eitaa logo
پای ولی می مانیم
85 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
12 فایل
به نام خدا باسلام واحترام،به فعالیت خود ادامه خواهیم داد با هدف ولایتمداری، جهاد تبیین و بصیرت افزایی https://eitaa.com/enghelab_basirat
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 این است اثر لقمه ی حلال ... . ▪️ این عکس دنیایی حرف دارد.پدر دستان دو فرزند رشیدش ، عصای پیریش ، علی اکبرهای لشکر خمینی را بر بلندای سکوی افتخار بالا گرفت و با افتخار به لنز دوربین می‌نگرد.آری ، لقمه ی حلال پدر ؛ 🌷حسین و 🌷رضا 🌷مهدی اش را شهید کرد و خودش شد پدر سه شهید و این شد مدال افتخارش 🏅🏅🏅 .
💢*اجرت را ضایع نکن... . 📩حاج بصیر در نامه ای به فرزندش «مهدی» می گوید: مهدی جان! تو پدر منزل هستی و مسوولیت تو حالا سنگین است. خوشا به حال تو كه در این سن و سال مسوولیت منزل به دوش تو افتاد و من به تو افتخار می كنم. . طوری رفتار كن كه هیچ كس خیال نكند پدرت در جبهه است و تنها هستی به كسی نگو بابام جبهه است، اجرت را ضایع نكن. وقتی دلتنگ شدی سری به مزار شهدا بزن و زیارت كن و به آنها بگو اگر شما شهید شدید. بابام سنگر شما را پر كرده و انشاء الله راه كربلا باز می شود و پدرتان و مادرتان و همسر و فرزندان تان به پیش امام حسین(ع) می روند و زیارت می كنند. . اگر یک فرزند شهید را دیدی نزدیک او برو و با او صحبت كن و دلداری بده و برادرانه و با محبت رفتار كن كه او احساس كمبود نكند. به او بگو رزمندگان انشاءالله پیروز می شوند و انتقام خون شهدای ما را می گیرند. . لینک‌گروه فرهنگ سازان در ایتا 👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5
🌹 زنجیر گردنش می ارزد به تسبیح دستِ مقدس نماهایی ؛ که آن روزها رنگ و جبهه و جنگ را ندیدند و کنج خانه هایشان مشغول ذکر گفتن بودن...
🌹 مهدی بسمل.متولد ۱۳۴۵ بابل بود.نوزده سالگی تو جبهه اسیر شد.سال ۱۳۶۸ هم تو اردوگاه عراق بر اثر شکنجه بشهادت رسید.شادی روحش صلوات. 🌸🍃برای عضویت در گروه ایتایی فرهنگ سازان روی لینک زیر بزنید 👇👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
🌹یک روز به من گفت: «اگر شدم، این دو را بده تا حقی از ، به گردن من نماند.»... . یک دست لباس بادگیر و یک دست لباس سبز سپاه درخانه داشت. من خیلی این دو دست لباسش را دوست داشتم. هر وقت با این لباس او را می دیدم، افتخار می کردم. یک روز به من گفت:«اگر شهید شدم، این دو دست لباسم را تحویل سپاه بده تا حقی از بیت المال، به گردن من نماند.» . ▪️من قانع نمی شدم و می گفتم:  «این لباس ها تنها یادگارهای توست و من می خواهم آن ها را پیش خودم نگه دارم.» . هر چقدر اصرار کرد نتوانست مرا راضی کند. به ناچار وقتی دید قانع نمی شوم، گفت: «بادگیرم را تحویل سپاه بده اما لباس سبز را فقط با اجازه ی فرماندهی سپاه جویبار می توانی پیش خودت نگه داری.» . 🦋قبل از شهادتش به اسارت درآمد. روزهای آخر اسارتش در آخرین نامه ای که از اردوگاه برایمان نوشت هم، بار دیگر به همین موضوع اشاره کرد و بر آن تأکید کرد. دو روز بعد از این نامه به شهادت رسید و جنازه اش  به ما تحویل داده شد. حالا بعد از سال ها من ماندم و یک لباس... . 💢راوی :همسر سردار شهید نادعلی رضایی🌷 🌸🍃برای عضویت در گروه ایتایی فرهنگ سازان روی لینک زیر بزنید 👇👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
💢 سرباز گمنام امام زمان شهید احمد صالحی ( محل شهادت زابل ۹_۹_۱۴۰۱) : 📩 به هیچ وجه کسانی که با این نظام و رهبری دشمنی و زاویه داشته باشند را حلال نخواهم کرد. 🌸🍃برای عضویت در گروه ایتایی فرهنگ سازان روی لینک زیر بزنید 👇👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
💠 . ▪️یک روز سیدمجتبی بچه‌های هیأت را به روستای ایرا، (از توابع شهر آمل) که منطقه ای ییلاقی و باصفا بود، برد.هدف، زیارت و دیدار با حضرت علامه حسن زاده آملی بود. یکی یکی بچه‌ها را فرستاد داخل اتاق. خودش هم، همان پایین مجلس در کنار درب ورودی نشست. . ▪️حضرت علامه در بالای مجلس نشسته بودند. علامه قبل از شروع صحبت نیم خیز شد و درب اتاق را نگاه کرد. بعد اشاره کرد که سید جلو برود و نزد ایشان بنشیند.سید هم رفت و در کنار علامه نشست. علامه، روی شانهی او زد و چیزی گفت. از دور دیدم سید سرش را به حالت ادب پایین گرفته. بعد از اتمام دیدار، به سید گفتم:«علامه به شما چی گفت؟» . ▪️سید جواب درستی نداد. هرچه اصرار کردم پاسخی نشنیدم. این اخلاق سید بود. همیشه کمتر از خودش حرف می‌زد. از نفری که جلوتر نشسته بود، ماجرا را پرسیدم. گفت:«وقتی علامه روی دوش سید زد به او گفت: بنده در چهره ی شما نوری می‌بینم. بیشتر مواظب خودتان باشید.»وقتی برای برگشت، سوار ماشین شدیم، سید دوباره به حضور علامه رسیده بود.( راوی: حمید فضل الله نژاد) . 🌸🍃برای عضویت در گروه ایتایی فرهنگ سازان روی لینک زیر بزنید 👇👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
🕌🕌 وصیت محمد تقی اسدی ( نکا) ۴ ۱۳۶۵ ام الرصاص : . ▪️مادرجان اگر رزمندگان اسلام پیروز شدند وراه کربلای معلی را باز نمودند و انشاالله تعالی رفتید کربلا پارچه ای را بر روی قبر امام حسین (ع) طواف بدهید و بر روی قبرم پهن نمائید. 🕌🕌💜 . 🌸🍃برای عضویت در گروه ایتایی فرهنگ سازان روی لینک زیر بزنید 👇👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
💢 . ▪️پنج تا پسرش همزمان تو جبهه ها بودند. دوتا 🌷🌷 شدند و دوتا جانباز. ننه میگفت : با و بچه هامو بزرگ کردم.نون نداشتيم به بچه‌ها بدم بخورن.ولی بچه هام رو سفیدم کردن ؛ سرم الان همه جا بلنده...شعبانعلی سال ۱۳۶۳ بشهادت رسید و دو سال بعد هم علی تو عملیات کربلای پنج شلمچه بشهادت رسید. . 🌸🍃برای عضویت در گروه ایتایی فرهنگ سازان روی لینک زیر بزنید 👇👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
🌹...! 🔹هر دو برادر از لشکر ویژه و خط شکن ۲۵ کربلا دلباخته بودند جعفر ، مادری و دلباخته‌ی حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) ناصر هم عاشق شش ماهه‌ی رباب آنقدر عاشق که شهادتشان هم مثل آنها بود جعفر از پهلو و ناصر از گلو .... 📆 ۱۴ اسفند سالروز شهادت برادران شهید جعفر و ناصر بذری در عملیات کربلای ۵ گرامی‌باد. "روحشان شاد باصلوات" . 💢کانال خبری @shohadayeiran57
🌊 - گفتم: نه! این عملیات حساسه ممکنه زخمی بشی و فریاد بزنی گفت: قول می‌دَم اون طرفِ رودخانه جسد زخمیش رو پیدا کردیم که دهان خودش رو پُر از گِل کرده بود..! 🌸🍃برای عضویت در گروه ایتایی فرهنگ سازان روی لینک زیر بزنید 👇👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
🕌 بنی بیایید را بر در رسانید ... . 📷 لحظات اولیه یوسف پورتقی از ویژه ۲۵ 📆 سی مهر ۱۳۶۲_عملیات چهار ... . گروه  فرهنگ سازان👇 ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ https://eitaa.com/joinchat/3427467402C912f4fa7a5 ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯