اگر در قحطسالِ عشق، خشک آمد بر و بارم
به لطف چشمهایت روز و شب چون ابر میبارم
غمت همواره در من شعرهایی تازه میسازد
سیاه است آرزوهای من و رنگ نوشتارم
وجود خاکیام همچون زمینی قابل کشت است
که در آن بذر غم با آب چشم خویش میکارم
چگونه میتوانم با شکوه چشمهای تو
دلم را به کسی غیر از غم عشق تو بسپارم
تو در آغوش گرم آرزوها خفتهای اما
من اینجا بیتو همراه خیالات تو بیدارم
سپردی زلف در دست نسیم بیقرار و من
ز دستم رفته چون موی سیاهت رشتهی کارم
بیا و زندگی را در رگِ این خانه جاری کن
که من بیتو در این زندانِ تنهایی گرفتارم
#محمد_فردی_شربیانی
@golchine_sher
در اوج می پرم ای دل، اگرچه بال ندارم!
مگر برای پریدن، پر خیال ندارم؟!
در انتظار رسیدن، به انتظار نشستم
پر از گدازه ی عشقم، ولی مجال ندارم
اگر چه غصه ی دوری نشسته در دلم اما
گمان مبر که بریدم، که شور و حال ندارم
زمانه زخم عمیقی به سینه ام زده اما
سکوت کرده ام و حال قیل و قال ندارم
گذاشتم سر خود را به روی شانه ی لطفش
اگر چه در قفسم، راحتم، ملال ندارم
#منیژه_کمالی
#عضوکانال
@golchine_sher
⚜ألسَّلامُ عَلَیکِ یٰا عَلیّ بنِ مُحَمّدالهٰادي(ع)⚜
زمین در تب نشسته آسمان انگار می لرزد
نه تنها آسمان ، نه گنبد دوّار می لرزد
فضای سامره از بوی عطری ناب لبریز است
که یاس دیگری از نیش مشتی خار می لرزد
علی دیگری تنها و مظلوم است در غربت
تن تاریخ هم از هول این تکرار می لرزد
صفای أدعیه روح مناجات است در غربت
طنین جامعه در این تن تبدار می لرزد
ز بس گرم است بستر، یاربّ از هُرم تبِ هادی
زمین هم همنفس با این تن بیمار می لرزد
به یاد آن نماز شب ، جسارتهای خصم حق
رکوع و سجده و سجّاده و اذکار می لرزد
کجا این آیۀ تطهیر و آن بزم شراب آخر
سبو در دست آن نامرد بی مقدار می لرزد
چنان داغی نهان در سینه دارد از غم مادر
که هنگام نظر بر هر در و دیوار می لرزد
نه تنها داغ زهرا بلکه یاد غربت زینب
دلش با خیمه ها و شعله های نار می لرزد
#مجتبی_تاجیک_«ساده»
#عضوکانال
#شهادت_امام_هادی_ع
@golchine_sher
🍃🏴 در عزای مظلومانهٔ إبن الجواد(ع)
#نذر_شهادت_حضرت_هادی_النقي_علیه_السلام
🍃🏴
نشسته غرق در افسوس؛ با آهِ شبانگاهی
دوباره التماست میکند با گریه؛ گمراهي...
هدایت کردی اما من حواسم پرتِ نفْسم بود
نگاهی کن دوباره جاهلی افتاده در چاهی
ببُر پایِ مرا از هر مسیری که ندارد خیر
بیا جانِ خودت بگذار پیش ِ پایِ من راهی
شدی هادی(ع)که برگردانی از بیراهه عاصی را
شدم عاصی و از وضع ِ بدِ اعمالم آگاهی
دعایش کردی و رقاصّهٔ کافر مسلمان شد
همانکه داشت قصدِ فتنه ها در اوجِ خودخواهی
من از آنچه برایش خواستی در سجده؛ میخواهم...
دعای تو طلا می سازد آری از پرِ کاهی
مرا از کودکی دادی عجب عادت به احسانَت
تو الطافِ خدایی و تو عشقِ ناخودآگاهی
برای غربتت یکبار نه! جان میدهم ده بار
برایِ قامتِ رنجور که رفته به کوتاهی
به یادِ خشکیِ لبهای تو؛ با گریه میسوزم
به یاد خشکیِ لبهایِ جدّت میکِشی آهی
دوباره سامرا از داغ تو مشکی به تن کرده
شهیدت کرده زهر و مانده ای در حالِ جانکاهی
چه میشد در حرم شب زنده دارِ داغِ تو بودم
در آغوشِ ضریحت روضه میخواندم سحرگاهی!
#اللهم_صلعلی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#السلام_علیک_یا_هادی_الائمه_ع
#جامعه_جامعه_جامعه
#عادتکم_الإحسان
#مرضیه_عاطفی
#عضوکانال
@golchine_sher
امشب گرفته قلب قلم هم برای تو
پر می کشد به جانب صحن وسرای تو
هم خیمه ی عزای تو در آسمان به پاست
هم ما نشسته ایم به کنج عزای تو
هادی شدی که حرکت ما تشنگان نور
میزان شود هرآینه در راستای تو
ای راوی صفات و کرامات اهل بیت
راه نجات ماست، سراج الهدای تو
یابن الکریم ،جود و سخاوت اگر تویی
بهتر که نام ما همه باشد گدای تو
شش گوشه ی ضریح تو، شش گوشه از بهشت
بوی حسین می وزد از سامرای تو
نور دهم، سلاله ی برحق مصطفی
یابن الجواد، جان دو عالم فدای تو
#الهام_باقری
#عضوکانال
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
@robaiiyat_takbait
ایکاش بهانه ای شود دستانم
آغاز ترانه ای شود دستانم
بگذار که لای دشت موهات گلم
دندانه ی شانه ای شود دستانم
#نوروز_رمضانی
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هنوز بین من و تو سکوت قانون است
سر گلایه ندارم ولی دلم خون است
اگر جنون همه حرف زندگی باشد
همیشه در سر ما زلف یار مضمون است
به عطر زلف تو شاید نسیم آغشتهست
که هرچه سرو در این باغ بید مجنون است
سری که شور ندارد به هیچ میارزد
دلی که داغ ندارد به عشق مدیون است
دل من آینه توست، من خودت هستم !
بیا که وقت رسیدن به خویش اکنون است
#محمدحسن_جمشیدی
@golchine_sher
بارش تازیانه ها و تنت... تو کجا درد و پیج و تاب کجا؟
نیزه داران که بر سر خشم اند ، تو کجا این همه عتاب کجا؟
بوسه چید از ضریح دستانت، آسمان هم دخیل خود رابست؛
دست هایت گره گشای همه ست ، دست هایت کجا طناب کجا؟
دست بسته میان ظلمت شب! راه گُم کردگان تو را بُردند!
روشنی کُنج محبسی تاریک! شب کجا نور آفتاب کجا؟
دست بسته میان نامردان، آسمان ها به دور تو گردان،
آه برخیز حضرت دریا، تو کجا جُرگه سراب کجا؟
مُتوکّل یزید بود آن شب، سامرا شام شوم بود آن شب!
تو کجا مجلس قمار کجا! تو کجا نغمه رَباب کجا؟
السّلام ای سَلیل پیغمبر، السّلام ای سُلاله کوثر،
سوره نور، آیه تطهیر، تو کجا مجلس شراب کجا ؟!
سر جدّت کجا و طشت کجا! لب جدّت کجاو... جانت سوخت!
قصّه شام و اختران در بند، کهکشان ها کجا خرابه کجا؟
دشمنت هر که بود و هرچه که بود، باز با حرمله تفاوت داشت،
آه تیر سه پر کجا و امان! حنجر کودک رُباب کجا؟!
ظرف یک لحظه شیر پرده نشین، جان گرفت از دمت، چه اعجازی!
سِرّ اعجاز یک دم تو کجا، سِحر جادوگر خراب کجا؟
آه! از سوز زهر جانت سوخت، پیش چشمت دل جوانت سوخت
جگرت سوخت دم به دم، تو کجا! این همه داغ بی حساب کجا؟
سامرا کربلای دیگر شد، مثل شش گوشه ی مُطهّر شد
گنبد تو پُر از کبوتر شد، حق رسانده ببین تو را به کجا
جامعه وامدار جامعه ات، جان ما در مدار جامعه ات
دل ما بی قرار جامعه ات، ما کجا درک این خطاب کجا؟
#ناصر_دوستی
#عضوکانال
#تقدیم_به_امام_هادی_علیه_السلام
@golchine_sher