اللهم اجْعَلْ خَیرَ أیامي یومَ لِقائِک...
[فرازی از دعای روز جمعه]
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱آنچه از «حظیره» فهمیدیم:
١. شخصیتهایی که به اسم اعتدال و عقلانیت مخالفان خود را متهم میکنند برای جدیترین اقداماتشان (از جمله حمایت از فتنهگران ٨٨)هیچ دلیل منطقی و قابل قبولی ندارند.
٢. اگر شخصیتهایِ انقلابیمان را روایت نکنیم، کسانی روایتگرشان میشوند که نسبت روشنی با ایشان ندارند. مثلا، در مراسم سالگرد صدوقیِ ضدلیبرال و ضدفتنه، از کسانی دفاع میشود که رأس فتنه بودهاند و جااندازِ لیبرالیسم.
٣. در انگارههای مسلممان تردید کنیم. از «یزد» برایمان «شهر اصلاحات» ساختهاند اما با یک حادثه آن انگاره متزلزل میشود.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
🔊 در #مسجد_حظیره چه گذشت؟ (1)
در پی گفتوگوهایی که دیشب در مراسم سالگرد شهید صدوقی در مسجد روضهی محمدیه یزد (حظیره) انجام شد، برخی خواستهاند با تحریف و نادیدهگرفتن اصل ماجرا و تمسک به گوشهای از آن، ماجرا را به نفع خود روایت کنند.
روایت کامل ماجرا چنین است:
#مسیح_مهاجری که به دعوت بیت صدوقی به این مراسم دعوت شده بود، مقدماتی را در سخن خود به هم پیوست:
- از «الی کوهِن» گفت که جاسوس یهودی بود و خود را انقلابی تند جا زده بود و دیگران را متهم به انقلابینبودن میکرد و در نهایت اعدام شد.
- از رابطهی دهسالهی خود با #شهید_بهشتی گفت.
- از اخلاق و معنویت شهید بهشتی سخنها گفت.
- گفت بهشتی مظلوم بود و کسانی که خود را انقلابی میدانستند او را متهم میکردند.
- از نفوذ در کشور گفت و نمونهی آن را کاترین شکدم دانست و ضمناً اطلاعات سپاه پاسداران را در این زمینه متهم کرد.
- گفت که به نظام و انقلاب و رهبری معتقد است، هرچند انتقادهایی دارد.
و در نهایت مؤکداً نتیجه گرفت که:
- امروز هم «الی کوهن»ها و «شکدم»ها در کشور زیادند که بزرگان و انقلابیون اصیل را متهم میکنند.
- خدا را شاهد گرفت که بعضی از کسانی که امروز در #حصر یا ممنوعالتصویرند، از دلسوزترینها هستند.
- خدا را شاهد گرفت که هاشمی رفسنجانی نزدیکترین یار رهبر معظم انقلاب بوده و هیچکس به اندازهی او به ایشان نزدیک نبود.
و در نهایت نتیجه گرفت که این بزرگان که بعضی هم از این استاناند، توسط تندروها به فتنهگری متهم شدهاند و من با شناخت نزدیکی که از آنها دارم، این اتهام واهی است و نشان از مظلومیت ایشان.
*
هنگامی که نتیجهگیری تمام شد، برخاستم و با صدای بلند گفتم: «آقای مهاجری! سؤال دارم.» و با مهلت ندادن او، این خواسته را تکرار کردم.
در نهایت، سکوت کرد و من شروع کردم. سؤالاتی ساده داشتم که میتوانست گرهگشا باشد:
- بالاخره آیا در سال 88 فتنهای رخ داد یا نه؟
- آیا میرحسین موسوی و کروبی و خاتمی در این فتنه نقش داشتند یا نه؟
- شما گفتید که رهبر انقلاب را قبول دارید. آیا رهبر انقلاب، رفتار این افراد را #گناه_نابخشودنی نامیدند یا نه؟
- آیا #گناه_اجتماعی توبهی اجتماعی (تبیین و اصلاح) نیاز دارد یا نه؟
- آیا این افراد توبه کردند؟
- آیا در فتنهای که آنها به راه انداختند، دهها نفر بیگناه کشته شدند یا نه؟ آیا تحریمهای فلجکننده در پی فتنه انجام شد یا نه؟
در نهایت پرسیدم:
شما گفتید که تندروها بزرگان و سابقهداران انقلاب را متهم میکنند و به آنان ظلم میکنند؛ چه کسی و چه روزنامهای در دههی 70 آیتالله آذری قمی را ضد انقلاب و ضد ولایت فقیه خواند؟
****
مهاجری چون پاسخی نداشت، دعا کرد و از منبر فرود آمد.
با جمعیت به سمت او رفتم تا پیش از خروج از مسجد، او را مجاب کنم تا پاسخگوی آنچه بر فراز منبر گفته، باشد.
در نهایت و علیرغم میل تیم امنیتی و نیز هواخواهان فتنه، مجبور شد تا بر زمین بنشیند و پاسخ دهد.
سؤالها را در همهمهی کسانی که از روشنگری واهمه داشتند، تکرار کردم. گفتم چه کسی فتنه را به راه انداخت؟ گفت احمدینژاد. گفتم آیا موسوی در حالی که هنوز انتخابات در حال برگزاری بود، اعلام پیروزی نکرد؟ گفت اگر اینچنین کرده، بد کرده.(!) گفتم آیا میرحسین بیانیه نداد و بهجای مطالبه از طریق قانونی، مردم را دعوت به حضور خیابانی نکرد؟ به جای پاسخگویی، گفت رهبر انقلاب گفتهاند که من بعید میدانم که اینها خودشان این کار را کرده باشند. (!)
گفتم: مدرک این سخن رهبری کجاست؟ پاسخی نداشت.
گفت: من اینها را از نزدیک میشناسم و میدانم که آنها ارادت قلبی به رهبر انقلاب دارند.
گفتم: ارادت در پستو هیچ فایدهای ندارد.
دیگر پاسخی نداشت و برخاست و رفت.
https://eitaa.com/jorenush/142
🔊 در #مسجد_حظیره چه گذشت؟ (2)
بعد از رفتنش، هواخواهان فتنه، اعتراض به من را افزایش دادند. از جمله #غلامعلی_سفید رئیس شورای سابق شهر یزد و استاندار دوران اصلاحات. گفت چرا بقیهی مجالس امام حسین را به هم نمیزنی.
در مقام جدل با او، گفتم که برای من افراد مهم نیستند، هرکس بر منبر دروغ بگوید، با او مخالفت میکنم.
بعد هم لابلای حرفها گفتم که این #مسجد_ضرار است و باید تخریب شود. انتشار این حرف، موجب برخی سوءتفاهمها شد. در همانجا توضیح دادم که منظورم از مسجد، ساختمان مسجد نیست، بلکه آن هویتی است که در مسجد جریان دارد و آن هویت، تابع امام و مدیر مسجد است. اگر این مسجد در اختیار #شهید_صدوقی باشد، پایگاه انقلاب است و قلب شهر، ولی اگر امسال مسیح مهاجری بر منبر آن بالا رفتند، مسجدی است که پیامبر با آن میستیزد و امیرالمؤمنین از حضور در آن منع میکند.
البته اصراری بر تعبیر #مسجد_ضرار ندارم و برای رفع سوء تفاهم، آن را پس میگیرم.
چندی نفری سخن از وحدت گفتند، و رفتار بنده را تفرقهآمیز و به زیان جامعه خواندند. همانجا عرض کردم: وحدتی که همه در آن رو به گمراهی باشند، مطلوب نیست.
و البته اساساً وحدتی وجود نداشت، نشانهاش آنکه بسیاری افراد در همان مجلس با بنده همنظر بودند و آن را پس از اعتراض من اظهار کردند.
وحدت آنگاه مطلوب است که بر مدار حق باشد، بگذریم.
از دیشب تا به حال، بسیاری از دوستان و آشنایان اظهار لطف نمودهاند. آنچه رخ داد، صحیحش لطف خدا بود و خطایش ناشی از کاستی این بنده.
این پیامها و دستمریزادها نشان میدهند که یزد نه پایتخت اصلاحات بلکه شهر #شهید_صدوقی و #دارالعباده است.
راستی فراموش نکنیم، #شهید_صدوقی همان کسی است که به آیتاللهالعظمی خویی نامهی سرگشاده نوشت و مورد هجمه قرار گرفت، با ریاستجمهوری بنیصدر مخالفت کرد و مطرود بسیاری از دوستان شد، از حضور شیخ محمود حلبی در مراکز تجمع شهر منع کرد، از جولان نیروهای مجاهدین در یزد مانع شد، از سخنرانی #زهرا_رهنورد در یزد جلوگیری کرد، و ...
صدوقیِ یزد این است، نه آنچه برخی منتسبان روایت میکنند...
https://eitaa.com/jorenush/143
📱آقای غربزده؛ چهار کتاب منطقی اسم ببر!
برخوردهای دوگانه و تناقضگوییهای بیپایان جریان غربزده آنقدر تکرار شده که برای ما عادی شده اما این فاجعه واقعا عادی نیست.
انتخاب ۴خرداد١۴٠١ خبر عربدهکشی و اختلال در جلسه یکی از سخنرانان جبهه انقلاب اسلامی را «پرسش ساده یک دانشجو» دانست، حدود یک ماه بعد همین رسانه، و سایر رسانههای غربزده همسو عکس طلبهای را کار کردند که دو زانو جلوی مسیح مهاجری نشسته و با او گفت و گو میکند و البته همزبان با جماران آن پرسشگری را آشوب نامید. با این حجم از تناقض و دوگانهگویی نمیتوان از این جریان پیروی از خط امام را مطالبه کرد و فقط باید از اینها پرسید: آقای انتخاب ! جناب جماران! چهار کتاب منطقی اسم ببر!
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان
بی تو بودن نتوان با تو نبودن نتوان
در جهان است دل ما که جهان در دل ماست
لب فروبند که این عقده گشودن نتوان
[اقبال لاهوری]
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱ذلت در برابر نظامیان انگلیسی در عصر رضاخانی
متن سند:
...محترما به عرض میرساند بهطوریکه در هنگام تحقیقات شده همه وقت یکی یا دوتا کشتی جنگی انگلیس در لنگرگاه «هنگام» لنگر انداخته و نفرات بحریه کشتیهای مذکوره در هر موقع میل پیاده شدن داشته باشند بدون مانع پیاده شده و در «هنگام» مشغول ورزش میشوند و ابدا رعایت مقررات نظامنامه تذکره بهعمل نمیآید...(١٣٠٩.١.١٧)
پینوشت:
آن موقع سپاه نبود که متر بگذارد تا اگر انگلیسی یا آمریکایی جماعت دو متر به آبهای ایران وارد شد همه را دستگیر کند.
وابستگی به بيگانه اقتدار نمیآورد.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱در شماره خرداد١۴٠١ ماهنامه تجربه مصاحبهای اختصاصی با داریوش آشوری، کارمند سازمان برنامه و بودجهی رژیم پهلوی و مترجم و نویسندهی پساپهلوی، چاپ شده است. آشوری در این مصاحبه مفاهیم اساسی دینی همچون «توحید» و «توکل» را زیر سؤال برده و «استقلال اقتصادی» را از اساس تخطئه کرده است. اگر از «دفتر تبلیغات»، «سازمان تبلیغات»، «نهادهای متولی پاسخ به شبهات»، «معاونت تبلیغ حوزه» و دهها ساختار و سازمان و ساختمان حوزوی دیگر بپرسیم که چرا به این شبهات پاسخ نمیدهید چه جوابی میشنویم؟ آیا اصلا نهادهای حوزوی نامبرده و نامنبرده در جریان القای این شبهات هستند؟ این مطالب را خواندهاند؟ بیدارند؟ خوابند؟!
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱تیغ داریوش آشوری به تراث ادبی نیز گرفته است.
آشوری در این مصاحبه گفت: «با شعر سعدی و حافظ و مولوی نمیتوانید جامعه مدرن بسازید.»(تجربه، خرداد١۴٠١، ص١٩)
شاید آقای آشوری درست میگوید. جامعهی مدرنِ مدنظر آشوری را باید با شعر انسانهای فاسدی مثل تد هیوز (ملکالشعرای بریتانیا از ١٩٨۴ تا ١٩٩٨) ساخت نه با شعر عرفا و متخلقین پارسیسرا.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
بر عقل فلکپیما، تُرکانه شبیخون بِهْ
یک ذرهی دردِ دل؛ از علم فلاطون بِهْ
[اقبال لاهوری]
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
متی غِبتَ حتی تحتاج إلی دلیل...
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱 «زاهدی از جهت قربان گوسپندی خرید. در راه طایفهای طراران بدیدند، طمع در بستند و با یکدیگر قرار دادند که او را بفریبند و گوسپند بستانند.
پس یک تن بهپیش او درآمد و گفت: ای شیخ، این سگ کجا میبری؟
دیگری گفت: شیخ عزیمت شکار میدارد که سگ در دست گرفته است.
سوم بدو پیوست و گفت: این مرد در کسوت اهل صلاح است، اما زاهد نمینماید، که زاهدان با سگ بازی نکنند و دست و جامه خود را از آسیب او صیانت واجب بینند، از این نسق هر چیز میگفتند تا شکی در دل زاهد افتاد و خود را در آن متهم گردانید و گفت که: شاید بود که فروشنده این جادو بوده ست و چشمبندی کرده. در جمله گوسپند را بگذاشت و برفت و آن جماعت بگرفتند و ببردند.» (کلیله و دمنه)
کاری که غرب و غربزدههای داخلی با توانمندیهای ما میکنند در همین حکایت کلیله و دمنه خلاصه شده است.
حجاب اهرم قدرت فرهنگی ماست، آنقدر بدش را میگویند که رهایش کنیم. صنعت هستهای مورد نیاز ماست، آنقدر در ماهیت و اهمیتش تشکیک میکنند که عطایش را به لقایش ببخشیم الخ...
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱عصر عرفه خواندنش شروع شد، آنقدر خواندنی بود که روز عید قربان، ٢٠٣صفحه تمام شد. نویسنده کتاب با راوی یکی شده بود، همان دلهره، همان محبت، همان گرمای مخصوص جنوبیها و همان عشق به اهلبیت و فداکاری مثالزدنیِ خانواده شهدا را با قلم هنرمندانه قدم به قدم در ذهن مخاطب نقاشی کرد. روایت صادقانه و متفاوت داستان هم به جذابیت کتاب افزود.
حالمان خوب بود با نصف روزی که با «پسری با تیشرت کلاهدار» زندگی کردیم. اللهم ألحقنا بهم...
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱روند مبارزه با حجاب اسلامی به روایت یک سیاح فرانسوی در دوره قاجار (بیش از صد سال قبل)/بخش نخست
خوشبختانه از وقتی كه مدرسه آمريكایی و مدرسه ريشارد خان فرانسوى در تهران تأسيس شده است پارهاى از دختران با روى باز در كلاس درس حاضر میشوند ولى در كوچه با همان چادر رفتوآمد مینمايند.
يكى از اين دختران كه پدر نداشت و در مدرسه امريكایی تربيت يافته بود شجاعتى از خود بروز میداد و بدون چادر در كوچه و خيابان حركت میکرد و مردم هم او را آقا كوچولو مینامیدند... متأسفانه اين دوشيزه بدبخت بهمرض سل مبتلا گرديد و طولى نكشيد كه با حيات بدرود گفت...بعد از او كسى رفتار او را تقليد نكرد ولى يكى از زنان كه در مجلات مقالاتى مینوشت و امضايش (اسير جوال خانم) بود با قلم با اين عادات مبارزه میکرد و مقدمات رفع حجاب را فراهم مینمود. ما آرزومنديم اين بذرى كه تازه در ايران افشانده شده محصول مطلوبى دهد. . (سفرنامه از خراسان تا بختیاری، صص ٢٩۵-٢٩۴، هانری، رنه دالمانی سیاح و عتیقهباز فرانسوی که اواخر قرن نوزده و اوائل قرن بیست به ایران سفر کرد)
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱روند مبارزه با حجاب اسلامی به روایت یک سیاح فرانسوی در دوره قاجار (بیش از صد سال قبل)/بخش دوم
اخيرا در يك روزنامه فكاهى كه توسط مسلمانان در روسيه منتشر میگردد گراور بزرگى را مشاهده كردم كه شكل رنگين مضحكى داشت، در اين گراور يک زن ايرانى ديده میشد كه با روى پوشيده در كالسكه مجللى نشسته بود و جمعى از فراشان و نوكران پياده و سواره در جلو او افتاده بودند و به عابرین امر میکردند كه صورت خود را برگردانند و بكالسكه نگاه نكنند و تمام مردان حتى پسران كوچك هم روى خود را برگردانده و پشت بكالسكه كرده بودند، بعضى از مردان هم چشمان خود را بسته بودند و از همه مضحکتر سگى هم در پائين اينصورت ديده ميشد كه سر خود را برگردانده بود تا چشمانش بكالسكه نيافتد. بديهى است كه تأثير اين نوع حملات بر ضد عقايد و عادات قديمى بيش از تأثير نطق و بيان خواهد بود و طولى نمیکشد كه به نتيجه مطلوب خواهد رسيد. (سفرنامه از خراسان تا بختیاری، صص ٢٩۵-٢٩۴، هانری، رنه دالمانی سیاح و عتیقهباز فرانسوی که اواخر قرن نوزده و اوائل قرن بیست به ایران سفر کرد)
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱شبههپراکنی مدیر مدرسه آمریکایی شمیران علیه حجاب به روایت سیدمحمد کمرهای؛ شهریور ١٢٩٨ ه.ش:
ميرزا محمود تجريشى و رفيق دمكرات آنجاى خودمان را ديده، صحبت خودش را با رئيس مدرسه امريكايى شميران كه مبلّغ به دين مسيحيت بود نمود که... تنقيد دربارۀ حجاب نمود كه مانع از سعادت اجتماعى بشر است. من گفتم آيا انسان داراى شهوات هست و آيا هرچه چشمش ديد دلش مىخواهد، پس بيشتر سعادت اجتماعى را ديدن مردها زنها را مىشود لااقل اگر متمدن هم عموما شدند انسان زنهاى خوب غير را ديد با زن خودش بدسلوكى مىكند. (روزنامه خاطرات سیدمحمد کمرهای، ج٢، ص١٠٨۶)
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
📱 کتاب «لاجورد» رمانی تاریخی در مورد زندگی مردی است که منافقین جسمش را هدف قرار دادند و لیبرالها نامش را. مردی که جریانات انحرافی با کینه علیهش تولید روایت میکنند اما ما انقلابیها، نوعا غیرت یا دانشِ دفاع از وی را نداریم.
کتاب «لاجورد»، فارغ از میزان اتقان روایات تاریخیش که حتما باید بررسی و موشکافانه نقد شود، روایتی همهفهم از چگونگی اغفال جوانان و نوجوانان توسط سازمان منافقین ارائه کرد.
فراموش نمیکنیم که موضوع این اثر؛ روایت بخشی از زندگانی پرالتهاب «شهید لاجوردی» است اما نویسنده کتاب برای معرفی لاجوردیِ شهید، ریلِ روایتش را بر زمینِ جنایات سازمان مجاهدین گذاشت و با هنرمندی، لاجوردی و قاتلانش را در یک قابِ پرتنش و پرهیاهو بهتصویر کشید و البته در برخی مقاطع حساس، همچون اغتشاشات ٣٠خرداد و انفجار حزب جمهوری و مسجد ابوذر جای پرداخت بیشتری وجود داشت.
خاتمه آنکه خداوند به قلم و بیان و ذهن نویسندهی محترم برکت دهاد و اینکه در مورد لاجوردیِ مظلوم کم گفتیم و لیبرالهای منافق از کمگفتن ما نهایت استفاده را کردهاند و روایات زهرآگینشان را علیه آن سید مظلوم روانه کرده و میکنند. ربّ زدنا علماً و عزماً.
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
ای آنکه ره به مشرب مقصود بردهای
زین بحر قطرهای به من خاکسار بخش
[حافظ]
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️
«غدیر در آینه شعر فارسی»/برگ نخست
گزیدهای از سرودههای پارسی در وصف حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام و عید غدیر
📨وضعیت انقلابی از ما انتشار انقلابی با شما✌️