eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۵ فاطمه یاور من رفتی و من بی تو شدم تنها در کنار بدنت ای گل من ذکرم شده زهرا فاطمه ی شهیده ام،از غم تو خمیده ام ببین که تنهایم،اسیر غم هایم واویلا واویلا۲ ای نور چشم علی فاطمه جان چشمان خود وا کن ای گل پرپر من همسر من با علی نجوا کن فاطمه آفتاب من،رفتن تو عذاب من جانم بود بر لب،سوزد دل زینب واویلا واویلا۲ بنگر بر حال علی گریم و سوزم از برای تو در سر همسر تو فاطمه جان حال و هوای تو زد شرر داغت به دلم،داغ تو گشته مشکلم صبرم دگر کم شد،اشکم چو زمزم شد واویلا واویلا۲ در کنار بدنت سوزد و نالد نور عین تو سوزانده قلب مرا سوز حسن اشک حسین تو خونجگر گشته همسرت،پر شرر سوز دخترت بنگر تو بر حالم،من بر تو می نالم واویلا واویلا۲ @yaghubianreza .
۱۶ شب غسل و کفن فاطمه شد علی ز غم سوزد داغ زهرای علی در دل او شعله برافروزد گریه بر او حسن کند،حیدر او را کفن کند بود و نبود اوست،یاس کبود اوست زهرا گل حیدر۲ اسما ریزد نگران آب روان آهسته آهسته تا شوید پیکر آن روح روان آهسته آهسته می دهد غسل همسر خود،فاطمه آن یاور خود حیدر ز جا خیزد،اشک از بصر ریزد زهرا گل حیدر۲ خونجگر گشته علی وقت کفن کردن زهرایش اشک زینب و حسن سوز حسین دهد تسلایش روی نیلی همسرش،اشک چشمان دخترش صبر علی کم شد،قامت او خم شد زهرا گل حیدر۲ تابوت جان علی فاطمه اش به دوش حیدر بود وقت تشییع گل پرپر خود بی یار و یاور بود دفن زهرا شبانه شد،بردنش عاشقانه شد پرپر گل حیدر،خون شد دل حیدر زهرا گل حیدر۲ @yaghubianreza .
۱۸ داغت مانده به دلم بعد تو سوزم ز غمت زهرا می نالم از غم دوری تو و عمر کمت زهرا ای گل پرپر علی،سوره ی کوثر علی ز داغ تو پیرم،دگر ز جان سیرم همه امید من گل شهید من هر شب گرید ز فراق تو علی به دیدگان تر از بی کسی به روی زانوی زینبم گذارم سر ای امید دل علی،ای همه حاصل علی ایا گل حیدر،شدی ز کین پرپر همه امید من گل شهید من بعد از تو من چه کنم با غم و سوز حسن و زینب برخیز و بین که حسین گریه کند به یاد تو هر شب ای تمام وجود من،فاطمه تار و پود من غمت به دل دارم،کجایی غمخوارم همه امید من گل شهید من بعد از تو فاطمه جان سوزم و گریم ز فراق تو برگو با من چه کنم فاطمه با گل های باغ تو گشته ام بی قرار تو،خون بگریم کنار تو بودی مددکارم،کجایی ای یارم همه امید من گل شهید من @yaghubianreza .
. ۸۱۰ من ازسفر رسیدم ای جانان داری به خاطر ای گل ریحان بودم میان قتلگه حیران عزیز زینب از آه تو شد آسمان پر دود عدو غمی بر غم من افزود تشخیص جسمت کار سختی بود عزیز زینب حالا تو نشناسی مرا ای یار از بس که دیدم غصه و آزار دیدم در اینجا پیکرت افتاد با دیدن تو مادرت افتاد از دستای قاتل سرت افتاد غریب مادر غرق به خون روی تورا دیدم شکاف ابروی تو را دیدم من زخم پهلوی تو را دیدم غریب مادر یادم نرفته ای گل امّید از سم مرکب پیکرت پاشید داری خبر از خواهرت ای یار با دست بسته بردنم بازار زینب کجا و مجلس اغیار عزیز زینب یهودیان غربت ما دیدند مقابل ما همه خندیدند اطفال تو زغصه لرزیدند عزیز زینب به دور ناموس تو رقاص بود گریان به نیزه سر عباس بود **** ✍ .👇
222.1K
341K
روزایِ آخره که .mp3
1.69M
اجرای دکلمه
. 🩸یا فقط روزها گریه کن ... یا فقط شب‌ها ... امام صادق علیه‌السلام در روایتی فرمودند: حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها آن‌قدر بر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله گریه نمودند که اهل مدینه و‌ همسایه‌های آن حضرت ، از گریه‌های بی امان او، شکایت کرده و به آن حضرت گفتند: آذَيتِنا بِكثرةِ بُكائِك!! إمّا أنْ تَبكي بِاللَّيل، وَ إمّا أنْ تَبكي بِالنّهار. ▪️ما را با گریه‌هایت آزار می‌دهی! لا اقل یا فقط شبها گریه کن؛ یا فقط روزها. وكانَت عليهاالسلام تَخرُجُ إلىٰ مَقابر الشهداء، فتَبكي ▪️از آن به بعد، آن بانوی مظلومه به کنار قبور شهدا می‌رفت و در آنجا گریه می‌نمود. 📚المناقب ج۸ ص۲۱. 📚روضة الواعظين؛ ص۱۷۲. 📚مكارم الأخلاق؛ ص۳۱۵. 📚الأمالي، شیخ صدوق،ص۲۰۴ مجلس۲۹. ✍گریه ها می‌کرد تا امّت شود بیدار… حیف از صدای گریه‌اش اُمّت فقط بی خواب شد... .
🩸حکایت لطیف و جانسوز «دستآسی» که خونِ دستانِ حوریّه‌ای بر دستهٔ آن جاری بود ... سلمان «رضی‌الله‌عنه» گوید: روزی به درب خانه فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها رفته و آرام دقّ الباب کردم؛ فضّه خادمه پشت در آمده و درب خانه با اجازه آن حضرت بر روی من گشود. فَدَخَلْتُ فَإِذَا أَنَا بِفَاطِمَةَ جَالِسَةً وَ قُدَّامَهَا رَحًى تَطْحَنُ بِهَا الشَّعِيرِ، 🔹همین‌که وارد شدم، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را دیدم که نشسته و در مقابلش دستآسی است که به وسیله آن، «جو» آسیاب می‌نمود. وَ عَلَى عَمُودِ الرَّحَى دَمٌ سَائِلٌ قَدْ أَفْضَى إِلَى الْحَجَرِ، 🔸خوب که نگاه کردم دیدم که بر روی دسته آن دستاس، خون از دست آن بانوی دو عالم جاری شده و بر روی سنگ پایین آسیاب می‌ریزد. 🥀 دلم از دیدن این صحنه به درد آمد که ناگاه حسن بن علی علیهماالسلام را دیدم که در گوشه‌ای از خانه، از گرسنگی زانو بغل گرفته بود. با مشاهده‌ این صحنه، به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها عرضه داشتم: جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكِ يَا ابْنَةَ رَسُولِ اللَّهِ، قَدْ دَبِرَتْ كَفَّاكِ مِنْ طَحْنِ الشَّعِيرِ وَ فِضَّةُ قَائِمَةٌ! 🔹جان من فدایتان ای دختر رسول خدا! دستان مبارکتان از دستاس‌کردن جو، زخم شده در حالی که خادمتان فضّه اینجا ایستاده است؟! 🥀 صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها به من فرمودند: حبیبم رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به من وصیت نموده که یک روز فضه در خانه کار کند و یک روز من؛ دیروز روز خدمت او بود و امروز روز خدمت من ... 📚دلائل الامامة، طبری، ج۱ ص۱۴۰ 📚الخرائج و الجرائح، ج۲ ص۵۳۰ (اندکی تفاوت) ✍ دستِ دستاسِ تو نان‌داد همهٔ دنیا را کرَمش بُرد پیِ شغل گدایی ما را قرص خورشید همان نان سر سفره‌ت بود رفت تا پُر کند از گندم تو بالا را پرورش داد در این فاصله‌ی هجده سال نظرِ امّ ابیهاییِ تو بالا را سایه‌ات نیز نیفتاد به دیوار محل سایه‌ات نیز ندید آدم نابینا را یک نخ از وصله‌ی آن چادرتان کافی بود که مسلمان بکند کلّ یهودی ها را خواست روشن بشود عرش، خدا فرمان داد بنویسند در اطراف زمین زهرا را بنویسند تو را زهره‌ی تابان علی بنویسند که خورشید تویی جان علی .
. 🔅 در بیان و داشتن سلام‌الله علیها در محشر 🔅 🥀 جابر بن عبدالله انصاری می‌گوید، که رسول‌خدا صلی‌الله علیه و آله و سلم فرمود: 🥀 چون روز قیامت شود، روی می‌آورد دختر من سلام‌الله علیها در حالتی که بر ناقه‌ای از ناقه‌های بهشت سوار است، که دو پهلوی آن ناقه به ابریشم زینت کرده شده، و مهار آن از مروارید و چهار دست و پای آن از زمرد سبز و دم آن از مشک خوشبو و دو چشم آن از دو دانه یاقوت سرخ، و بالای آن قبه‌ایست از نور که داخل آن از بیرون و بیرون آن از داخل آن دیده می‌شود، در داخل آن عفو و بخشش خداست و در داخل آن رحمت خدا است و بر سر آن تاجی از نور که برای آن تاج هفتاد رکن است که هر رکنی زینت کرده شده است به دُر و یاقوت، همچنانی که ستاره درخشنده نور میدهد در کرانه آسمان، و از طرف راست او هفتاد هزار فرشته، و از طرف چپ او هفتاد هزار فرشته و جبرئیل زمام ناقه او را گرفته به بلندترین صدای خود ندا میکند که چشمهای خود را بپوشید تا سلام‌الله علیها دختر محمد صلی‌الله علیه و آله و سلم بگذرد. 🥀 پس سیر میکند تا برابر عرش پروردگار، پس خود را از ناقه می اندازد و میگوید: ای خدای من! حکم کن میان من و میان کسانی که به من کردند. خدايا! حكم كن ميان من و میان کسی که من را ، پس از جانب خدای متعال ندا میرسد از ظلم ظالم نمی گذرم! 🥀 حضرت سلام‌الله علیها میگوید: من هم نمیگذرم، از ذرّیه‌ام و از شیعیانم و شیعیان ذریه‌ام و دوستانم و دوستان ذریه‌ام! 🥀 آنگاه از جانب خداوند ندا میرسد: کجایند ذرّیهٔ سلام‌الله علیها و شیعیان او، و دوستان او، و دوستان ذریه او، پس پیش میآیند، و فرشتگان رحمت اطراف آنها را میگیرند و سلام‌الله علیها در پیش روی آنها است تا آنها را داخل کند! 📕 جنةالعاصمه، علامه میرجهانی، صفحه ۳۸۸ .