❤️ داستان ظهور قسمت اول
ماه مکه به کعبه می آید.
ﺑﺎ ﭼﻪ ﺍﻧﮕﻴﺰﻩ ﺍﻯ ﺍﻳﻦ مطلب را ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻣﻰ ﻛﻨﻰ؟
ﻫﻴﭻ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻰ ﻣﻦ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻔﺮﻯ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﺒﺮﻡ؟
ﻫﻤﺴﻔﺮ ﺧﻮﺏ ﻣﻦ !
ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺗﺎ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺑﻴﺎﻳﻰ ! ﺁﻳﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﺩﻳﺪﻧﺶ ﺁﺭﺯﻭﻯ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﻯ ﻣﻰ ﺑﺮﻡ ﻛﻪ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ عج ﺩﺭ ﺁﻥ ﻇﻬﻮﺭ ﻛﻨﺪ؛ ﺁﺭﻯ،ﺳﺨﻦ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﻇﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ.ﻣﻦ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺑﮕﻮﻳﻢ
ﺁﻳﺎ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻫﺴﺘﻰ؟
ﺣﺘﻤﺎً ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺍﻯ ﻛﻪ ﻭﻋﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ.
ﭘﺲ ﺑﺮﺧﻴﺰ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﻦ ﺑﻪ ﻣﻜّﻪ ﺑﻴﺎ… ﺍﻣﺮﻭﺯ، ﺑﻴﺴﺘﻢ «ﺫﻯ ﺍﻟﺤﺠّﻪ» ﺍﺳﺖ.
ﻣﻦ ﻭ ﺗﻮ ﺍﻟﺂﻥ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﻣﻜّﻪ،ﻛﻨﺎﺭ ﻛﻌﺒﻪ ﻫﺴﺘﻴﻢ . ﺑﻴﺴﺖ ﺭﻭﺯ ﺩﻳﮕﺮ ﺗﺎ ﻇﻬﻮﺭ ﺑﺎﻗﻰ ﻣﺎﻧﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ عج ﺭﻭﺯ ﺩﻫﻢ «ﻣُﺤﺮّﻡ» ﻛﻨﺎﺭ ﻛﻌﺒﻪ ﻇﻬﻮﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ. ﻧﮕﺎﻩ ﻛﻦ! ﺑﺒﻴﻦ ﻛﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﺯﻳﺒﺎ، ﺟﻠﻮﻩ ﻧﻤﺎﻳﻰ ﻣﻰ ﻛﻨﺪ !
ﺁﻳﺎ ﻣﻮﺍﻓﻘﻰ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻃﻮﺍﻓﻰ ﮔﺮﺩ ﻛﻌﺒﻪ ﺑﻨﻤﺎﻳﻴﻢ؟ ﺑﻪ ﺭﺍﺳﺘﻰ ﭼﺮﺍ «ﻣﺴﺠﺪﺍﻟﺤﺮﺍﻡ» ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺍﺳﺖ؟ ! ﺷﻨﻴﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﻠﻮﻍ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻴﭻ ﻭﻗﺖ ﺩﻭﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺧﻠﻮﺕ ﻧﻤﻰ ﺷﻮﺩ. ﭼﺮﺍ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺍﺳﺖ؟
ﺁﻳﺎ ﻋﺸﻖ ﻭ ﻋﻠﺎﻗﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻛﻌﺒﻪ ﻛﻢ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﻣﻜّﻪ ﺣﺮﻡ ﺍﻣﻦ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؛ ﺍﻣّﺎ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ «ﺳُﻔﻴﺎﻧﻰ» ﺍﻳﻦ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﻣﺤﺎﺻﺮﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻋﻠّﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺷﻬﺮ ﺍﻳﻦ ﻗﺪﺭ ﺧﻠﻮﺕ ﺍﺳﺖ. ﻫﻤﺴﻔﺮﻡ! ﺁﻳﺎ «ﺳُﻔﻴﺎﻧﻰ» ﺭﺍ ﻣﻰ ﺷﻨﺎﺳﻰ؟
ﺁﻳﺎ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻫﻰ ﻛﻤﻰ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﻭ ﺑﺮﺍﻳﺖ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮﻳﻢ؟
«ﺳﻔﻴﺎﻧﻰ» ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﻴﺎﻡ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻋﻠﺎﻣﺖ ﻫﺎﻯ ﻇﻬﻮﺭ ﻣﻌﺮّﻓﻰ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺗﻘﺮﻳﺒﺎً ﭘﻨﺞ ﻣﺎﻩ ﻗﺒﻞ، ﺍﻭ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻳﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﻛﻮﺩﺗﺎﻯ ﻧﻈﺎﻣﻰ ﺯﺩ ﻭ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺍﻳﻦ ﻛﺸﻮﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺖ....
ادامه دارد....
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
4_5850537852848311160.mp3
2.21M
🎇🎇🎇🎇🌿💐🌿🎇🎇🎇🎇
شرح #حکمت42
🔹بیماری و پاک شدن گناهان (2)
اما موضوع اول بحث شکوه و شکایت است، که یک موضوع محوری در حکمت ۴۲ است. بنده این موضوع را از نهج البلاغه محضر شما عزیزان تبیین می کنم .
اولاً معنای شکوه و شکایت در لغت یعنی گله ، شکوا یعنی بیماری ، گله ، درد و شکایت کردن. شکایت یعنی گله کردن ، نالیدن اظهار درد و ناراحتی کردن.
🔻یکی دیگر از مسائلی که پیرامون شکوا و شکایت در نهج البلاغه مطرح است، موضع شکواست . یعنی انسان شکایتش را نزد چه کسی ببرد و نزد چه کسی نبرد. اولین موضع شکوا خودِ خداوند متعال است؛ یعنی آنجایی که انسان شکایت های خودش را به درگاه خدا می برد.
🎇🎇🎇🎇🌿💐🌿🎇🎇🎇🎇
در نهج البلاغه شریف موارد زیادی در این مورد داریم .
🔆 نکته اول توصیه امام علی (علیه السلام) در بندِ دهم نامه ۳۱ به مولا امام حسن (علیه السلام) است، که در آنجا درباره رابطه او با خدا می فرماید: «وَ شَکَوتَ إلَیهِ هُمومَک»؛ تو در مناجات با خدا، غصه ها و همّ و غم خودت را به درگاه خدا شکوه می کنی.
🔆 نکته دوم شکوه هایِ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به درگاه الهی است که در چند مورد عرض خواهم کرد.
ابتدا بند دوم از خطبه ۱۷ ، شکایت مولا علی (علیه السلام) به درگاه خدا از دست مدعیّان دروغین قضاوت است .
حضرت در بند دوم از خطبه ۱۷ می فرماید:
«به خدا شکایت می کنم از گروهی که جاهلانه زندگی می کنند و گمراه می میرند.» شکایت دوم حضرت از دست مردم زمانه خودشان است. در حکمت ۲۶۱ می فرماید اگر رعایا و مردم قبل از حکومت من از حیف و میل و ظلم و جور مسؤولین شان شکایت داشتند، امروز روزگار منِ علی به جایی رسیده است که به عنوان مسؤولِ جامعه از دست ظلم رعیتم شکایت به درگاه خدا دارم.
سوم به درگاه خدا از خشکسالی است. در بند سوم از خطبه ۱۴۳ می خوانیم: « اللّهُمَّ اِنّا خَرَجْنا اِلَيْكَ نَشْكُو اِلَيْكَ ما لايَخْفى عَلَيْكَ» ؛ خدایا ما از مناظرمان به بیابان، به سوی تو آمدیم تا از آنچه که بر تو مخفی نیست، به درگاهت شکوه کنیم. (یعنی خشکسالی و بی بارانی)
🎙ح۸حجت الاسلام مهدوی ارفع
#به_وقت_طلوع
※ در عذرخواهی از دادخواهیهای مردم
گاهی دلشوره میافتد به جانت،
از حقهایی که دیگران به گردنت دارند، و تو نمیدانی کجا ضایعشان کردهای!
کدامشان بخشیدهاند تو را
و کدامشان قرار است حقخواهی کنند!
دلشوره میافتد به جانِ آدمی، آنوقت که یادش میآید، هیچ ظلمِ کوچک و بزرگِ جبران نشدهای، آنطرف از قلم نمیافتد!
اینجاست که میخواهد خدا راهی باز کند برایش تا قبل از سفرش این حسابها تسویه شوند.
و باز علیبن الحسین علیهالسلام، دانه دانه کلمات را در دهانمان میگذارند و راه را یادمان میدهند:
• اللهم انّی أعْتذرُ الیک من مظلومٍ ظُلِمَ بحضرتی فلَم اَنْصُرْهُ
مرا ببخش برای همانوقت که به مظلومی در حضور من ظلم شد و یاریاش نکردم
و من معروفٍ اُسدِیَ اِلیَّ فلم أشکُرهُ
و کار نیکی درحق من انجام شد و تشکر نکردم
و من مسیءٍ اعْتذرَ إلیَّ فلم اعْذِرهُ،
و بدکاری از من عذر خواست و قبولش نکردم
ومن ذی فاقهٍ سالنی فلم اُثرْه
ونیازمندی که درخواستی کرد و من اورا ترجیح ندادم
و من حق ذی حقٍ لَزِمَنی لمؤمنٍ فلم أُوَفِّرْهُ،
و مؤمنی حقی بر من داشت و ادایش نکردم،
خدایا به حق امام زمان دستمان را در سفر آخرت رهانکن واز تقصیرات وگناهان ما بگذر ویک لحظه مارا به خود مان وامگذار
آمین یا رب العالمین 🤲
CQACAgQAAx0CVc35HwACrVpkbQaHykGFvkrU1lBKU0J1luPDPwACVREAAmE2aVPzIEaXyaumNS8E.mp3
2.86M
⁉️دوستان حتما بشنوید
🔈 #پادکست_امام_زمانی
🎧 آتـش غــیــبت
✅ سختی دین داری در زمان غیبت امام عصر سلام الله علیه
⛅️#بحق_زینب_کبری_سلام_الله
#اللهم_عجل_الولیک_الفرج 🕊
⚜️ظهور بسیار نزدیک است ⚜️
🍃یاعلی علیه السلام 🍃یاشهید 🌷
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج💚
🌹جوانی خدمت امام حسین علیه السلام رسید و گفت، من مردی گناهکارم و نمی توانم خود را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.
♦️قال الامام الحسین علیه السلام:
«افعل خمسة اشیاء و اذنب ما شئت، فاول ذلک: لا تاکل رزق الله و اذنب ما شئت، و الثانی: اخرج من ولایة الله و اذنب ما شئت، و الثالث: اطلب موضعا لا یراک الله و اذنب ما شئت، و الرابع: اذا جاء ملک الموت لیقبض روحک فادفعه عن نفسک و اذنب ما شئت، و الخامس: اذا ادخلک مالک فی النار فلا تدخل فی النار و اذنب ما شئت.»
♦️امام حسین علیه السلام فرمود:
«پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه می خواهی گناه کن.
اول: روزی خدا را مخور و هر چه می خواهی گناه کن.
دوم: از حکومت خدا بیرون برو و هر چه می خواهی گناه کن.
سوم: جایی را انتخاب کن تا خداوند تو را نبیند و هر چه می خواهی گناه کن.
چهارم: وقتی عزرائیل برای گرفتن جان تو آمد او را از خود بران و هر چه می خواهی گناه کن.
پنجم: زمانی که مالک دوزخ تو را به سوی آتش می برد در آتش وارد مشو و هر چه می خواهی گناه کن.»
♦️جوان اندکی فکر کرد و شرمنده شد و در برابر واقعیت های طرح شده چاره ای جز توبه نداشت.
📚 بحارالانوار، ج 78، ص 126، حدیث 7; جامع الاخبار، ص 359، حدیث 1001.
🔴انقلاب به هیچ گروهی بدهکار نیست
♦️انقلاب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان خود را به گروهها و #لیبرال ها میخوریم، آغوش کشور و انقلاب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول، که چرا مرگ بر امریکا گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقلابیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی و نه غربی دادهاید؟ چرا لانه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر.
📅 امام خمینی(ره) | ۳ اسفند ۱۳۶۷
🔴جدایی دین از سیاست هرگز
♦️امام خامنهای:«یکی از مسائل مهم فکری جهان اسلام، مسئله دین و سیاست است. امروز برای اثبات و تحمیل جدایی دین از سیاست، تلاش مضاعفی صورت میگیرد. البته این کار جدید نیست. در طول سال های سلطه استعمار، روی این قضیه کار شده است.
♦️آنان دین را به مسائل شخصی و فردی اختصاص دادند. محدوده دین را کاملا به بخش خیلی کوچکی، شامل مسائل فکری، روحی، معنوی و احیانا مسائل احوال شخصیه و این چیزها، منحصر کردند.
♦️علت این است که هیچ دینی به قدر اسلام، داعیه اداره کشورها، حکومت ها و جوامع مردمی را ندارد.»
📚کتاب ولایتوحکومت/صفحه۲۵۴