🌸عاشق بچه هاش بود و باهمه وجود اسم محمدعلی و محمدحسین رو صدامیکرد
اماوقتی بهش گفتم داداش بیا یه باردیگه بچه ها و مامان اینا و خانومتو راضی کن برو؛ گفت آبجی اولاً من به خاطر بیبی میرم ودوماً اینجا امثال محمدعلی های من به ما نیاز دارند. منو بابچه هام وسوسه نکن.
اینهمه گفتیم : بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمّی یاحسین...
فقط نباید شعار داد. الان وقت عمله...
🌸باهمه وجودش خانومش رودوست داشت و همیشه میگفت: زن، ریحانه است و بااحترام خانومش روصدامیزد و همیشه کمک حالش بود. هروقت که دعوت میشدیم ومیرفتیم خونشون میدیدم درحال کارکردن در آشپزخونه است.
🌸شب عروسی دست پدرخانومشو بوسید وکلی انتقادبهش شد.
گفتم چرا این کارو کردی؟ ببین مردم دارن مسخره ات میکنند...گفت: انتقاد بکنند؛ مردم باید یادبگیرند، کسی که این دختر رو خوب تربیت کرده وبه اینجا رسونده، حالا همه زندگیشو تقدیم من کرده، شایسته است که دستشو برای قدردانی ببوسم.
🌸اهل امربه معروف و نهی ازمنکر بود و میگفت از بس نسبت به بدیهای جامعه تذکر ندادیم، این شد اوضاع جامعه...
میگفتم یه روز سرِ خودتو خانوادتو سرِ این قضیه، از دست میدی...
میگفت اولاً که هیچی نمیشه. دوماً توکلت به خداباشه؛ تو برای خدا کار کن و همه چیز رو به خودش بسپر.
توکل عجیبی به مدد خدا داشت.
🌹 #شهید_مدافع_حرم_احمد_اعطایی
🌹 #یاد_شهدا_باصلوات
@ya_aba_saleh_al_mahdi