انقلابِ قَلم
📋مَهارِ فتنه/ روایتی از ایستادگی رهبر فرهیخته و فرزانه انقلاب در شِبه کودتای 88
🔰تاریخ انتشار: یکشنبه بیست و هفتم تیرماه 1395
✍️ محمدهادی سمتی، طلبه حوزه علمیه قم و دانشآموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام
کودتای ترکیه با بیش از 200 کشته و حدود 2000 زخمی سبب شد تا یادداشتی را که برای سالگرد نهم دی آماده کرده بودم ولی انتشار نیافته بود از بایگانی بیرون بیاورم و به انتشار برسانم.
ماجرا ازاینقرار بود که در تاریخ هیجدهم تیرماه سال هزار و سیصد و هفتادوهشت، عدهای که قصد براندازی نظام را داشتند با بهانه کردن توقیف یک روزنامه و با سپر قرار دادن دانشجویان که فرزندان ملت هستند اقدام به ایجاد آشوب و اغتشاش در تهران نمودند و کشور را به بحران کشیدند.
بههرحال غائله سال هفتادوهشت باتدبیر رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله خامنهای رفع شد و آتش فتنه مهار گردید.
اما ظاهراً آتش زیر خاکستر هنوز باقیمانده بود و در انتظار یک عنصر اشتعالزای دیگری زمان را طی میکرد.
با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری در سال 88 پروژه ناتمام کوی دانشگاه دوباره به جریان افتاد و نشانههای یک فتنه دیگر را هشدار میداد.
عدهای که قصد اخلال در انتخابات را داشتند از تشکیل کمیته صیانت از آرای ملت خبر دادند که البته با واکنش شورای نگهبان قانون اساسی مواجه شد و سخنگوی این شورا بابیان اینکه هر نهاد جدیدی برای تشکیل شدن به سازوکار قانونی نیاز دارد، تأکید کرد که تشکیل کمیته صیانت از آرا غیرقانونی است.
البته دشمنان داخلی و خارجی نظام از هیچ تلاشی برای رسیدن به هدف فروگذار نکردند و تا زمان برگزاری انتخابات به فعالیتهای خود ادامه دادند و سرانجام بعد از اعلام نتایج و شکست گزینه موردنظرشان، فاز دوم را آغاز کردند و دست به اقدامات خلاف قانون زدند.
رهبر فرزانه و بصیر انقلاب اسلامی در اولین حرکت باتدبیری هوشمندانه و برای اتمامحجت با برهم زنندگان آرامش کشور، جلسهای را با حضور نمایندگان نامزدهای انتخابات و اعضای شورای نگهبان، وزارت کشور، صداوسیما و وزارت اطلاعات برگزار کردند.
دکتر عباسعلی کدخدایی، عضو حقوقدان شورای نگهبان دراینباره میگوید:
"رهبر انقلاب وقتی وارد جلسه شدند، ابتدا فرمودند که «در این جلسه هیچگونه محدودیتی در صحبت نیست و هرکسی هر چه میخواهد بگوید. تنها محدودیت، وقت جلسه است که زمان را رعایت کنید تا نوبت به همه برسد و همه بتوانند صحبت کنند.» این اعلام آمادگی رهبری در ابتدای جلسه، درواقع خیلیها را غافلگیر کرد که مثلاً انتظار داشتند یک جلسهٔ رسمی باشد و در آن صحبتهای رسمی مطرح شود.
آقای دانش جعفری –نمایندهٔ ستاد آقای رضایی- مستقیماً رهبر بزرگوار انقلاب را خطاب قراردادند و گفتند شما در صحبتهای خود در کردستان از یکی از کاندیداها جانبداری کردید و این مطلب موجب شده که مثلاً چنین اتفاقی بیفتد.
صحبت آقای دانش جعفری که تمام شد، رهبر انقلاب وارد بحث شدند و گفتند که «آن صحبتهایی که من چه در کردستان داشتم و چه در جای دیگر، بههیچوجه جانبداری از کسی نبود.» فرمودند که «البته من اصولی رادارم که این اصول را از قبل انقلاب داشتهام و همچنان دارم و تا آینده هم حفظ میکنم. از این اصولم هم عقبنشینی نمیکنم. هرجایی هم که باشم، این اصولم را بیان میکنم و اینها مسائلی بوده که من به آن اعتقاد داشته و دارم.» و حتی فرمودند که نامزدهای معترض اینطور احساس کرده بودند که منظور من آنها هستند پس اگر اینطور هست و آن آقایان هم خودشان استنباط کردهاند که مصداق صحبتهای من هستند، چطور شما میگویید که من مثلاً از کاندیدای دیگری دفاع کردم؟»"
رهبر انقلاب در ادامه گفتند که «میخواهم خاطرهای بگویم که امیدوارم آقای زنگنه (نماینده ستاد میرحسین موسوی) ناراحت نشوند. بعد از برگزاری انتخابات دوم خرداد، یکی از مقامات کشور آمد و خواستار ابطال انتخابات شد. چنان با او برخورد کردم که هنوز از من مکدر است».
نمایندگان دو کاندیدای معترض اصرار بر ابطال انتخابات داشتند. رهبری فرمودند «این صحبتهای شما هیچ مبنای قانونی ندارد. اگر تخلفی صورت گرفته که شورای نگهبان اینجا هست، وزارت کشور هم هست که باید برخورد بکند. اگر شما ادعایی دارید، بروید از طریق شورای نگهبان پیگیری بکنید و شورای نگهبان هم مکلف است به شکایتهای شما رسیدگی بکند. وزارت کشور هم به همین صورت. بازشماری و بررسی کنید؛ تا هرزمانی که فکر میکنید این مسئله میتواند مشکل شمارا حل بکند. ما هم به شورای نگهبان و وزارت کشور میگوییم که موضوع را تعقیب بکنند تا برای شما اطمینان ایجاد بشود، ولی اینکه میگویید ابطال بشود، این حرف خلاف قانون است، این را کسی نمیتواند بپذیرد. پذیرش ابطال انتخابات یعنی اینکه بزنم توی دهن چهل میلیون»!
#یادداشت
#باز_نشر
#نهم_دی
🆔@manaar_ir
انقلابِ قَلم
🔰 بدگویی و بدزبانی در جامعه باید جمع شود و ادب اسلامی گسترش یابد 🔺 رهبر انقلاب اسلامی در نشست تصویر
📋 فحش را عشق است
✍️ #محمد_فاضلی ، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ ادبیات سیاسی کشور به ابتذال سقوط کرده است. این وضع فجیع نتیجه چیست؟ چرا فقط ناسزای سیاسی در سطح عمومی تولید میشود و نشان چه چیزی در عرصه سیاسی و سیاست عمومی است؟ رواج «کلام سیاسی مبتذل» نه «کلام سیاسی عقلانی مولّد خرد، تدبیر و حل مسأله» را میتوان حداقل نتیجه سه عامل دانست.
✅ عامل اول، فقدان ماشین تولید خرد سیاسی و سیاستی؛ عامل دوم، بیشمار شدن محدودیتهای سیاستورزی و برنامهریزی؛ عامل سوم، شهروندی نابرابر و بهره ناعادلانه شهروندان از قدرت. هر کدام را توضیح میدهم.
⭕️ یک. خرد سیاسی و سیاستی یا آنچه که ارزش شنیدن، ظرفیت برنامهریزی و پیشبرد منافع ملی، و قابلیت حل مسأله داشته باشد، فکر و منظومه اندیشهای ارزشمندی است که در فرایند کار تخصصی سیاسی-سیاستی تولید میشود. تجهیز نمایندگان مجلس یا وزارتخانههای دولت به برنامه سیاسی و سیاست درست، به نهادی تخصصی برای تولید چنین محصول پیچیدهای نیاز دارد.
تولید یک پُرس چلوکباب هم سازمانی به نام رستوران نیاز دارد، چگونه میشود «فکر سیاسی-سیاستی» و برنامه اداره درست کشور بدون نهاد یا ماشینی به نام حزب، که یک نهاد بسیار مهم تخصصی تولید نرمافزار اداره کشور است، تولید شود؟
⭕️ دو. برنامهریزی نیازمند «فضای برنامهریزی» است. فضای برنامهریزی، در واقع فضای مفروضات، امکانات، بایستهها، اختیارات و توانمندیهایی است که برنامهریز برای طراحی در اختیار دارد. محدودیتها در فضای طراحی هر قدر بیشتر شود، طراح کارش دشوارتر و نیازش به خلاقیت البته بیشتر میشود.
برنامه کشورداری ایران امروز هم قرار است در فضایی تهیه و اجرا شود که: اکثریت مردم و نظرشان معیار نباشد، فقط معدود نخبگان خودی سهیم باشند، اقلیتی کمشمار از آنها که به برخی ایدهها ارادت تام دارند حق اثرگذاری داشته باشند، تنش سیاست خارجی تا درازمدت باقی باشد و در نتیجه سرمایهگذاری خارجی و سرمایه ایرانیان خارج از کشور بهکار گرفته نشود، رابطه مالی و بانکی با جهان محدود باشد، و هیچ ایده، رفتار یا سازماندهی سیاسی تغییر نکند.
این فضای برنامهریزی چنان محدودکننده است که نتیجهاش میشود همین وضعیتی که در واقع همه شعارهایی را تکرار میکنند که مابهازای واقعی و روی زمین آنها معلوم نیست؛ همه «باید» تعیین میکنند اما هیچ کسی درباره «چگونه این بایدها محقق شوند؟» ایدهای ندارد و حس استیصال از سر و روی سیاستگذار و سیاستمدار میبارد.
⭕️ سه. عرصه سیاسی و سیاستی ایران امروز به شدت از شهروندی نابرابر و توزیع نامتوازن قدرت عذاب میکشد و به مرحله امتناع گفتوگوی مؤثر رسیده است. عقلانیت سیاسی و سیاستی در شرایط گفتوگو بروز میکند. ما اما در شرایطی هستیم که برخی طرفها چنان از قدرت بهره دارند که خود را از استدلال عقلانی، بینیاز احساس میکنند.
کنشگر سیاسی اگر بتواند حمله کند، ناسزا بگوید و بازی را هم به نفع خودش تمام کند، نیازی به اندیشیدن ندارد؛ و در مقابل او اکثریتی باشند که در بیان استدلال و عقلانیت خود نیز انباشته از بیم و هراس عقوبتاند، گفتوگو بیمعنا و بیحاصل میشود.
✅ میدان سیاستی که تحت محدودیتها و خط قرمزهای بسیار به شدت کمامکانات و محدود شده است (حتی امکانات مالی گذشته نظیر ظرفیت فروش نفت هم ندارد)؛ سازمان و ماشین تخصصی تولید برنامه و سیاست (حزب) هم ندارد، و بنابراین سازماندهی و هماهنگی تولید دانش اداره کشور در آن ضعیف است؛ و در همین میدان پرمحدودیت دارای فقر سازمانی، عدهای قادرند بیمحابا و بدون ترس از عقوبت با تکیه بر قدرت نابرابر بر دیگران بتازند؛ چه حاصلی خواهد داشت؟ گفتوگویی در این فضا امکانپذیر است؟ کدام عقلانیت، ایده افقگشا یا بنبستشکن از دل این ساختار بیرون میآید؟
✅ این شرایط آدمها را به کسانی تبدیل میکند که از سر استیصال، پنجه به صورت یکدیگر میکشند. آدمهایی که به هم فحش میدهند، البته با تنفر، عاشق بودنِ یکدیگر هم هستند. ایدهای افقگشا و بنبستشکن که تولید نشود، فحش دادن توجیهِ وجود و تداوم آدمها میشود.
اصحاب مدیریت اجرایی استدلال میکنند که «ناسزاگویان بیانصاف و بنبستساز» مانع کنش سازندهاند؛ و منتقدان تندخو و ناسزاگو هم خوب میدانند که هیچ طرحی برای برونرفت از این وضعیت، جز مشتی شعار ندارند؛ بنابراین دعا میکنند اصحاب قدرت اجرایی باشند تا هدف ناسزاهای ایشان قرار گیرند و نقش بز بلاگردان را ایفا کنند. دو طرف برای هم کارکرد و فایده پیدا کردهاند.
✅ عرصه سیاست در این شرایط به کلام سیاسی مبتذل آلوده میشود و همه از سر استیصال و در دل، ساکت فریاد میزنند: «فحش را عشق است.»
#یادداشت
#باز_نشر
🔰نقد و نظر خود را با ما در میان بگذارید: @Manaar_admin
مَنار (معارف ناب امام و رهبری)
🆔@manaar_ir
💠حکیمِ بزرگ اسلامی/#باز_نشر بیانات رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت 25 اردیبهشت روز بزرگداشت شاعر نامدار "#ابوالقاسم_فردوسی"
🔰 ...حقیقت قضیه این است که فردوسی یک حکیم است؛ تعارف که نکردیم به فردوسی، حکیم گفتیم. الان چند صد سال است که دارند به فردوسی، حکیم میگویند. حکمت فردوسی چیست؟ #حکمت_الهیِ_اسلامی.
🔰 شما خیال نکنید که در حکمت فردوسی، یک ذره حکمت زردشتی وجود دارد. فردوسی آن وقتی که از اسفندیار تعریف میکند، روی دینداری او تکیه میکند. میدانید که اسفندیار یک فرد متعصبِ مذهبیِ مبلّغ دین بوده که سعی کرده پاکدینی را در همه جای ایران گسترش بدهد. تیپ اسفندیار، تیپ حزباللهیهای امروز خودمان است؛ آدم خیلی شجاع و نترس و دینی بوده است؛ حاضر بوده است برای حفظ اصولی که به آن معتقد بوده و رعایت میکرده، خطر بکند و از هفتخان بگذرد و حتّی با رستم دست و پنجه نرم کند. وقتی شما #شاهنامه را مطالعه میکنید، میبینید که فردوسی روی این جنبهی دینداری و #طهارت_اخلاقی اسفندیار تکیه میکند.
🎙در دیدار اعضای گروه ادب و هنر صدای جمهوری اسلامی ایران،۱۳۷۰/۱۲/۰۵
➕متن کامل را از اینجا بخوانید.
مَنار (معارف ناب امام و رهبری)
1358-03-04_128k_سخنرانى_در_جمع_بانوان_سازمان_حمايت_از_خانوادهها_(توطئه_عليه_اسلام).mp3
13.55M
🎙 سخنرانی در جمع بانوان سازمان حمایت از خانوادهها (توطئه علیه اسلام)،۴ خرداد ۱۳۵۸/ ۲۸ جمادی الثانی ۱۳۹۹
بسم الله الرحمن الرحیم
✅ چه خوب نهضتی بود، چه خوب قیامی! ما هر روز تقریباً با قشرهای مختلف، با گروههای مختلف از اقطار ایران مواجه هستیم. الآن در این مجلس خانمهای محترم قم، که فعالانه برای #اسلام و #نهضت و برای #تربیت_جامعه فعالیت میکنند، با آقایان بنابی، که از راه دور آمدهاند، در یک مکان مجتمعیم.
✅ این قبل از نهضت هیچ تحقق نداشت؛ شما یک راهی داشتید، ما یک راهی، آقایان هم یک راهی. چه خوب نهضتی که ما همه را در یک مکان مجتمع کرده است که با هم صحبت کنیم، مسائلی که احتیاج به آن داریم طرح کنیم، دردهای دل را بگوییم به هم، و راه جبرانش را هم گفته بشود؛ و شاید با گفتن درد و درمان بتوانیم به یک جایی برسیم...
🌐 متن کامل سخنرانی را از اینجا بخوانید:
https://b2n.ir/d98140
📚جلد ۷ صحیفه امام خمینی (رضوان الله علیه)، از صفحه ۴۸۴ تا صفحه ۴۸۷
همراهان گرامی مدتی در #باز_نشر بیانات امام خمینی وقفه ایجاد شده بود اما از این پس می توانید سخنرانی،نامه و پیام های ایشان را با هشتگ #امروز_در_صحیفه پیگیری کنید.
➕خوشحال می شویم که پذیرای نقد و نظرتان درباره فعالیت کانال باشیم.
🆔@manaar_ir
هدایت شده از محمد هادی سمتی
📋بسیج مستضعفان، اندیشه نابِ پیر جماران | #باز_نشر
✍️ #محمد_هادی_سمتی
قضیه بسیج همان مسئلهای است که در صدر اسلام بوده است. وقتی جنگ میشد، طوایف مختلف میآمدند و به جنگ میرفتند و این مسئله جدیدی نیست و در اسلام سابقه داشته است؛ و چون مقصد ما اسلام است، باید هر جوانی یک نیرو باشد برای دفاع از اسلام؛ و همه مردم و هر کس در هر شغلی که هست مهیا باشد برای جلوگیری از کفر و الحاد و هجوم بیگانگان. امام خمینی (رضوانالله علیه)؛ 25 فروردین 1364
اندیشه تشکیل بسیج مستضعفین ایدهای ناب و برگرفته از مبانی مستحکم اسلام است که امام خمینی رضوانالله علیه آن را عملیاتی ساخت.
حضرت روحالله بسیج را تنها یک اسم و ساختمان نمیداند بلکه موازین و شرایطی برای بارور شدن آن در نظر دارد.
ما در این نوشتار بر اساس اسناد تاریخی، نگاه ممتاز امام به جایگاه بسیج را بررسی میکنیم:
1- چهارم آذر 58 ایشان در دیدار با جمعی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با تأکید بر اینکه در حال نبرد با بزرگترین زورگوی جهان _یعنی آمریکا_ هستیم، یادگیری فنون جنگی را یک ضرورت اعلام میکند و بر این باور است که ما باید بیست میلیون جوان تفنگدار داشته باشیم.
2- در منظومه فکری امام خمینی، بسیج مستضعفین باید الگویی برای همه جهان باشد و لازمهاش توجه به این نکته است که نباید اسلامیت بسیج متزلزل شود. بهعنوان نمونه بیست و ششم آذر 58 ایشان در فرماندهان و مسئولان سپاه با انتقاد از رفتارهای خلاف قانون، آدمهایی که به اسم بسیج و سپاه و بدون ضابطه با مردم رفتار میکنند به کرمهایی تشبیه میکند که آفت اسلام و موجب فساد نهضت هستند و با مارکسیستها تفاوتی ندارند.
رفتارهای خارج از مدار آنقدر برای حضرت روحالله آزاردهنده بوده است که میگوید من در رژیم سابق از هیچ فشاری خسته نمیشدم ولی حالا از دست خودمان دارم خسته میشوم.
3- امام راحل اسلام را عزیزتر از همهچیز میداند و معتقد است برای حفظ حیثیت اسلام باید وحدت و انسجام بین نیروهای نظامی و مردمی حفظ بشود.
4- در اندیشه حضرت روحالله آنچه زمینه حفظ بنیانهای بسیج را تضمین میکند ارتباط عمیق با مسجد است و باید پایگاه بسیج در قلب مسجدها باشد.
5- پایه خدمت در نهاد بسیج عبادت است و دوری از غرور و خودخواهی شرط پیروزی در این راه است.
6- نظم و انضباط در قوای نظامی نیز ازجمله ویژگیهای بسیج است که امام راحل بهطور ویژه درباره آن تأکید دارد. فعالیتهای مرتبط با بسیج باید بهگونهای باشد که سایر نهادها از آن الگو بگیرند نباید طوری رفتار شود که تفکر بسیجی را خدشهدار کند.
چهارم شهریور 59، رهبر کبیر انقلاب در جمع اعضای بسیج مستضعفین میگوید "من برای بار چندم است که به این قوای مسلح سفارش میکنم، به اینکه نظم در بین هر ارگانی که هست باید برقرار باشد و وظیفهدارند که بانظم باشند. اگر نظام بانظم نباشد، این نظام نیست"و پیداست که بهاحتمال تا زمان ایراد این سخنرانی نظم و نسق در برنامههای بسیج بهطورجدی پیگیری نمیشده است.
7- امام خمینی بسیج را تنها عامل جلوگیری از نفوذ استکبار میداند. روشن است که لازمه مقابله در برابر نفوذ افزایش بصیرت سیاسی در بدنه نیروهای بسیجی است.
8- حضرت روحالله بسیجیان را امید اسلام میداند و گسترش هستههای مقاومت برای تشکیل حکومت بزرگ اسلامی را از وظایف مهم بسیج برمیشمارد.
9- آیتاللهالعظمی خمینی بسیج تودههای مظلوم و مستضعف جهان بر ضد استکبار جهان خوار تا قطع طمع آنان نهتنها از کشورهای اسلامی که از همه ممالک تحت ستم جهان را امید داشت و البته در این راه قوی شدن و اتصال به ایمان الهی را شرط اساسی میدانست.
#هفته_بسیج
#یادداشت
🆔https://eitaa.com/joinchat/1335754752Cf57f328c85
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید
✍ #محمدهادی_سمتی، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام
#باز_نشر در آستانه سالروز ارتحال فقیه مجاهد مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه
فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93
این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای #فتنه_بنی_امیه و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است.
ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد.
#فتنه_قلم یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد.
فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با #عرفان و #فقه و #فلسفه و #اخلاق ندارد،با سخیف ترین تعابیر،#عالمِ_مجاهد،#استاد_اخلاق،#فیلسوف_اسلامی،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد.
او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه #برقراری_عدالت است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با #اهل_سیاست مانع از اجرای قانون بشود.
اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند.
اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و #فرهیختگان_بزرگ_اسلام، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم.
دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند #علامه_مصباح_یزدی ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود.
چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک #فقیه_اسلام_شناس صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است.
اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد.
بگذریم...
جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های #اسلام_ناب بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد.
پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب #ماه_رمضان خود را به محل #درس_اخلاق می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از #اخلاق_اسلامی را ارائه می کرد.
ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود.
باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ #سیاست_بازان، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید!
در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد.
جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود.
حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند.
#یادداشت
متن کامل این یادداشت در #خبرگزاری_رسا:
yun.ir/muqqfe
#یادداشت_مرتبط:
https://eitaa.com/MHSemati/2078