#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖سلطانِ ری
با نور تو راه مستقیمی داریم
در صحن تو جنتالنعیمی داریم
دلتنگ کریم اهلبیتیم ولی
صدشکر که سیدالکریمی داریم
من یک بانوی طلبهی اهل سرزمین ری، همان شاه عبدالعظیم معروف هستم. سرزمینی که نه تنها گندمش نصیب عمرسعدها نشد، بلکه آنقدر در سوگ شهدای نینوا بیتابی کرد که خداوند آن را مدفن محدثی بزرگ از سلالهی کریمان قرار داد تا با برکت حضور ایشان و از عمق معنای کلام امام معصوم، سرزمینم کربلای ایران نام گیرد.
عبدی عظیم از نوادگان مجتبای کریم، محدثی جلیلالقدر، عالمی شریف که دوران پیشوایی امام موسی کاظم، امام رضا، امام محمّدتقی و امام علیّالنّقی(علیهمالسلام) را درک کرده و از گنجینه معرفت و دانش این بزرگواران بهرهمند شده، سیدِ کریمانِ شهر ما شد و شیعیان از محضر مبارکش بهرهها جسته و آنقدر تاثیر پذیرفتند که با گذشت ۱۱۹۳ سال، هنوز دیارمان در زمرهی شهرهای مذهبی کشور است.
اسماعیلبنعباد، معروف به صاحببنعباد که وزیر فخرالدوله دیلمی بود و از علمای شیعه، در خصوص مهمترین ویژگیهای این شخصیت بلندمرتبه میگوید: «عبدالعظیم حسنی(علیهالسلام) مردی با ورع، پارسا، پرهیزگار، دیندار و خداپرست، معروف به امانتداری، دارای صداقت لهجه، دانا به امور دین، گویای توحید و عدل بسیار بود و در زمان خودش در علم، ادب، فضل، دانش و تقوا بعد از امام زمانش بر تمام معاصران خویش برتری داشته و اتکایی کامل و نهایت توسل به معصومین(علیهمالسلام) را دارا بود. هیچکس را منزلت او نبوده و به تمام معنا تبعیت و تقلید از حضرات ائمه میکرد و در اولاد و احفاد امام حسن مجتبی(علیهالسلام)شخصی به قدر رتبه و مقام او به منصه ظهور نرسیده است.»(نوری، میرزاحسین، خاتمه مستدرکالوسائل، ج۴، ص۴۰۴، ش۱۷۳)
همچنین او به عنوان یکی از برجستهترین دانشمندان شیعه و راویان حدیث به مسایل دین، معارف مذهبی و احکام قرآن آگاهی کامل داشت و مورد توجه امامان معصوم(علیهالسلام) بود. بهعنوان نمونه، امام هادی(علیهالسلام) به افرادی که در دین نیاز به راهنمایی داشتند، پیشنهاد میکرد تا نزد حضرت عبدالعظیم(علیهالسلام) بروند و از محضر وی بهرهمند شوند.
و این بار کریمزادهای دیگر، چه افتخار و لقب بزرگی به سرزمینمان عطا نمود و فرمودند:« ری قبله تهران است.»(حضور رهبر انقلاب در مرقد مطهرحضرت عبدالعظیم حسنی(علیهالسلام) و سخنرانی در جمع مردم شهر ری، ۱۳۷۳/۰۸/۰۵)
این تعبیر زیبای رهبر فرزانه کشورمان، فصلالخطابی شد بر تمام تقسیمات جغرافیایی و به مردم فهماند، که دست بالاتر در همهی امور، عقاید و مسائل فرهنگی مذهبی میباشد. جانشان سلامت.
و حقیست بس بزرگ بر گردن ما اهالی ری خصوصاً طلاب این خاک، که بشناسیم و بشناسانیم سایهی سرمان را بر مردمان دیگر باید دریابیم و نشر دهیم که آقای ما حضرت سیدالکریم چگونه زندگی کرد که امام هادی (علیهالسلام) ثواب زیارت قبر مطهرش را برابر با زیارت اربابمان ابیعبداللهالحسین (علیهالسلام) قرار داد؟ ماموریت او در ری چه بود که برابری کرد با نثار خونهای شریف در کربلا؟ ایشان چه بذری در دلهای مردم کاشتند که زندهگر نام کربلا شدند در ایران؟
این حق مهم بر دوش ماست تا ذرهای سطح ارادتمان را ارتقا بخشیده و گام در مسیر ادای دین قرار دهیم و حتماً خودشان در این مسیر نورانی و پربرکت یاریمان خواهند نمود. با کریمان، کارها دشوار نیست.
✍ فاطمه مهدوی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖غوغای پیامبر و خامنهایِ عزیز
۱. امام خامنهای در دیدار اعضای همایش بینالمللی حضرت حمزه سیّدالشّهدا(علیهالسّلام) فرمودند: «پیغمبر غوغا درست کرد همهی مدینه را برای جناب حمزه. معنای این چیست؟ این [یعنی] پیغمبر میخواهد حمزه را برجسته کند. او سیّدالشّهدا است، و کسی است که همه باید بر او گریه کنند. این الگوسازی است و برای آن روز هم فقط نیست؛ برای همیشهی تاریخ است و برای همهی مسلمین است»(۵ بهمن ۱۴۰۰). به راستی چرا او باید الگو باشد؟ زمانی که ابوطالب به واسطه مشکلات زیادی که داشت و پیامبر، حضرت علی (علیهالسلام) را قبول کرد؛ همان هنگام حضرت حمزه (علیهالسلام) هم جناب جعفر را از کودکی به خانهی خود آورد و تحت سرپرستی خود قرار داد. او هنوز اسلام نیاورده بود که از اول و به طور جدی از پیامبر دفاع میکرد. پس از اینکه اسلام هم آورد؛ حتی به حبشه هم مهاجرت نکرد و در کنار پسر عمّ خود ماند. با شجاعت تمام در شعب ابی طالب و در شرایطی که پیامبر و مسلمانان در شدٌت و محنت و اذّیت و آزار بودند، بعد از آنکه یک کتک مفصّلی به ابوجهل میزند؛ در مسجدالحرام، در کنار کعبه فریاد برآورد که من مسلمان شدم و همه بدانید که من به دین محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ایمان آوردم. با این حال حضرت حمزه علیه السلام از اصحاب غریب پیامبر است.
۲. حضرت حمزه (علیهالسلام) آنچنان برای تشکیل حکومت نبوی از جان مایه گذاشت و شمشیر زد که زمانی که امیرالمومنین (علیهالسلام) میخواست ضدّ غاصبان خلافت احتجاج کند و یا معصومین (علیهمالسلام) مکر بنیامیه را باطل کنند، با افتخار میگفتند: «حمزهی سیدالشهداء از ما بود» یا از امام حسن مجتبی (علیهالسلام) است که: خدای سبحان از بین شهداء، حمزه را سید و آقای شهیدان قرار داد... رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) از بین شهدایی که با حمزه شهید شده بودند، تنها برای حمزه هفتاد تکبیر در نماز گفت.» (از شیخ طوسی در کتاب امالی). و یا آنجا که امام سجاد(علیهالسلام) فرمود: ««هیچ حمیّت و تعصبی نیست که صاحبش را وارد بهشت کرده باشد مگر تعصّب حمزه به نبیّاکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم).» (میزانالجکمه جلد۷). و یا آن زمان که از قول حضرت باقر (علیهالسلام) نقل میشود: «بر ستون عرش نوشته شده: حمزه؛ شیرخدا و شیر رسول خدا و سرور شهداء»، و یا هنگامی که پیامبر میگفت: «حمزه را از همهی عموهایم بیشتر دوست دارم و [یکی از] محبوبترین اسمها برای من حمزه است.».
۳. امام خامنهای میفرماید: «از عناصر مهمّ تشکیلدهندهی شخصیّت او، یکی «عزم راسخ» است و یکی «قدرت شناخت» که اینها را ما بایستی هر چه میتوانیم ترویج کنیم. عزم راسخ؛ گاهی اوقات انسان از یک چیزی مطّلع است، یک چیزی را قبول هم دارد، اعتقاد هم دارد، منتها به خاطر ضعف نفْس بر طبق آن عمل نمیکند؛ ارادهی قوی و عزم راسخ اینجا یک عنصر تعیینکننده است که این آدم با عزم راسخ [عمل کند]... با این وضعیّت، این بزرگوار ناشناخته است، اسمش مطرح نیست، شرح حالش مطرح نیست، خصوصیّاتش مطرح نیست، ایشان واقعاً غریب است. [در دیدار اعضای همایش بینالمللی حضرت حمزه سیدالشهدا (علیهالسلام)] ( ۵ بهمن ۱۴۰۰). او توانست در موقع حساسِ جامعه، پیامبرش را همراهی کند و در تشکیل تمدن اسلامی که از اهداف مهم پیامبر بود مثمر ثمر واقع شود. انگار تاریخ دوباره تکرار میشود؛ آن زمان که امام خامنهای عزیز بر پیکر سردار رشیدش در نماز غوغا کرد و با اشک و حسرت برای از دست دادن چنین گوهر نابی سه بار تکرار کرد « اللَّهُمَّ إِنَّا لَا نَعْلَمُ مِنْهُ إِلَّا خَیْرا… » و او را الگو و دارای مکتب معرفی کرد تا همگان بدانند برای نظام اسلامی باید همانند سردارش، سر از پای نشناخته و همهی عمر برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی که زمینهساز ظهور حضرت حجت (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است؛ در تلاش و مجاهدت باشیم.
✍کبرا خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖خورههای تمدنی
▫️در زمان رسیدن به قله، غفلت از فرسایندههای تمدنی، خطایی حائز اهمیت است. اگر به نرمافزارهایی مانند اینستاگرام دقت کنیم، میبینیم که آنها بر پایهٔ ترویج هویت غربی ساخته شدهاند که در آن ارزشمندی انسان در نسبت او با سرمایه معنا میشود. انسانی ارزشمندتر و پرمخاطبتر است که خوشگذرانیهای مادی لوکستری از خود به نمایش گذارد؛ هرچند که این تصویر با شادمانی او، در نسبت مستقیم نباشد.
▫️برای نجات از هضمِ هویتی در نظم قدیم جهان باید همزمان با تولید فنآوریهای متناسب با ماهیتهای فرهنگی، تمدنی و اسلامی مانند راهیان نور، به فکر رهایی نسل فعلی و آیندگان از آن خورههای تمدنی نیز بود. درحالی که، رویکرد وجودی اینستاگرام، حداقل ترویج فرهنگ تبرج و ارزشمند شناختن هر نوع سرمایهداری است که با هویت اسلامی ما مغایرت دارد.
▫️در این نقطه و برای رسیدن به نوجهان، تغییر در پوستههای مجازی یا مشابهسازی از این بسترها کارساز نیست؛ چراکه، ماهیت بستر این نوع فناوری نیز خطرات مهلکی بر آینده هویتی یک ملت خواهد داشت.
🖋 نسا خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖کنشیار(کاتالیزور) برای تغییرِ نظم جهان
بسیاری از اندیشمندان دنیا معتقدند دنیا در حال وارد شدن به مرحله جدیدی است و به زودی نظم نوینی بر جهان حکمفرما خواهد شد. همانطور که رهبر معظم انقلاب هم در چند سال پیش در جمع دانشجویان اشاره کردند، این تغییر نظم دارد اتفاق میافتد اما مهم جایگاه ایران در این نظم و همچنین تولید سختافزرها و نرمافزارهای این نظم جدید است.
تحلیلگران با تفکرات مختلف از نقشآفرینی قدرتهای اقتصادی روسیه و چین و قدرت نوظهور ایران در این تغییر صحبت کرده و بسیاری چین را محور اصلی آن تصور میکنند؛ اما در این میان ایران برای تحقق تمدن اسلامی و زمینهسازی ظهور، رقیب و مدعی جدی رهبری این نظم است و برای رسیدن به اهدافش نیاز دارد که رهبری این نظم را بر عهده بگیرد؛ اما چگونه؟ درحالیکه دچار مشکلات اقتصادی و انواع تحریمها و فتنهها و جنگ رسانهای و موضوعات تحمیلی دیگر است. در چنین شرایطی واقعه مهم اکتبر، ورقِ ایجادِ نظم نوین را به نفع انقلاب اسلامی ایران برگرداند. طوفان الاقصی یک حرکت فلسطینی بود اما بیشک آبشخور آن تعالیم انقلاب اسلامی بود، و عملیات وعده صادق که در امتداد آن اتفاق افتاد، ظرفیت عظیمی برای ایجاد نظم نوین جهانی به رهبری جبهه مقاومت پدید آورد.
جبهه مقاومت، طوفانالاقصی و وعدهی صادق، همه ثمرهی ایستادگی نزدیک به نیم قرن مردم ایران بر آرمانهایش _از جمله آرمان فلسطین_ است. اما غزه به خاطر شدت و وضوح درگیری بین دو جبهه، یکی سرتاپا غرق در مادیات، امکانات و قدرت و ظلم و نهایت وحشیگری و دیگری در اوج مظلومیت و در حداقلترین امکانات و حمایت و همچنین به خاطر نقش قدس در اتفاقات آخرالزمانی نقش ویژه دارد.
شدت فجایع در غزه و حدت مقاومت مردم در این باریکه، جهان را در مقابل پرسشهایی قراردادکه جواب آن در دست انقلاب اسلامی بود. اینکه چطور مردم غزه مقاومت کردند؟
و اینکه چه طور میشود برای همیشه به چنین ددمنشیهایی پایان داد؟
پاسخ به این دو سوال برخی نرمافزارهای نظم نوین جهانی مورد نظر ایران را تبیین خواهد کرد. گرچه دو سوال متفاوتاند ولی پاسخ آنها به هم مرتبط است.
🔹ظلمستیزی و عدالتخواهی
مردم غزه چه طور مقاومت کردند؟
پاسخ این سوال را در توصیف هوشمندانه حضرت آیتالله خامنهای دامت براکته، از مردم غزه در ابتدای طوفان الاقصی میتوان یافت: «مظلوم مقتدر». ملت فلسطین مظلوم است و این مظلومیت به نظم کنونی دنیا اشاره دارد که جهان را به سلطهگر و سلطهپذیر تقسیم کردهاست و ملتها در مواجهه با این نظم یا باید ذلت را پذیرفته و سلطهپذیر باشند یا عزت را انتخاب کرده و با مال و جان و خون هزینه عزت و آزادی از سلطه را بدهند. مردم مظلوم فلسطین دست خالی، بااقتدار با تأسی به شعار«هیهات مناالذله» حسینی در مقابل سلطهگر بیرحم و حامیان مثلا ابرقدرتش ایستاد و جهانیان را انگشتبهدهن کرد. مردم غزه به صفت حضرت امیر توصیف شدهاند، حضرت علی (علیهالسلام) که مقتدرترین مرد و در عین حال مظلومترین فرد در عالم بود، اسطوره عدالت و ظلمستیزی بود. تظلمخواهی و ظلمستیزی و سلطهستیزی که مطالبه مردم مظلوم مقتدر فلسطین و همهی انسانهای آزاده است، یکی از مهمترین(اگر نگوییم اصلیترین) نرمافزار نظام جدیدی است که ایران انقلابی پیشتاز آن است.
مردم جهان در آینه فلسطین میبینند که برای رسیدن به عدالت و برابری، باید با نظام سلطه که نظام کنونی جهان است مقابله کنند. ترس جریان استکبار و سلطهگر از طوفانالاقصی و پیروزی وعده صادق این است که ضمن افشای این نظام غیرعادلانه ،ملتهای جهان بفهمند این نظام خردشدنی است و باید خرد شود.
در نتیجه ایجاد نظام عادلانه ضدسلطه، راه حلی برای پایاندادن به این ددمنشیها است.
معنویت
✍ محدثه زندی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ مقاومت
🔖آوایِ خوشِ تَرَک
▫️صدایی که هماکنون میشنوید، صدای موشکباران غزه نیست؛ اینبار، صدای ترکبرداشتن روایت آهنین صهیون از مظلومنمایی خویش است که در قلب جامعهٔ نخبگانی و آیندهسازان آمریکایی به گوش میرسد. این، یکی از زخمهای کاری طوفان الاقصی بر اسرائیل است که به وضوح نشان دهندۀ ترک برداشتن سد مظلومنمایی اسرائیل در خاک آمریکا است.
▫️زمان زیادی از این جمله طلایی حکیم فرزانه انقلاب اسلامی نگذشته است که فرمودند: «جنگ، جنگ ارادههاست.» اکنون، ارادهٔ الهی مردم غزه، نه تنها اشغالگران قدس را به ثانیهشماری بیبازگشت رسانده و حفاظ امنیتی آن را درهم کوبیده؛ بلکه موفقیت نورپاشی به قلب نسل جدید آمریکا را به نام خود ثبت کرده است و پا را فراتر از روایتسازی جهانی مظلومبودن صهیون در جنگ جهانی و ایران کهن گذاشته است.
▫️مردم غزه با ایستادگی، هوشمندی و روایتگری درست توانستند معدود تکیهگاههای شعاری تفکر آمریکایی مانند آزادی بیان و حقوق شهروندی را در داخل خاک آمریکا به چالش بکشند. با اقناع دل دانشجویان، جان آنها را در مسیری برخلاف گذشته، نه فقط برای نه گفتن به جنگ بلکه در دادخواهی از مظلوم فارغ از سلطه رسانههای مطرح جهان حرکت دهند.
▫️ثانیهها بیقرارتر از دقیقهها نشان میدهند که طوفان الاقصی، طوفان مقاومانی است که علاوه بر بازکردن مسیر بیبازگشت برای رژیم صهیونیستی، حامی دیرینهٔ او را هم به سیاهچاله افولِ سریعتر پرتاب میکند و بیپرده ذات خشونتگرا و بیمایهٔ هر دو را برای جهانیان به تصویر میکشد.
✍ نسا خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خالقِ بهترین انتخاب
🔖عملِ صالح
بنا به فرمودهی امام خامنهای، برای تحقق هر خواستهای، با توجهِ افکار عمومی، عرف شدن و فهمیده شدن آن توسط مردم، که همان «گفتمانسازی» و یا «فرهنگسازی» است؛ آسان خواهد شد. یکی از موارد، برای رسیدن به خواستهها و پیشرفت کشور این است که، مسئلهی «کار» در نزد جامعه به شکل «ارزش» دیده شود. اگر فقط به عنوان ابزاری برای تولید باشد، به طور طبیعی دیگر ارزش و احترام ذاتی نخواهد داشت، چون کارگر میشود ملعبهی دست سرمایهدار و بس. طبق فرموده معصومین (علیهمالسلام) اسلام برای کار «ارزش» ذاتی قائل است و آن را عبادت و عمل صالح به شمار میآورد. با این نگاه، در نظام اسلامی، میبایست همه شتابان برای به انجام رساندن آن کار با هم مسابقه بگذارند. و این مسابقه در صورتی خواهد بود که فضای جامعه در جهت افزایش ایمان مردم حرکت کند. چون عمل صالح و ایمان هر دو بر هم اثر گذاشته، در صورت تقویت یکی دیگری نیز تقویت خواهد شد؛ در این صورت، تحقق خواستهها و پیشرفت حاصل میشود
در زمانهای که در نبرد اقتصادی با استکبار جهانی هستیم، هر کاری که منتج به قوی شدن ایران باشد؛ عمل صالح است. بنابراین کارگر و کارآفرین ما که سربازان جبهه حق هستند و مجاهدت میکنند برای رسیدن به ایران قدرتمند، دارای ارزش ذاتی هستند. با این نگاه، میتوان در جهش تولید گام برداشت و سطح عمل صالح را بالا برد. دولت در ازای مجاهدت کارگران و کارآفرینان وظیفه دارد؛ حال جامعه کارگری را خوب کند، چون تاثیر بزرگی در بهبود حال کل جامعه دارد. یادی کنیم از امام راحل _که بزرگترین عمل صالح از صدر اسلام تا به امروز را انجام داد و آن برپایی نظام اسلامی است_ فرمودند: « حفظ جمهورى اسلامى از حفظ یک نفر- و لو امام عصر باشد- اهمیتش بیشتر است؛ براى اینکه امام عصر هم خودش را فدا مىکند براى اسلام... و حفظ اسلام بر همه کس واجب عینى است.» (صحیفه امام خمینی، ج۱۵، ص۳۶۵) . با این نگاه، هر چه مجاهدت در برابر رفع چالشهای دشمن یا نگاه لیبرالی و سکولار مدیران کشور، محکمتر و شدیدتر باشد اجر آن عظیمتر. حفظ جمهوری اسلامی نیز با عمل صالحِ مجاهدانه و مخلصانه است؛ که مُیّسر میشود.
✍ خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
به نام خدای فَجْرْ
🔖بازآی و بر چشمم نشین ای دلستانِ نازنین
وَالْفَجْرِ، وَلَيَالٍ عَشْرٍ، وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ
تکبیرگویان با سربندی از نور پیش رفتید، آنقدر که در طرح و نقشۀ خدا، شهادت را نقش پذیرفتید و... اکنون ۴۱سال از آن روز، از آن سال، از آن عملیات والفجر سه رفتنها و از آن خداحافظی میگذرد.
۴۱ساال...
به اندازهی عمر یک انسان که جوانی را پشت سرنهاده و آمادهی ورود به میانسالی میشود.
۴۱ سال...
۴۱سال هر زنگ دری را دویدن و غرق در شادی شدن اما... با سردی برگشتن.
انتهای کوچه را تا ته دیدن، اما... سربهزیر برگشتن.
بشقابی پر، بر سر سفره گذاشتن، اما... پُر، خالی کردن.
۴۱سال در نقشهی خداوند به حضرت ارباب نیمهی تن را سپردن. ۴۱سال...
گوش به زنگ در، تلفن، درِ گوشیها بودن.
با هر خبری، خبر خویش را خواستن، ۴۱سال...
چه توانی، عجب صبری، چه مقاومتی
چگونه میتوان اینگونه بود؟
سهم خویش از انقلاب نخواستن.
سهم خویش از زندگی را به اسلام سپردن.
شما کجای نقشهی خدا قد کشیدهاید؟
و حالا... آن خبر آمد. خوش آمد.
آرام بگیر جان مادر ،آرام بگیر مادرم، آرام بگیر...
🌱🌷
✍ سهیلا ترابیان
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖واکسینهکردنِ آیندهسازان با الگوهای قهرمان
چرا امام خامنهای عزیز فرمودند:«الگوهای جامعه معلمین باید به عنوان قهرمان معرفی شوند.»؟(در دیدار معلمان ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ )
۱. وظیفهی آموزش و پرورش تولید نیروی انسانی است. به همین سبب این دستگاه با سایر دستگاهها تفاوت اساسی دارد، چرا که؛ سایر دستگاهها، نیروهای انسانی را که آموزش و پرورش تولید میکند؛ به کار میگیرند. بنابراین؛ وقتی معلمی با ابتکار و خلاقیت در کلاس حاضر شود، در واقع پای به کارخانه انسان سازی نهاده است. اگر در این تولید به معرفی الگوهای موفق و قهرمان اقدام کند، حتما نیروهای مقاوم و محکمتری از لحاظ جسمی و روحی نسبت به قبل میسازد. حال چگونه بسازد؟ شخصیت قویِ شخص معلم در این امر، بسیار مهم است چرا که؛ با رفتار، گفتار، موضعگیری، خنده و اشاره و... در واقع هویتسازی میکند و در آینده، شکلگیری این هویت در به کارگیری دستگاههای دیگر منجر به تصمیمگیری و تصمیمسازی مهم در کشور میشود.
۲. اگر نقش هویتی دانشآموزان یعنی؛ هویتِ مستقل، دارای افقهای شوقانگیز و امیدوارانه، شجاع، دارای اعتمادبهنفس، دارای بنیانهای معرفتی، کارآمد، جدیّت در کار، توانایی حلّ مسئله و ایفای نقش اجتماعی و خدمت و مشارکت برای پیشرفت جامعه و... درست شکل گیرد، در نحوهی امنیت، پیشرفت، سلامت، علم، تحقیق، ارزشهای انسانی و اسلامی و... به شدت تاثیرگذار است. بنابراین از آنجا که حضور توانمند معلم در کلاس به مثابه جبههای مهم، برای استقلال و تقویت حاکمیت اسلام در تمام ابعاد آن است؛ با معرفی الگوهای قهرمان، از معلمی که خود حماسهساز است و نگاه ملی دارد، میتوان این توقع را داشت تا علاوه بر ساخت هویت و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه، به همراه شوق و امید و عِرق و نگاه ملی، دانشآموزان را نسبت به اندیشهها و فرهنگهای مبتذل واکسینه کرد.
۳. برخی از شاخصهایی که امام خامنهای عزیز برای الگوی قهرمان در نهاد آموزش و پرورش مطرح میفرماید عبارت است از: «مثلاً فرض بفرمایید معلّمی هست که خوب تدریس میکند، تدریس برجستهای دارد... [یا] که زمان طولانیای از عمر خودش را در تعلیم صرف کرده؛ ما معلّمینی را سراغ داشتیم -تعداد کمی، تعداد انگشتشماری- که پنجاه سال معلّمی کرده بودند، شصت سال معلّمی کرده بودند! خیلی مهم است؛ این یک الگو است. معلّمی که در مناطق دشوار معلّمی میکند؛ دوچرخه را سوار میشود میرود مثلاً فرض کنید که فلان منطقهی دور، برای پنج شاگرد یا ده شاگرد درس میدهد و برمیگردد. معلّمی که با انواع و اقسام ناراحتیهای درونی و داخلی و جسمی و روحی کار تعلیم و تربیت را رها نمیکند و برای آن اهمّیّت قائل است؛ اینها قهرمانند»(در دیدار معلمان در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳)
۴. بنابراین جوانان و نوجوانان با داشتن الگوهای خستگیناپذیر و شاداب و توانا و موفق، به محض ابتلا به مشکلات، در میدان عمل دچار وادادگی و تنبلی و ابتذال نخواهند شد و حیران و سرگردان به دنبال چهرههای مبتذل حرکت نمیکنند. چراکه؛ هویت آنها با نشانهگذاریهای اصیل و ناب واکسینه شده و شکل گرفتهاند. از سوی دیگر دانشآموزان با شناخت مصالح بنیادی نظام و شناخت دشمن، به دام نقشهها و توطئههای دشمن نخواهند افتاد و در زمین دشمن بازی نخواهند کرد. از طرفی خانوادهها با آرامش و امنیت بهتر و بیشتر، برای اعتلای کشور با عشق و امید فعالیت میکنند و همهی اینها در راه رسیدن به قُلّه و بدون خستگی موثر خواهند بود. امید است با توانمندسازی معلمان و معرفی الگوهای قهرمان توسط معلمان به دانشآموزان، بتوان در راه تقویت حاکمیت اسلام با مشارکت مردم گامهای بلندی برداریم.
✍ خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖از کُره تا قم
🕊تقدیم به بانوی قم حضرت معصومه«سلاماللهعلیها»
هودی کوتاه پوشیده و کلاهش را روی سرش انداختهاست، یک شلوار کتان کوتاه و موهای رنگزده. دختر است اما شبیه پسرهاست.
سعیدارد شوخی و رفتارهای پسران را تقلیدکند و آزادی پسرانه میخواهد. این شرح حال تعداد زیادی از دختران نوجوان ماست، دخترانی که بیش از آنکه بیحجاب باشند «متلبس به لباس پسران» هستند. اگر گوشیهایشان را بگردی یکی دوجین عکس از آیدلهای کرهای پیدا میکنی با هودی و شلوارهای معمولا گشاد، با آرایشهایی که همیشه آنها را نوجوان نگهمیدارد و با رفتارهایی که «کیوت» خواندهمیشود.
کره امروز بلای نوجوان و جوان ما شده است؛ گروههای کیپاپ و سریالهایی که افیون است و معتادکننده. البته باید به کره آفرین گفت که در آستانه سقوط جمعیت و در حالیکه از فرهنگش چیزی جز پوسته باقی نمانده و مقلد خوشصورت فرهنگ کثیف غرب است، با این حال توانسته این چنین نیازیابی، ذائقهسازی، و تولید انبوه کند و بازار سرگرمی را درو کند و البته سود اقتصادی از تجارت سرگرمی را هم ببرد.
معروف است که اکثر تولیدات کرهای از سیندرلا، کهنالگوی زن در غرب وام گرفتهاند. سیندرلا دختری زیبا، خوشقد و بالا، مهربان، بهغایت بیعرضه، که هر ظلمی را تحمل میکند و قادر نیست از حقش دفاع کند. زنیم بیمغز و بیتدبیر و بیحکمت و خیالاتی، که منتظر است شاهزادهای او را از دست ظلم مادر و خواهرهایش نجات دهد. دختری وابستهبهمرد، که بدون وجود پدر یا همسر معنی ندارد و شایسته لهشدن توسط زورمندان است. دختری که با جادو، آراسته شده و دل مردی راو میبرد و بزرگی از آن مرد گرفته و عاقبتش با او بخیر میشود.
آری! زنِ موردِ پسندِ غرب این است. زنی تهی، بیهویت، بیکرامت ،که ارزشش وابسته به مردان است و تنها هنرش زیبایی و خوبرویی و البته گردنکج و مطیع! زنی که تنها دغدغهاش شرکت در مهمانی و ربودن قلب مردان است، تا او را از ذلت و تحقیر نجات دهند. دختری که از کودکی در کارتونها برای دختران معصوم جهان، الگوسازی شده است.
دخترانی که در کودکی(و البته در کنار فقر فرهنگی) با تماشای این کارتونها بزرگ میشوند و در نوجوانی دنبالهاش را با سریالهایی با همین درونمایه ،مخصوصا کرهای، میگیرند، دچار بیماری حقارت میشوند. آنها تنها راه رهایی از حقارت را در ربودن قلب جنس مخالف میبینند و از آنجا که در فرهنگ ایران این مورد قابل قبول نیست،م برخی از آنها به سراغ «تشابه به جنس مذکر» میروند. متاسفانه دختران زیادی هستند که از زن بودن خود متنفرند و آن را نقص و عیب و مایه ضعف میدانند، هرچند گاهی به سختی به آن اعتراف میکنند. دختران ایرانی در خلاء الگوی اصیل از زنان کریم، رو به الگوهای ریخته در صفحه تلویزیون و موبایل میآورند و با شباهت به آنها سعی میکنند مرهمی بر حقارت خود بگذارند؛ یا باب دندان مردان باشند یا مردسان باشند.
درمانِ درد بسیاری از دختران امروز ما بازگرداندن کرامت به آنهاست و یکی از راههای آن باز تولید الگوهای کهن ایرانی_اسلامی است. کهنالگوی زن در ایران اسلامی، مفهوم «شیرزن» است. شیرزن لزوما قوت جسمانی ندارد، لزوما اسلحه به دست نمیگیرد و نمیجنگد، اما زنی است مقتدر، شجاع و باعرضه، که نفوذ کلام و بیان دارد و حتی لازم باشد بر مردان حکم میراند و آنها را به حرکت میانگیزد. زنی که در نبود مردانِ مرد برمیخیزد و «مرد» میسازد. زنی که «زن» است و با همهی خصوصیات زنانهاش دارای ارزش است. با همان حیا و پوشش زنانه در اجتماع حاضر میشود و «جریانسازی» میکند. حکیم است و درشتی و نرمی را در جای خود به کار میبرد. مدبر و «تربیتکننده» است. نماد محبت، ایثار و عشق روحانی است. از لحاظ معنوی و روحی مستقل است، زنی «وابستهبهمرد» نیست و به دنبال «مردشدن» هم نیست. زنانی که هرگز بازیچه دست مردان نمیشوند.
✍ محدثه زندی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖فریبی به نام برابری
چند سالی است بحث حجاب در ایران به چالشی تبدیل شده است، که برای حل آن باید به درستی به آن نگاه شود. بدحجابی یا بیحجابی بیشتر عارضهای است که نشان از یک بیماری درونی دارد و اگر آن بیماری درمان نشود هر درمان دیگری، فقط مسکن موقت است. امروزه نه تنها بیحجابی بلکه تغییر سبک زندگی زنان جامعه را شاهد هستیم که یک عامل مهم آن یک قرن -و حتی بیشتر- کار فرهنگی استعمار در کشور ما و دیگر کشورهاست است، که با ظهور نظریه فمنیست وارد مرحله جدید شد. ریشه بسیاری از نابهسمانیهای زنان را باید در شعار برابری مردان و زنان که مهمترین سوغات فمنیسم است جستجو کرد. اگر این شعار به ریزبینی شکافته و به آن به درستی نگریسته شود حقایق تاسفباری کشف میشود. در ذات این شعار این حقیقت نهفته است که در فرهنگ غرب، زن برتر از مرد است و گرنه چرا شعار محبوب باید برابری زن «با مرد» باشد. همین نشان میدهد اولا تمدن غرب بر اساس «برتری برخی و ذلت برخی دیگر» و نه «برابری همهی انسانها» ساختهشده و دوم اینکه در این تمدن مرد «برتری ذاتی» نسبت به زن دارد. این را مقایسه کنید با آموزههای اسلامی که همهی انسانها اعم از مرد و زن را برابر میداند. در اسلام ملاک برتری فقط تقوا است، که البته این برتری نه ضامن برخورداری مادی یا غیرمادی بیشتر در دنیا، بلکه موجب مسئولیت و وظیفه سنگینتری است.
در حقیقت منظور غرب از شعار برابری آن نیست که زن ارزشی برابر با مرد دارد، بلکه منظور این است _بعد از قرنها تفکر!_ که زن اکنون اجازهیافته برابر و شبیه مرد شود و مانند مرد در جامعه دارای حقوق و ارزش باشد. این تفکر رسیدن به این مثلا حق برابری را از طریق دو راه میسر میداند؛ یا اینکه شبیه مردان شود یا در صورتی که نتواند شبیه مردان شود، در اختیار مردان باشد. آنها با ساختن الگوهای جدید نظیر زن گربهای، زن کفشدوزکی و زن مردنمای قهرمان، که مثل مردان میپوشند، مثل آنها مبارزه میکنند و رفتار میکنند و... و عاری از احساسات بودند، راه اول را در ذهن زنان نهادینهکرده، و یا با بهروزکردن کهنالگویی مثل سیندرلا، سفید برفی و... راه دوم را پیش روی زنان میگذارند.
حقیت این است که غرب هرگز زن را به «مثابه زن» نپذیرفته و همواره به دنبال مسخ زن در جهت اهداف مادیش بوده است. احساسات، عواطف، معنویت، فداکاری، حیا، محبت و... که در زنان تجلی دارند برای غرب مادی بیارزش، و مایهی تحقیر زن است. زن برای فرار از حقارت یا باید شبیه مرد باشد، و زنانگی، ظرافت، احساسات و لطافتش و... را فراموش کند، یا باید فقط جسم شهوانی باشد که برای مرد زندگی میکند، خود را میآراید و زیبا میکند و دل مردان میرباید، تا جایی که ارزش او به اندازه تعداد و کمیت مردانی است که دلشان را ربوده؛ و چه تحقیری بالاتر از این که کرامت کسی عاریه از موجودی باشد که در خلقت با او برابر است و هیچ برتری نسبت به او ندارد و خودش مخلوق است.
🔹 در فرهنگ غرب، زن بالذات دارای هیچ ارزشی نیست، و این نتیجه مادیگرایی در غرب است. غرب به انسان نگاهی مادی دارد. ارزش انسانها در غرب بر اساس مقدار پولی که جسم آنها میتواند درآورد، سنجیده میشود. زن به علت قدرت جسمانی کمتر نسبت به مرد و طبیعت معنویش، درکل قدرت پولآفرینی کمتری نسبت به مرد دارد، بنابراین ارزش کمتری نسبت به مرد دارد. غرب اساسا از درک زن که موجودی با ظرفیتهای معنوی فراوان است عاجز است، و زن را موجودی اضافی و بیفایده میپندارد که تنها کارش تولید مثل است. چون برای بقای نسلش به او احتیاج دارد، او را نگه میدارد ولی در عین حال از خصوصیات روحی و جسمانیاش به نفع شهوت و پولش بهره کثیف میبرد.
اکهارت تله اندیشمند غربی اعتراف میکند، غرب دو هزار سال به دنبال حذف «زنانگی» از فرهنگش بوده است. غرب برای رسیدن به مطامع شهوانی و نفسانیش عنصر مردانگی را کارآمدتر و عنصر زنانگی را که شهودیتر و منعطف تر و حساستر است را مانع میدیده است. پس به دنبال انکار زنانگی، زنان را سرکوب و تحقیر کرده و تعادل دنیا را برهمزده و دنیای خشن و دیوانه ساختهاست، که میتوان نمونه آن را در زمان بردهداری، استعمار و جنگهای جهانی دید. غرب که به دنبال نفسانیت و حذف معنویت است، زن، که نماد آن است را مسخ کرده و او را از هویت خودش خالی میکند و زن بیهویت و تحقیرشده چه آسان ابزار دست مردان قدرتمندِ شهوتپرست میشود. در چنین فرهنگی است که زن وقتی با شعار برابری مرد و زن در فمنیسم روبررو میشود، این «بهحسابآمدن» توسط مردان را جشن میگیرد، اینکه منت بر سرش گذاشتهشده و به او اجازهدادند یا شبیه مرد باشد یا نوکر بیجیره و مواجبش را، نشان آزادی و پیروزی میداند.
✍️ محدثه زندی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
#جهاد_تبیین
🔖میرزا شیرازیهای گام دوم
۱. از زمانی که پای استعمار به ایران باز شد، دو جریان در کشور به موازات یکدیگر حرکت کردند: یک جریان، نگاه مرجعیت شیعه بود که اعتقاد داشت کفار نباید بر مسلمانان مسلط شوند (قاعده نفی سبیل). جریان دوم نگرش خوشباورانهای به غرب داشت. به دلیل جریان دوم، استعمار نه فقط از بُعد نظامی بلکه توانست در سبک زندگی به خصوص اقتصاد، رخنه کند. به گفتهی «جان فوران» انگلیسی، دربارهی دوران ۲۰۰ سال پیش ایران در کتاب «مقاومت شکننده» مینویسد: «ایران در آن سالها چیزی حدود ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار کیلوگرم توتون و تنباکو صادر میکرده است.» این سود کلان از تجارت، دولت انگلیس را وسوسه کرد تا به دنبال فرصتی برای به دست آوردن امتیاز انحصاری آن باشد. بنابراین انگلیس دست به کار شد و جرالد تالبوت سرگرد نظامی خود را برای مذاکره به ایران فرستاد. انگلیس خبیث و حیلهگر ابتدا بدون هیاهو امتیاز این قرارداد را به مدت ۵۰ سال در اختیار کمپانی رژی به ریاست تالبوت قرار داد و مردم ایران هم نسبت به این قرارداد حساس نشدند. اما زمانی که شرکت رژی حدود ۲۰۰ هزار تبعهی دولت انگلیس و مستعمراتش را سرازیر ایران کرد تا در شهرهای مختلف، کارهای شرکت را سر و سامان دهد، مردم با ورود هزاران نفر با اخلاق و فرهنگ مغایر، دچار تحقیر شده و خود را در معرض یک خطر جدی دیدند. بنابراین دیگر ساکت ننشستند.
۲. مردم به رهبری جمعی از علماء، از جمله آیهالله علیاکبر فالاسیری و سیدجمالالدین اسدآبادی و آیتالله حاج میرزا جواد آقامجتهد تبریزی و آقا نجفی اصفهانی تا میرزاحسن آشتیانی همه همراه هم در یک جبهه، علیه استعمارِ انگلیس موضعگیری کردند. وقتی کار بالا گرفت میرزای شیرازی ابتدا طیِ نامهای مفصل شاه را از عواقب این قرارداد ترساند. اما شاه و دربار برابر این فشارها برای لغو قرارداد به بهانهی بیاعتبار شدن امضای شاه و دیگر اینکه توان لغو قرارداد را ندارد مقاومت میکرد. ناگهان در تهران شایعه شد حکمی مهم از سوی میرزای شیرازی رسیده مبنی بر تحریم مصرف هرگونه دخانیات رسیده است. بله! نامهی میرزای شیرازی به تهران و به دست میرزاحسن آشتیانی رسید. برخلاف تلاش زیاد دولت برای علنی نشدن فتوا، محتوای نامه یا همان فتوای معروف بدین شرح: «بسمالله الرحمن الرحیم، الیوم استعمال تنباکو و توتون بِأَیِ نحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیهالسلام است...» در سطح عمومی منتشر شد. نوشتهی تعیین کنندهای که به یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ ایران بدل شد. فتوای میرزا چنان زلزلهای به پا کرد که دیگر احدی به دخانیات لب نزد. مشهور است که انیسالدوله سوگلی شاه هم دستور جمعآوری قلیانهای دربار را داد و از غضب شاه هم نهراسید. «جان فورانِ» در کتاب «مقاومت شکننده»، در راستای این حمایتِ یکپارچه مینویسد: «حتی مسیحیان و یهودیان نیز به فتوای میرزا عمل کردند». البته شکست استعمار و حفظ استقلال کشور و پیروزی بر دشمن استعمارگر، نشان از اتحاد مردم به رهبری عالمان اصیل دارد و الباقی قضایا که بسیار شیرین است...
✍️ خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی