.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی_فاطمی11
#گریه_میکنی
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
داری هنوز شام و سحر گریه می کنی
با منتهای سوز جگر گریه می کنی
اشکت بدل به خون شده و محتضر شدی
زخمیست پلک تو، چقَدَر گریه می کنی
آتش زده به قلب تو غمهای شیعیان
داری برای چند نفر گریه می کنی؟؟
این روزها که دست تو را بسته غیبتت
یاد طناب دست پدر گریه می کنی
بی اختیار می زنی هی فضّه را صدا
گویا میان شعله ی در گریه می کنی
با ناله از کبودی پهلوی مادرت
دستی گرفته ای به کمر گریه می کنی
وقتی گریز روضه ی تو می شود غلاف
بر بازویی که بوده سپر گریه میکنی
هر نیمه شب برای شب غسل زخم ها
یاد جفای بین گذر گریه میکنی
از خون ِمانده روی کفن یاد کردی و
از خون،شده دوچشم تو، تر گریه میکنی
وقتی که روبروی تو یک مشت هیزم است
حق می دهم که شام و سحر گریه می کنی
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
امین الله 1403.6.21.mp3
11.05M
قرائت #زیارت_امین_الله
مرثیه خوانی سالروز شهادت #امام_عسکری علیهالسلام
۱۴۰۳/۶/۲۱
.
اَشْهَدُ اَنَّک جاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَعَمِلْتَ بِکتابِهِ، وَاتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَآلِهِ، حَتّى دَعاک اللَّهُ اِلى جِوارِهِ،
{*چقدر با اين مردم حرف زدي روز عاشورا،وقتي به همه چيز احتجاج كرد، حُجت آورد به عمامه پيغمبر،به شمشير پيغمبر،وقتي حَسَب و نَسَبش رو گفت،صدا زدن: يابن فاطمه! ما نمي فهميم تو چي ميگي... "و نحن غير تارکيک حتي تذوق الموت عطشا" دست ازت بر نمي داريم تا تشنه جون بدي...}
{خدايا در راه عبادت تو خونش رو روي زمين ريختن}
{حرمش رو مُباح اعلام كردن، هركي هرچي ميتونه براي زن و بچه اش غنيمت برداره،كوفيا برا خودتون سوغات جمع كنيد...همه اومدن سمت خيمه ها...}
{يعني ميشه يه روزي همه با هم بريم كربلا،بين اين همه موكب ما يه جايي بايستيم،من هم براتون زيارت امین الله بخونم،"حسين جان! به خودت قسم دلم برا كربلات تنگ شده"}
{مظلوم از اين دنيا رفتي آقاجان! اي غريبِ مادر!حسين....}
.
{*چقدر با اين مردم حرف زدي روز عاشورا،وقتي به همه چيز احتجاج كرد، حُجت آورد به عمامه پيغمبر،به شمشير پيغمبر،وقتي حَسَب و نَسَبش رو گفت،صدا زدن: يابن فاطمه! ما نمي فهميم تو چي ميگي... "و نحن غير تارکيک حتي تذوق الموت عطشا" دست ازت بر نمي داريم تا تشنه جون بدي...}
{خدايا در راه عبادت تو خونش رو روي زمين ريختن}
{حرمش رو مُباح اعلام كردن، هركي هرچي ميتونه براي زن و بچه اش غنيمت برداره،كوفيا برا خودتون سوغات جمع كنيد...همه اومدن سمت خيمه ها...}
{يعني ميشه يه روزي همه با هم بريم كربلا،بين اين همه موكب ما يه جايي بايستيم،من هم براتون زيارت امین الله بخونم،يه دفعه صدا بياد"اليوم، يَومُ الاربعين"حسين جان! به خودت قسم دلم برا كربلات تنگ شده*}
{مظلوم از اين دنيا رفتي آقاجان! اي غريبِ مادر!حسين....}
#حاج_میثم_مطیعی
#زیارت_اربعین
#ویژه_ایام_صفر
#اربعین
•┄┅══༻○༺══┅┄•
.
|⇦•اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُبات...
..
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَحَبیبِهِ ،اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ، وَنَجیبِهِ اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ،اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ
{آقا!سلام...اي كاش الان كربلا بودم،زيارت اربعين ميخوندم...}
اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَقَتیلِ الْعَبَرات
{اوّلِ زيارت دو سه جمله مقتل بخونم، سرآقا اباعبدالله الحسين برگشت كربلا، ابوريحان بيروني،مُتَوفّي قرن پنجمِ، در آثار الباقيه كه از اولين منابعي است كه جريان اربعين رو نقل كرده،اينجور نوشته: "فی العِشرینَ رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ إلى مَجثَمِه"*روز بيستمِ ماهِ صفر سر امام حسين رو برگردوندند كربلا..." حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِه" سر نازنينش رو به بدنش مُلحق كردن...اين سر همه جا با زينب بوده،هر جارو نگاه مي كرده،سري به نيزه بلند است در برابر زينب...گفته بودم بيام كربلا آروم بشم،گريه هام رو بكنم،اما داغ دلم تازه شد"رُدَّ رَأسُ الحُسَینِ علیه السلام إلى مَجثَمِهِ حَتّى دُفِنَ مَعَ جُثَّتِهِ ، وفیهِ زِیارَةُ الأَربَعینَ، وهُم حَرَمُهُ بَعدَ انصِرافِهِم مِنَ الشّامِ"يعني اين سر رو كه برگردوندند كربلا، زن و بچه ها هم با سر بابا بودند كه داشتن بر مي گشتن...(دلم برا كربلات تنگ شده،همه اومدن كربلا...دلت رو راهي كربلا كن،از سُوِيداي دلت...صدا بزن:حسين...}
38.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✊ قسما بالزيتون.....
🎙 بصوت:
▫️الحاج #ميثم_مطيعي
▫️الحاج مهدي دقیقي
به زیتون قسم
به آن راز در پردهی خون قسم
به لا تَظلمون و لا تُظلمون
به پایان صهیون قسم
حسین است آن که نامش زنده کرده است آزادگی را
حسین است آن که عشقش یادمان داده دلدادگی را
ببین ای دل آیا... آزادهای؟
به یاری مظلوم... آمادهای؟
کدام سمت تاریخ... ایستادهای؟
امیری حسینٌ نعم الامیر
از این نای سرخ
به جز حق نگوید زبانهای سرخ
بیا کربلا را تماشا کنیم
در امواج دریای سرخ
بگرید چشم ما در پردهی روضههایی حماسی
که این راه زنده مانده از همین گریههای سیاسی
غم غزه شد در... دنیا نشان
به آنها که زندهاست... وجدانشان
بگو با حسین است... پیمانشان
ببین ای دل آیا آزادهای؟
به یاری مظلوم آمادهای؟
کدام سمت تاریخ ایستادهای؟
امیری حسینٌ نعم الامیر
شکسته سکوت
که حقّ است حیِّ الذی لا یموت
گرفتار طوفان الاقصی دگر
شده خانهی عنکبوت
بدان آن که رهایت میکند از اسیری حسین است
مبارز میشود هر که شعارش امیری حسین است
ز چشم فلسطین... خون جاری است
زمانه زمان... بیداری است
شروع ظهور از... هشیاری است
ببین ای دل آیا آزادهای؟
به یاری مظلوم آمادهای؟
کدام سمت تاریخ ایستادهای؟
امیری حسینٌ نعم الامیر
حبیبی حسین (ع)
تو مظلومی و تو غریبی حسین (ع)
ز دنیا برای تو جز بوریا
نباشد نصیبی حسین (ع)
دو عالم شد اسیرت آن دمی که ز عالم گذشتی
چنان محو خدایی که ز پیراهنت هم گذشتی
فدای سری که/ خونین لب است
اگر جاودانه/ این مکتب است
ببین هرچه دارد/ از زینب (س) است
امیری حسینٌ نعم الامیر
#محمد_رسولی✍