eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شعردرعزاي فرزند فلک توخون به دل پيروهم جوان کردي گل هميشه بهار مرا خزان کردي گل مرا به بر بردي به پيش چشمانم به زير خاک سيه بردي و نهان کردي تو اي کبوتر کم کرده اي مکان درخاک و يا که خود طيران سوي آسمان کردي جوان نو خط ،ناکام، نامراد، مگر فرشته بودي و پرواز در جنان کردي يگانه غنچه نشکفته ، مونس مادر تو خون به قلب من زار ناتوان کردي سر مزار تو امروز دسته گل آرند چرا تو نوگل من ترک دوستان کردي مه دو هفته من،سر زخواب ناز برآر قد چو سرو مرا از غمت کمان کردي ………………………………………. شعردرعزاي پسرجوان از دست من اي چرخ گرفتي پسرم را لعنت به جفاي تو شکستي کمرم را رحمي به من تازه جوان مرده نکردي پنهان به دل خاک نمودي گهرم را افسوس که روي مه او سير نديدم بر خاک فکندي ز چه زيبا قمرم را هم نوردو چشم من هم طاقت جان بود بردي از کفم طاقت و نور بصرم را آخر زبد حادثه خم شد کمر من ديدم که شده غرق به خون شيرنرم را آخر زمن خسته چه ديده وشنيدي چون برف نمودي از محن موي سرم را اين تازه جوان حاصل عمر و ثمرم بود بر باد فنا داده اي آخر ثمرم را از دست من افتاد عصا در موقع پيري صدباره نموده غم مرگش جگرم را جز صبر ندارم به جهان چاره ديگر اين گونه نوشتند قضا و قدرم را ……………………………………. .
شعرداغ فرزند قصه مرگ تورا ناگه شنيدن زود بود درعزايت جامه اندر تن دريدن زودبود آخر اي جان پسراي ميوه قلب پدر در ديار نيستي منزل خريدن زودبود اشک حسرت از دوچشم مادرت هرصبح وشام از غم هجر ره ماهت چکيدن زود بود جان شيرين تر ز جانت از جفاي روزگار در شباب زندگي بر لب رسيدن زودبود مادر بيچاره ات دائم کند آه و فغان بهر او داغ غم مرگ تو ديدن زودبود ديده بگشا با برادرهاي خودبرگو سخن نطق تو خاموش از گفت وشنيدن زودبود بي کس وتنها و بي ياور در اين کنج لحد دور از اهل و عيالت آرميدن زودبود ……………………………………………. شعربراي عزاي جوان اي پسر از غم تو خون شده اشک بصرم خيز و بنگر که زبعد تو چه آمد به سرم زندگاني شده بهر پدرت درد آور خون دل مي چکد از ديده به سوزدجگرم زغمت شام و سحر ديده تر و نالانم رفته طاقت ز دل و خم شده اکنون کمرم من به يادت همه شب ناله کنم تا به سحر تو نمردي پسرم جلوه گري در نظرم باورم نيست که دل کندي و از ما رفتي مانده ام ديده به در تا کسي آرد خبرم از غمت موي سياهم شده چون روز سپيد تا به کي با دل خون گشته به راهت نگرم ببينم اي کاش شبي روي مهت اندر خواب بوسم از خاک رهت اي مه نيکو سيرم پس کجا مانده اجل بر سر بالين آيد جان من گيرد و راحت شوم آخر پسرم ……………………………………….. .
غم داغ جوان» غم داغ جوان سخت است ودشوار کسی نبود از این غصه خبردار مگر ان کسی که خود داغ جوان دید که دارد دیده ای از غصه خونبار جوان از دست داده خوب داند چه امد بر سر سلطان ابرار غم داغ جوان زخمی است جانکاه که بر این زخم مرهم نیست در کار حسین بن علی زخمی به دل داشت ز داغ ان جوان ماه رخسار که ان عالم به رویا دید ونالید فشاند از دیدگانش اشک بسیار بنا باشد اگر اشکی بریزیم که از هر قطره اش برخیزد اثار تسلی دل غمدیده گردد شود نور وچراغی درشب تار که هم قلب پدر ارام گیرد و هم بهره برد فرزند سرشار بخوانم از جوان سرو قدی که در کرب وبلا از جور اشرار تنش از تیغ کین شد اربا اربا ز جور دشمن بی رحم و غدار دم اخر صدا میزد پدر را بیا بنگر علی را اخرین بار به سرعت امده در قلب میدان بدید ان مردم بدتر ز کفار حسین امد کنار نعش اکبر چنان زد صیحه مولا با دل زار جوانان بنی هاشم بیایید ببینیدم چسان گشتم گرفتار …………………………… .
. روضه علی اکبر(ع) اگر که گل رود از باغ ، باغبان چه کند ؟ وگر خزان برسد ، با غم نهان چه کند ؟ اگر که غنچه شود پرپر از غمش بلبل نسوزد و نکند ناله و فغان چه کند ؟ زنی که یک پسر از دولت جهان دارد به روز واقعه با ماتم جوان چه کند ؟ اگر که با غم او سازد و کنار آید به دشت خاطره با قد کمان چه کند ؟ شنیده ام که زنی در کرببلا می گفت پس از تو مادر رنجور و ناتوان چه کند ؟ عصای دست پدر بودی و شکستی حیف پس از تو مانده که با داغ بی امان چه کند ؟ غم و غریبی و غربت کنار ، خون خدا میان هلهله با خنجر زبان چه کند ؟ تو قطعه قطعه تر از لفظ اربا اربایی برای شرح غمت مانده روضه خوان چه کند ؟ صریح سرخ سرت را چنین به خون آلود به نیزه می برد اینگونه نیزه بان چه کند ؟ محمد مبشری✍ ………………………………… سبک ( مدینه شهر پیغمبر ) گوشواره کجایی ای جوان من ببین قدِّ کمان من خدایا شد گلم پرپر ، ز داغش در نوا هستم ‌ ندارم طاقت ماندن ، ز درد و غصه بشکستم …. بسوزم من بسازم من ، ز داغت ای گل نازم شدم خانه خراب آخر ، چرا رفتی تو از دستم …. ز یادم کی رود بیرون ، صفای قد رعنایش هنوزم مانده در گوشم ، طنین لحن زیبایش …. پس از این بنگرم باید به حسرت روی عکسش را عزیزم رفته از دستم ، دگر خالی شده جایش محمد مبشری ………………………………………………………. ناکام نیست آنکه ز دنیا جوان رود یا از جهان شکسته دل و خسته جان رود ناکام نیست آنکه بمیرد ز داغ دل یا عاشقی که با غم و رنج نهان رود ناکام نیست آنکه ز گلزار زندگی ناچیده گل به حسرت ازین بوستان رود ناکام آن کسی که به درگاه ذوالجلال یک ره نکرده سجده ازین خاکدان رود ناکام آن کسی که ز نور محمدی نابرده بهره، خاک شود، از میان رود ناکام آن کسی است که بی مهر مرتضی نزد قسیم نار و قسیم جنان رود ناکام آن کسی که ز درگاه فاطمه مطرود گردد و ز پی این و آن رود ناکام آن کسی است که بیگانه با حسن در حال جهل و غفلتش از تن روان رود ناکام، آن کسی است که عشق حسین را پیدا نکرده، بی خبر از این جهان رود ناکام آن کسی است که همچون معاویه قرآن به کف به جنگ امام زمان رود دنیا، حسان، چو مرحله ی امتحان ماست ناکام، آن که رد شده از امتحان رود …………………………………………………دوست رفیقان در جوانی چون حبابند. به پیری گر رسند چون آفتابند. رفیقان زبانی را به خروار . خریداری کنم با پول ودینار. رفیقان دگر هم جان نثارند. به پای دوستان جان میسپارند. خریداریشان سخت است ودشوار. به سیم زر ویا درهم ودینار. رفیقانی که جان را هدیه کردند. به کنج قلب یاران تکیه کردند. بله نام رفیقان مسمم. به پیش چشم ما باشد مجسم. نسازند خاطر یاران مشوش. به سینه نامشان گشته منقش. رفیقی گر تو راست اندر جوانی . اگر قدر ورا از جان بدانی . به روز پیری وتنهایی ای دوست. گلی اندر کنارت داری ای دوست. غلام قدر رفیقان نیک داند. ز دل نام رفیقان نیک خواند. ……………………………………… شهریار جوانی حسرتا با من وداع جاودانی کرد وداع جاودانی حسرتا با من جوانی کرد بهار زندگانی طی شد و کرد آفت ایام به من کاری که با سرو و سمن باد خزانی کرد قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد هنوز از آبشار دیده دامان رشک دریا بود که ما را سینه آتشفشان آتشفشانی کرد چه بود ار باز می گشتی به روز من توانائی که خود دیدی چها با روزگارم ناتوانی کرد جوانی کردن ای دل شیوه جانانه بود اما جوانی هم پی جانان شد و با ما جوانی کرد جوانی خود مرا تنها امید زندگانی بود دگر من با چه امیدی توانم زندگانی کرد جوانان در بهار عمر یاد از شهریار آرید که عمری در گلستان جوانی نغمه خوانی کرد
دست طوفان بلا غنچه من پر پر کرد شعله بر خرمنم افکنده و خاکستر کرد سرو قدی که امید پدر و مادر بود بی گنه رفت و چه ها با پدر ومادر کرد خویش وبیگانه ز داغ تو عزادار شدند حیف از ان سرو که در خاک سیه بستر کرد علی ای تازه جوانم کمرم بی تو شکست ناله و زاری من گوش فلک را کر کرد بخدا شادی و رونق ز دل وخانه برفت دست تقدیر مرا رخت سیه در بر کرد تسلیت واژه ناچیز بود در غم تو شفق از خون جگر چهره خود احمر کرد …………………………………………. بی مهر رخت روز مرا نور نماندست وز عمر مرا جز شب دیجور نماندست هنگام وداع تو ز بس گریه که کردم دور از رخ تو چشم مرا نور نماندست می‌رفت خیال تو ز چشم من و می‌گفت هیهات از این گوشه که معمور نماندست وصل تو اجل را ز سرم دور همی‌داشت از دولت هجر تو کنون دور نماندست نزدیک شد آن دم که رقیب تو بگوید دور از رخت این خسته رنجور نماندست صبر است مرا چاره هجران تو لیکن چون صبر توان کرد که مقدور نماندست در هجر تو گر چشم مرا آب روان است گو خون جگر ریز که معذور نماندست حافظ ز غم از گریه نپرداخت به خنده ماتم زده را داعیه سور نماندست …………………………………………..
روضه و زبانحال در فوت فرزند الهي هيـــچ بابايي نبيـــند كه در سوگ جوان خود نشيند منم آن باغـــبان زار و خسته كه در سوگ جوان خود نشسته يه دعا ميكنم، هر كسي كه دل شكسته است زير لب آمين بگه... درسته مرگ پير و جوان نميشناسه... درسته وقتي اجل برسه ، بايد بريم... اما دعاي من اينه ، الهي جگر هيچ پدر مادري به داغ جوان نسوزه... به گمانت نرسد داغ جوان آسان است خون اگر گریه کنی بهر جوان جا دارد الهي هيچ مادري چشم انتظار بچه اش نمونه... از امام صادق(ع)پرسيدند ، آقا جان!!!در اين دنيا بهترين لحظه براي پدر چه لحظه اي است؟؟؟ بگـــفتا زاده ي خـــتم النّبيين نــبـاشـد لـذتي بـالا تر از اين جـوانـي در بــهار زنــدگــاني بـه هـنـگــام شباب و كامراني خــرامــان گـام بر دارد هَماره كــنـد بـابـا بـه اندامش نظاره بـگـويـد گرچه زحمتها كشيدم ولـي زيـبـا جـوانـي پـروريدم آقا فرمود: لحظه اي كه يك پسر جوان بشه ، جلوي چشم بابا راه بره... همه ي آرزوي پدر و مادر اينه ، ميگن الهي به ما فرصت بده ، زنده بمونيم عروسيه پسرمونو ببينيم... امـيــدش زيــر چـرخ آبنوسي كـنـد از بـهـر فرزندش عروسي دوباره از امام صادق(ع) پرسيد، آقا جان ، سخت ترين لحظه ي عمر پدر چه لحظه اي است؟؟؟ حضرت فرمود: لحظه اي كه يك پدر جان سپردن فرزندشو ببينه... هــمـان زيـبـا جوان سَـرو بالا دهــد جـان در بـرِ چشمان بابا يه جمله از زبان پدر و مادر داغديده ي ........... بگم. پسرم باور نميكردم، يه روز من زنده باشم و تو زير خاك باشي... باور نميكردم، يه روز با چشم گريان به دوستانت خوش آمد بگم... آرزو داشتم دوستانت رو شب عروسيت دعوت كنم، اما افسوس كه نشد... خدا نكنه هيچ پدري جان دادن بچه اش رو ببينه... داغ جوان خيلي جانسوزه... پدر و مادري كه داغ جوان ببينند ، ديگه روي لبهاشون گل خنده نمينشينه... وقتي يك جوان از دنيا ميره،پدر ميگه: خدايا عصاي پيري از دستم افتاد... برادر ميگه: خدايا كمرم شكست... خواهر براي برادرش اشك ميريزه...ناله ميزنه... امابميرم براي دل مهربون مادر... مادر ميگه:خدايا جگرم ميسوزه... از اين به بعد با اين مادر داغديده مهربانتر باشيد... چرا؟؟؟ آخه مادريكه داغ جوان ببينه، دلشكسته ميشه... اينجا اين مردم آمدند ، اشك چشم اين پدر و مادر داغديده را پاك كردند... تسليت دادند، ابراز همدردي كردند... اما بميرم براي دل داغديده ي حسين... فدای اون لحظه ای اباعبدالله به کنار بدن پاره پاره علی رسید... پـسر نـگاه به اشك غم پدر مي كـرد پدر نـظاره به خون سر پسر مي كـرد پدر ز داغ پسر باغ لاله در دل داشـت پسر نشـانه ز زخـم هزار قاتـل داشت هر روضه اي از روضه هاي كربلا خوانده بـشود، مـداح يـا واعـظ مـ ي گويـد، انشاءاالله اين روضه را يك شب كنار قبرش بخوانيم. اما تنها روضه اي كه خيلي سخت است و نمي شه كنار قبرش خواند ، روضه ي آقا علي اكبر (ع) است، مخصوصاينكه شب جمعه باشد. آخه پيش بابا روضه ي جگرگوشه را نمي خوانند، نبايد به زخم نمك زد. لذا علي اكبر (ع) از آن لحظه اي كه از بابا آب تقاضا كرد و بابا نتونـست بـه او آب بدهد، ناراحت بود. لحظه هاي آخر صدا زد: بابا ! الان از دست جدّم رسول الله سيراب شدم. هميشه پدر دوست دارد وقت جان دادن، سرش روي دامن پسرش باشد... گاهي محتضر مي خواهد جان بدهد، مي بيند جان از بدنش نمي رود، چشم به راهه، بعضي ها مي گند چشم به راه پسرشه، مي خواد بار آخر پسر را ببيند تـا پسر مي آيد، سر بابا را به دامن مي گيره، پدر راحت جان مي دهد. اما خدا نياره پدر سر بالين پسر بيايد ... پدر ز خون پسر صورتش خضاب شده پسر ز سوز عطش،قطره قطره آب شده پدر به چهره ي فرزند خويش چهره نهاد پسـر كنـار پـدر ناله اي زد و جان داد 🍁🍁🍁 كيست اين كشته كه دريا شده خونين جگرش سيـنه اي نيـسـت كـه سوزي نبرد از شررش با هـمه زخـم بـدن ، قـاتـل او گشت دو زخم كـه يـكي بـر جـگـرش بود و يكي بر كمرش .
‍ . زیبا _ ویژۀ میلاد پیامبرِ ختمی مرتب محمد مصطفی و امام صادق علیه السلام _ سید مهدی میرداماد ┄┅═══•••✾❀✾•••═══┅┄ ضربانه دلم ، یا رسول الله همه آب و گلم ، یا رسول الله حل مشگلم ، یا رسول الله خوشا به حال دل که مبتلاتِ خوشا چشمی که خیره به چشاتِ کلیدِ قفل دل هایِ شکسته همیشه گفتنِ یک صلواتِ ... یا ابا الزهرا یا رسول الله ... فقط ایوونِ کسری نمی ریزه به پایِ تو همه دنیا میریزه از آسمون داره پیشِ قدم هات ستاره هایِ هَل اَتا میریزه ترانۀ همه ، یا اباالزهرا عزیزِ فاطمه ، یا اباالزهرا هر چی بگم کمه ، یا اباالزهرا ... شب تولدت شبِ جنونه دلایِ ما داره غزل می خونه همه دستامونو بالا بیاریم به خدا دستی خالی نمی مونه ... یا ابا الزهرا یا رسول الله ... داره تپش دلِ همه دقایق دوباره می پیچه عطرِ شقایق از تویِ گهواره گفتن امامِت امامم،امامِ جعفر صادق ... به تو میدم سلام ، یا عزیز الله آقا تو یک کلام ، یا عزیز الله فقط تو رو میخوام ، یا عزیز الله تویی پایه گذارِ فقه و احکام به پایِ عشقِ تو کعبه تو احرام به تبعیت از تو پا می گیرند هزار علامه و حجتُ الاسلام ... ┅═══✿✧❃✧✿═══┅ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ .👇
. 🎤 (هواتو کردم هواتو عشقه 2 جشن گرفتن ، براتو عشق )2 میون این همه ذکر و زمزمه زمزمه های صلوات و عشقه 2 (به عشق تمثیل اومد یا رسول الله وعده ی انجیل اومد یا رسول الله)2 رو پر جبریل اومد یا رسول الله 3 نغمه ترتیل اومد یا رسول الله 2 معجزه ی دین اومد یا رسول الله شور ابابیل اومد یا رسول الله یا رسول الله یا مولا یا رسول الله 6 دلاتون غرق تبری کنید لعن به دشمنای مولا کنید یه جور باید تولی رو نشون داد صلوات بلندی ، اهدا کنید سایه ی رحمت تویی یا رسول الله 2 باب کرامت تویی یا رسول الله شافع امت تویی یا رسول الله یا رسول الله 3 به دین شوکت تویی یا رسول الله صلح و محبت تویی یا رسول الله بانی وحدت تویی یا رسول الله یا مولا یا رسول الله 4 زمستوتم داره طعم بهار و 2 عرض و سما هم داره ذکر شما رو ملائکه نمی تونن بشمارن ثواب ذکر صلوات ما رو سلمان و مناییم یا رسول الله شیعه مرتضی ایم یا رسول الله بچه های زهراییم یا رسول الله همسایه ی رضاییم یا رسول الله (عاشق کربلاییم یا رسول الله )3 یا رسول الله یا مولا ... .👇
سیراب شد عالمی به یمنِ برکات ازشهد لبش سنگ شده شاخه نبات آن لب ببرد نفاق را از هر جا چون گفت بلند بر محمد صلوات @shia_poem
. هرجا نگری خلدبرین است امشب خشنود قلوب مومنین است امشب در ارض و سماوات و به عرش و ملکوت ذکر صلوات دلنشین است امشب ✍ .................. . سیراب شد عالمی به یمنِ برکات ازشهد لبش سنگ شده شاخه نبات آن لب ببرد نفاق را از هر جا چون گفت بلند بر محمد صلوات .
علم الهی همه در کوی توست آیه به آیه همه از بوی توست عرش خدا رفتی و ای نور حق آینه ی ذات خدا روی توست * واسطه ی وحی و پیامش تویی حامل قرآن و کلامش تویی بس که تو محبوب خدا گشته ای هردم و هر لحظه سلامش تویی * سید و سالار همه انبیا جان دو عالم به فدای شما در شب میلاد تو و صادقت جان عزیزت نظری کن به ما ✍ ............................ صبحِ روزِ الست تا... عرصات شده حک روی آسمان و کرات نور قبرش زیاد می گردد هر که گوید زیادتر "صلوات" بهترین ذکر در همه اوقات منشأ خیر و خوبی و برکات دید پیغمبرِ خدا در عرش... هست کار ملائکه "صلوات" در میانِ تمامیِ کلمات خوشترین ذکر در زمان حیات می شود بر طرف بلا از او بفرستد اگر کسی "صلوات" .