eitaa logo
شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی
254 دنبال‌کننده
738 عکس
163 ویدیو
165 فایل
🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / دوم 🔰 🔰 💠 به یاد می‌آورم که در انتهای دور دوم آقای هاشمی تلقی ما این بود که این کشور به طور قاطع از مکتب امام فاصله گرفته است و دیگر امیدی به آن نیست. گذشته از سوگیریهای پرخطای بنیانی دولت هاشمی، شکل‌گیری یک مافیای قدرت و ثروت از همه بیشتر ما را مأیوس می‌کرد. ظهور دولت هوچیگر و هرهری مذهب اصلاحات مهر تأییدی بر این تحلیل زد. اما در همان دور نخست دولت اصلاحات بود که با تجمیع همۀ شواهد اجتماعی با شگفتی تمام به این جمع بندی می‌رسیدیم که «خیر، انقلاب دارد چیزی را قی می‌کند.» انقلاب حال خوشی نداشت ولی مثل یک پیکر نیرومند و شگفتی‌آفرین مشغول سوخت‌وساز حیات بود. آینده واقعاً روشن بود. عده‌ای داشتند از مدار اصلی انقلاب که طالب آن و حافظ آن خود مردمند ـو حالا داشتیم آن را می‌دیدیم ـ خارج می‌شدند(کنار گذاشته می‌شدند). 💠 پس از اصلاحات شعارهای آقای احمدی‌نژاد گرفت. ایشان البته گویا به تدریج به ریش گرفت و همۀ اینها را به پای خود نوشت(و توصیۀ واضح رهبری در اولین جلسۀ هیأت دولت با ایشان در سال 84 را که «ارزیابی درستی از اندازۀ خود داشته باشید» نتوانست جدی بگیرد)، ولی برای ما که تمام این سالها زجر کشیده بودیم برای یک لحظه هم خاموش نبود که کسی یا چیزی این زمینۀ آماده را رقم زده بود. ایشان تنها شعارهای درست داد، «مثل رهبر انقلاب». 💠 ما متأسفانه اهمیّت این موضوع را درک نمی‌کنیم، حتی وقتی شعار می‌دهیم «انقلاب آرمانهای خود را فراموش کرده است» متوجه نیستیم که به‌خوبی اشراف بر موضوع نداریم و یک تلقی سریع را داریم فریاد می‌زنیم و گمان نمی‌کنیم که این طور بازی کردن با این موضوع مهم ـ چه بی‌خیالی چه این طور باخیالی ـ چقدر خطرناک است و چقدر تأسف‌آور است. 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی
🔶 تحلیل #بیانیه_گام_دوم 🔸استاد فلاح شیروانی / #بخش دوم 🔰 #طرح_رهبری 🔰 #حفظ_جهتگیریها 💠 به یاد م
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / سوم 🔰 🔰 ▫️چالش اصلی انقلابها 💠رهبر انقلاب در مقام برشمردن چالشهای انقلاب اسلامی جملۀ عزیزی فرمودند: «چالش اصلى همۀ تحولات بزرگ اجتماعى ـ از جمله انقلابها ـ صیانت از جهتگیرى هاى اصلى این انقلاب یا این تحول است. این مهمترین چالش هر تحول عظیم اجتماعى است كه هدفهائى دارد و به سمت آن هدفها حركت و دعوت مى كند. این جهتگیرى باید حفظ شود. اگر جهتگیرى به سمت هدفها در یک انقلاب، در یك حركت اجتماعى صیانت نشود و محفوظ نماند، آن انقلاب به ضد خود تبدیل خواهد شد؛ در جهت عكس اهداف خود عمل خواهد كرد.» (14/3/89) 💠شهید مطهری نیز عین همین بیان را دارند و پس از این که می‌فرمایند، «نهضتها مانند همه پدیده هاى دیگر ممكن است دچار آفت زدگى شوند. وظیفه رهبرى نهضت است كه پیشگیرى كند و اگر احیاناً آفت نفوذ كرد، با وسایلى كه در اختیار دارد و یا باید در اختیار بگیرد، آفت زدایى نماید. اگر رهبرى یك نهضت به آفتها توجه نداشته باشد یا در آفت زدایى سهل انگارى نماید قطعاً آن نهضت، عقیم یا تبدیل به ضد خود خواهد شد و اثر معكوس خواهد بخشید.» 💠به شش آفت اشاره می‌کنند که در صدر آن «نفوذ اندیشه‌های بیگانه» است: «اندیشه هاى بیگانه از دو طریق نفوذ مى كنند. یكى از طریق دشمنان. ... نمونه اش را در قرون اولیه اسلام دیده ایم. ... دیگر از طریق دوستان و پیروان. گاهى پیروان خود مكتب به علت ناآشنایى درست با مكتب، مجذوب یك سلسله نظریات و اندیشه هاى بیگانه مى گردند و آگاهانه یا ناآگاهانه آن نظریات را رنگ مكتب مى دهند و عرضه مى نمایند.» (مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج24، ص85) 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / چهارم 🔰 🔰 ▫️وظیفۀ اصلی رهبری 💠 یکی از بحثهای شیرین مقام معظم رهبری تأملات و تبیین‌های ایشان در باب ولایت فقیه است. ولایت فقیه را در یک بحث محدود فقهی محصور کردن باعث شده به عظمت این «ایدۀ مترقی» ـ به قول حضرت امام ـ پی نبریم. 💠 باید این رکود خسارتبار شکسته شود. باید جامعۀ انقلابی از حاشیه‌پیمایی و تبدیل شدن به ملعبۀ دست این و آن یا خودیهای سطحی و هیجانی دست بردارد و به صورتی تاریخی به این اندیشه و رهیافت رشدآفرین بپردازد. بحث ولایت فقیه به شدت بحث روز است، بحث فرداست، بحث سرنوشت است. جامعۀ انقلابی هم نشان داده که از این ناحیه ـ با صد افسوس ـ رخنه‌پذیر است و قابلیّت سطحی‌نگری و حتی «سفاهت» دارد. درک نکردن ولایت فقیه ـ به حمل اولی و حمل شایع ـ انسان پرشور را در این مقطع زیبای انقلاب اسلامی به صورت زجرآوری سرگردان می‌کند. 💠 البته وظیفۀ ما این است که به جای بحثهای سرد و تکراری در این باب، مهمترین بحث مربوط به حوزۀ «ادارۀ انقلاب» را از همۀ زوایای ممکن به بحث بگذاریم و متوجه شویم که زیر چتر این ابرتئوری راهنما باید چگونه عمل کرد. بخش قابل توجهی از بحثهای مربوط به «ولایت فقیه» و «مردمسالاری دینی» یکسان است. روح ماجرا یکی است و شأنها تفاوت می‌کند، البته تفاوت هم جدی است. 💠 «ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسیترین و محوریترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتیِ محض و احیاناً نصیحت کننده است ـ آن طوری که بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می کردند ـ نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسئولان اجرایی، قضائی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسئولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسئولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعۀ پیچیده و درهم تنیدۀ تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانیِ حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. 💠 دینی بودن این تئوری امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنان که در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همینطور هم هست. 💠 دشمنی با امام بدیهی است که دشمنان امام خمینی و دشمنان مکتب سیاسی او از این نقش خوششان نمی آید؛ لذا او را آماج حملات قرار می دهند. در رأس اینها کسانی هستند که به برکت امام بزرگوار ما و مکتب سیاسی او، دستشان از غارت منابع مادی و معنوی این کشور کوتاه شده است. آنها جلودارند، یک عده هم دنبالشان حرکت می کنند. بعضی می فهمند چه کار میکنند، بعضی هم نمی فهمند چه کار می کنند.» (14/3/83) 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / چهارم 🔰 🔰 ▫️وظیفۀ اصلی رهبری 💠 یکی از بحثهای شیرین مقام معظم رهبری تأملات و تبیین‌های ایشان در باب ولایت فقیه است. ولایت فقیه را در یک بحث محدود فقهی محصور کردن باعث شده به عظمت این «ایدۀ مترقی» ـ به قول حضرت امام ـ پی نبریم. 💠 باید این رکود خسارتبار شکسته شود. باید جامعۀ انقلابی از حاشیه‌پیمایی و تبدیل شدن به ملعبۀ دست این و آن یا خودیهای سطحی و هیجانی دست بردارد و به صورتی تاریخی به این اندیشه و رهیافت رشدآفرین بپردازد. بحث ولایت فقیه به شدت بحث روز است، بحث فرداست، بحث سرنوشت است. جامعۀ انقلابی هم نشان داده که از این ناحیه ـ با صد افسوس ـ رخنه‌پذیر است و قابلیّت سطحی‌نگری و حتی «سفاهت» دارد. درک نکردن ولایت فقیه ـ به حمل اولی و حمل شایع ـ انسان پرشور را در این مقطع زیبای انقلاب اسلامی به صورت زجرآوری سرگردان می‌کند. 💠 البته وظیفۀ ما این است که به جای بحثهای سرد و تکراری در این باب، مهمترین بحث مربوط به حوزۀ «ادارۀ انقلاب» را از همۀ زوایای ممکن به بحث بگذاریم و متوجه شویم که زیر چتر این ابرتئوری راهنما باید چگونه عمل کرد. بخش قابل توجهی از بحثهای مربوط به «ولایت فقیه» و «مردمسالاری دینی» یکسان است. روح ماجرا یکی است و شأنها تفاوت می‌کند، البته تفاوت هم جدی است. 💠 «ولایت فقیه، جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است؛ این اساسیترین و محوریترین مفهوم و معنای ولایت فقیه است. بنابراین ولایت فقیه نه یک امر نمادین و تشریفاتیِ محض و احیاناً نصیحت کننده است ـ آن طوری که بعضی از اول انقلاب این را می خواستند و ترویج می کردند ـ نه نقش حاکمیت اجرایی در ارکان حکومت دارد؛ چون کشور مسئولان اجرایی، قضائی و تقنینی دارد و همه باید بر اساس مسئولیتِ خود کارهایشان را انجام دهند و پاسخگوی مسئولیتهای خود باشند. نقش ولایت فقیه این است که در این مجموعۀ پیچیده و درهم تنیدۀ تلاشهای گوناگون نباید حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها باشد؛ نباید به چپ و راست انحراف پیدا شود. پاسداری و دیده بانیِ حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالی اش، مهمترین و اساسی ترین نقش ولایت فقیه است. 💠 دینی بودن این تئوری امام بزرگوار این نقش را از متن فقه سیاسی اسلام و از متن دین فهمید و استنباط کرد؛ همچنان که در طول تاریخ شیعه و تاریخ فقه شیعی در تمام ادوار، فقهای ما این را از دین فهمیدند و شناختند و به آن اذعان کردند. البته فقها برای تحقق آن فرصت پیدا نکردند، اما این را جزو مسلّمات فقه اسلام شناختند و دانستند؛ و همینطور هم هست. 💠 دشمنی با امام بدیهی است که دشمنان امام خمینی و دشمنان مکتب سیاسی او از این نقش خوششان نمی آید؛ لذا او را آماج حملات قرار می دهند. در رأس اینها کسانی هستند که به برکت امام بزرگوار ما و مکتب سیاسی او، دستشان از غارت منابع مادی و معنوی این کشور کوتاه شده است. آنها جلودارند، یک عده هم دنبالشان حرکت می کنند. بعضی می فهمند چه کار میکنند، بعضی هم نمی فهمند چه کار می کنند.» (14/3/83) .
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / پنجم 🔰 🔰 ▫️خطر تحریف 💠 چندی است رهبری خطر تحریف مکتب امام را از هر پنجره و روزنی فریاد می‌کنند و از همه تقاضای کمک کردند و طبق معمول ما خیلی به ایشان کمک رساندیم(؟!) و در ثواب این کار شریک شدیم(!) و بالاخره تا حدی نفس خطر گرفته شد و ما الآن خوشحالیم(!!). 💠 ایشان در سالهای سازندگی و اصلاحات و حتی پس از آن هم با این مشکل درگیر بودند. درگیری ایشان با یک راهبرد نیست، درگیری با یک «اسلام دیگر» است. اسلامی که اگر بر این کشور حاکم شود دمار از روزگار مکتب امام در می‌آورد ـ کاملاً آگاهانه ـ و کاخهای اموی را در وسط سینۀ این کشور انقلابی به آسمان بلند می‌کند و تنها با ریخته شدن خون‌های بسیار می‌توان جامعه را به مسیر اصلی خود برگرداند. 💠 «بعضيها با نام عقلانيت، با نام اعتدال، با نام پرهيز از جنجال و دردسر بين المللى، مى خواهند از مبانى انقلاب و اصول انقلاب كم بگذارند! اين نمى شود؛ اين نمى شود. اين نشانۀ بى صبرى و نشانۀ خسته شدن است. گاهى اين خسته شدن را ـ كه خودشان خسته شده اند ـ به مردم نسبت مى دهند: مردم خسته شده اند! نه، نخير. مردم آن وقتى كه احساس كنند مسئولين كشور با سربلندى مسلمانى و عبوديت خودشان را اعلام مى كنند، خوشوقت مى شوند؛ خوشحال مى شوند. اين مردم، مسلمانند. حركت مردم هم به خاطر همين بود.» (19/6/1387) 💠 در تیرماه سال 94 پس از تذکرات مکرر خطر تحریف مکتب امام در یک جلسۀ دانشجویی فرمودند: 💠 «یک واقعیّت این است که در این کشور از بعد از رحلت امام، سعی یک مجموعۀ مصمّمی بر این شد که آرمان‌های انقلاب را به‌کلّ بشویند بگذارند کنار. بعضی‌شان اشتباه کردند و همان اوّل، همین را اعلان هم کردند. در روزنامه مقاله نوشتند، حرف زدند. این‌جا یک خطای راهبردی کردند یا خطای تاکتیکی کردند و مشت خودشان را باز کردند که می‌خواهند آرمان‌ها را به‌کل، کنار بگذارند. 💠 پنهان‌کاری البتّه حالا پخته‌تر شده‌اند، حالا نمی‌گویند، می‌خواهند بعضی‌ها آرمان‌ها را کنار بگذارند امّا صریح نمی‌گویند، به جای این‌که بگویند عمل می‌کنند. آن‌وقت، بی‌عقل‌ها قبل از این‌که عمل بکنند بنا کردند گفتن. خب کسانی را هم که حدس نمی‌زدند که چنین چیزی وجود داشته باشد، بیدار کردند. از آن روز شروع شده. بی‌وقفه هم کار کردند. فقط هم در داخل کار نکردند؛ • هم در داخل کار کردند، هم در خارج کار کردند، • هم از عنصر فکری استفاده کردند، • هم از عنصر علمی استفاده کردند، • هم از عنصر هنری استفاده کردند، • هم از عنصر سیاسی استفاده کردند، برای این‌که آرمان‌ها را در کشور از بین ببرند، یعنی نسل جدید آرمان‌ها را به‌کلّ فراموش کند.» (دیدار با جمعی از دانشجویان، 20/4/94) 💠 در ادامه نیز فرمودند: «حالا شما نگاه كنيد، ببينيد كه نشاط و حيات آرمانها در كشور علىرغم آنها در چه حد است. قبل از غروب گفتم، بيشتر پيشرفتهاى علمى برجستۀ ما به وسيلۀ جوانان ارزشى به وجود آمده؛ بيشترين جلسات مذهبى و معنوى و دينى از جوانها تشكيل ميشود؛ بيشترين عناصر شركت كنندۀ در مظاهر مربوط به جمهورى اسلامى و انقلاب، جوانهايند؛ اين جوانهايى كه نه جنگ را ديدند، نه امام را ديدند، نه انقلاب را ديدند، نه درست برايشان تشريح شده.» (20/4/94) 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / ششم 🔰 🔰 💠 در بیانیۀ عزیز و شریف «گام دوم انقلاب» نیز همین مطلب مهم را گوشزد نمودند: 💠 «انقلاب پُرشکوه ملّت ایران که بزرگ‌ترین و مردمی‌ترین انقلاب عصر جدید است، تنها انقلابی است که یک چلّۀ پُرافتخار را بدون خیانت به آرمان‌هایش پشت سر نهاده و در برابر همۀ وسوسه‌هایی که غیرقابل مقاومت به نظر می‌رسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و اینک وارد دوّمین مرحلۀ خودسازی و جامعه‌پردازی و تمّدن‌سازی شده ‌است.» 💠 البته توضیح زیبا و به شدت عالمانه‌ای را نیز می‌افزایند: 💠 «جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیده‌ها و موقعیّتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست، امّا به اصول خود بشدّت پایبند و به مرزبندی‌های خود با رقیبان و دشمنان بشدّت حسّاس است. با خطوط اصلی خود هرگز بی‌مبالاتی نمیکند و برایش مهم است که چرا بماند و چگونه بماند.» 💠 سخن ما در این نوشته این است که حادثۀ شکوهمند یاد شده را چه کسی باعث شده است یا بیشترین، اساسی‌ترین، آگاهانه‌ترین، پرکارترین و «هوشمندانه‌ترین» نقش را چه کسی داشته است؟ 💠 برخی واقعاً نمی‌توانند اهمیّت جامعه‌شناختی، تاریخی و تمدنی این مهم را در بیابند. نمی‌توانند وزن آن را روشن کنند. برخی ذائقه‌ها توان درک اهمیّت این موضوع را ندارد. به همین جهت سری به تأیید تکان می‌دهد و می‌گذرد. اگر رهبر انقلاب با ورود قاطع کسی را بردارد در نظر ایشان حادثه‌ای افسانه‌ای خواهد بود و در خاطرشان ماه‌ها باقی خواهد ماند، ولی این که کارشناسی داریم که می‌تواند جهت‌گیری کشور را بفهمد و جهت درست را هم بفهمد و برای جهت‌گیری درست یا حفظ جهت‌های درست تدبیر کند و می‌تواند برای آن اقدام مؤثر هم بنماید، چندان به چشمشان نمی‌آید. واقعاً نمی‌توانند ارزش این حادثه را حتی اگر بپذیرند اندازه بگیرند و در جشن و سرور این دست‌آورد بزرگ غوطه‌ور شوند و مستانه از خداوند متعال شکرگزار باشند. 💠 البته برخی این دست‌آورد را تأیید نمی‌کنند. با این توصیف همراه نیستند. تلقی بنده این است که این طائفه دربارۀ چیزی سخن می‌گویند که معنای جامعه‌شناختی و تمدنی آن برایشان خیلی روشن نیست. مشکل جامعۀ انقلابی نیز همین است. 💠 بیانیۀ گام دوم شاهد خوبی بر زنده بودن این آرمانها و ارزشهاست و بعد از طلوع این بیانیه وظیفۀ ما معلوم می‌شود، ولی ما بدون درک موقعیّت راهبردی این بیانیه و دسته‌ای امور شبیه به آن، به نق زدن و ناشکری و بی‌جا انتقاد کردن و اشتباهی هدف‌گیری کردن و ... می‌پردازیم. گمانمان هم این است که داریم برخورد هشیارانه‌ای به خرج می‌دهیم. 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / هفتم 🔰 🔰 ▫️حفظ جهت‌گیریها 💠 چقدر متوجهیم که حفظ جهت‌گیریهای یک حرکت تمدن‌ساز یعنی چه؟ چقدر روی آن اندیشه کرده‌ایم؟ چقدر در افق تمدنی به حوادث نگاه کرده‌ایم؟ چقدر به این افق سر می‌زنیم؟ چقدر از این افق با بیانات رهبری ارتباط گرفته‌ایم؟ 💠 بنده مهمترین گزاره را در «طرح رهبری» همین «حفظ جهت‌گیریها» می‌دانم. اهمیّتی با فاصلۀ فراوان نسبت به امور دیگر. البته امور دیگری نیز هست که در «طرح رهبری» و «رهبری رهبری» باید نشان داد و بسیار شکوهمند و عزیز است ولی به نظرم شاید هیچکدام به پای این نکته نمی‌رسد. 💠 ما چقدر متوجه شده‌ایم که حفظ جهت‌گیری «دقیقاً» در کشور ایران با چه مشکلاتی مواجه است؟ با چه امکاناتی مواجه است؟ چه مطالبات و اقتضائاتی دارد؟ 💠 وقتی رهبری جوهر اصلی در مکتب امام را «مهندسی دنیا توسط دین» می‌خوانند و کانون اصلی دشمنی با نظام سلطه و نظام سلطه با ما را این موضوع می‌دانند و در همین فضا بزرگترین دشمن انقلاب و جهت‌گیریهای را «علوم انسانی ذاتاً مسموم» می‌دانند و می‌گویند: 💠 «آن حقيقت اول كه گفتيم نظام مستظهر به حوزه‌هاى علميه است، به خاطر اين است كه نظريه‌پردازى سياسى و نظريه‌پردازى در همه‌ى جريانهاى اداره‌ى يك ملت و يك كشور در نظام اسلامى به عهده‌ى علماى دين است. آن كسانى ميتوانند در باب نظام اقتصادى، در باب مديريت، در باب مسائل جنگ و صلح، در باب مسائل تربيتى و مسائل فراوان ديگر نظر اسلام را ارائه بدهند كه متخصص دينى باشند و دين را بشناسند. 💠 اگر جاى اين نظريه‌پردازى پر نشد، اگر علماى دين اين كار را نكردند، نظريه‌هاى غربى، نظريه‌هاى غيردينى، نظريه‌هاى مادى جاى آنها را پر خواهد كرد. هيچ نظامى، هيچ مجموعه‌اى در خلأ نميتواند مديريت كند؛ يك نظام مديريتى ديگرى، يك نظام اقتصادى ديگرى، يك نظام سياسى ديگرى كه ساخته و پرداخته‌ى اذهان مادى است، مى‌آيد جايگزين ميشود؛ همچنان كه در آن مواردى كه اين خلأها محسوس شد و وجود داشت، اين اتفاق افتاد. 💠 اينكه بنده درباره‌ى علوم انسانى در دانشگاه‌ها و خطر اين دانشهاى ذاتاً مسموم هشدار دادم - هم به دانشگاه‌ها، هم به مسئولان - به خاطر همين است. اين علوم انسانى‌اى كه امروز رائج است، محتواهائى دارد كه ماهيتاً معارض و مخالف با حركت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متكى بر جهان‌بينى ديگرى است؛ حرف ديگرى دارد، هدف ديگرى دارد. وقتى اينها رائج شد، مديران بر اساس آنها تربيت ميشوند؛ همين مديران مى‌آيند در رأس دانشگاه، در رأس اقتصاد كشور، در رأس مسائل سياسى داخلى، خارجى، امنيت، غيره و غيره قرار ميگيرند. 💠 حوزه‌هاى علميه و علماى دين پشتوانه‌هائى هستند كه موظفند نظريات اسلامى را در اين زمينه از متون الهى بيرون بكشند، مشخص كنند، آنها را در اختيار بگذارند، براى برنامه‌ريزى، براى زمينه‌سازى‌هاى گوناگون. پس نظام اسلامى پشتوانه‌اش علماى دين و علماى صاحب‌نظر و نظريات اسلامى است؛ لذا نظام موظف به حمايت از حوزه‌هاى علميه است، چون تكيه‌گاه اوست.»(29/7/89) 💠 اگر ببینیم که در این کشور نمی‌شود علوم انسانی را حذف کرد و هیچ امیدی به حوزه نیست که جای آنها را پر کند و ... چه حالی بهمان دست می‌دهد و چه تدبیری می‌کنیم؟ رهبری در وسط این چالش بزرگ راهبردی است. راه‌هایی هم جسته است و یکی از آبشخورهای عظمت «بیانیۀ گام دوم انقلاب» نیز همین است. 💠 ما چقدر متوجهیم که وقتی رهبری با دولت سازندگی مواجه شد از این جهت چه وظائفی را متوجه خود دید؟ در دولت اصلاحات و دولتهای دیگر نیز؟ ایشان دربارۀ دولت احمدی‌نژاد فرمودند نظر بنده به نظر ایشان نزدیک‌تر است. فاصله‌ها چه میزان بوده است و ایشان با آن فاصله‌ها چه می‌کرده است؟ 💠 برخی از ما علاقه‌مندیم صحنۀ حیات انقلاب و حیات رهبری را به‌کلی از چنین پویشی خالی ببینیم و حتی ایشان را فریادگر صوری آرمانها و ارزشها بخوانیم یا ایشان را دچار توهم حفظ آرمانها و ارزشها بدانیم. 💠 تنها شمیم این برداشت و تحلیل هم کافی است تا قضاوت را دربارۀ توان تحلیل شخص یا جریان متفاوت نماید. 💠 کسانی که در این مدار تنفس نمی‌کنند وقتی با بیانیه مواجه می‌شوند آن را تکراری یا کلیات ابوالبقا می‌بینند و متوجه وزن راهبردی صدور این بیانیه نمی‌شوند. برخی هم هیچگاه نخواهند شد، شاید استعداد ذاتی‌شان این است. 💠 فعلاً بس است ولی باید آنقدر مقولۀ جهت گیری را باز کنیم که دیگر در جمع ما کسی نباشد که شامۀ نیرومندی در یافتن جهت‌گیری کشور نداشته باشد و در تشخیص وضع کشور خطا کند. 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
سید مصطفی مدرس: 🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / هشتم 🔰 🔰 💠 گام دوم انقلاب همان انقلاب است ولی «انقلاب در انقلاب» نیست. «انقلاب در انقلاب» یک مفهوم غنی و توجه‌آفرین و جسورانه و دلسوزانه و جدّی و ژرفامند است، ولی جای و زمان مناسب خود را دارد. مثل جراحی، مثل شیمی‌درمانی مثل ... که اقدامی فعال برای حمله به یک بیماری و انحراف مزاج است. 💠 کار امام حسین علیه‌السلام انقلاب در انقلاب بوده است، ولی ایران اسلامی معاصر در عین گوش سپردن به نجوای انسان‌ساز و هویّت‌ساز این قیام، به صورت و قالب آن کار احتیاج ندارد. اگر با خود بگوییم «نه بگذارید همان کار را برای ایران بکنیم تا حسابی حالش خوب شود» مثل انتخاب درمان و داروی اشتباه برای یک بیماری است که نتیجه نخواهد داد یا نتیجه خود یک مصیبت بزرگ خواهد بود. 💠 به نظر میرسد رهبری معظم، انقلاب را یک روند کشدار و مستمر در طول همۀ این سالها می‌بیند، حتی بروز دوره‌های «سازش انقلابی(!) دولت موقت»، «لیبرالیسم سرگردان بنی صدر»، «چپ گرایی اسلامی میرحسین»، «تنش زدایی و سازندگی غربگرای هاشمی»، «بازنگری بنیادین و اصلاحات»، «عدالت، خدمت و بدبینی» و «اعتدال و تسلیم» را بخشی از رفتار طبیعی کشور انقلابی و آفت‌گرفته ایران اسلامی می‌شمارد. 💠 انقلابی امروز باید بتواند درست فکر کند. رهبر انقلابی ما به این دگرگونیهای انفجاری نمی‌اندیشد، بلکه رویش و پالایشی دیگر را می‌خواهد. طبعاً هر آرزوکننده‌ای به یک کشور پر از کمالات و نورانیت و ... می‌اندیشد ولی کسی که از طبیعت رشد و بالندگی آگاه است و آن را عمیقاً پذیرفته است ذهن خویش را به وسوسۀ تغییرات دفعی برای طی کردن فاصله‌ها دارند. 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / نهم 🔰 🔰 رهبری اثبات کرده که طبیعی‌ترین روند رشد را برای کشور و ملت ما انتخاب کرده، به آن اعتماد کرده، به آن تن داده و بر اساس آن می‌کوشد. از نظر او حسن روحانی و دولت افتضاح اعتدال برای کشوری که کار فرهنگی خوبی رویش نشده و سالها اجازۀ تهاجم فرهنگی دشمن به آن داده شده و کسانی که بنا بوده نماد نجات فرهنگی و اجتماعی کشور باشند ـ جامعۀ حزب‌اللهی ـ طی قریب به یک دهه بالاترین بداخلاقی‌ها را از خود نشان داده‌اند و حتی مجدانه پیش چشم مردم به جان هم افتاده‌اند و حسابی از شرمندگی هم درآمده‌اند، یک اتفاق طبیعی است؛ یعنی باید آن را پذیرفت و «باید در دل این واقعیّت به سمت مقاصد بلند و درست انقلاب پیش رفت». به یک انسان طالب تعالی بنگرید، گاهی روزهای متعدد و بلکه هفته‌ها و ماه‌ها بیرون از خط سیر منتخب خود سیر می‌کند، ولی به خاطر مقاصد و نظام ارزشی برگزیده‌اش به تدریج از آنچه در آن است زده می‌شود و ساز بازگشت می‌نوازد. احوالات انسان متفاوت است و دربارۀ این احوالات نباید قضاوت سریع و کوته‌بینانه کرد. کسی که اول صبح از خواب برخاسته و خمار است حالی دارد که وسط روز ندارد. اگر خود آن شخص برای ما مهم است باید اجازه بدهیم از خماری بیرون بیاید تا بتوانیم کارهای جدی و مهمی که در حد لیاقت اوست به او بدهیم. انسان دلسوز و مدبر همۀ این حالات را مراعات می‌کند. مفاد واقعی «آیین مدارا» همین است. ایران نیز در طول این سالها احوال متفاوتی داشته که معلول رشدها و تغییرهای درونی و اقتضائات و پیش‌آمدهای بیرونی بوده است. 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / دهم 🔰 🔰 🔰 ▫️اهمیّت قانون اساسی 💠 نکتۀ جالب دربارۀ طرز تفکر اصلاحی رهبری این است که وجود مبارک ایشان «قانون اساسی» را به عنوان نسخۀ تعالی جامعۀ عزیز و پرظرفیّت ایران دیده و پذیرفته است و معتقد است قانون اساسی، منطقه را فتح خواهد کرد. اعتماد به قانون تنها به هوشمندی بالای ایشان تکیه ندارد، این رفتار راهبردی، مترقی و متمدنانه از شخصیتی تربیت شده و ورزخورده و عمیق تغذیه می‌کند. رهبری از شخصیتی برخوردار است که به او اجازه می‌دهد راه‌گشایی قانون را ببیند و باور کند. 💠 «قانون اساسى را دست كم نگيريد؛ چيز كوچكى نگيريد؛ نگوييد حالا قانون اساسى به نان و آب و برق و اتوبوس و بقيۀ چيزهاى ما چه ارتباطى دارد، نه، همۀ اينها ناشى از قانون اساسى است. تمام امور مملكت، همۀ چيزهايى كه شما در زندگى شخصي‌تان و در زندگى اجتماعى و در كار اقتصادى و در كار سياسى و در كار نظامى، باهاش مواجه مي‌شويد، از خوب و بد و تلخ و شيرين، به نحوى به قانون اساسى ارتباط دارد؛ سرچشمه آنجاست.» (08/ 02/ 1368) 💠 علت گرایش امام و رهبری به «قانون»، برخورداری ایشان از ذهن، ذائقه و تربیت فقهی است. خیلی‌ها برایشان ساده نیست که ردّ این اخلاق و تربیت ـ تربیت فقهی ـ را در منش مدیریتی این دو رهبر بزرگ و معجزه‌ساز کشورمان نشان بدهند. توضیح «ذهن فقهی» در این سطور مختصر نمی‌گنجد ولی به اختصار می‌توان گفت که فقه شیعه تنها یک روش استنباط نیست یک عقلانیّت است و یک ذائقه و شخصیّت معرفتی است و دنیایی جذاب و غرورآفرین دارد. کسی که از ذائقۀ فقهی برخوردار است از قدرتهای تحلیلی کاملاً ویژه‌ای بهره‌مند است که با چند تجربه متوجه می‌شود این زاویه‌های نگاه در اختیار اطرافیان بی‌بهره از این ذهنیّت نیست. 💠 ذهن فقهی در کنار «انضباط» به سهولت آرام و قرار می‌گیرد، به انضباط اعتماد می‌کند و ... . اگر تربیت فقهی را به درستی بشناسیم ممکن است گمان ببریم که «فقیه انقلابی» متناقض‌نماست، ولی این هویّت تخصصی در واقع نسخۀ درست و متکامل دارد و نسخۀ درست آن باشکوه است. تربیت فقهی به منش تمدنی شباهت بیشتری دارد تا منش انقلابی، ولی انقلابی‌گری‌ای که از دل فقه بیرون زده باشد کبریت احمر است و کولاک می‌کند. برای این که چنین بشود به مقدماتی نیاز هست که بعدها خواهیم گفت و اتفاقاً جزء دارائیهای شکرآفرین این دو رهبر فرزانه بوده است و متأسفانه همین دارائی‌ها نیز درست و دقیق دیده نمی‌شود. کلاً در تحلیل دو شخصیّت علمی و حکیم و فرمانده و مربی و راهبر و «ولیّ» و معمار انقلاب از دستگاه‌های ساده‌ای استفاده می‌شود که نتیجۀ ساده‌ای به دست می‌دهد و منشأ محرومیّت‌های فراوانی شده و می‌شود. 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / یازدهم 🔰 🔰 🔰 ▫️قانون اساسی مترقی ما رهبری معتقد است قانون اساسی ما بسیار مترقی است. «قانون اساسى يكى از مترقىترين قانونهاى اساسى دنياست ـ قانون اساسى ما ـ اين را توجه داشته باشيد؛ يكى از بهترين قانونهاى اساسى است؛ منتها قانون اساسى دو قسمت دارد؛ يك قسمت آنجايى كه وظائف حكومت اسلامى، وظائف نظام، هدفها و آرمانهاى كلى نظام جمهورى اسلامى، حقوق اساسى ملت و حقوق عمومى، اينها را بيان مي‌كند؛ در اين زمينه قانون اساسى ما حقّاً و انصافاً يكى از بهترين قانونها است و مترقىترين است و آن بخش‌هايش اگر هم گوشه و كنارش نقصى داشته باشد، واقعاً دست بايد بهش نخورد، براى اينكه ما هر كار بكنيم، بهتر از آن را شايد نتوانيم بهوجود بياوريم؛ علتش هم اين است، آن كسانى كه نشستهاند اين قانون را تدوين كردند، دو خصوصيت در آن جمع به طور جمع وجود داشت؛ يك خصوصيت علم دين بود، آگاهى از دين بود، يك خصوصيت روحيۀ انقلابى و آگاهى از ايدههاى انقلابى اسلام بود؛ اين مجموعه و اين تركيب، محصول بسيار خوبى را به بار آورده كه آن بخش هدفها و آرمانها و وظايف عمومى و حقوق اساسى و اينجور چيزها كليات قانون اساسى است؛ اينش هيچ خدشهاى و بحثى ندارد.» (08/ 02/ 1368) البته در عین حال نقاط قابل ارتقایی نیز برای آن می‌شناسد و معتقد است در بازه‌های زمانی منطقی باید پیشنهادهای اصلاحی برای آن تهیه نمود. «قسمت دوم از قانون اساسى، يعنى بخشى از قانون اساسى، بخش تشكيلات ادارهى حكومت است؛ تشكيلات دولت است؛ يعنى آن سازماندهى نيروها براى ادارهى اين كشور و به كار گرفتن امكانات كشور براى رسيدن به آن هدفها است؛ اين بخش، همان بخشى است كه ناقص است؛ چرا حالا؟ علتش بسيار واضح است، چون آن آقايانى كه نشستند، عزيزانى كه قانون اساسى را تدوين كردند، هيچكدام تجربۀ حكومت و مُلكدارى، حتى دخالت در تشكيلات حكومتى هم نداشتند؛ هيچ، نه بزرگان علماء، نه روشنفكرانى كه آنجا بودند، هيچكدام در زمينهى تشكيلات سياسى كشور، هيچگونه تجربهاى نداشتند.» (08/ 02/ 1368) حضرت ایشان دربارۀ امتیازات قانون اساسی و برخی نکته‌های برجستۀ آن سخنان بسیاری گفته است که بدون تردید به صورت جداگانه جای بررسی دارد. کنترل قدرت «نفى قدرت مطلقه از ويژگىهاى انقلاب ما بود، طبعاً جمهورى ما از پذيرش هر قدرت ديگرى ابا و امتناع داشت و قانون اساسى ما نيز بر همين پايه ـ پايۀ شكستن قدرت و تقسيم آن ميان نهادهاى قانونى ـ شكل گرفته است.» (31/ 03/ 1360)؛ «همۀ تلاش در مجلس خبرگان ـ بنده خوب در ذهنم هست و يادم است ـ دور اين محور دور مي‌زد كه كارى كنند كه قدرت يك جا متمركز نشود.»(08/ 02/ 1368) آزادی بیان «اصولًا در اسلام و در روش حكام اسلامى صدر اول، بيان عقيده در صورتى كه سالم باشد، در صورتى كه تويش اغواگرى نباشد، در صورتى تويش اضلال نباشد، آزاد است. ... اساساً هم به نفع جامعهى اسلامى است كه افكار آزاد باشد. ... در قانون اساسى ما پيشبينى شده كه برخورد سالم افكار موجب رشد انديشههاست. ... كلًا رشد فكرى جامعه در اين صورت بيشتر تضمين ميشود و تأمين ميشود و آثار اجتماعى و سياسىاش هم در جامعه زياد است.» (04/ 02/ 1366) 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd
شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی
🔶 تحلیل #بیانیه_گام_دوم 🔸استاد فلاح شیروانی / #بخش یازدهم 🔰 #طرح_رهبری 🔰 #طبیعت_رشد 🔰 #قانون_گرا
🔶 تحلیل 🔸استاد فلاح شیروانی / دوازدهم 🔰 🔰 🔰 ▫️نقش راهبردی قانون اساسی ما به واسطۀ این دست امتیازات بزرگ است که معتقد است قانون اساسی کشور اسلامی ما منطقه ما را فتح خواهد کرد. «من يك جملهاى را از يك مقام غربى نقل كنم. بنده دأبم نيست از قول اين سياستمدارها و معاريف غربى چيزى بگويم؛ اما اين جملهى جالبى است. او مىگويد: دو چيز است كه اگر در ميان مسلمانها دست به دست بگردد و ملتهاى مختلف مسلمان از اين دو چيز آگاه شوند، ديگر همهى تابوهاى غرب ـ يعنى اصول جزمى غرب ـ در هم خواهد شكست و باطل خواهد شد. اين دو چيز چيست؟ اين متفكر غربى مىگويد: يكى قانون اساسى جمهورى اسلامى است؛ كه اين قانون اساسى، يك حكومت مردمى و پيشرفتهى امروزى و در عين حال دينى را در چشم مسلمانان جهان ممكن مىسازد. اين قانون اساسى نشان مىدهد كه مىتوان يك حكومتى داشت كه هم متجدد باشد، امروزى باشد، پيشرفته باشد و هم كاملًا دينى باشد. قانون اساسى اين را تصوير مىكند. مىگويد چنين چيزى ممكن است. اين يك. دوم، كارنامهى موفقيتهاى علمى و اقتصادى و سياسى و نظامى جمهورى اسلامى است؛ كه اگر اين دست مسلمانها برسد، مىبينند كه آن امرِ ممكن اتفاق افتاده است، واقع شده است. او مىگويد اگر ملتهاى مسلمان از اين امكان و وقوع نسبى كه هم ممكن است، هم در ايرانِ امروزِ اسلامى به طور نسبى واقع شده است، مطلع شوند، اين نظامسازى را پيش چشم داشته باشند، ديگر جلوى سلسلهى انقلابها را نمىتوان گرفت.» (15/ 11/ 1389) کسی که این طور قانون اساسی بر ذهن او حکومت کند نمی‌تواند به رهاشدگی خیلی از انقلابیون به مقولۀ اصلاح اجتماعی بیاندیشد. از نظر او مهم‌ترین گام تئوریک دربارۀ اصلاح و تعالی جامعه برداشته شده است. برخی از ما وقتی به تعالی جامعه می‌اندیشیم ذهنمان از یک بستر نظری و چارچوب متعیّن و ... خالی است. این شاید باعث ابتکارها و ایده‌های نو شود ولی معلوم نیست ذهن خالی به هیچ وجه قابل اعتماد باشد و قطعاً نمی‌تواند ذهن و ذهنیّت پایه برای اصلاح قرار گیرد. 🔸ارتباط با ما: @ghyazd ➕شبکه اشتراک محتوای گام دوم انقلاب اسلامی https://eitaa.com/enghelabyazd ➕کانال ما در بله https://ble.im/enghelabyazd