#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 مهمان ویژهی اعتکاف
🔹مادر در سجاده بود که با صدای دختر به خود آمد. «مامان زود بیایید! این دخترها را ببینید! رفتند پیش آقا جشن تکلیف گرفتند خوش به حالشون!... کاش من هم بین آنها بودم!... » مادر که اشک در چشمانش حلقه زده بود، وقتی شوق و حسرتِ آمیخته با اشک را در چشمان ریحانه دید، گفت: «انشاءالله تو جزء معتکفین میشوی. آنجا از خدا بخواه زیارت روی ماه آقا روزی ما هم بشود.»
🔹از روزی که خانم معلم در مورد اعتکاف در کلاس صحبت کرده بود، تقریبا نیمی از دوستان ریحانه مشتاق حضور در این مراسم شده بودند. ریحانه برای مادر تعریف کرد که خانم معلم برایشان اینطور توضیح داده که: «در مراسم اعتکاف در بهترین مکان یعنی خانهی خدا حاضر میشوید و سه شبانهروز در جمعی قرار میگیرید که دائم در حال عبادت و ذکر هستند، محیطی پاک و سرشار از انرژی مثبت که تا در این موقعیت قرار نگیرید شکوه و معنویت آن را حس نخواهید کرد. اعتکاف فرصتی ناب برای تولد دوباره و خودسازی برای همه گروههای سنی است، اما شما دختران نوجوانم به دلیل قلبهای پاک و آمادهای که دارید، بیشتر از ما بزرگترها استفاده میکنید. دخترهای گلم اگر توفیق حضور داشتید حتما برای من هم دعا کنید.»
🔹یک هفته بود که منتظر خبر بودند. قرار بود از طرف مسئول فرهنگیِ حوزه به آنها خبر دهند که آیا ریحانه، واجد شرایط حضور در این مراسم هست یا نه. مادرش نذر امام جواد کرده بود، حالا که دخترش این همه مشتاق حضور است، شرایط برای حضورش فراهم شود. بالاخره دو روز مانده به شروع مهمانی، مسئول حوزه برای آخرینبار تماسگرفت و اعلام کرد: «متاسفیم، دختر شما ۱۲ سال دارد و برنامههای فرهنگی اعتکاف ما برای دختران نوجوان و جوان ۱۴ تا ۲۰ سال برنامهریزی شده. دختران مشتاق ۱۲سالهی زیادی مراجعه کردند و ما همهی تلاش خودمان را کردیم اما متاسفانه...»
🔹مادر درحالیکه فکر میکرد چطور به ریحانه خبر دهد، در قلبش خدا را شکر میکرد که دختران همسنوسال ریحانه، اینقدر از اعتکاف امسال استقبال کردند. این نشانهی روشنی از پررنگ بودن حضور پروردگار در قلب نوجوانانی بود که به تازگی طعم بندگی را چشیدهبودند. اما در دلش هم ناراحت بود که این فرصت ناب نصیب ریحانه نشده. او دیدهبود که دختر نوجوانش چطور خودش را برای حضور در این برنامه آمادهکرده و به دنبال همسفری امین برای حضور در این سفر پربرکت بوده، اما حالا نمیتوانست در مهمانی خانهی خدا حاضر شود.
🔹 شب شد و ریحانه که طاقتش تمام شده بود، با هیجان و اضطراب از مادر پرسید:«چه شد؟ آیا می توانم در اعتکاف شرکت کنم؟» مادر دخترش را در آغوش کشید و با ناراحتی جواب داد:«دختر گلم انشالله سال آینده. ظاهرا ظرفیت خالی باقی نمانده تا بتوانند از دخترانه ۱۲ ساله هم پذیرایی کنند. چون قرار بود برای شما برنامه های ویژهای تدارک ببینند، اما ظاهرا شرایط مهیا نشده.» برای لحظهای هر دو سکوت کردند. مادر میدانست که چقدر فرشته کوچک خانه ناراحت شده اما کاری از دستش برنمیآمد.
🔹 برای شب میلاد امام علی (علیهالسلام) در خانه مهمان داشتند. همهی وسایل پذیرایی رو آماده کردهبودند، اما هر دو بدون اینکه با هم از اعتکاف صحبتی کنند، به فکر سعادتی بودند که از ریحانه سلب شدهبود. جمعه شب وقتی مهمانی تمام شد، ریحانه سراغ گوشی رفت. یکدفعه صدای شادیاش بلند شد:«مامان! مسجدالرضای محل خودمان، برای دختران ۱۲ تا ۱۸سال اعتکاف گذاشته. ای کاش اینجا ثبتنام کرده بودیم.» مادر بلافاصله با مسئول بسیج تماس گرفت و شرایط را توضیح داد اما جایی خالی در مسجد نمانده بود. مادر از عمق جان به امام رضا متوسل شد تا بهترین را برای دخترش بخواهد، انگار همین اعتماد قلب و جانش را آرام کرد.
🔹صبح روز ۱۳ رجب، مادر که فرشتهی پاک خانه را روزهدار دید، فکری به ذهنش رسید. از طرفی میدانست که اولین شرط از شرایط اعتکاف، حضور معتکف از شب سیزدهم ماه رجب در مسجد است. بلافاصله با معلم ریحانه تماس گرفت و ماجرا را تعریف کرد. خانم معلم از فکر مادر استقبال کرد و قرارشد بعد از اعتکاف در درسها به او کمک کند.
🔹وقتی ریحانه از فکر مادر مهربانش باخبر شد، هر دو شاد و امیدوار به سمت مسجد حرکت کردند. ماجرا را برای مسئول ثبتنام تعریف کردند واو سکوت کرد. مادر گفت:«من حاضرم غذایی را که شما برای افطار و سحری آماده میکنید برای دخترم حاضر کنم و بیاورم چون میدانم برنامهریزیهای شما برای پذیرایی معتکفین بسته شده است.» مسئول اعتکاف که شوق و اشتیاق را در چشمان مادر و دختر دید، گفت:«لطفاً کمی صبر کنید.»
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝ادامهی مطلب
🔹کمی آن طرفتر با یکی از مسئولین بسیج صحبت کرد، سپس هردو با رویِ باز به سمت آنها آمدند و گفتند:«ریحانه جان به جمع مهمانان خدا خوش آمدی عزیزم! اما شما از الان معتکف نیستی، شما مهمان ویژهی ما هستید.» ریحانه کمی در خود فرو رفت اما در همین هنگام مادر در گوشش گفت:«عزیزم خدا شرایط تو و تلاش و اشتیاقت را دیده و مطمئنم که جزء معتکفین به تو نگاه میکند. بسم الله بگو و وارد شو!» ریحانه که از شادی چون پرندهای سبکبال شدهبود، به یاد صحبتهای خانم معلم و فرصت نابی افتاد که مژدهاش را قبلا شنیدهبود. او که درهای رحمت خدا را بازمیدید، با شوق فراوان خود را به جمع مهمانان ویژهی مهمانی رساند.» مادر هم بهسرعت به منزل برگشت و وسایل لازم را مهیا کرد و موقع نماز مغرب به او رساند. دیگر شوق و اشتیاق وصف ناشدنی در وجود هر دو موج میزد. گویی درهای بهشت برین به رویشان باز شده باشد.
بالاخره روز ۱۵ رجب و آخرین روز اعتکاف فرا رسید و مادر برای اعمال امداوود راهی مسجد شد. بعد از مراسم، مسئول بسیج اعلامکرد که بعد از افطار بچهها با گواهی حضور در اعتکاف، راهی منزل میشوند. حالا ریحانه درحالیکه چون فرشتههای آسمانی، در هالهای از نور بود، از بوی شاخه گل نرگسی که به عنوان هدیه گرفتهبود، سرمست در آسمانها پرواز میکرد و در آغوش گرم و پرمهر مادر آرامگرفت. حالا او نیز همراه مادرش سجدهی شکر گذاشت و با سلامی از روی احترام و تشکر از میزبانی امام رئوف، امام رضا(علیهالسلام) مسجد را ترک کرد. اکنون مادر و دختر هردو به فکر شروعی دوباره سرشار از پاکی و معرفت بودند و آن را هدیهی باارزش امام رضا(علیهالسلام) میدانستند.
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 هست و نیستِ انقلاب
1⃣. انقلاب به معنی شورش و اغتشاش -که اقدامی است همراه با خشونت که همواره بینظمی و ناامنی را با خود به همراه دارد- نیست. انقلاب یعنی «دگرگونی بنیادی و همهجانبه» که در آن پایههای غلط برچیده شده و بهجای آن پایههای درستی گذاشته میشود. این دگرگونیِ عمیق و صیرورت «زمانبر» بوده و هرگز ایستایی نداشته و این حرکت عظیم روبهجلو، بهطور دائم پیشرونده است. مصداق آیهی شریفه: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا» (ابراهیم: ۲۴-۲۵) در زمان ما انقلاب و نظام اسلامی است که درخت بالندهای است که ریشههای آن سالم است.
2⃣. انقلاب اسلامی دارای خصوصیّات استثنایى زیادی است مانند: مبناى این انقلاب که «ارزشهاى دینى، اخلاقى و معنوى» است؛ و اینکه انقلاب بر پایهی «اراده و خواست مردم» شکل گرفت و نقش مردم پس از پیروزى انقلاب از آنان سلب نشد. انقلاب ما ناشی از یك «عقلانیت» بود، حتی در استکبارستیزی که مقام معظم رهبری اینگونه میفرمایند: «مبارزهی با استکبار در انقلاب اسلامی و در میان ملت ما یک حرکت معقول و منطقی و دارای پشتوانهی علمی، و یک حرکت خردمندانه است، برخلاف آنچه بعضی میخواهند وانمود بکنند که این یک حرکت شعاری است، احساساتی است، متّکی به منطق و عقلانیّت نیست، بهعکس، حرکت ملت ایران یک حرکت متّکی به عقلانیّت است.» (۱۲ آبان ۱۳۹۴، دیدار با دانشآموزان)
3⃣. انقلاب، موجود زنده و پویاست؛ و در اوج نشاط، جوانی، توانایی، فعالیت، زایندگی و تولیدکنندگی است. مقام معظم رهبری دربارهی دلیل آشکار زندهبودن انقلاب میفرمایند: «شهادت [شهید سلیمانی]، زندهبودن انقلاب در کشور ما را به رخ همهی دنیا کشید. عدّهای میخواستند وانمود کنند که انقلاب در ایران از بین رفته است، مرده است، تمام شده - البتّه عدّهای هم سعی میکنند که این اتّفاق بیفتد - [اما] شهادت او نشان داد که انقلاب زنده است.» (۱۸ دی ۱۳۹۸، بیانات در دیدار مردم قم) انقلاب یک جریان مستمر است که تمامشدنی نیست و در مسیر آن یک صیرورت دائمیای وجود دارد. این موجود زنده همانند دیگر موجودات رشد و نمو دارد و گاهی دچار آسیب میشود که باید آسیبشناسی نموده و دردهای آن را درمان کرد.
4⃣. این موجودِ زنده دارای اهدافی است. اهداف انقلاب در درجهی اول «حاکمیت اسلام» است. «آزادی»، «عدالت اجتماعی»، «رفاه عمومی»، «ریشهکنی فقر و جهل»، «مقاومت در مقابل سلطهی استکبار» و «مقاومت در برابر سیل بنیانکنِ فساد اخلاقی»ای که از غرب به همهی دنیا سرازیر شده است، از اهداف انقلاب اسلامی هستند. هدف انقلاب ساختن ایرانی مستقل، آزاد، برخوردار از ثروت و امنیت، متدین و بهرهمند از معنویت و اخلاق، پیشرو در مسابقهی جامعهی عظیم بشری در علم و انواع دستاوردهاست. پرداختن به مسائل دنیایی جامعه مانند: «رفاه عمومی»، «برخورداری از ثروت» و «امنیت» در کنار مسائل اخروی مانند: «تکامل معنوی انسان»، «رشد اخلاقی» و «تقوا» از خصوصیات مطلوب انقلاب اسلامی است.
5⃣. انقلاب در ذات خود یک حرکت پیشرونده و پرشتاب، به سمت اهداف ترسیم شده است. اهداف انقلاب، اولویتهای متفاوتی دارد. هدف غاییِ انقلاب، «تعالی و تکامل و قرب الهی» است. هدف پایینتر از آن، «انسانسازی» و هدف در رتبه بعدی «ایجاد جامعهی اسلامی» است؛ با همهی مشخصات و آثار آن مانند: استقرار عدالت، توحید و معنویت. اما وظیفهی ما در مقابل این انقلابِ عظیم چیست؟ برای پاسداری از انقلاب باید آنرا بشناسیم و بشناسانیم و خود را با شاخصِ انقلاب که «امام و خطِ امام» است بسنجیم و مراقب باشیم که این شاخصها غلط تبیین نشده و یا فراموش نشوند. شناخت درست انقلاب به ما کمک خواهد کرد تا نسبتِ خود را با آن مشخص نموده و نقش خویش را در نقشهی انقلاب اسلامی بیابیم.
✍زهرا حاجیحسنی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 دخت علی را شناختم؟
[۱]. این «عالمة غیر معلمة» کیست؟ هر چند فهم بشری چون من به عظمت بانویی چون او نمیرسد و انگار از اقیانوسی به اندازهٔ قطرهای را فهم و تفسیر کنی، حتی کمتر؛ اما حقیر در زینب کبری (سلاماللهعلیها)، امیرمومنان(علیهالسلام) را پشت دَر شعلهور از آتش دیدم. گاهی با تحمل رنج عظیم باید در معرکه، تنها ناظر بود؛ مکان میتواند تل زینبیه و قتلگاه باشد یا خانهای که هر روز پیامبر با گذر از کنار آن، بر اهلش درود میفرستاد؛ اما اینکه چرا خواص و عوام جامعه کار را به اینجا میرسانند، سخن دیگری است.
[۲]. دختر فاطمه زهرا(سلاماللهعلیها) را در سایهٔ مادر، برتر از زنانِ نمونهٔ قرآنی یافتم؛ جایی که حضرت آسیه با تمام عظمتش که نمونهای فاخر برای زن و مرد مومن است، در برابر شکنجههای طاقتفرسای فرعون رو به خدا فریاد برمیآورد که «وَنَجِّني مِن فِرعَونَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّني مِنَ القَومِ الظّالِمين، مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش» (سورهٔ تحریم، آیه۱۱) اما حضرت زینب (سلاماللهعلیها) پس از آسیب و غم جسمی و روحی که همتا ندارد؛ به جای خدایا مرا نجات ده، میفرمایند: «از ما این قربانی را قبول کن».
[۳]. دختر امیرالمومنین را به عظمت روحش شناختم، آنجا که چون شیر غرّان همانند پدر در کوفه خطبهخوانی میکند؛ جایی که در مقام خواهر، مادر، عمه عزادار است. داغدار ظلمی است که بر امامِ دعوتشده و خاندان رسولالله رفته است. داغدار خون جگری است که در ماجرای کربلا بر پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله) رفت؛ اما وسطِ نیزهداران، ساکتین مرعوب و خُلفوعدهکنندگان، بیلرزش، در اوج قدرت و استحکام، وضع جامعه اسلامی را آسیبشناسی میکند. از نابودشدن کارهای خوب کوفیان با تشخیصندادن حق و باطل از پنبهشدن رشتههای آنها میگوید. دلها را مرعوب و مقلوب میکند.
[۴]. عمه سادات را به قدرت تبیین تاریخی، شناختم. که «اگر زینب نبود؛ کربلا در کربلا میماند.» او که توانست روایت خود را «روایتِ غالب» عصر پس از عاشورای حسینی کند و عمر کوتاهٔ حکومت امویان را کوتاهتر. قدرتِ غاصبِ به ظاهر پیروز در جنگ را به منفورترین افراد تبدیل کند. یزید را که در بزم شهر شام به گذشتگان خود خطاب میکرد که «نیاکان من کجایید که به من افتخار کنید که انتقام شما را گرفتم»، به روزی بیاندازد که برای عوامفریبی، خود را فریبخورده ابن زیاد معرفی کند.
[۵]. «قهرمانِ جهاد تبیین» را با موقعیتشناسیهای عاشورایی، شناختم؛ آنجا که گوش به فرمان امر ولی، در آن داغ عظیم، بیتاب نمیشود. در میانِ مردم، شعلههای تبیین و تنبیه را روانهٔ ظلمتکدهٔ وجودی آنها میکند که «گریه میکنید؟ گریهٔ شما هرگز بند نیاید. این چه گریهای است که شما میکنید؟ میدانید چه کردید؟ زحمات گذشتهٔ خود را نابود کردید.»
[۶]. این بانوی نمونهٔ مکتب اسلام در مقابل دشمن مغرور از پیروزی، بر جایگاه اقتدار سوار است و خطاب به ابن زیاد که با این سوال قصد تحقیر کاروان را داشت که «كار خدا را نسبت به برادرت و خاندانت چگونه ديدى؟» با صلابت میگوید: «من جز زيبايى نديدم.» و صد البته که در برابر چشمان حقیقتبین، پروانهوار سوختن بر گِرد اطاعت از امر خدا برای هدایت انسانها، نجاتِ تاریخ و ازبینبردن بدعت در اسلام، جز زیبایی چیز دیگری نیست.
[۷]. و یاد گرفتم که خون بر شمشیر پیروز است اگر راوی زینب کبری (سلاماللهعلیها) باشد؛ در جنگ روایتها و جنگ ارادههای کنونی، بر ماست که روایتگر حقایق انقلاب باشیم، قبل از آنکه دشمن آن را روایت کند.
«در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود»(شاعر؛ قادر طهماسبی)
✍ نسا خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 در آغوش کعبه
📌. سلام بر فاطمه دختر اسد...
سلامی ناقابل، از کنیزی کمینه به بانویی که تاریخ را شرمندهی خود ساختهاست، زیرا در وصف بزرگی و مقام او دستان تاریخ هم خالی مانده و سر بهزیر افکندهاست. بانویی که مادر اسدالله است و والدهی فخر جهانیان. مادری که کعبه برای پوشاندن جلوات مادر شدنش، سینه شکافت و او را در آغوش گرفت.
📌. چه زیباست جملاتی که بیانگر حجم مهربانی بانو فاطمه بنت اسد با شخص پیامبر اعظم است و چه چیز بالاتر از این است که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرموده باشد«(پس از ابوطالب بهترین خلق خدا با من فاطمه بنت اسد بوده و پس از آمنه مادر دیگر من است.»(سید محمدمهدی سیدحسن، قم، منشوراتالرضی، ۱۴۲۰ق، ص۷۶) افتخاراتی چون اولین زن بیعتکننده با پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بعد از خدیجه (سلاماللهعلیها)و نخستین زنی که پیاده به مدینه هجرت نموده را در چه کسی میتوان یافت جز مادر امیرمؤمنان علی (علیهالسلام)
📌. چه زیبا ورقی بود این برش تاریخی که حضرت ابوطالب به خاطر محبت و علاقهای که به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) داشت و به سفارش پدر درباره آیندهی درخشان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، دمی از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جدا نشد و فاطمه بنت اسد نیز در این امر مهم؛ یعنی نگهداری و سرپرستی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، با ابوطالب همکاری میکرد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در مهر ورزیدن و نیکیکردن بر فرزندان خود مقدم میشمرد تا جایی که از طرف پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به تلافی و قدردانی به لقب «اماه» (مادر) مفتخر شد.
حضرت پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودهاند که به هنگام اطعام فرزندان و من، این زن همه سهمش را به من میداد و جبرئیل از سوی پروردگارم به من خبر داد که او اهل بهشت است و خدای عزوجل به هفتاد هزار فرشته فرمان داد تا بر او نماز بگذارند.
حضرت خطاب به فاطمه بنت اسد میفرمود: «رَحِمَک اللّه یا اُمّی بعد امّی».(تحقیق علیمحمد البجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق، چاپ اول، ج ۴, ص ۱۸۹۱)
📌. و اما یک کلمه در بند زیر به دلم چنگ زد و آن هم کلمهی فواطم بود، یعنی جمع نام بانوی مکرمه، حضرت فاطمةالزهرا و فاطمه بنت اسد(سلاماللهعلیهن) كه قرب مقام این دو بزرگوار را خاطرنشان میسازد و نیز فاطمه دختر زبیر که از او هم به نیکی نقل شدهاست:«وقتی فرمان هجرت مسلمانان از مکه به سوی مدینه از طرف خدا بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ابلاغ شد، مسلمانان گروه گروه به مدینه مهاجرت کردند، از جمله آنان حضرت علی (علیهالسّلام) به همراه فواطم (فاطمه زهرا (سلاماللهعلیهم)، فاطمه بنت اسد و (فاطمه بنت زبیر) به همراه پسر امایمن بودند که از مکه به سوی مدینه هجرت کردند.»(حسین اعلمی، تهران، مکتبةالصدر، ۱۴۱۶ق،چاپ دوم،ج ۱، ص ۴۱۰) یکی والدهی ولی خدا و یکی همسر و کفو ولی خدا و چه خوشروزی است ولی خدای متعال.
📌. اما این زندگی پرنور و الهی به صفحات انتهایی خود رسید و نقل شده که فاطمه بنت اسد وقتی بیمار شد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را وصی خود قرار داد و وصیتش را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نمود و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) قبول کردند.
روزی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نشسته بود که امیرالمؤمنین گریان نزدش آمد، پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود، چه چیزی گریانت کرده است. عرض کرد: مادرم فاطمه درگذشت؛ پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: «و نیز مادر من به خدا سوگند!» و شتابان برخاست و به درون خانه آمد، سپس به او نگریست و گریست. امام علی (علیهالسّلام) فرمودند: «چون مادر ما فاطمه بنت اسد درگذشت، پیامبر خدا او را در پیراهن خود کفن کرد و بر او نماز گزارد و بر او هفتاد تکبیر گفت و در قبرش فرود آمد و به اطراف قبرش اشاره مینمود، گویی که آن را فراخ و بر او هموار میکرد و از قبرش بیرون آمد، در حالی که اشک از چشمانش روان بود و بر قبر او خاک میریخت.»(تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دارالکتب الاسلامیه، ۱۲۸۸ق، ج ۱، ص ۴۵۳)
📌. سلام و درود بیکران الهی بر روح بلند بانو فاطمه بنت اسد و مادران مکرمه ی اهل بیت (علیهمالسلام). شاید بتوان گفت جفای مورخانی که از ایشان کم نقل کردهاند و ما شیعیانی که کم میگوییم و کم یاد میکنیم و کم معرفی میکنیم به دخترانمان و زنان سرزمینمان نابخشودنی است. ما شما بانوان مکرمه را فراموش کردیم که برخی دخترکانمان دل به الگوهای بیفرهنگ و اصالت غربی دادند و شیوهی زندگی برخی از مادران دیارمان از انوار قدسی و الهی فاصله گرفتهاست.
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
اما یقین دارم که شما مخدرات آلالله(علیهمالسلام) به رسم مادری هوادار و دعاگوی ما هستید. پس شما را سوگند به شیر پاکی که در کام ائمهی معصومین (علیهمالسلام) نوشاندید، از درگاه الهی بخواهید باقی غیبت فرزندتان را بر ما امت ناتوان ببخشاید و ظهورش را مقدر بفرماید.
آمین یا رب العالمین
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔴 کرمهای تمدنخوار
[۱]. در طبیعت موجودات بسیاری وجود دارند. حتی موجودات ناشناختهای که شاید نامشان را نشنیدهاید؛ مانند کرمهای تمدنخوار. این موجودات، روزگاری است در بدنۀ ستبر درخت تمدنی ایران، توسط تمدنهای دیگر تعبیه شدهاند. کارکرد این موجودات، خوردن بیوقفه حسِ افتخار، تولید ضایعات خودکمپنداری و ایجاد حسِ حقارت، در بین صدر تا ذیل زیستگاۀ تمدنی خودشان است. بگذارید رازی را که از تمدنخواران شنیدهام، با شما در میان بگذارم. «اگر بخواهید ملت و تمدنی را به زانو درآورید باید مدام این کلمات را برای او تکرار کنید؛ نژادِ تو، فکرِ تو، ژنِ تو حقیر و پست است». شما هم این کلمهها را از بلندگوهای تمدنخواران شنیدهاید؟
[۲]. این شاهکار تفکرِ تمدنخوار، ایدۀ امروزی نیست بلکه قدمتِ تاریخی دارد ولی با تفاوتهای اندک. فرعون هم از این روش استفاده میکرد اما روشِ خشن تمدنخواری را انتخاب کرده بود؛ باور نمیکنید! به آیه۴ سورۀ قصص مراجعه کنید. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ؛ همانا فرعون در زمین گردنکشی کرد و میان اهل آن، اختلاف افکند، طایفهای از آنها را سخت ضعیف و ذلیل میکرد، پسرانشان را میکشت و زنانشان را زنده میگذاشت». آیا میخواهید زمان دقیقِ بهوجودآمدن این آفت را بدانید؟ با عرض پوزش باید بگویم که متاسفانه گونهشناسان، تاریخ دقیقی را برای پیداش آنها مشخص نکردند؛ امّا اوج و فرود این کلونی قابل رویت است.
[۳]. با بررسیِ تاریخ معاصر ایران در چند دوره، ظهورِ خاص این گونۀ زیستی را میتوان دید؛ اواخر دورۀ قاجار، کل دورۀ پهلوی و دهۀ چهارم انقلاب اسلامی. زمانی وزیرِ مملکت متعلق به این گونه، معتقد بود که ایرانیها با قدمتِ تمدنی ۲۰۰۰ و خردهای ساله و با فرهنگ ایرانی اسلامی ۱۴۰۰ و خردهای ساله، حتی نمیتوانند لولهنگ بسازند؛ که الحمدالله با خیزیش پیر و جوان در سال ۵۷ از زیستگاه تمدنی اخراج شد؛ ولی متاسفانه، با ضایعاتِ مسمومِ کرمهای تمدنخوار بخشی از بدنۀ درخت تمدنی آسیب دید. تفکر تمدنخواری، مرد و زن، پیر و جوان و صغیر و کبیر نمیشناسد؛ اما نقاط مشترک زیادی دارد.
[۴]. یکی از نقاط مشترک، این است که اگر از تاریخ تمدنی برای آنها گفته شود، میگویند گذشتهها گذشته است؛ در حالی که، هر ملتی به گذشتۀ خوب خود افتخار میکند. حتی اگر تاریخچه و گذشتهای نداشته باشد، برای خود قهرمان میسازد؛ مانند آمریکا که در طول جنگ جهانی برای خود قهرمانان دی سی و مارول را ساخت مانند؛ «بتمن»، «سوپرمن»، «زن شگفتانگیز»، «جوکر»، «کپتن آمریکا»، «مرد آهنی»، «مرد عنکبوتی»، «هالک» و.. و این اسطورهها را به تمام دنیا تزریق کرد؛ اما تمدنخواران داشتههای خود را حقیر میدانند و حتی با آنها بیگانه هستند.
[۵]. از نقاط مشترک دیگر تمدنخواران، حسرتخوردن همیشگی آنها از نداشتههای خیالی است. برخی از این گونۀ زیستی ترجیح میدهند سگی در نیویورک باشند و گوسفندی در سوئیس. این بزرگواران، همیشه از امکانات کشور خود بیزارند و اصرار دارند که مقدار خدمات کم است. اوج فعالیتشان در زمان تلخیهاست! چه در زیستگاه تمدنی خود چه در زیستگاهی دیگر و صد البته با رویکرد متفاوت. الگوی رفتاری آنها این است که اگر اتفاق ناخوشایندی در زیستگاه خودی بیافتد؛ چنان در بوق و کرنا میکنند و روزگار را سیاه نشان میدهند که انگار فاجعه هیروشیما اتفاق افتاده است؛ ولی اگر فاجعۀ هیروشیما جای دیگری رخ بدهد، آن را به اندازۀ بازشدن در چیپس نشان میدهند!
[۶]. راه علاج و مواجهه با این موجودات چیست؟
این است که🔻
+صدایمان را بلندتر از بلندگوهای آنها کنیم.
+از بلندگوهای پیشرفته و جذاب استفاده کنیم.
+در لحظه، موقعیتها را شناسایی کنیم.
+برای این کار، باید دائما ایدهپردازی و نوآوری برای بهترسازی جامعه و ایمنکردن گوشهای نسل نو داشته باشیم. این ممکن نیست مگر با پرورش و استفادۀ بیشتر از نیروهای زبده با چشمان تیزبین و هوشیار.
+همچنین از به کارگیری نیروهای بیتفاوت نسبت به آیندۀ تمدنی ایران اسلامی پرهیز کنیم تا آنکه با بیاثرشدن قدرتِ مانور تمدنخواران، در درختِ تمدنی ما ضایعات و سموم باقیمانده از آنها هم ازبین برود.
✍ نسا خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 نقشهی خدا
[۱]. و خداوند انسان را آفرید تا در ساحت خالقیت خود موجودی را که احسنالخالقین است به جهان هستی معرفی کند. در پی این خلق باشکوه و بینظیر برای این که او را به نحو احسن راهنمایی کند، فطرت را در نهاد او به ودیعه گذاشت تا این فطرت بالقوه را در روی زمین با طرح و نقشه، بالفعل کرده و آیینهای از جمال و جلال خداوند شود. از سوی دیگر خدای حکیم علاوه بر فطرت، انسان را با نقشهی هدایت، به دست برگزیدگان خود یعنی انبیا و اوصیای الهی سپرد تا بشر به هدف آرمانی خویش یعنی خلیفهاللهی دست پیدا کند. در این میدان الهی شدن، جریان باطلی که شامل ابلیس و شیاطین انس و جانّ هستند؛ انسانها را دعوت به خود کرده و بر سر راه آدمی نشسته تا او را تحت مدیریت خویش قرار دهند.
[۲]. از طرفی خداوند نقشه و برنامهی خود را (قرآن) از طریق وحی به پیامبرش نازل کرد, تا طرحی، برای هدایت بشر باشد. برای اجرای این برنامه نیاز به ابزاری به نام حکومت داشته تا مجریان، یعنی مدیران الهی، با در دست داشتن آن، راه را نشانهگذاری کرده تا به اهداف مورد نظر رب العالمین برسند. حال سوال اینجاست که چرا انسان، که خداوند ساختار هدایت را برای ما ترسیم نموده، به آسانی مبتلا به وسوسه شیاطین شده و به جای خداییشدن در برخی موارد، از حیوان هم پستتر میشوند؟ آیا انبیا و اوصیا ناتوان از بهپا داشتن حکومت هستند یا نه مشکل در جای دیگری است که باید جستجو کرد؟
[۳]. باید گفت؛ مشکل آنجاست که طواغیت از زمان هابیل و قابیل تا آخر دنیا نیز ادعای مدیریت عالم را دارند و در این درگیری هرگاه حکومت، در دست مردان خدا باشد با همراهی مردم به سمت اهداف الهی حرکت میکند، و چنانچه این مدیریت در دست طاغوتهای زمان باشد حتی اگر مردم هم همراهی نکنند؛ در مسیر الیالله مانع و خلل ایجاد میشود هرچند که سنت الهی در نهایت اینست که جبههی حق بر باطل پیروز خواهد شد. پیامبر خدا، با ندای اسلام و آوای قرآن _که نقشهی مهندسی شدهی خداوند است_ روح مردم را زنده و جان آنان را از اسلام ناب سیراب نمود به طوری که در انسانها انقلابی به پا و اسلام انقلابی را در جامعه سرریز و دست مستکبران را کوتاه کرد.
[۴]. در همین زمان, وجود نازنین پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از خاک به عالم بالا پر کشید و استکبار و شیاطین انس و جنّ دست به کار شده و کشتی هدایت را به دست مدیران غیرالهی و شیفتهی دنیا دادند و شد آنچه که شد. حضرت علی(علیهالسلام) نقشهی مبتنی بر فرهنگ الهی را در همان چهار سال و اندی، که مجری و مدیر حکومت شد، به ظهور رساند و مردم در بَحر اندیشهی الهی او به آگاهی و حکمت رسیدند و نَمی از اندیشهی ناب او بِسان آییننامهی اسلام در کتابی به نام نهجالبلاغه گردآوری شد. هرچند در طول تاریخ حکومت به معنای واقعی در دست اولیای الهی نبود؛ اما با هدایت معنوی امام زمان(علیهالسلام) علما و فضلا و نواب عام، اسلام حقیقی را با رشادت و مجاهدت اسلام را مصون و از دوران تاریک انحراف و تحریف به در آوردند.
[۵]. با طلوع انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، امام خمینی (رحمهالله) اسلام راستین، این نقشهی هدایت الهی با همراهی مردم با نام جمهوری اسلامی در ایران مستقر کرد و به حول و قوهی الهی، تا عصر ظهور این انقلاب ادامه پیدا خواهد کرد، البته باید برای ادامهی راه از دو امر غفلت نکنیم. یکی از آن دو دشمن درونی و دیگری دشمن بیرونی است که اگر در مبارزه با مانع درونی استقامت به خرج دهیم، غلبه بر دشمن بیرونی آسان خواهد بود. امام خامنهای می فرمایند: «موانع درونی یعنی آن چیزهائی که در درون خود ما انسانها -چه تصمیمگیرانمان، چه آحاد مردممان، چه ناظرین بیرون از گود مبارزه و انقلاب- وجود دارد؛ اینها موانع درونی است. موانع درونی، ضعفهاست؛ ضعفهای فکری است، ضعفهای عقلانی است، راحتطلبی است، آسانگرائی است، آسانپنداری است... گریز از چالش( که به غلط عافیتطلبی مینامند)...».( در دیدار دانشجویان و اساتید در ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۷).
✍️خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
[۶]. به نظر میرسد باید برای رفع این موانع که سرنوشتساز نیز هستند؛ [نهضت_خودسازی] راهاندازی شود تا در سایهی [اتحاد_ملی] با فرهنگسازی و گفتمانسازی میان مردم این نهضت جریان پیدا کرده و در جامعه بتوانیم فرهنگ علوی را گسترش دهیم، در این صورت است که میتوانیم در مقابل دشمن بیرونی قدرتمندتر از گذشته بایستیم. البته ما قبلاً نیز در دفاع مقدس که با ایثار و نثار و فداکاری و از خود گذشتن برای رسیدن به اهداف عالیه نظام که همان برافراشتن پرچم عزت، استقلال، توحید اجتماعی، آزادی معنوی، آزادی اجتماعی، عدالت اجتماعی.و در نهایت حیات طیبه است؛ سربلند و پیروز بیرون آمدیم. حال که چشم امید امت اسلام و مستضعفان جهان به ما دوخته شده و در چهلوچهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی هستیم؛ با اتحاد ملی و امید به سمت اهداف حرکت و دشمنان ددمنش را خوار و ذلیل نماییم.
✍️خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 امشب قیامتی از «#الله_اکبر» در آسمان کشور بپا میکنیم...
فردا هم قیامتی از #پرچمِ_اتحاد در خیابانهای انقلاب به پا میکنیم...🇮🇷
#بیستودوبهمن
#همه_میآییم
#ملتِ_بیدار
#ایران_قوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 پرچم اتحاد
بیست و دوم بهمن امسال انشاءالله به توفیق الهی مظهر حضور مردم، مظهر عزت مردم، مظهر اعتماد مردم به یکدیگر است، مظهر اتحاد ملی است. من توصیهام هم این است به همهی آحاد مردم عزیزمان که سعی کنند این راهپیمایی را، این روز بزرگ را، این حرکت پرشکوه را مظهر اتحاد ملی و وحدت ملی قرار بدهند.
۱۴۰۱/۱۱/۱۹
@t_manzome_f_r
▫️مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
41.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 رسالت مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری چیست؟
حجةالاسلام و المسلمین فخریان
@t_manzome_f_r
مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
به نام خالق یکتا
🔖 چهلم حمدالله، پیروزی روح الله
روز ۲۱ بهمن ۵۷، روز چهلم شهید حمدالله پیروز، یکی از «شهدای انقلابِ» شهرمان بود. ساعت ۲ بعد از ظهر در مسجد محلهمان جمع شدیم، تا بعد از مراسم به زیارت قبور شهدا برویم. خانمی از قم آمده بود تا برایمان در باره حکومت طاغوت، صحبت کند. بعد از سخنرانی ایشان، برای برگزاری مراسم چهلم شهید، به طرف شهیدآباد با پای پیاده به راه افتادیم. به قبور شهدا رسیدیم. قبر شهید حمدالله پیروز را گلباران و عطرافشانی کردیم و شعارهایی در مورد شهید و فداکاریهای او سر دادیم، بعد از ختم مراسم، به طرف شهر برگشتیم. نیمههای راه بود که دیدیم عدهای از مردم رادیوی کوچکی در دست داشتند و خیلی به گوش خود نزدیک کرده بودند، از آنها سوال کردیم چرا همگی رادیو به دست هستید؟ گفتند، رادیو مرتب می گوید، «این صدای جمهوری ایران است.» شاید انقلابیها صداوسیما را تصرف کردهاند و یا شاید پیروز شدهایم. مقداری از راه را که رفتیم، دیدیم مردمی که در شهر مانده بودند، میگفتند پیروز شدیم، ما از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدیم و اشک شوق میریخیتم و یک شعار جدید ساختیم، میگفتیم، «در چهلم حمدالله، پیروز شده روحالله.» آنقدر این شعار را تکرار کردیم تا به مرکز شهر رسیدیم. در آنجا خیلی شادی کردیم. آنقدر شعارهای جدید سر دادیم تا شب شد. بعد متفرق شدیم و هرکسی به خانهاش رفت. وقتی به خانهمان رسیدیم، مرحوم مادرم گفت، نمیدانم چه شده که چند ساعتی است که رادیو مرتب می گوید، «این صدای جمهوری ایران است؟» چرا اینقدر، این جمله را تکرار می کند؟ البته آن موقع تلویزیون نداشتیم، من و خواهرم گفتیم، مادر پیروز شدهایم و نیروهای انقلابی صدا و سیما را تصرف کردهاند و این شخصِ گوینده یکی از انقلابیون است. مادرم خیلی خوشحال شد و از شدت خوشحالی، اشک شوق در گوشه چشمانش جمع شد. بعد از نماز مغرب و عشا بر پشت بامها رفتیم و شعار «الله اکبر، خمینی رهبر» را سر میدادیم. آن شب تا صبح همگی خوابمان نمیبرد، به اتفاقات خوبی که بعداً روی میداد، فکر میکردیم. فردا صبح یعنی روز ۲۲ بهمن همه به خیابانها رفتیم و شادی میکردیم و از ارتش و نظامیان تشکر میکردیم و مردم با کمک نیروهای ارتشی، مجسمههای طاغوت را پایین آوردند و در شهر هر جا نشانهای از طاغوت و محمدرضا پهلوی و خاندانش بود، را نابود کردیم. ساعت ۲ بعد از ظهر بود که به خانه برگشتیم. هیچ وقت این روز عظیم، زیبا و ماندگار را فراموش نمیکنم.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 در مصاف با جنگِ تردیدها
🔹امروز یکی از حربههای دشمن ایجاد
تردید است.
❓چرا تردید؟
🔹زیرا تردید حالتی در انسان است که از شک نشأت میگیرد و اگر شک در مدت زمان کوتاهی برطرف نشود در اعماق وجود به احساس نفرت تبدیل میشود و نفرت به مرور زمان آرامش را به خطر میاندازد و عدم آرامش بزرگترین تهدید زندگی بشر است.
🔹زمانی که دشمن از پیروزی در جنگ نظامی با جامعهای مأیوس میشود؛ از روش های دیگر برای ضربه زدن به آن جامعه بهره میگیرد یکی از روشهای امروزی جنگ سایبری است و یکی از عملیاتهای جنگ سایبری، عملیاتِ ایجاد تردید در افراد یک جامعه است.
🔹 تردید در نقاط قوت، تردید در درستی آرمانها، تردید در مبانی، تردید در مسئولیتپذیری مسئولان، تردید در درستی مسیر رشد و پیشرفت و تردید در تکتک ارکان یک جامعه.
🔹 بدین ترتیب عدم اعتماد در جامعه رخ مینماید و عدم اعتماد مردم به مسئولین و یا عدم اعتماد مسئولین به مردم و در نهایت، عدم اعتماد افراد یک جامعه نسبت به یکدیگر نهادینه میشود.
🔹 اولین و مهمترین نتیجه این سیر، قطع به یقین تخریب اتحاد ملی است. اتحادی که علت حقیقی پیروزی است و عدم حضور آن در جامعه، مردم آن کشور را محکوم به شکست میکند.
🔹 بنابراین برماست که برای مقابلهای جدی با جنگ تردیدی که دشمن به راه انداخته است بار دیگر دوشادوش یکدیگر در صفهای در هم تنیدهی راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کرده و این بار مشت محکمی بر دهان یاوهگویانی بزنیم که با ایجاد شبهات، بذر شک و نفرت را در دل مردم میکارند و آرامش و امنیت آنها را هدف قرار میدهند. چرا که اگر گاهی بیمسئولیتی مسئولان و ناکارآمدی و بدعهدی آنها سبب میشود که مسیر انقلاب با چالشهایی مواجه شود اما بدانیم، این حضور انقلابی مردم است که حافظ مبانی و اهداف انقلاب بوده و این چنین است که مسئولین به خود میآیند و دشمنان در جای خود مینشینند.
🔹 رهبر معظم انقلاب نیر در دیدار با جمعی از فرماندهان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش، فرمودند: «اتحاد ملی نقش بسیار مهمی در پیروزی و پیشرفت انقلاب داشت و سدّ و دیوارهای محکم و سر به فلک کشیده در برابر دشمن است که باید امروز هر چه ممکن است این وحدت افزایش پیدا کند.»(۱۴۰۱/۱۱/۱۹)
پس پیش به سوی حضوری مقتدرانه
✍زينب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسمالله الرحمنالرحیم
🔖 رزقِ لا یَحْتَسِب الهی
یک هفته از ورود امام روحالله خمینی در بهمن سال ۱۳۵۷ به ایران گذشته بود و بعد از فرار شاه، دولت بختیار مدعی مقاومت در مقابل انقلاب بود که امام در بهشت زهرای تهران در جمع مردم غیور انقلابی فرمودند: «من تو دهن این دولت میزنم، من دولت تعیین میکنم، من به پشتوانهی این ملت دولت تعیین میکنم…» مردم حاضر در صحنه در حالی شعار «اللهاکبر» سرمیدادند که هنوز از شایعهی کودتای ارتش سردرگم بودند و ارتش را مقابل خود می دیدند و نگران آیندهی مبهم انقلاب بودند و درگیریِ نهایی ارتش و مردم باعث شدهبود که عدهای خود را آمادهی نبرد مسلحانه کنند. با اینحال امید داشتند که با تقویت روحیهی انقلابی بین نظامیان ارتش، مقاومت دولت بختیار درهمشکسته شده و ماموریت ژنرال هایزر در طراحی کودتای نظامی شکست بخورد.
این درحالی بود که عدهای از مقامات عالیرتبهی نظامی بههیچوجه زیرِ بارِ پذیرش انقلاب و اعلام همبستگی با مردم و انقلاب نرفته و همچنان از دولت بختیار حمایت میکردند. اما عدهای از نظامیان فداکار و متعهد نیروی هوایی در حرکتی متهورانه به سیل خروشان ملت پیوستند و با ابتکار، ایستادگی و کار بههنگام، وظیفهی ملی مذهبی خود را بهرخ کشیدند. ایشان در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ با حضور در اقامتگاه رهبر کبیر انقلاب در مدرسهی علوی، برگ زرینی از افتخار، حماسه، رشادت و ایمان همافران را در دفتر پرافتخار تاریخ انقلاب اسلامی به ثبترساندند. «این حرکت ضربهی آخری بود بر پیکره پوسیدهی رژیم پهلوی و خیمهی منحوس آن رژیم را خواباند. آنها که دچار خطای محاسباتی شدهبودند، از جایی ضربه خوردند که آن را محاسبه نمیکردند.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۹بهمن ۱۳۹۹).
آن روز همافرانِ نیروی هوایی ارتش، مدال افتخار سربازی امام عصر(علیه السلام) را از جان کلام امام روحالله دریافت کردند. این حرکت هوشمندانه، شجاعانه، مبتکرانه و برخاسته از روح ایمان به هدف، به هنگام بیعت و سلام نظامی در مقابل امام روحالله خمینی، قدم بزرگی برای ناامیدکردن دژخیمان رژیم منحوس پهلوی و خروشان کردن امواج انقلابی مردم داشت و نقطهی عطفی برای پیروزی انقلاب در ۲۲بهمن ماه بود. اما نکتهی مهم این است که «این حادثه بر اساس احساسات زودگذر و هیجانی نبود، بلکه عمق داشته و هدایت شدهبود، همچنانکه مؤمنین بعد از این اقدام بههنگام نیروی هوایی از نقطهای که انتظار آن را نداشتند –رِزق لا یَحْتَسِب الهی– تقویت شدهبودند.» در واقع «درس مهمّ نوزدهم بهمن سال ۵۷، اعتماد به وعدهی الهی، انتظار «رزق لایُحتَسَب»، تشویق به حضور و حرکت مستمرّی است که موجب نصرت الهی میشود.» (بیانات رهبر انقلاب، ۱۹بهمن۱۳۹۹). و از عصر همان روز در سال ۵۷ تا به امروز، قاب تصویر این بیعت مهم تاریخی در یومالله ۱۹ بهمن سال۵۷، به عنوان سندی از اعلام همبستگی همافران با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت، همچنین عامل ماندگاری، اثرگذاری و تبیین این حادثهی بزرگ بودهاست.
#یومالله
#نوزده_بهمن
#همافران
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی