eitaa logo
English 4U
3.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
218 فایل
اینجا مهارت های زبان تو تقویت کن🤩 هشتگ ها"🧡↶ https://eitaa.com/English_4U/14914 ارتباط با مدیر"❤️↶ @daddymustafa تبادل و تبلیغ"💛↶ @allears گروه چت"💙↶ https://eitaa.com/joinchat/3765043281C1f70b55b1b
مشاهده در ایتا
دانلود
_ امروز میخوایم اون something رو برداریم و جاش someone بزاریم. ببینیم تفاوتی ایجاد میکنه یا نه 🧐 👇🏻 To Put someone Off این یکی دو جورمعنا داره : 1. To Distract someone یعنی حواس کسی رو پرت کردن - Stop talking to me! You keep putting me off my work. 😒 2. To make someone lose interest in something or make someone not want / not like sth یعنی باعث بشیم کسی علاقه اش رو به چیزی از دست بده دیگه تمایل به انجامش نداشته باشه نخوادِش درست شد؟ - That strange smell coming from the milk is putting me off from drinking it. 🤢 - Amir was put off by khosro's negative attitude. 😒 نکته آخر اینکه، put someone off هم درست مثل put something off : 1. Transitive (نیاز به مفعول داره) 2. Separable👇🏻 یعنی put و off رو میتونی از هم جدا کنی، به مثال های بالا توجه کنید. وقتیpronoun استفاده میکنیم مثل me, her, him, us . باید حتما بین put و off باشه. - @English_4U 🐋
Hiii I've got a 4 U 🌝
_ To Get over - - - To get over something دو تا معنا میتونه داشته باشه 1. To recover from something بهبود پیدا کردن و به شرایط عادی برگشتن ( ریکاوری) بعد از یک بیماری مثلا - It took me two weeks to get over the flu. 🤧🤒 2. To Overcome یعنی غلبه کردن و فائق آمدن، مثلا غلبه کردن به ترس.. - I don't know how to get over my fear of spiders. 😣🕸 3. به معنای پذیرفتن چیزی و کنار آمدن باهاش هم هست، - you can’t change the past, so get over it! 🐣 @English_4U
سلام 👀 بعد از یه تاخیر طولانی که بابتش عذر خواهم توجه شما رو جلب میکنم به این هفته 🤓
_ To Take in _ 1. To look at sth for a long time and to really think about that. به ظاهرش نمیخوره اما به معنای تماشا کردنه، یعنی نگاه کردن و دیدن به مدت طولانی و فکر کردن راجبش. 👁 • I just want to sit here a minute and take in the view. 2. To accept someone and allow them to stay. پناه دادن، حالا میتونه به یه انسان باشه یا هر موجود دیگه ای. مثلا توی مثال پایین پناه دادن به یه گربه ی بی خانمان مطرح شده. 🐱 • I took in a stray cat last week. 3. To be tricked or fooled by someone. یعنی گول خوردن و فریب خوردن یا گول زدن و فریب دادن • She took me in completely with her sad story.😏 4. To reduce the size of a piece of clothing. یعنی تنگ کردن، کاهش سایز لباس • My dress is loose. I need to take it in.👘 • ‌This skirt needs to be taken in. _ @English_4U🫀
سلام 😀🍉 در ادامه شما رو دعوت میکنم به یک آموزش کوتاه اما کاربردی
_ To Call off - To cancel a scheduled event به معنای به هم زدن و لغو کردن چیزی که از قبل براش برنامه ریزی شده. مثلا قرار بود ساعت مثلا 8 کلاس داشته باشی ولی حالا لغو شده، میتونی بگی : The class has been Called off. یا بازی فوتبالی که قرار بود فلان ساعت پخش بشه، کنسل شده به خاطر وضعیت آب و هوا : The game was called off due to heavy snow. دو تا نکته : 1. این ور ب Separable هست. یعنی هم میتونی بگی✅ call off sth هم call sth off ✅ 2. Transitive باید دنبالش objective داشته باشه چه چیزی کنسل شد؟ - @English_4U 🍉
_ To Fill in _ 1. To write all the required information onto a form به زبان ساده میشه پر کردن فُرم حالا انواعش دیگه مثلا فرم ثبت نام توی این مورد میتونید از" fill out " هم استفاده کنید. To fill in the form ✅ To fill the form in✅ 2. پرکردن یه جای خالی مثل چاله، اونم به طور کامل To fill in sth ✅ To fill sth in ✅ 3. To fill in for someone : to do someone's job for them while they are not available. ینی جای کسی رو پر کردن. مثلا یه جایی قرار بوده تدریس کنم، حالا نمیرسم برم از دوستم خواهش میکنم که جای من بره و کاری که من قرار بود انجام بدم رو به جای من انجام بده. 😌 Exm : She'll fill in for him while he's at the conference. • با این معنا، این وِرب intransitive هست، ینی اگه خواستید میتونید object نیارید، ینی واجب نیست که بگید جای کیو داری پر میکنید 😄 اما اگه خواستید بگید باید از for استفاده کنید. به اندازه کافی روشن بود؟ 🤓 4. To fill someone in on sth •To update someone on what has already happened. به معنای در جریان گذاشتن و با خبر کردن کسی، مطلع کردن Exm1 : I think you'd better fill me in on what's happening. 🧐 Exm2 : Josh filled me in on what had been agreed at the meeting. • To give someone details abiut something توضیح دادن و شرح دادن Exm : Let's go! There's no time to explain, I'll fill you in on the way. • این جا دو تا object داریم. Someone و Something ___ @English_4U 🫀
643bd40cfa305fc3ec70f9d2_6825646650024069612.mp3
10.54M
┏━━ °•🖌•°━━┓ 🍃@English_4U🍃 ┗━━ °•🖌•°━━┛
سلام به خانواده 4 هزار نفریِ English 4 U ✋🏻! بریم واسه این هفته؟
____ To Nod off To fall asleep unintentionally. میتونیم بگیم فارسیش میشه چرت زدن اما منظورم "to take a nap " نیستا. اونجا اینکار عمدی صورت میگیره ولی اینجا منظورم اونجور وقتاییه که دیدی از خستگی زیاد مثلا، یهو چشات گرم میشه و نمیفهمی کی خوابت گرفت. • ببین nod خودش به معنای "تکان دادن سر (بالا و پایین اوردن) به نشانه تایید" هست. واسه همینه به این نوع خواب رفتن میگن nod off دیگه 🤓👇🏻 • دیدی چون موقعیتِت خوب نیس، سرت ناخواسته بالا و پایین میاد؟ 😀 … امیدوارم برات خوب جا افتاده باشه قضیه از چه قراره😌 چند تا مثال پایین میتونه کمکت کنه تا بهتر بفهمیش 😊 _ @English_4U 💛
📗 Made Of, Made From, Made By, Made In, Made With 📌 "Made Of" is used when the material does not Change: Chairs are made of wood. 📌 "Made From" is used when the Material Changes: Plastic is made from oil. 📌 "Made By" is used as a product of a specific Company: This shirt is made by Nike. 📌 "Made In" is used as a product a Country: Most goods are made in China. 📌 "Made With" is used when something is produced by an Application: This report was made with Powerpoint. 📌 @English_4U