منم زینب ۲ که شام من سحر ندارد
منم زینب ۲ کسی ز من خبر ندارد
منم زینب ۲ رسیده عمر من به پایان
منم زینب ۲ که ناله ام اثر ندارد
غم دلم ز حد زیاد است
چراغ عمر من به باد است
عقیله العرب یا زینب ۲
منم زینب فلک داده به باد کینه حاصل من
منم زینب غم دلبر گزیده خانه در دل من
منم زینب ۲ که قامتم خمیده از غم
منم زینب که آخر شد داغ حسینم قاتل من
تمام هستم رفته بر باد
کسی نمی کند ز من یاد
عقیله العرب یا زینب ۲
منم زینب ۲ که جز غم یاوری ندارم
منم زینب که در غربت جان را به جانان می سپارم
منم زینب حسین جانم چشم انتظارم تا بیایی
ببینم روی ماهت سر بر روی زانویت گذارم
چشمان خیس مانده بر در
قربان رویت ای برادر
عقیله العرب یا زینب ۲
ببار ای بارون ببار
بر دلم گریه کن خون ببار
در شب تیره چون زلف یار
بحر لیلی چو مجنون ببار ای بارون
🎙 حاج محمود کریمی
#️⃣ زمزمه
#️⃣ شام غریبان امام حسین (ع)
🗒 متن کامل شعر
🆔 @Kashoob_Media
🌐 Kashoob.com
.
#شور_روضه
#امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سر تو نقش فلک نقش بیابون بدنت
کشته ما رو بوی آب قربون زخم دهنت
بهتره باد بوزه فقط به قصد تن تو
بهتر از خاک مگه هست تا بشه پیراهن تو
عالمو بی قرار کنم خیمه هاتو چی کار کنم
خودم پناه عالمم کدوم طرف فرار کنم
تشنه کربلا حسین
خسته نیزه ها حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نمیشد حداقل طبق شریعت بکشن
مگه میشه کسی رو این همه ساعت بکشن
بهتره پا نکشی این همه غوغا نکنی
اگه میخواهی پامو به مقتل خون وا نکنی
وقت جدا شدن که نیست
رفتی و دست من که نیست
اشاره میکنی نیا قتلگاه جای زن که نیست
تشنه کربلا حسین
خسته نیزه ها حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من نذاشتم که بره زحمتای پدر هدر
تاری از موی منو حتی ببینه یه نفر
کو ابالفضل که بیاد دردمو درمون بکنه
بره از خیمه من خولی رو بیرون بکنه
از این معرکه دست بکش
نکش منو نفس بکش
فقط یه داد غیرتی سر شمر و شبث بکش
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#محمد_اسداللهی✍
.👇
سر تو نقش فلک... نقش بیابون بدنت
کشته ما رو بوی آب... قربون زخم دهنت
بهتره باد بوزه... فقط به قصد تن تو
بهتر از خاک مگه هست... تا بشه پیراهن تو
عالمو بی قرار کنم / خیمه هاتو چی کار کنم؟
خودم پناه عالمم / کدوم طرف فرار کنم؟
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
نمیشد حداقل... طبق شریعت بکشن؟
مگه میشه کسی رو... این همه ساعت بکشن؟!
بهتره پا نکشی... این همه غوغا نکنی
اگه میخواهی پامو به... مقتل خون وا نکنی
وقت جدا شدن که نیست / رفتی و دست من که نیست
اشاره میکنی نیا / قتلگاه جای زن که نیست
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
من نذاشتم که بره... زحمتای پدر هدر
تاری از موی منو... حتی ببینه یه نفر
کو اباالفضل که بیاد... دردمو درمون بکنه
بره از خیمه من... خولی رو بیرون بکنه
از این معرکه دست بکش / نکُش منو نفس بکش
فقط یه داد غيرتی / سر شمر و شبث بکش
تشنه ی کربلا حسین خسته ی نیزه ها حسین٢
--------------------------------
#امام_حسین علیه السلام
#لطمه_زنی
#گودال #قتلگاه
#محمد_اسداللهی✍
.
.
#امام_حسین
هرجا سراغی، از غم گرفتیم
در سینه بزم، ماتم گرفتیم
در هرمقامی، خدمت گزیدیم
سینه زدیم و، پرچم گرفتیم
اکسیر اعظم، ذکر حسین است
عالم بههم ریخت، تا دم گرفتیم
سنگ دل ما، با گریه شد آب
از چشمهی چشم، زمزم گرفتیم
گریه برای، داغ تو بوده
ارثی که ما از، آدم گرفتیم
ما سنگ بودیم، با گریه بر تو
حکم نگین از، خاتم گرفتیم
لطف تو بیش از، این حرفها بود
لطف تو خیلیست، ما کم گرفتیم
#مناجات_سیدالشهدا
#محرم۱۴۰۲
#مجتبی_خورسندی✍
.
.
#اسارت
ای هلال من به بالای سنان قرآن بخوان
قاری قرآن و قرآن را زبان! قرآن بخوان
با صدای خود مسخر کن تمام کوفه را
کوفه را هم کربلا کن؛ همچنان قرآن بخوان
گرچه بشکسته جبینت بر سر نی، سجده کن
گرچه گشته از دهانت خون روان، قرآن بخوان
تا مگر آوای قرآن تو آرامم کند
بر فراز نیزه ای آرام جان قرآن بخوان
تا که اسلام تو را اهل زمین باور کنند
ای امام کلّ اهل آسمان قرآن بخوان
زادۀ مرجانه دارد قصد آزار تو را
تا نرفتی زیر چوب خیزران قرآن بخوان
صوت قرآن سر تو سربلندم میکند
تا نگشته قامت زینب کمان قرآن بخوان
یاد قرآن پدر کن؛ روی دست جدمان
وارث حیدر! تو هم نوک سنان قرآن بخوان
آنچه دیدم مادرم زهرا برایم گفته بود
این مصیبت را نمیکردم گمان؛ قرآن بخوان
هرکه هرچه دارد از این خاندان دارد حسین
تا به «میثم» هم دهی سوز نهان قرآن بخوان
#استاد_غلامرضا_سازگار✍
#کوفه
.
Emamezamaan
. #مناجات با #امام_حسین قبل شروع زیارت عاشورا و #زمزمه شروع مجلس بااشک دیده اومدم اگرچه نوکری بدم
🌹بلندشوعلمدار
🌹علم روبلندکن
🌹بازم پرچم این حرم روبلندکن
🌹واسه بچه هایی که چشم انتظارن
✨اکبرے✨
گروه میثاق شهدا
http://eitaa.com/joinchat/2108555275C470f942936
🔆 چند نکته کوتاه پیرامون شروع ماه #محرم
🔰 ماه #محرم و ماه عزای اهل بیت علیهم السلام رسید ، ان شالله زنده باشیم و تا پایان ماه صفر ، از این برکات معنوی استفاده کنیم
1️⃣ چقدر زیبا می شود اگر در این ماه عزیز مخصوصا دهه اول ، طبق سیره برخی بزرگان ، #زیارت_عاشورا بخوانیم آن هم با صد لعن و صد سلام که عجیب برکتی برای انسان می آورد
2️⃣ بهتر می شود در این ماه به خاطر #امام_حسین علیه السلام ، در برخورد با دیگران مهربان تر باشیم و اگر کسی به ما بدی کرد و دیگر تکرار نکرد، او را حلال کنیم
3️⃣ چقدر خوب می شود از خود #امام_حسین علیه السلام در این ماه عزا بخواهیم به ما #انرژی و #قدرت و #توان و #انگیزه بدهد تا در این سال جدید قمری ، اعمالی درست و محکم برای حفظ این انقلاب و اسلام انجام دهیم
4️⃣ ما برای پیشبرد کارهایمان و حفظ انگیزه اولیه، نیاز به یک پشتیبان قوی داریم و الحق که گریه بر #امام_حسین علیه السلام و استفاده از فضای #محرم ، می تواند یک منبع قوی برای این کار باشد ، این ماه از ماه های حرام است، مراقب باشیم در حد ممکن گناهی نکنیم و اگر کردیم زود توبه کنیم
5️⃣ از روضه های چند ثانیه ای یک نفره غافل نشویم !
بله ، هرکس می تواند در خانه خودش و بعد نمازهایش یا روزی یک بار ، بایستد رو به قبله و دست به سینه چند سلامی به حضرت مظلوم بدهد و حالت حزن و اندون و بکاء به خودش بگیرد تا اسم او در لیست #روضه خوانان قرار بگیرد
6️⃣ از سخنرانان عزیز و مداحان محترم هم می خواهیم #روضه ها را از منابع معتبری مثل #مقتل_ابی_مخنف ، #مقتل_شیخ_مفید ، #مقتل_لهوف ، #نفس_المهموم و... بگویند و سعی نکنند برای گریه انداختن مخاطب هر چیزی را بگویند ، خواندن این مقاتل به همه پیشنهاد می شود مخصوصا در خلوت ها خوب است انسان فرازهایی از این مقتل ها را بخواند و بر غریبی مولا امام حسین گریه کند
❇️ ان شالله این سال جدید قمری ، برای همه کسانی که #دغدغه کار کردن برای اسلام و رشد معنوی و خدمت بهتر به جامعه دارند ، سالی پر از موفقیت باشد
✍️ احسان عبادی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
📡 #قرارگاه_پاسخ_به_شبهات_و_شایعات
@GhararGahShayeat
🕌 #زیارت_عاشورا 7️⃣
🔆 سفارش امام عصر علیه السلام به خواندن زيارت عاشورا
✍️ سيّد احمد رشتى مى گويد: تاريخ 1280 هجرى قمرى به عزم زيارت بيت اللّه از رشت به تبريز رفتم و از آنجا مركبى كرايه كرده و روانه شدم، در منزل اوّل سه نفر ديگر با من رفيق شدند.
🔸در يكى از منازل بين راه خبر دادند كه قدرى زودتر روانه شويم كه منزل آينده خطرناك و مخوف، است كوشش كنيد كه از كاروان عقب نمانيد.
🔹از اين جهت دو سه ساعت به صبح مانده راه افتاديم. هنوز يك فرسخ نرفته بوديم كه هوا منقلب شد و برف باريدن گرفت. به طورى كه رفقا هر كدام سرهاى خود را به پارچه پيچيدند و تند رفتند. من هم هر چه كردم كه بتوانم با آنها بروم ممكن نبود. سرانجام از آنها عقب ماندم و ناچار از اسب پياده شده و در كنار راه نشسته و متحير بودم. مخصوصاً به خاطر ششصد تومان پولى كه براى هزينه سفر همراه داشتم، نگرانى بيشترى داشتم.
🔸با خود گفتم: همين جا تا صبح مى مانم و به منزل قبلى برمى گردم و از آنجا چند نفر مستحفظ به همراه داشته خود را به قافله مى رسانم.
🔹در اين انديشه بودم كه در برابر خود باغى ديدم كه باغبانى با بيلش برف درختان را مى ريخت تا مرا ديد جلو آمد و گفت: كيستى؟
گفتم: رفقايم رفتند و من مانده ام و راه را نمى دانم.
🔸به زبان فارسى فرمود: نافله بخوان تا راه را پيدا كنى. من مشغول نافله شدم، نماز شب تمام شد باز آمد و فرمود: نرفتى؟
گفتم: واللّه راه را نمى دانم.
🔹فرمود: جامعه بخوان.
من زيارت جامعه را از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم. از جا بلند شدم و زيارت جامعه را تماماً از حفظ خواندم.
🔸باز آمد و فرمود: نرفتى و هنوز اينجايى؟
بى اختيار گريه ام گرفت، گفتم: آرى راه را نمى دانم.
🔹فرمود: عاشورا بخوان.
🔸زيارت عاشورا را نيز از حفظ نداشتم و اكنون هم از حفظ ندارم. از جا بلند شدم و مشغول زيارت عاشورا شدم و همه اش را حتى لعن و سلام و دعاى علقمه را از حفظ خواندم.
🔸بار سوم آمد و فرمود: نرفتى و هستى؟
گفتم: آرى نرفتم هستم تا صبح.
🔹فرمود: من هم اكنون تو را به قافله مى رسانم. سپس رفت و بر الاغى سوار شد و بيل خود را به دوش گرفت و آمد.
🔸فرمود: رديف من بر الاغ سوار شو. من هم پشت سر او سوار شدم و افسار اسبم را كشيدم، اسب اطاعت نكرد.
🔹فرمود: جلو اسب را به من بده. عنان اسب را به دست راست گرفت و راه افتاد. اسب در نهايت تمكين پيروى كرد.
🔸سپس دست مباركش را بر زانوى من گذاشت و فرمود: شما چرا نافله نمى خوانيد؟
🔹نافله ، نافله ، نافله ، سه بار تكرار كرد.
آنگاه فرمود: شما چرا عاشورا نمى خوانيد؟
عاشورا، عاشورا، عاشورا.
🔸سپس فرمود: شما چرا جامعه نمى خوانيد؟
🔹جامعه ، جامعه ، جامعه.
🔸دقت كردم ديدم در وقت پيمودن راه به نحو دايره راه طى مى كرد. يك مرتبه برگشت و فرمود: اينها رفقاى شمايند كه كنار نهر آبى فرود آمده و براى نماز صبح وضو مى گيرند.
🔹 پس من از الاغ پياده شدم و خواستم سوار اسبم شوم، نتوانستم آن آقا پياده شد و بيل را در برف فرو كرد و به من كمك كرد تا سوار شدم و سر اسب را به طرف رفقايم برگردانيد. من در اين هنگام با خود گفتم اين شخص كه بود كه به زبان فارسى حرف مى زد و حال آنكه زبانى جز تركى و مذهبى جز عيسوى در آن نواحى نبود و چگونه با اين سرعت مرا به قافله رساند؟
🔸برگشتم پشت سر خود را نگاه كردم، كسى نبود.
📚 النجم الثاقب، ص 60، مفاتيح الجنان بعد از زيارت جامعه.
🔗 ادامه دارد ...
#أَیْنَ_الطّالِبُ_بِدَمِ_الْمَقْتُولِ_بِکَرْبَلاءَ
#لبیک_یا_خامنه_ای
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
🏴 #قرارگاه_پاسخ_به_شبهات_و_شایعات
@GhararGahShayeat
هدایت شده از میثم مومنی نژاد
571 _زبانحال زینب کبری سلام الله علیها با سر بر نیزه
(زمینه _شور _زمزمه)
هلال زینب
دعا کنم من پای نیزه
تموم بشه غمهای نیزه
نیفتی از بالای نیزه
باور نداشتم
یه روز چنین بی بال و پر شم
در کوه و صحرا در بدر شم
با شمر و خولی همسفر شم
دیدم رو نیزه
میریزی اشک و دلغمینی
چشماتو بستی تا نبینی
آواره شد پرده نشینی
چشم تو روشن
رو ناقه ی عریان سوارم
ببین کجا کشیده کارم
نمونده یک محرم کنارم
ببین برادر
این روزگار چه کرده با من
من محو دیدارت ولیکن
افتاده بر من چشم دشمن
ای کاش بمیرم
آخه چجوری زنده باشم
همراه با نامحرما شم
رو نیزه ها سر داداشم
مظلوم حسین جان
مظلوم حسین مظلوم حسین جان
#اسارت
#حضرت_زینب_س
لینک کانال :
@meysammomeninejad
.
#نوحه_سنتی
#امام_حسین
#گودال #قتلگاه
افتاده بی سر سامان زینب
ورق ورق شد قرآن زینب
آه ای شاه بی سر در خون شناور لب تشنه پرپر
از سینه گویا قلب مرا برد
امشب سرت را خولی کجا برد
آه.....
یک جای سالم در این تنت نیست
ای یوسف من پیراهنت نیست
آه.....
من جای حیدر من جای مادر
می بوسم اینجا رگهای حنجر
آه.....
ما هر دو داریم بر تن نشانه
تو زخم تیغ و من تازیانه
آه ای پاره بدن بی غسل و کفن برادر من
#میثم_مومنی_نژاد ✍
👇