💢نقش علوم تجربی در استنباط های فقهی
#وارده
✔️حجتالاسلام محمدرضا یوسفی
✳️ اصولیان از قرنها پیش، در مباحثی مانند اجتهاد و تقلید و حجیت قطع، به ارتباط دانش ها و اطلاعات غیر دینی با استنباط های فقهی اذعان کرده اند. گر چه در چند دهۀ اخیر نیز مباحثی تحت عنوان کلام جدید در ارتباط با ترابط میان دانش های غیر دینی و علوم دینی و نقش آن در تکامل معرفت دینی شکل گرفته است، اما هیچکدام به طور موردی به حیطۀ خاصی از رابطۀ یک علم غیر دینی و یک علم دینی نپرداختهاند.
🔰 در مورد نقش تجربه و مطالعات تجربی در استنباط های فقهی می توان در چند سطح سخن گفت:
1️⃣ موضوع شناسی
2️⃣داوری صحت استنباط های فقهی از منظر کارکردی
3️⃣ نقش تجربه و مطالعات تجربی در استنباط احکام
4️⃣نقش مطالعات تجربی در تقویت عقل گرایی در فقه
🔹علت پذیرش تجربه در دخالت از برداشت از روایت و در فرایند استنباط، حصول قطع و یا اطمینان برای فقیه است. و قطع بذاته حجت است و اطمینان نیز ملحق به قطع است. درک این مبنا از این جهت مهم است که اگر مطالعات علوم تجربی اجتماعی و اقتصادی موجب اطمینان شود می تواند در هر چهار سطح یادشده موثر باشد.
🔹با توجه به مبنای یادشده و سنت مالوف در میان فقهاء در امور تجربی، علوم اجتماعی و علم اقتصاد میتواند با اتکاء بر تبیین ساختار اقتصادی و اجتماعی به فهم بهتر روایات کمک کند. با فهم منطق احکام، ساختار عقلانی به احکام داده، به آنها نظام دهد و در درک و تمییز احکام ثابت و متغیر و تفکیک عناصر ثابت از متغیر به فقاهت کمک نماید. دو مورد نظام پولی و زکات به عنوان نمونههایی از دخالت علم اقتصاد هستند.