#تلنگر
✨ ﻣﻐﺮﻭﺭ نشوید . . .
ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺮﻧﺪﻩ ﺍﯼ ﺯﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ ، ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺭﺍ می خوﺭﺩ
ﻭﻗﺘﯽ می میرﺩ ، ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ می خوﺭﺩ
💥 ﺷﺮﺍﯾﻂ با ﺯﻣﺎﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ می کند
ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﻧﮑﻨﯿد ﺷﺎﯾﺪ ﺍﻣﺮﻭﺯ 👇
ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪ ﺑﺎﺷﯿﺪ ﺍﻣﺎ #ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻗﺪﺭﺗﻤﻨﺪﺗﺮ ﺍﺳﺖ
ﯾﮏ ﺩﺭﺧﺖ ، ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺑﺮﺳﺪ ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﺪ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﺧﺖ ﺭﺍ ﺑﺴﻮﺯﺍﻧﺪ . .
ﭘﺲ 👇
ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﺎشید ﻭ ﺧﻮﺑﯽ کنید.
🌐 eitaa.com/emdada_jarghooya
💥 #تلنگر
🚖 نشست توی تاکسی دید راننده نوار قرآن گذاشته...
گفت : آقا کسی مرده
🚖 راننده با لبخند گفت بله..
🌑 #دل_من_و_شما
🌹 قرآن مال مرده ها نیست که ، یکمی تفکر کنیم👌
➖➖➖➖➖➖➖
🇮🇷 با ما همراه باشید.👇
📥 eitaa.com/emdada_jarghooya
🔴 #تلنگر
✍ از یک گورکن پرسیدند:
تو که با قبر ، مرده و جنازه سر و کار داشتی عجیب ترین چیزی که دیدی چی بود؟
گورکن گفت :
پنجاه ساله که گور میکنم ، مرده غسل میدم ، اجساد زیادی رو کفن کردم و زیر خاک دفن کردم ، ولی عجیبترین چیزی که دیدم 👈 #خودم_هستم.
پنجاه ساله با همه چیزایی که دیدم هنوز باور نکردم که منم یه روز میمیرم. 👇
#آیا_حواسمان_هست؟
🇮🇷 با ما همراه باشید.👇
📥 eitaa.com/emdada_jarghooya
✅ #تلنگر
✍ بعضی آدمها مثل چوب خشکاند ! تا عصبانی میشوند ، آتش میگیرند و همه جا را دودآلود میکنند. همه جا را تیره و تار کرده ، اشک آدم را جاری میکنند. ولی بعضیها این طور نیستند ؛ مثل عودند... وقتی حرفی را میزنی که ناراحت میشوند و آتش میگیرند ، بوی جوانمردی و انصاف میدهند و «گذشت»، انگیزهی انتقام را در آنها خاموش میکند.
این است که میگویند :
«هر کس را میخواهی بشناسی ، در وقت عصبانیت و خشم بشناس.»
حالا خودتا قضاوت کن ببین جزء کدوم گروه هستی!!؟؟
🇮🇷 با ما همراه باشید.
👉 eitaa.com/emdada_jarghooya
╚═══════ 🍃🌺🍃
#تلنگر👌
#مواظب_قضاوتهايمان_باشيم
چه زيبا گفت دکتر شريعتي:
"براي کسي که ميفهمد "
"هيچ توضيحي لازم نيست"
و
"براي کسي که نميفهمد"
"هر توضيحي اضافه است"
آنانکه ميفهمند
عذاب ميکِشند
و
آنانکه نميفهمند
عذاب مي دهند
مهم نيست که چه "مدرکي" داريد
مهم اينه که چه "درکي" داريد
🇮🇷 با ما همراه باشید.
👉 eitaa.com/emdada_jarghooya
╚═══════ 🍃🌺🍃
💎 #تلنگر
پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش ، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد.
یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
از مادرش پرسید :
مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
مادر گفت:
از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری ، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟
و قبلا به من گلایه نکردی.
مادر پاسخ داد:
بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم و عادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری ترا به اینجا می آورند ، به گرما و گرسنگی عادت نکنی.
👇
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً . خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن…
🇮🇷 با ما همراه باشید.
▶️ eitaa.com/emdada_jarghooya
╰┅═🍃🌺🍃═┅╯
💎 #تلنگر
پسری مادرش را بعد از درگذشت پدرش ، به خانه سالمندان برد و هر لحظه از او عیادت می کرد.
یکبار از خانه سالمندان تماسی دریافت کرد که مادرش درحال جان دادن است پس باشتاب رفت تا قبل از اینکه مادرش از دنیا برود، او را ببیند.
از مادرش پرسید :
مادر چه می خواهی برایت انجام دهم؟
مادر گفت:
از تو می خواهم که برای خانه سالمندان پنکه بگذاری چون آنها پنکه ندارند و در یخچال غذاهای خوب بگذاری ، چه شبها که بدون غذا خوابیدم. فرزند باتعجب گفت: داری جان می دهی و از من اینها را درخواست می کنی؟
و قبلا به من گلایه نکردی.
مادر پاسخ داد:
بله فرزندم من با این گرما و گرسنگی خو گرفتم و عادت کردم ولی می ترسم تو وقتی فرزندانت در پیری ترا به اینجا می آورند ، به گرما و گرسنگی عادت نکنی.
👇
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً . خدایا آخر و عاقبت کارهای ما را ختم به خیر کن…
🇮🇷 با ما همراه باشید.
🌐 eitaa.com/emdada_jarghooya
╰┅═🍃🌺🍃═┅╯