرام نشد. و فرمود: «قتل الله قوما قتلوك يا بني ..... على الدنيا بعدك العفا».۱ .
پسرم رفتی و من با غم هجران چه کنم آتش افتاده ز داغت به دل و جان چه کنم رفتی و دیده ز هجران تو گریان شده است تو بگو با دل غمدیده و نالان چه کنم میوه ی عمر من زار و پریشان بودی بی تو با این دل و غم های فراوان چه کنم خانه ام بی تو چو ظلمتکده ای خاموش است رفتی و من به دل خسته و سوزان چه کنم پسرم بودی و من عشق تو در دل دارم تو بگو بی گل روی تو به بستان چه کنم .
چهل روزه جوانم رفـته از دست زداغش پشت من ازغصه بشکست چهل روزه بنالم از غم او دگر آشفته حالم ازغم او چهل روزه سیه گردیده روزم به تمسال جوانم دیده دوزم چهل روزه ازاین غم هی بنالم جوانــــم رفته وافسرده حالم چهل روزه که از داغش غمینم به کنجی از غمش دائم نشینم جوانم رفت وشادیش ندیدم مـیان رخت دامادیش ندیدم زسررفت آرزوهایم خدایا دگـــر تنهای تنهایم خدایا نخواهم بعد مرگش زندگانی ز داغش گشته قد من کمانی نبیندهیچ کس داغ جوان را بسوزاند غم او استخوان را در اینجا کربلا آمد به یادم حسین سر جدا آمدبه یادم درآن ساعت که اکبرکشته گردید سرو رویش بخون آغشته گردید به بالینش حسین آمدبزاری گرفتش دربغل با بی قراری لبش بر لب نهاد و ناله سرداد که سوزش ازدل عالم خبرداد (غلاما) زین الم سوزاندی ام تو به داغ این جوان گریاندی ام تو .
زمزمه داغ جوان سبک ( مدینه شهر پیغمبر ) گوشواره کجایی ای جوان من ببین قدِّ کمان من خدایا شد گلم پرپر ، ز داغش در نوا هستم ‌ ندارم طاقت ماندن ، ز درد و غصه بشکستم .... بسوزم من بسازم من ، ز داغت ای گل نازم شدم خانه خراب آخر ، چرا رفتی تو از دستم .... ز یادم کی رود بیرون ، صفای قد رعنایش هنوزم مانده در گوشم ، طنین لحن زیبایش .... پس از این بنگرم باید به حسرت روی عکسش را عزیزم رفته از دستم ، دگر خالی شده جایش محمد مبشری .
حسان ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود ناکام آن کسی که ز نور محمدی نابرده بهره، خاک شود، از میان رود ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی نزد قسیم نار و قسیم جنان رود ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه مطرود گردد و ز پی این و آن رود ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن در حال جهل و غفلتش از تن روان رود ناکام، آن کسی است که عشق حسین را پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود ناکام آن کسی است که همچون معاویه قرآن به کف به جنگ امام زمان رود دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست ناکام، آن که رد شده از امتحان رود .
مرگ جوان پسر آوای غم دارد دل من زمرگت سوخت تمام حاصل من ببین بابا دلی بشکسته دارد الان چند روزه داغت ناله دارد توئی یوسف منم یعقوب نالان ندارم چاره ای جز درد وهجران جوان گلعذار ومه جبینم نبود است وخیال داغت ببینم تمام آرزویم گشته فانی ازآنکه رفتی جانا در جوانی بدل بود آرزو شادت نمایم به تخت بخت دامادت نمایم بگیرم جشن دامادی برایت فلک بنشانده آخر درعزایت نشسته مادرت اندوه وهجران همی نالد به یادت ای پسرجان الهی نوجوانی بد نبیند گل حسرت به ناکامی نچیند جوانمرده ندارد خواب راحت نباشد مرحمی بر این جراحت (صفا)داغ جوان درمان ندارد جوانمرده به جز حرمان ندارد شاعر قاسم جناتیان قادیکلائی .
🍂(حجله مرگ جوان)🍂 ای که بر عکس من وحجله من می نگری با خبر باش و بخود آی و مکن خیره سری حجله عیش مرا بین که مبدل به عزاست پند با خود ببر ای انکه ز من می گذری پستی و مستی و غفلت به جهان، بس کن بس مرد حق باش که تا سوی جنان راه بری چند گویی که کنم توبه زمان پیری مگر ای بی خبر از مرگ خودت با خبری من هم آخر به جهان تازه جوانی بودم که شد از دست اجل عشق و امیدم سپری پدرم حسرت دامادی من داشت ولی می کند حال ز داغ پسرش نوحه گری 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍃
. داغ سبک...عجب رسمیه عجب رسمیه رسم جدایی. پسر خوبم بابا کجایی. روی مه تو ، ندیده ام سیر. داغ مرگ تو،نموده ام پیر. رفتی زدستم،همه ی هستم ،داد از جدایی. (2 ) رفتی به بهشت، سوی سرنوشت. خدا برایم ، اینگونه نوشت. کجا بجویم، قامت تو را. دیگر نبینم ، جمال تو را. پسر نازم،گل نیازم،داد از جدایی.(2 ). بزرگت کردم ،که روز پیری . شوی عصایم،دستم بگیری. ولی روزگار، امانم نداد . برای داغت ،توانم نداد. جوان خوبم،یار ومحبوبم ،داد از جدایی.(2 ). 🌟شاعر 🌟غلامرضا نوترکی همدانی