eitaa logo
Emamezamaan
1.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
975 ویدیو
361 فایل
اشعار و سرودها و نوحه های امام زمانی @Yaghoubian1349
مشاهده در ایتا
دانلود
791K
گریه ام خنده ندارد دل من تنگ شده باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا حال شبهای گدا را چه کسی میداند صبح کن جان جوادت شب هجران مرا از همین فاصله ی دور سلام مهربان دست بکش موی پریشان مرا تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر اینقدر طول نده مهلت درمان مرا آی مردم همه ی آبرویم دست رضاست من گُنَه کردم و داده همه سامانِ مرا قلبم از شوق وصال تو به هم میریزد قدمی رنجِه کن آن لحظه ی پایان مرا نمک سفره ی ما چیست ؛اباعبدالله میدهد از سر این سفره فقط نان مرا مَحرمی نیست که مرهم بنهد بر دل من جز تو، ای دوست که خود محرم اسرار منی نوای
ظلم به سر میرسد ای یار.mp3
2.91M
🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣   ظلم به سر میرسد ای یار از او خبر میرسد ای یار او می آید تکیه به دیوار حرم میزند او می آید قدم به چشمان ترم میزند او می آید او می آید متی ترانا و نراک یا ابن الحسن روحی فداک او پناه عالمین است منتقم خون حسین است او می آید درد همه خلق دوا میشود او می آید قبله ما کرب و بلا میشود او می آید او می آید أین الحسن أین الحسین و أین ابناء الحسین مع امام منصور ان شاء الله بین الحرمین متی ترانا و نراک یا ابن الحسن روحی فداک
نماهنگ تجدید پیمان.mp3
1.86M
دست بر نمیدارم از پرچم تو یا اباعبدالله عالمی دارم با محرم تو یا اباعبدالله عشق بی تکرارم خیلی دوست دارم عزیزم حق دارم این جوری از دوری میبارم عزیزم ابی عبدالله چه کنم بی حرمت ابی عبدالله دلخوشم با علمت ابی عبدالله یا حسین بن علی ... 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣
شاعر حمید سبزواری موضوع حضرت زینب علیهاالسلام گونه:ولادت, مدح و منقبت قالب شعر:ترجیع‌بند مناسبت:پنجم جمادی الاول منبع:آینۀ صبر وزن:فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن ......................................... ای ز دیدار رخت جان پیمبر روشن دیدۀ حق‌نگر ساقی کوثر روشن در سراپردۀ عصمت که ملک راه نداشت از جمالت دل صدّیقۀ اطهر روشن یثرب اَر فخر فروشد به فلک نیست عجب که شد از نور تواَش مطلع و منظر روشن تیرگی نیست در آن سینه که مهر تو در اوست که ز مهر تو شده سینۀ حیدر روشن غنچۀ جان شبیر از گل روی تو شکفت وز تماشای تو شد خاطر شبّر روشن آیت لطف خدایی و به هر دل تابی گر بُوَد سنگ، شود چون دل گوهر روشن نه همین روی زمین از رخ تو روشن شد که ز میلاد تو شد اَنجم و اختر روشن «زیب اب» نام گرفتی و مرا فخر این بس که شد از نام دلارای تو دفتر روشن در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی ادب آموختۀ مکتب طاهایی تو تربیت‌ یافتۀ دامن زهرایی تو زینت قامت دین، زیور رخسار شرف مظهر کاملۀ عفّت و تقوایی تو گل گلزار نبی، میوۀ بستان علی خانۀ فاطمه را شمع دلارایی تو... عبرت‌آموز زنانی به حجاب و به وقار برتر از آسیه و هاجر و سارایی تو حوریان راست به خاک قدمت بوسه از آنک غنچۀ گلبن انسیۀ حورایی تو عجبی نیست اگر زینِ اَبَت نام دهند که گرامی ثمر اُمّ ابیهایی تو در صف حشر که هنگام شفاعت باشد مادرت فاطمه را همره و همپایی تو در سراپردۀ عصمت تو از آن زینِ اَبی که ز سر تا به قدم قدس و عفاف و ادبی
تاریخ_و_ترتیب_حوادث_منتهی_به_شهادت_حضرت_زهرا.PDF
7.71M
🔻بسیار مهم🔻 📖تاریخ و ترتیب حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها ) کدام صحیح است:۴۵روز یا ۷۵ یا ۹۵ روز ✍️ استاد جباری _ سید علی حسین پور
نماهنگ آبرو بردم.mp3
4.12M
همه دنیا خوشن انگار من یکی غریبم این وسط حرف بچه نداره قیمت جز برای مادرش فقط 🎙 ✳️ #️⃣ #️⃣ #️⃣ 🗒 متن کامل شعر 🆔 @Kashoob_Media 🌐 Kashoob.com
اربابی و من بنده ی ناچیز حسین جانم شده از عشق تو لبریز حسین این بنده ی بی بها ولی عاشق را در حشر برای خود برانگیز، حسین
به نام دوست حدود دوسال پیش، در یک جشنواره ملی داور بخش شعر بودم. موضوع جشنواره شعر ، انتظار و مهدویت بود. آثار زیادی رسیده بود و کم‌و‌بیش و ضعیف‌وقوی همه را با دقت می‌خواندم و نمره می‌دادم، تا این‌که به‌این شعر رسیدم؛ بیا که بی‌تو جهان رنگی از نشاط ندارد زمین شب‌زده جز آه در بساط ندارد... چندین بار خواندم و لذت بردم، و بازهم خواندم و لذت بردم و تقریبا فراموش کردم که داور کنگره شعر هستم و در حال امتیازدهی. نام شاعر هم زیر آن قید نشده بود و آثار به طور کلی کدبندی شده بودند. اما خاطرم هست که پس از آنکه نمره‌ها را در کادر مخصوص وارد می‌کردم در کنار کد این شعر نوشتم: «این اثر از همه آثار رسیده بهتر است، از دبیرخانه تقاضا می‌شود بین این اثر و دیگر آثار تفاوت قائل شود.» نمی‌دانم چه‌شد، اما گمان می‌کنم که این اثر توسط داوران دیگر هم امتیاز بالایی گرفته بود و احتمالا اول شده بود. چون در اختتامیه خودم حضور نداشتم، هرازگاهی که یاد این شعر می‌افتادم و دلم می‌خواست نام شاعر را میافتم، تماسی با دبیرخانه گرفتم اما پاسخی دریافت نکردم و نام شاعر این شعر همچنان برایم مجهول ماند، تا اینکه امروز کتاب شعر دوست شاعر فرهیخته و ارجمندم جناب آقای به دستم رسید و در صفحه ۳۲ « » به این شعر رسیدم و گویی که بعد از مدت‌ها گم‌شده‌ام را پیدا کردم... مسعود طاهری دبیر محفل ادبی هگمتانه همدان. @MKhorsandi118
بیا که بی‌تو جهان رنگی از نشاط ندارد زمین شب‌زده جز آه در بساط ندارد... @robaiiyat_takbait
19.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از اینهمه جنایت فریاد یا محمد زین جور بی نهایت فریاد یا محمد کشتند کودکان را بستند راه نان را زین قوم پست فطرت فریاد یا محمد در غزه خون بپا شدچون دشت کربلا شد طوفان قتل و غارت فریاد یا محمد یکسو فتاده مادر یکسو فتاده فرزند انگار شد قیامت فریاد یا محمد زین شام تیره روزی صبح ظفر بر آید ای آفتاب رحمت فریاد یا محمد آزادگان عالم ! دستی بهم بر آرید وقت است وقت همت فریاد یا محمد علی شهودی پنجشنبه ۲۶ آبانماه ۱۴۰۲
هرچه بود از دعای مادر بود مادرم ماورای مادر بود هرکه تفسیری از خدا دارد من خدایم ،خدای مادر بود صوت جان بخش خانه بعد اذان حاصل "رَبّنٰا" ی مادر بود در بهشتی که زیر پایش داشت بوی گل از حنای مادر بود بهترین لحظه های زندگی ام دیدن خنده های مادر بود راه حل تمام مسأله ها ذکر مشکل گشای مادر بود تازه های نهار سهم من وُ مانده هایش ، غذای مادر بود چادری که به یادگار گذاشت سنبلی از حیای مادر بود خانه _ نیمی ز دسترنج پدر _ باقی اش از طلای مادر بود بهترین هدیه بعد نمره ی بیست "مرحبا مرحبا" ی مادر بود دل نمیکند درد از آغوشش درد هم مبتلای مادر بود مادرم ماورای زیبایی مادرم ماورای مادر بود https://eitaa.com/fatemehakramii
دوباره فتنه شد و مردم امتحان دادند و باز درس بزرگی به دشمنان دادند برای عزت این خاک سربلندِ کهن دوباره ملت ایثارگر، جوان دادند همین که آتش آشوب‌ها زبانه کشید میان شعله چه پروانه‌ها که جان دادند بگو به خصم که اینجا عراق و سوریه نیست هزار بار که این را نشانتان دادند به قصد خواری ما دشمنان چهل‌ سال است چه خرج‌ها که نکردند و هی زیان دادند دوباره فتنه شد و ملت امام حسین پیام عزت خود را به این جهان دادند خوش آن دمی که خبر می‌دهند پرچم را به دست صاحبِ خود، صاحب‌الزمان دادند در این میانه ولی عده‌ای نمک‌نشناس برای دشمن این خاک، دم تکان دادند به لطف فتنه، فرومایگان غرب‌زده مرام و مسلکشان را به ما نشان دادند دلم پر است از این نان به نرخِ روز خوران که آبرو و شرف را به آب و نان دادند به غیر آتش خشم از قلم نمی‌آید دلم پر است، غزل گفتنم نمی‌آید آهای ملعبه‌های پلیدِ پول‌پرست! بدون دغدغه‌های همیشه سرخوش و مست! شما آهای سلبریتیان بی‌هویت! وطن به سکه‌فروشان دور از آدمیت! آهای شایعه‌پردازهای مسئله‌ساز! آهای خانه‌براندازهای شعبده‌باز! شما که در وطن شیرها بزرگ شدید چه شد که همقدم و همصدای گرگ شدید؟ شما که نان همین انقلاب را خوردید چه شد که این همه خفّت به بار آوردید؟ وطن برای شما که شبیه یک هتل است چهار فصل هوای شما که معتدل است شما که سر به فلک می‌کشد درآمدتان بلندتر شده هر روز میز و مسندتان به جای این‌که به درد وطن بپردازید چرا به مردم خود هی لگد می‌اندازید؟ شما کجای قضایا و ما کجا هستیم؟ اگرچه معترضیم، از شما جدا هستیم کسی که شعله به پرچم کشیده از ما نیست گلوی هموطنم را بریده از ما نیست کسی که کرده جسارت به خیمۀ مولا که پاره کرده و آتش زده‌ست قرآن را کسی که امنیت شهر را به هم زده است که هرچه دشمن ما گفته او رقم زده است کسی که کرده اهانت به چادر زن ما نبوده هموطن ما و هست دشمن ما وطن! محاکمه کن رهبران غائله را وطن! نشان بده سرسختی مقابله را حجاب ‌و نان و معیشت که اصل مسئله نیست هدف نبودنِ این کشور غیور و قوی‌ست تو ای نظام مقدس! پر استقامت باش بس است رنج و غم، آمادۀ حجامت باش @golchine_sher