eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر برگزیده پنجمین‌ محفل شعر حضرت خدیجه علیهاالسلام السلام علیک یا امّ المؤمنین یاخدیجه علیهاالسلام در فضل او این بس که مادر بوده کوثر را رویانده در دامان خود یاس پیمبر را شد در ره اکمال دین،کامل کمالاتش تا که کند او مادری یک نسل برتر را در عصمت ظرف وجودش جای شبهه نیست وقتی که دارد یازده خورشید انور را قصری که دارد از زمرّد در جنان یعنی دادند بر او هم مقام قرب داور را در فتح هر غزوه شراکت داشته او هم با مال خود یاری نموده تیغ حیدر را او در خور عنوان امّ المؤمنین باشد نه آن که بر سینه زند سنگ دو کافر را حالا که او در جمع اعراف ِقیامت هست بر نوکرش جنّت کند صحرای محشر را ما نوکریم و شکر ایزد که طلب کردیم از نسل پاک او فقط ارباب و سرور را شعب ابی طالب گواه غربتش بوده او هم چشیده کینه ی قوم ستمگر را آثار پیری در رخش پیدا شده وقتی در کوچه ها دیده شکسته رأس همسر را او داغ روی داغ همسر را اگر دیده شکر خدا دیگر ندیده آتش در را صدها اهانت را شنیده بر نبی اما نشنیده پشت درب خانه آه دختر را او رفت وعام الحزن ِ احمد شد ولی سی سال حیدر شود محزون چو بیند یاس پرپر را سی سال وقت کوچه رفتن محتضر گردد با خود تداعی می کند بازوی یاور را ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
شعر برگزیده ششمین‌ محفل شعر حضرت خدیجه علیهاالسلام اسیر ظلمتم و نور تو شده ماهم تو فوق عرشی ومن بی پناه در چاهم برای از تو سرودن به طبع دلخواهم قلم و کاغذی از جنس نور می خواهم ‌ چگونه از تو بگویم خدیجة الغرّاء درست نیست که قطره بخواند از دریا (وَ أَینَ مِثلُ خَدیجه) چقدر والایی که بی قرینه ترین  در کلام طاهایی تو مستحق سلام خدای یکتایی چرا که مادر عصمت،بتول عذرایی تو آسمان گهربار یازده قمری به نام مادر امّ الحسین مفتخری تویی همیشه بهار ِ تمام سال نبی و با تو خوبتر از خوب بوده حال نبی تویی حبیبه و محبوب بی مثال نبی نه آن که شرّ وجودش شده وبال نبی همان کسی که یقیناً به شیعه مادر نیست به حکم جنگ جمل، همسر پیمبر نیست زنی که قلب جهان را پر از تحجّر کرد و از خودش دل ما را پر از تنفّر کرد چگونه نزد نبی با خودش تصوّر کرد که جای خالی امّ الائمه را پر کرد مقام شامخ ِ امّ الائمه در دنیا فقط از آن تو هست و زکیه ات زهرا همیشه آمده نام تو در کنار علی و ثروت تو شده یار ذوالفقار علی چقدر مرحمتت آمده به کار علی و لطف مادری تو شده نثار علی برای حضرت حیدر شدی تو خیر کثیر ارادتت به علی بوده است قبل غدیر همیشه ورد زبانت علی ولی الله شده ست رکن اذانت علی ولی الله نوای هر ضربانت علی ولی الله دم عیان و نهانت علی ولی الله از عمق جان و دلت گفته ای دم بیعت الا امیر عوالم به دشمنت لعنت تو قبل بعثت احمد شدی مسلمانش شدی تو حامی قرآن،نخوانده قرآنش تو شاه بیت غزل بوده ای به دیوانش و گفته ای همه ی هستی ام به قربانش تو را فدایی احمد ،شهیده می دانم خدیجه مادر شیعه فدای تو جانم دمی که پیکر تو در دل عبا رفته گمان کنم دل احمد به کربلا رفته تنی بدون‌کفن زیر دست و پا رفته سرش به شام بلا روی نیزه ها رفته گلی نمانده که زینب ببویدش ای وای تنی نمانده که زینب بجویدش ای وای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
شعر برگزیده هفتمین‌ محفل شعر حضرت خدیجه علیهاالسلام السلام علیک یا خدیجه امّ المؤمنین ما بیابانیم و تشنه زیر باران آمدیم طالب فصل بهاریم و زمستان آمدیم روسیاهیم و به اذن ماه تابان آمدیم دستمان خالیست، مانند گدایان آمدیم شوره زار ِ قلب هامان را پر از گُل کرده ایم تا به امّ المؤمنین یک دَم توسّل کرده ایم تا خدا یک نردبان با ذکر مادر ساختیم سفره ای روی پَر روح الامین انداختیم از زمین تا عرش را با بال لطفش تاختیم باز قدرش را به قدر قطره ای نشناختیم می شود ولله از هست دو عالم بی نیاز ریزه خوار ِ سفره ی اُمّ الیَتامی‌' در حجاز مادر ما آفتاب و نوربخش ِ ماه بود مکّه در گمراهی و او آشنای راه بود از زمان خلقتش، محبوب عندالله بود چون خدا از شاهکار خَلق او آگاه بود در کنار هم هزاران حُسن را با عشق چید تا خدیجه مادر ما شیعیان را آفرید بانویی که با عفافش بوده عفّت استوار شد کنیز خانه ی او آسیه با افتخار ثروت او شد توان ضربه های ذوالفقار مصطفی را شد همیشه در مصیبتها،قرار در ستایش های او این بس که با جان، مصطفی بارها فرمود: «إنّی قَد رُزِقْتُ حُبَّها» یار و غمخوار پیمبر شد لیاقت داشته دامنش معصومه پرور شد لیاقت داشته حامل انوار کوثر شد لیاقت داشته مادر یک نسل اطهر شد لیاقت داشته یازده دُرّ امامت، حاصل از دریای اوست سرّ هستی خلایق، خلقت زهرای اوست مادر ما قبل بعثت هم مسلمان بوده است جنس انفاسش هم از آیات قرآن بوده است او برای جان خاتم بهتر از جان بوده است بر خلاف آن زنی که شاخ شیطان بوده است آن زنی که ایستاده روبه روی مصطفی بوده مرگ او دمادم آرزوی مصطفی منکر اصل ولایت، نیست امّ المؤمنین دختر طاغوت امّت، نیست امّ المؤمنین قاتل شاه رسالت ، نیست امّ المؤمنین مظهر بخل و حسادت، نیست امّ المؤمنین غرق ظلمت بود آن که در کنار نور بود داشت بر زهرا حسادت، چون اجاقش کور بود در زنان، فاسق تر از آن نیست بر روی زمین لعنتش شد ذکر اعظم بر لب روح الامین می نویسم کوری خصم امیرالمومنین شد مقامش با کمی ارفاق، امّ المفسدین تهمتش بر ماریه کافیست تا پیش همه حد زند آن را امام ما، عزیز فاطمه صاحب عنوان امّ المؤمنین، پس با یقین شد خدیجه اشرف زوجات ختم المرسلین بانویی که هست بر انگشتر خاتم،نگین جان و مالش شد کریمانه نثار راه دین طعم تلخ بی کسی ها را چشید و صبر کرد طعنه ها از مردم مکه شنید و صبر کرد عاقبت تنها طبیب درد طاها پرکشید آه ! بین ناله ی محزون زهرا پرکشید در عبا مادربزرگ بی کفن ها پرکشید وای! از آن پیکری که ارباً ارباً پرکشید شد ستاره در ستاره ماه دلجوی حسین شد سپید از چیدن هر عضو،گیسوی حسین ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) @abdolmohsen158
. بند سوم گودال قتلگاه باز تو مجلس خدیجه مادر تو استغاثه میکنیم برا ظهورت کاش دیگه راحت بشی از درد غیبت من فدای دردای قلب صبورت اشک غربته رو گونه هات بمیرم کجای مجلس مادری آقاجون بسه یک دعای مادرت خدیجه تا که راحت بشی از کوه و بیابون خدارو میدم قسم با قلب مضطر شب هجر مهدی رو رسون به آخر میون فتنه شدیم دیگه بیچاره فرج رو امضا نما به حقّ مادر یارب، عجّل فرجه....... 🌸🌸🌸🌸🌸 کنار بستر مادرت می بینی داره به نبی میگه وصیّتاشو تو چشای جدّ تو حلقه زده اشک میگه تنها یاورم خدیجه پاشو خرج دین شده تموم هستی تو حالا از من یه عبای کهنه میخوای خون شده دلم از اون سفارشت که نزنه هیچ کسی به فاطمه، ای وای خدیجه میری، نمی بینی پشت در گرفتار میشه میون آتیش،کوثر چهل تا نامرد فاطمه رو می زنند جلوی چشم فاتح خیبر،حیدر خدارو میدم قسم با قلب مضطر شب هجر مهدی رو رسون به آخر میون فتنه شدیم دیگه بیچاره فرج رو امضا نما به حق مادر یارب عجل فرجه....... 🌸🌸🌸🌸🌸 دلمون رو می بریم کربوبلا باز تا بخوایم ظهورتو کنار گودال مستجاب میشه دعا به زیر قبّه با نگاه مادری که رفته از حال هم نوا با مادرت فرج رو میخوایم به تن شاهی که زیر دست و پا رفت برسون منتقمو یارب بحقّ اون سر بریده که رو نیزه ها رفت خدایا به حقّ اضطرار زینب که شد از داغ برادرش جون بر لب فرج رو امضا نما به اون لحظه که حسین رو دیده به زیر پای مرکب یارب عجل فرجه....... ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
1.08M
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا