#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
به نام خالق یکتا
🔖 قعود یا قیام؟
[۱]. یکی از مهمترین وظایف مسلمانان این است که برای تعجیل در فرج حضرت حجت( عجَّلاللهُتعالیفرجهالشَّریف) دعا کنند و همیشه منتظر ظهورش باشند، چون به واسطه ظهور ایشان تمامی مشکلات حل میگردد و جهان از وجود ستمکاران پاک می شود و عدل و قسط، عالمگیر و اسلام ناب محمدی در سرتاسر گیتی منتشر میشود. بر همه مسلمانان واجب است که منتظر چنین روزی باشند و برای وقوع فرج لحظهشماری و دعا نمایند. امام جعفر صادق (علیهالسَّلام) به هانی تمّار فرمود، "صاحبالزّمان را غیبتی است که در زمان غیبت وی بنده خدا باید تقوای الهی پیشه کند و دین خود را از کف ندهد." (بحارالانوار، جلد۵۱، صفحه ۱۴۵،حدیث ۱۳)
[۲]. در عصر ظهور که مسلمانان انتظار فرج را میکشند، گرفتاریها و مشکلات از هر سو به مردم روی میآورد و به نظر میرسد که راه نجاتی برای مردم نباشد. امام صادق (علیه السَّلام) در این باره فرمودهاند، «به زودی به شبهاتی برخورد می کنید بدون اینکه دسترسی به دانش و یا امام هدایت کننده داشته باشید، هیچ کس از این شبههها نجات نمییابد مگر آنکه دعا کند به دعای غریق.» (مهجالدعوات، صفحه ۳۶۹(، اما مردم به اینکه مشکلات از هر سو به مومنین روی میآورد، نباید بترسند و وظیفه خود را نسبت به مسئله ظهور فراموش کنند.
[۳]. بیشتر از هزار سال است که برای ظهور دعا میکنیم، اما هنوز محقق نشده است، چرا؟ چون جایی از کارمان میلنگد، جایی در دعاهایمان، در نگاههایمان به ظهور، جایی درخواست اصلیمان برای انقلاب جهانی حضرت و... میلنگد. دعای بدون عمل و اقدام مستجاب نمی شود. «دعای بدون عمل مانند تیر و کمان بدون زه است.»(نهج البلاغه، حکمت ۳۳۰) به میزان تلاشی که انجام دادهاید، دعا مکمل، افزایش دهنده، اصلاح کننده، بزرگ کننده، به هدف رساننده و رفع نقص عمل است. دعا، نقصها را برطرف و اثر کار انسانی که بعد از تلاش، از خدا کمک خواسته است را بزرگ می کند و الّا خداوند به هرکس به اندازه عملش بدون دعا هم عطا میکند به شرط آنکه عملی وجود داشته باشد.
[۴]. ما وظایف بسیار سنگینی را به عهده داریم که با وجود همه مشکلات باید به آنها عمل کنیم، اولین وظیفه، تبیین و شناساندن اسلام ناب محمدی و معرفی گل سرسبدش، وجود مقدس حضرت حجت (عَجَّلالله تَعالیفرجهالشَّریف) است و از طرفی باید متوجه القائاتی که دشمنان امام و اسلام وارد میکنند، باشیم و خود را مانند فولاد آبدیده در کوره مشکلات و حوادث بیندازیم و از همه نظر آماده باشیم. در راستای تحقق این هدف، ابزارهای فرهنگی سهم عمدهای را دارند و در جهاد تبیین باید این مسئله در راس امور قرار بگیرد تا به صورت گفتمان درآید. «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور انشاءالله تهیه بشود.» (صحیفه امام،جلد۶، صفحه ۲۵۵)
[۵]. در یک نظر ابتدایی به نظر میآید که دنیا به سوی فاجعهای پیش میرود که زاییده ترک عواطف، افزایش فاصله میان جوامع ثروتمند و فقیر، شدت گرفتن اختلافات، سیر تصاعدی جنایات، نابسامانیهای اخلاقی و روحی است، اما در برابر این همه عوامل بدبینی ابتدایی، مطالعات عمیقتر نشان میدهد آینده درخشانی در پیش است و این اندوه کشنده و طوفان مرگبار سرانجام پایان میپذیرد و اگر خوب به افقهای دور دست بنگریم، نشانههای ساحل نجات بهچشم میخورد، اما چگونه به این ساحل برسیم؟ آیا فقط بنشینیم و دعا کنیم یا علاوه بر دعا، به پا خیزیم و قیام کنیم وبه جهاد تبیین در این مورد بپردازیم و زمینه را برای ظهور مهدی موعود آماده کنیم؟
[۶]. ظلم زمانی خودش را نشان میدهد که حق ظاهر شود، پس جهان وقتی پر از ظلم و ستم میشود که عدهای بر محور حق و حقیقت اجتماع کنند و آن را بدون هیچ سازش و ترسی بیان نمایند که در این صورت صدای طبل رسوایی باطل به صدا درمیآید، مانند واقعه عاشورا. امام زمان بالاخره میآیند و جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد، با کمک ما یا بدون کمک ما؛ ولی مهم این است که آیا ما در بزرگترین واقعه تاریخ، نقش خواهیم داشت و به عنوان یاوران حضرت، محشور خواهیم شد؟ یا فرصت را از دست خواهیم داد و حسرتی ابدی خواهیم خورد؟ در این سوالات باید دقت و تامل کنیم و هر کسی وظیفه خود را برای مقدمات ظهور به صورت یک نقشه ذهنی برای خودش ترسیم کند و به آن عمل نماید.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
[۷]. ظهور امری ناگهانی نیست، یک انقلاب جهانی بدون تشکیلات، هدفگذاری، عزم ملی، سازماندهی و برنامهریزی، امکان ندارد.یکی از علائم ظهور پر شدن جهان از ظلم و ستم است؛ نشانهای که برداشت سطحی از آن میتواند به مخدری بزرگ برای هر جامعه تبدیل شود، این عقیده که با فراگیر شدن ظلم و ستم در جهان، حضرت تشریف می آورند و همه چیز را درست خواهند کرد و نباید دولت اسلامی تشکیل داد؛ این تفکر باطلی است. باید با تشکیلات، برنامهریزی و عزم ملی زمینه را آماده کنیم تا آن بزرگوار بیایند و در آن زمینه آماده، اقدام فرمایند، چون نمیشود ایشان از صفر شروع کنند، جامعهای میتواند پذیرای مهدی موعود باشد که در آن آمادگی و قابلیت باشد.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 زنِ ایرانی؛ گردانندهی تاریخ در عصرِ ظهور
[۱]. در طول تاریخ، شخصیت و جایگاه اجتماعی زن، از آن دست موضوعاتی بوده که همواره در معرض آراء و تفاسیر گوناگونی قرار گرفته است. گاه کجاندیشیها و عدمتعادل در این باب، دامن زن را گرفته و گاه دود افراط و تفریط، چشم زن را کور کرده است. جامعه ایرانی نیز از این امر کم، آسیب ندیده است؛ در دوران پیش از انقلاب، اغلب زنان یا در انزوای خانه و خانهداری و یا در جلوت خودنمایی و تبرّج به سر میبردند. خلآهای ذهنی در مردم بهخصوص بانوان فرصت مناسبی برای بداندیشان فراهم آورد تا الگوهای فرهنگ صنعتی غرب را به صورت ذهنی و واقعی در جامعه مطرح و زن ایرانی را به سمت آنها سوق دهند. در چنین هیاهویی زن، خود را محتاج الگویی مجسّم دید، الگویی از جنس فطرت، روح و اندیشه خویش تا بتواند هویت گم شده خود را در او بیابد. اکنون و امروز نیز بدان محتاج است.
[۲]. خداوند در قرآن، الگوهای خوب و بد را برای همهی بشر از زنان معرفی میکند؛ این یعنی زن حرکتدهنده است. این میزان از توجه قرآن به ارائه الگو در قالب زن نشاندهنده آن است که زن از چنان قدرت روحی بلندی برخوردار است که میتواند خود و اطرافیان و حتی جامعه را به تعالی یا به سقوط، نهتنها نزدیک، بلکه دقیقا پرتاب کند. اینجاست که به یقین دریافت میشود که زن اگر فاسد شد، احتیاج نیست در جهت فساد مردها تلاش کند، مردها به خودی خود فاسد میشوند، زیرا زن تربیتکننده است، تربیتکننده انسان بافضیلت یا تربیتکننده انسانی در ضلالت. زن به همین معنا میتواند ضمن خودسازی، جهانسازی کند؛ تاریخساز و آیندهساز باشد، آیندهای درخشان را یا تاریخی رو به ضلالت.
[۳]. استعمارگران در پیش از انقلاب و دشمنان اسلام در پس از انقلاب، قدر و اهمیّت جنس زن را بهیقین دریافتند، نه از آن رو که او را تکریم کنند و مقام ببخشند، بلکه از آنرو که او را در جهت دستیابی به منافع خود خرج کنند. سلطهگران دریافتند که اگر بخواهند ریشهی عزم و اراده و جدیّت را در ملّتی بخشکانند، باید روح غیرت، شجاعت، فداکاری و ایثار را از آن ملّت بگیرند. به این ترتیب، یکی از برّندهترین حربهها، بهترین بهرهها و کاریترین ضربهها را در استفاده ابزاری از «زن» و به دنبال آن، به فساد کشاندن آن جامعه دیدند. پیش از انقلاب، با خیانت خاندان پهلوی، سایهی شوم این خواب ننگین، قدری تعبیر شد اما به برکت انقلاب اسلامی، زن مسلمان بیدار شد، با تنفّس در سرای انقلاب جانی دوباره یافت و با درک اندیشههای ناب دربارهی جنس خود، به رشد فکری رسید. اینک او خود به سدّ بلندی در برابر سیل بنیانکن فرهنگ خائن، مبتذل و بیریشهی استعمار غرب تبدیل شد. او برای استوار ماندن این سدّ به الگو نیاز داشت، پرجاذبهترین، زیباترین، متعالیترین و مقدّسترین ترسیم از زن را در وجود زهرای اطهر(سلاماللهعلیها) و شجاعت، مقاومت، صلابت، عقل و متانت، صراحت و بلاغت بهعلاوه احساس عاطفی را در زینب کبری(سلاماللهعلیها) دید و دریافت.
[۴]. تا پیش از این، زن در تعریف غالب شرقی، عنصری «سربهزیر/بینقش/بیحاشیه» در جامعه و تاریخسازی، و در تعریف غالب غربی، موجودی که جنسیّتش بر انسانیّتش کاراتر است، معرفی میشد. اما زنان ایران در انقلاب اسلامی و بعدها در دفاع مقدّس، الگوی دیگری برای زن تعریف کردند؛ زنی که نه شرقی است و نه غربی است، او شیرزن ایرانی است. زن ایرانی با تآسی از حضرت زینب(سلااللهعلیها) نشان داد که میتوان با یک عظمت خیرهکننده و درخشنده در عرصه ظاهر شد و دشمن را به زانو درآورد، میتوان ادارهی عظیمترین حوادث تاریخ را با حکیمانهترین روش در سختترین شرایط به عهده گرفت؛ پس زن «ضعیفه» نیست. زن ایرانی با گرفتن شعاعی از خورشید وجود زهرای اطهر(سلاماللهعلیها) نشان داد که میتوان حجب و حیای زنانه داشت و در عین حال، عزّتِ مجاهدانه به خرج داد و در متن حوادث مهّم تاریخی قرار گرفت؛ پس زن "درحاشیه"ی تاریخ نیست. حال نوبت زن ایرانی بود که با صلابت در میدان سیاست قدم بگذارد، در دفاع مقدّس جهاد کند، در دانشگاه حضور یابد و بر کرسی تدریس بنشیند و نسلها تربیت کند برای فردای ظهور.
✍ راضیه شعبان
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝ادامه مطلب...
[۵]. دشمنی استعمار و غرب، پیشتر از آنروی بود که تجسّم عینی قدرت زن ایرانی را ندیده بود، پس بهراحتی جولان میداد، اینک که صلابت و شجاعت زن ایرانی را در حصار عفّت و عصمت و حجاب مشاهده کرد، در تلاش است تا با درهم شکستن این حصار، زن ایرانی را از پا دربیاورد، او را فلج کند و به وضع قبل از انقلاب برگرداند. آنان با نام ایجاد تحوّل اجتماعی و اقتصادی، الگوهای فاسد و پلید خویش را در نقابی از پیشرفت و تمدّن بر زنان جهان تحمیل میکنند. به دروغ شعار «آزادی زن» سر دادند، درحالیکه میخواهند او را به اسارت فرهنگ مصرفی و مصرف فرهنگ منحطّ مخرّب بکشند، تا آسانتر بتوانند فرزندان و تربیتیافتگانِ سستعنصر چنین مادرانی را چون ابزاری بیاراده استثمار کنند»(در پیام به سمینار کوثر شیراز؛ ۱۳۶۶/۱۱/۲۰). اما هرگز نمیتوانند.
[۶]. امروز زن ایرانی الگوی مجسّمی از زن، همچون مادر شهید «محمد معماریان» دارد، او که در مرکز مبارزه قرار گرفت و علاوهبر حفظ کانون خانواده و تربیت فرزندی شایسته، مجاهدانه رهبری بخشی از جنگ را، در مقیاس خانهاش برعهده داشت. زن ایرانی، مادر شهید «سلیمانی» را پیشروی خود دارد، مادری روستایی و بیسواد که با دلی روشن و عظمتی درخشنده، فرزندی تربیت کرد که نه تنها دنیای ما که دنیای دشمنان را هم تکان داد. امروز زن ایرانی هوشیار است، استعدادها و ارزشهای خود را دریافته است، میداند که «میتواند» و آن را برای کودکانش «هجی» میکند. او فهمید که میتوان سنگر خانواده را پاکیزه نگه داشت و در عرصه سیاسی و اجتماعی نیز «سنگرسازی» و «سنگربانی» کرد. اینک زن ایرانی است که برای همه زنان جهان الگوست. زنان در کشورهای جهان بالاخص کشورهای اسلامی، به زن ایرانی نیاز دارند، انقلاب به زن ایرانی محتاج است. او رسالتی عظیم برعهده دارد و باید احساس شخصیّت زن را و پیام متعالی خود را به گوش جهانیان برساند؛ چراکه او گردانندهی تاریخ و تعیینکنندهی بشری است.
✍ راضیه شعبان
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
🔰هشتمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب
این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند میسازد.
💢این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار میگردد.
🔸مزایا:
۱. بهرهمندی از اساتید برجسته
۲. بهرهمندی از تخفیف جهت شرکت در دورههای آموزشی روش مطالعه، تندخوانی، مدیریت زمان و برنامهریزی
۳. امکان شرکت در دورههای تخصصی سطح دو در رشتههای مختلف
۴. اعطای گواهینامه
🔹زمان ثبتنام: یکم تا نوزدهم اسفندماه ۱۴۰۱
🔸هزینه ثبتنام برای هر بخش: شصت هزارتومان
🔹شروع دورۀ آموزشی: بیست و ششم فروردینماه ۱۴۰۲
▫️ثبتنام از طریق پیوند زیر🔻
https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/maaref8
▫️راه ارتباطی(ایتا):
@manzome1
📌مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_r
فقط یکروز باقیمانده تا پایان مهلت ثبتنام در لشکرِ دفاع از «حرمِ جمهوری اسلامی ایران»
همۀ جوانان با غیرت را دعوت کنید.
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
#تمدید_شد
ثبتنام در «هشتمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب» تا ساعت ۲۴ روز یکشنبه ۲۱ اسفند #تمدید_شد.
این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند میسازد.
💢این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار میگردد.
🔸مزایا:
۱. بهرهمندی از اساتید برجسته
۲. بهرهمندی از تخفیف جهت شرکت در دورههای آموزشی روش مطالعه، تندخوانی، مدیریت زمان و برنامهریزی
۳. امکان شرکت در دورههای تخصصی سطح دو در رشتههای مختلف
۴. اعطای گواهینامه
🔹زمان ثبتنام: یکم تا نوزدهم اسفندماه ۱۴۰۱
تا ساعت ۲۴ روز یکشنبه ۲۱ اسفندماه تمدید شد.
🔸هزینه ثبتنام برای هر بخش: شصت هزارتومان
🔹شروع دورۀ آموزشی: بیست و ششم فروردینماه ۱۴۰۲
▫️ثبتنام از طریق پیوند زیر🔻
https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/maaref8
▫️راه ارتباطی(ایتا):
@manzome1
#تمدید_شد
📌مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_r
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
#تمدید_شد
ثبتنام در «هشتمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب» تا ساعت ۲۴ روز یکشنبه ۲۱ اسفند #تمدید_شد.
این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند میسازد.
💢این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار میگردد.
🔸مزایا:
۱. بهرهمندی از اساتید برجسته
۲. بهرهمندی از تخفیف جهت شرکت در دورههای آموزشی روش مطالعه، تندخوانی، مدیریت زمان و برنامهریزی
۳. امکان شرکت در دورههای تخصصی سطح دو در رشتههای مختلف
۴. اعطای گواهینامه
🔹زمان ثبتنام: یکم تا نوزدهم اسفندماه ۱۴۰۱
تا ساعت ۲۴ روز یکشنبه ۲۱ اسفندماه تمدید شد.
🔸هزینه ثبتنام برای هر بخش: شصت هزارتومان
🔹شروع دورۀ آموزشی: بیست و ششم فروردینماه ۱۴۰۲
▫️ثبتنام از طریق پیوند زیر🔻
https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/maaref8
▫️راه ارتباطی(ایتا):
@manzome1
#تمدید_شد
📌مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_r
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 انتظار، حرکت است یا سکون؟
[۱]. شعار پایداری و خط بطلان بر همه کفرها، نفاقها و ظلمها همان معنای «انتظار» است. تفسیرِ تَبَرِ ابراهیم برای پایان شرک، عصای موسی و بعثت حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، جنگهای سهگانهی امام علی (علیهالسلام)، صلح امام حسن (علیهالسلام)، خون سرخ امام حسین (علیه السلام) در عاشورا و جاری شدن جریان امامت تا غیبت امام عصر و ظهور انقلاب، مقاومت و حماسه، انتظار هستند. انتظار یعنی در درون تاریکیها و سردیها، به دمیدن سپیدهدمان چشم داشته باشی و به امیدِ طلوعِ خورشید زندگی کنی، در جهان آکنده از ستم و بیداد از شادمانیِ طلوعِ طلیعهی جهانِ سرشار از دادگری لبریز شوی، در زیر سیلابِ خروشان تباهی و فساد برای لحظهای قد خم نکنی، آغوشت را برای تیغِ برّان تهمتها و آشوبها باز کنی و گاه برای حفظ ایمان راسخ در مقابل فتنهگران با خون سرخت، شهادت را در آغوش بگیری. انتظار یعنی شعار شورآفرین منتظران، پایداری مقاومان، صلابت پیشگان، شیعیان و مهدی جویانِ تاریخ...
[۲]. از طرفی منتظران امام مهدی (علیهالسلام) در طول تاریخ انتظار در طلب تحقق عدالت هستند، عدالتی که کمال بشریت را نوید میدهد؛ اما خود دعوت به حماسه، یک اقدام است. پس انتظار ظهور حماسهآفرین و حرکتزا است و با سکون مغایر است. «انتظار فرج، انتظارِ دستِ قاهرِ قدرتمند الهی ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطرهی ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند و انسانها را بندهی واقعی خدا کند. انتظار حرکت است، سکون نیست. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام مهدی (علیهالصلوةوالسلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت و او عبارت است از ایجاد عدلوداد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا. این معنای انتظار فرج است.» (بیانات رهبر انقلاب در ۸۷/۰۵/۲۷).
[۳]. همچنین در احادیث و تعالیم اسلامی اهمیت ایمان در عصر غیبت امری بسیار مهم و سخت نامیده شده و منتظران مؤمن را دارای مقام و منزلت شمشیرزن در رکاب پیامبر دانستهاند. از این بالاتر اینکه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه) آنان را برادران خود خوانده و از نظر خردمندی و بصیرت و اعتقاد و اخلاص مورد ستایش قرار داده است، چراکه آنان پیامبر را ندیدهاند، همعصرِ امام نیستند اما ایمان قوی دارند. امام صادق (علیهالسلام) نیز در مورد آنان فرموده: «یاران مهدی مردانی هستند پولاددل و همهی وجودشان یقین به خداست. مردانی سختتر از صخرهها، اگر به کوهها روی آورند آنها را از جای برکنند، درفش پیروزگر آنان به هر شهر و پایتخت بیرون نهد، آنجا را به سکوت وادار سازد، گویی آن مردان عقابان تیز چنگالاند که بر مرکبها سوار شدهاند.آنان امام خود را در میان میگیرند و جان خویش را در جنگها پناه او میسازند. هر چه را اشاره کند با جانودل انجام میدهند. آنها چونان مشعلهای فروزانند و دلهای منور آنان بسان قندیلهای نور در سینههاشان آویخته است.» (بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸).
[۴]. نکتهی مهم اینکه «قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. در روایات «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است، به شدت امتحان میشوید، فشار داده می شوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان میشوند. در کورههای آزمایش وارد میشوند و سربلند بیرون میآیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنافداه) روزبه روز نزدیکتر می شود. این، آن امید بزرگ است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۳۰بهمن ۷۰). این ایمان و باور باید در جامعه اسلامی وجود داشته باشد و تا زمان ظهور هرروز پررنگتر شود که در عصر غیبت نیاز به شناخت و بصیرت، استقامت و پایداری و پیروی از خط امامت و رهبری دارد و برای تحقق آن، تبیین و روشنگری اهداف و آرمانهای امام و انقلاب ضروری است تا در سایهی این شناخت، طبق وعدهی الهی حکومت زمین به دست بندگان صالح باشد.
«أنَّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصالحون. حکومت زمین سرانجام به دست بندگان صالح خواهد افتاد.» (انبیا/ ۱۰۵).
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 یک ضرورتِ فرا مرزی
امروزه، افرادی در جامعه، حکومتِ جمهوری اسلامی ایران را دیکتاتوری میپندارند که این اعتقاد یا ناشی از تحلیل خودشان است و یا ناشی از هجمهی شدید رسانههای ضدانقلاب.
البته با نگاهی به جامعه کاملاً آشکار خواهد شد که نهتنها اغلب پیروان چنین اعتقادی تحتتأثیر شدید امپراطوری رسانهای هستند، بلکه آنان که ادعا میکنند با تحلیل خودشان به این نتیجه رسیدهاند نیز، زخمخوردگانِ جنگ شناختیاند. جنگی که یکی از نتایجش تخریب نظام محاسباتی افراد است. بدین صورت که شاهد صدق یک پدیده است اما ناخودآگاه شهادت به کذب آن پدیده میدهد. یعنی بهعنوان مثال، چیزی را کاملاً میبیند، اما آن را نفی میکند و یا بالعکس چیزی را نمیبیند اما به بودنش شهادت میدهد.
حال مسئله اینجاست که آیا این افراد هرگز از خود سؤال پرسیدهاند که اگر واقعا این حکومت، دیکتاتوری است پس این همه تأکید بر تحلیل درست و نگاه عمیق برای چیست؟ این همه تلاش در آموزش بصیرتآفرینی و تبیینگری از چه رو است؟ این مقدار از تأکیدات رهبر جامعه بر ضرورت تبیینگری و حتی جهاد، دانستن آن به چه منظور است؟ نگارش انواع مقالات و يادداشتها، برگزاری کنفرانسها و نشستهای تخصصی، ایجاد تشکلات و...با چه هدفی است؟
مگر نهاینکه صاحبان قدرت هر زمان که بخواهند در جهت منافع و قدرت خود اقدامی کنند، عامه مردم را به بیخبری و سرخوشی و سرگرمی دعوت میکنند تا در سایهی غفلت مردم، مقاصد خود را عملی کنند؟
مگر نه اینکه سعی میکنند، چشمهی بیداری را در همان آغاز، کور کنند و صدای هوشیاری را در دم خفه. اگر موفق شدند که هیچ، اگر موفق نشدند بهسرعت روایتی دستوپا کرده و اذهان را با خود همراه میکنند و یا هزاران مکر و حیلهای دگر به کار میبندند تا انسان آنچنان سردرگم شود که در این سرگشتگی جایی برای سؤال نیابد.
اما در جامعهی مردمسالار دینی شاهد این حوادث نیستیم بلکه کاملاً برعکس، همهی قشرهای مختلف جامعه در هر کسوت و جلوت به «بصیرت»، «هوشمندی»، «بینایی»، «قدرت فهم» و «تحلیل» دعوت میشوند و نه فقط دعوت بلکه آموزش میبینند، در کسب چنین مهارتی، تشویق میشوند و در صورت کوتاهی، مورد سرزنش و شماتت قرار میگیرند.
آن که این بستر را برنمیتابد؛ یا تلاش میکند تا چهرهی آن را مخدوش کند و یا با کجروایتها زخمیاش کرده و آن را از مسیر خود منحرف میسازد. گاهی از همان ابتدا آن را زیر تپهای از اخبار و محتواهایی نامربوط و اغلب بیاهمیت مدفون میکند و یا با طرح پرسشها و شبهات، آن را در هالهای از ابهام فرو میبرد. آری ، دشمن همیشه در وهله اول درصدد نابودی حق قدم برمیدارد و اگر موفق نشد به تحریف آن مبادرت میورزد.
و اما دوست...
دوست حقیقی همان حکومتی است که زخم زبان میشنود، زخم خنجر به تن میخرد اما باز ندای رسای جهاد تبیین سر میدهد. چراکه خواستار پرورش فهم آحاد جامعه است.
حال، اگر این انقلاب که از تمام ظرفيتهای خود برای رشد انسان بهسود اندیشیدن و بهتر اندیشیدن بهره میبرد دیکتاتور است پس امثال رضاخان که نه خود میاندیشید و نه اجازهی آن را به کسی میداد نامش چیست؟
جالبتر اینکه آرمانِ انقلاب اسلامی، صدور این امر مهم، به فراتر از مرزهای جغرافیایی است. یعنی اصلاً تحقق آن را محصور در خانهی خود نمیداند بلکه آرمانشهر او جایی است که انسانها همگی بدون دخالت طواغیت عالم، بدون هوای مسموم اغواگریها و بدون اسارت هوای نفس، آزادانه بیندیشند.
آری، صحنهی جنگ واضح است هرچند گاهی غبار فتنه به خود بگیرد. دنیایی که بهدست ابرقدرتهای مادی خلق شده است، این است: «نیندیش، ما بهجای تو خواهیم اندیشید». این عبارت را آنچنان دلربا عرضه کردهاند که انسانِ امروز، تصوری زیبا از این زندگی در ذهن خود پرورانده است آنچنانکه از آن تمامقد دفاع میکند.
بنابراین، برماست که در این جنگ تمامعیارِضدبشری، بر قدرت تحلیل و تبیین خود بیفزاییم و ضرورت آن و سپس شیوههای صحیح آن را بهعنوان محصولی ارزنده به جهان صادر کنیم تا دنیا از زنگار دیکتاتوری نجات یابد.
✍زينب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 ستمی بهنام «برابری جنسيتی»
📌. موضوع قدرت و توزیع عادلانۀ آن میان زن و مرد، از جمله موضوعات مهم و مناقشهبرانگیز در عصر حاضر به حساب میآید و توجه بسیاری از نظریهپردازان را بهسوی خود جلب کرده است. یکی از جنبشهایی که چندین دهه خواستار برابری حقوق زن و مرد هست، جنبش ازادی جنسی یا فمنیسم است. ایدئولوژی آزادی جنسی یا فمینیسم مبتنی بر تعریف جامعهشناسی خود به معنای جنبش اجتماعی دفاع از حقوق زنان است که با تغییر شرایط زمان رویکرد، خط مشی متفاوتی را در جهت رسیدن به هدف خود انتخاب کرد و در هر زمان به لباس یک نحله از تفکرات رایج فلسفی زمان خود برآمد. فمینیسم برای جلوه کردن و پرچم دادن به جنبش خود به لباسهای لیبرالیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم، پسامدرنیته و پساساختارگرایی درآمد تا ذیل این تفکرات اومانیستی(انسانمحوری) دم از حقوق زنان و برابری دوجنس بزند و گروهی به افراط در زنپرستی و مردستیزی روی آوردند و لباس زشت و بدقوارهی فمینیسم رادیکال را بر تن کردند.
📌. فمینیسم، گسترهای از جنبشهای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیها است که به دنبال تعریف، برقراری و دستیابی به حقوق برابر جنسیتی در مسائل سیاسی، اقتصادی، شخصی و اجتماعی زنان است. درست است که به زنان اجازه داده میشود که در مشاغل تخصصی فعالیت کنند ولی بیشتر زنان درشبکههای تبلیغاتی کالاهای مصرفی و شبکههای مدگرایی به کار گرفته شدهاند. جالب این است که اگر زنان جوامع آمریکایی و غربی را از جامعه آنها حذف کنیم، در سیاست، تجارت و فرهنگ آنها خلل ایجاد میشود؛ زیرا نمایش زنان در این کشورها درآمد بسیاری دارد و متأسفانه در بیشتر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هم وضع به همین منوال است. این جنبش از همان ابتدا مورد حمایتهای مالی گسترده بنیادهای مختلف و نیز سیاستگذاران فمینیست و همجنسگرا قرار داشت و توانست خود را بهعنوان پدیدهای طبیعی مطرح کند و خواستار کسب به اصطلاح حقوقی شود که از آنها محروم بوده است.
📌. فمنیستها از ابتدا با دامن زدن به آموزههای دروغینی چون بینیازی زنان از مردان، در برآوردن نیازهای جنسی خود و ترویج استقلال زنان از طریق اشتغال و تقدم کار بر خانه و خانواده، همواره بر آتش همجنسگرایی دمیدهاند. این جنبش زنان را به طرف این اعتقاد میراند که این جامعه است که غرایز زنان را به آنها میآموزد و این غرایز، شیطانی هستند. این جنبش به آنها میآموزد که از مردان بترسند و با آنها رقابت کنند و رضایت را به جای خانواده، در اشتغال بجویند. این گروه، همجنسگرایی را برای مستقر کردن یک نظم نوین جهانی فاشیستی ترویج میکنند و در حال انتقال قدرت از ملل کشورها به عوامل خود در سطح جهان است. هدف فمينيسم از بين بردن همه تفاوتهای موجود در نقشهای اجتماعی مبتنی بر تفاوتهای جنسی است و همين نكته است كه فمينيسم را از ديگر نهضتهای زنان متمايز میسازد.
📌. به نظر میرسد مفهوم قدرت در اندیشۀ فمینیستی و رویکرد اسلامی، دارای تفاوتهای مبنایی و چشمگیری باشد. فمنیستها قدرت را مفهومی انسانمحور میدانند و برای آن اصالت ذاتی قائل هستند، اما بازخوانی اسلام از قدرت، معطوف به هدف الهی و توجه به وحی در شئون اجتماعی است. به بیان بهتر، در رویکرد فمینیستی، قدرت بهمثابۀ امری انسانی، اما در رویکرد اسلامی بهمثابۀ امری الهی است. نتیجۀ تفکر فمینیستی این است که زنان باید تا حد امکان از قدرت بیشتری برخوردار باشند، اما در رویکرد اسلامی با درنظرگرفتن تفاوتهای ذاتی میان زن و مرد، جایگاه آنان در نظام قدرت مشخص میشود. تفاوت یا عدم تفاوت جنسی در حقوق زنان، مهمترین اختلاف مکتب اسلام با فمینیسم است. روح این اختلاف که در مبانی وجود شناختی و معرفت شناختی هر دو مکتب آشکار میشود، ریشه در این امر دارد که مصلحت از جانب چه کسی تعیین گردد. اسلام این امر خطیر را از خداوند متعال طلب مینماید، اما فمینیسم بشر را تعیینکننده مصلحت خویش میداند. از این رو در اسلام، عدالت از یک واقعیت نفسالامری برخوردار است و بر ایناساس تساوی حقوقی چون مخالف با مقتضیات وجودی زن است، خشونت علیه زنان محسوب میشود؛ ولی در این جنبش، عدالت کاملا امری نسبی است و برحسب تجربههای مختلف بشری، معنای آن نیز متغیر میشود و به تبع آن، معنای خشونت علیه زنان نیز تغییر میکند.
✍ چمنخواه
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝 ادامه مطلب...
📌. آیتالله خامنهای در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر فرمودند:«در حقیقت نهضت دفاع از زنان در غرب، یک حرکت دستپاچه، بیمنطق و مبتنی بر جهالت بدون تکیه به سنتهای الهی و بدون تکیه به فطرت و طینت زن و مرد بود و در نهایت به ضرر همه تمام شد؛ هم بهضرر زنان، هم بهضرر مردان و بیشتر به ضرر زنان، این قابل تقلید نیست»(۳۰مهرماه۱۳۷۶)
متاسفانه حاصل تلاش فمنیست، چیزی جز ازدواجهای فروپاشیده، مادران تحقیر شده و محجور مانده، زنان جوانی که نقش جایزه را برای مردانه موفق دارند، نیست. بهدینترتیب آموزههای فمینیست به جای آنکه به نفع زنان باشد، در خدمت مردان قرار گرفت و حامیان این جنبش با پست شمردن همه جنبهها و کارکردهای زندگی روزمره زنان را به تمسخر گرفتند. با همه این تفاسیر این جنبش با شکست روبروست و علت عمده این شکست، فراموش کردن تفاوتهای بین دو جنس و به خصوص غفلت از پاکدامنی زنان بوده است.
✍ چمنخواه
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
بسماللهالرحمنالرحیم
یا مقلبالقلوب والابصار
یا مدبرالیل و النهار
یا محولالحول والاحوال
حول حالنا الی احسنالحال
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖ماهیتِ یک هویتِ جعلی
[۱].مسئلهی زن در هر مکتب فکری، محصول جهانبینی و معرفتشناسی و انسانشناسی آن مکتب است. در جوامع غیر الهی الگوهای ارائه شده برای زن، محصول تفکر ناشی از معرفت مادی است و تا جایی پیش رفته که زن را یا موجودی ناتوان و ناقص برمیشمارد که وجودش کامل کنندهی مرد بهشمارمیرود و یا با نگاهی کاسبگرایانه و اقتصادی، وسیلهای برای اطفاء غریزهی جنسی محسوب میشود. جریان دفاع از حقوق زن در غرب، پایهی تشکیل مکاتب فکری و عملی فمینیسم شد و از آنجا که از سالها قبل جریان صهیونیزم طبق مفاد ۲۴ مادهای شیوهنامهی یهودی، به دنبال برآوردهشدن آرزوی یهود، یعنی برتری بر تمدنهای عالم و حذف تمدن اسلام به عنوان تمدن برتر از جهان بوده، از بستر فمینیسم برای جهانیسازی تفکر خویش استفاده کرد تا به وسیلهی آن، ایدئولوژی شیطانی خود را گسترش دهد.
[۲].جریان یهود با بهره گیری از اصول مدرنیسم از جمله؛ اصل فردگرایی، لذتگرایی و تساوی حقوق زن و مرد، پایههای فمنیسم را در جامعهی غربی بدین سان پایهریزی کرد و با بلندکردن عَلَم حقخواهی زن، او را وارد صحنه کرد. همچنانکه پس از انقلاب اسلامی در ایران نیز، موج فمنیستی با ظاهری اسلامی به دنبال توجیه آموزههای دینی با رویکرد روشنفکرانه و فمینیستی بود، تا با جداسازی این قشر تاثیرگذار انقلاب از قرآن و عترت و آموزههای اسلامی، او را فریب دهد. این در حالی است که در گرایشهای متنوع فمنیسم که طی دو موج از سال ۱۷۸۹ میلادی شروع شد، زنها حتی دارای حقوق اولیهی انسانی هم نبودند، تاجایی که وقتی بعد از انقلاب فرانسه اعلامیهی حقوق بشر نگاشته شد، حتی نامی از حقوق زنان به میان نیامد و اعدام با گیوتین پاسخ تنها زنی شد که به دنبال این حق بود.
[۳].در حقیقت در طول تاریخ، زن میان دو ستم قرارگرفته که این هر دو ستم در یک جمله با هم اشتراک داشتند و آن تحقیر زن است. یکی ستمی بود که برای زن حق حیات، اظهارنظر و تلاش قائل نشدند و به اشکال مختلف او را از صحنههای فعالیتهای زندگی و اجتماعی عقبراندند و همچون جاهلیت، مانع تعلیم و تعلم و رشد او شدند و جریان دوم جریانی است که زن را به عنوان وسیلهای برای عشرت و تمتع و با نام «حقوق زن و آزادی» به میدان آوردند و او را از صحنهی تأثیرگذاری در عالم جدا ساخت. این از آنجا بود که مبانی فکری فمنیسم، که برگرفته از آموزههای مکاتب اومانیسم (انسانمداری)، سکولاریسم (جدایی دین از سیاست)، لیبرالیسم، فردگرایی، لذتگرایی و نسبیتگرایی است، با شعار خودبسندگی عقلی و بیاعتنایی بهحجیت وحی، برابری زنان با مردان ونفی تمایزهای جنسیتی به میدان آمد.
[۴].اما مکتب اسلام با حمایت از جایگاه و شخصیت انسانی زن، میان زن و مرد از نظر استعدادهای طبیعی، مسئولیتها، نقشها و حقوق ، مشابهت قائل نشده بلکه با تدبیر حکیمانهی الهی، دو مدار مختلف برای حرکت آن دو تنظیمکرد که ظرفیتهای وجودی هر یک را متناسب با کارکردهای مورد انتظار مقرر و میان تکوین و تشریع هماهنگی کامل برقرار ساخت تا هریک از دو جنس از هویت خویش فاصله نگیرد. از این جهت فعالان حقوق زنان مسلمان نیز به دنبال احیای هویت زن هستند تا به واسطهی آن، بتوانند حقوق حقهی زن در جامعه را احیا کنند. این حقوق مطابق لوازمی است که به طور طبیعی در وجود او نهاده شده است در حالیکه در تفسیر فمینیستی از زن، از او به عنوان ابزار و وسیله استفاده شده، تا بر مبنای ایدئولوژی فمنیسم به اسم آزادی از او بهرهکشی شود. طبق تعالیم اسلامی، زن وجودی موثر، متعالی و تعالیبخش دارد؛ به عنوان مثال در آیه ۱۲ سوره ممتحنه که بیعت زنان با رسول خدا و حضور اجتماعی آنان را به تصویر میکشد، همچنین آیه ۵۹ سوره احزاب که پوشش را برای زنان واجب میداند و آیه ۳۰ همان سوره که چشم چرانی را منع میکند و آیه ۳۳ احزاب که خودنمایی و تبرج زنان را برای نامحرم ممنوع اعلاممیکند؛ همگی دلالت بر جواز حضور زن در جامعه با رعایت شرایط خاص را دارد.
🖋آمنه عسکری منفرد
📝ادامه دارد...
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝ادامهی مطلب...
همچنین طبق روایات موثق، حضور حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای بیان احکام در مسجد و در جنگ احد در کنار زنان دیگر و یا حضور کاروان حضرت زینب در کربلا و رسالت پرچمداری ایشان بعد از واقعه عاشورا، نشان از جواز نقش اجتماعی زنان به معنای تقسیم کار اجتماعی در اسلام را دارد و ادعای ما این است که بر اساس آموزههای اسلام که ایدئولوژی خود را بر پایهی شناخت انسان از خود و تعیین نقش خویش در آفرینش چیده است، نقش زن معین شدهاست و طبق تاکیدات آیات الهی مبنی بر خودشناسی و خودآگاهی، «هویت زن» به عنوان یک انسان، تنها در ارتباط با پروردگار معنا مییابد و این نقطهی مقابل امانیسم و آموزههای فمنیسمی است. چراکه آموزههای الهی اسلام، «انسان» را مرکز آفرینش میداند و مقام «خلیفةالهی» برای نوع انسان، والاترین جایگاهی است که برای هر فرد اعم از زن و مرد تعریف شده است و به دلیل برخورداری از نعمت عقل و اختیار نسبت به سایر موجودات شایستهی آن گشتهاست.
[۵].در منظر اسلامی، هستی هدفمند است و در راستای این اهداف، انسانها دارای نقشهای معینی هستند؛ از جمله اینکه زن در جهانبینی الهی با بهرهگیری از احکام اسلامی که هم ناظر به شخصیت فردی و هم کارکرد مسئولیتهای اجتماعی در جهت نیل به قرب الهی است با شناخت تواناییهای خود و ایمان به تاثیر انتخاب و افعال در مقیاس جهانی حق انتخاب دارد. زیرا او خوب میداند جزئیترین عملش، اثر اجتماعی و تمدنی دارد، بنابراین با دوری از الگوی فمنیست که به دنبال «مردوارهکردن» زن با شعار آزادی و به عنوان یک امتیاز برای او شمرده میشود، دست به انتخاب میزند تا جایگاه خویش را در آفرینش دریابد. نکتهی مهم این است که در تعریف این الگو، محدودیت در نقش اجتماعی برای زن نهتنها منکر نیست، بلکه در قالب وظیفه و تکلیف، گاه واجب عینی بهشمار میرود که بیتوجهی به آن عواقب جبرانناپذیری را برای جامعه بههمراه خواهد داشت. زن مسلمان با انتخاب «عفاف»، «حجاب» و «دوری از مردوارگی» که زن را به مشاغل گوناگون که با ساختمان جسمی و روانی و فکری او سازگار نیست و گاه مختص مردان است -ولی در تفکر فمنیسم به عنوان امتیاز برای او شمرده میشود و گاه او را وسیلهای برای التذاذ جنسی مردان و یا عرضه شدن و هرز شدن تبدیل میکند- دوری میکند و به این وسیله ارزش وجودی خود را حفظ مینماید.
آری! زن مسلمان میداند که میتواند مستقیم یا غیرمستقیم در فضای تصمیمسازی و تصمیمگیری و اجرا در جامعه نقش داشته باشد و نقش تمدنی خود را ایفا کند و لازمهی این امر، «شناخت هویت زن» توسط خود زنان میباشد که با شناخت و حفظ آن ، در دنیای ابر رسانهی فعلی -که هر لحظه به دنبال تولید فرهنگهای بیاصل و ریشه هستند- مسیر تعالی خویش را حفظ کند تا نقش تمدنی زن مسلمان را به شایستگی ایفا کند.
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 جمهوری اسلامی، ابتکار ماندگار امام
امام ابتکارات زیادی داشتند لکن این مهمترین ابتکار امام است، و آن عبارت است از «جمهوری اسلامی».
۱۴۰۰/۰۳/۱۴
▫️به مناسبت روز جمهوری اسلامی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴 نگاهی گذرا به «جمهوری»
در متون اسلامی
[۱]. هدف از ارسال رسل و انزال کتب آسمانی، برانگیختن افراد بشر، برای برپایی قسط و عدالت اجتماعی است. خداوند در آیه ۲۵ سورۀ حدید به این امر مهم اشاره نموده، آنجا که فرموده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛ بهتحقیق رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند». (حدید، آیه ۲۵) و چون برپایی عدالت اجتماعی، بدون در دست داشتن قدرت و حکومت، امکانپذیر نیست پس هدف خداوند از ارسال رسولان، ایجاد بستر لازم برای رشد فکری انسانها و رساندن آنها به درجهای است که بتوانند با هدایت رهبران الهی، از زیر سلطۀ مستکبران و طاغوتیان عالم خارج شوند و حکومت بر سرنوشت خویش را، خود بهدست گیرند. به عبارت دیگر، تسهیلگری مشارکت مردم در عرصۀ حکومت، برای تصمیمسازی، نظارت و اجرا از اهداف بیامبران الهی است.
[۲]. از این رو با رجوع به متون اصیل دینی و با درس اخلاص و مجاهدت گرفتن از سیرۀ معصومین (علیهمالسلام) میتوان به این هدف انبیاء، جامعۀ عمل پوشانید و برای عالمگیر کردن عدل اسلامی، راه حضور مردم در عرصۀ سیاسی را باز نمود. آشنایی با نهجالبلاغه یکی از مهمترین شیوهها برای آشنایی با نحوۀ مشارکتدادن مردم در امور حکومتی و بستن راه سوء استفادۀ دشمنان کوچک و بزرگی است که میخواهند مردم را برده و اسیر خود کنند و به نام دموکراسی، بر آنان مسلط شوند. یک دسته از این دشمنان، غربیانی هستند که با استفاده از غفلت مسلمین، سعی کردند اندوختههای ذهنی خود را به نام قرآن و نهج البلاغه به خورد مردم دهند و دین فردی و دور از سیاست را تبلیغ کنند. دستۀ دیگر روشنفکران شیفتۀ غرب هستند که به جای توجه به متون دینی و گنجینههای اسلامی، مبهوت تمدن غرب شدهاند، ذلیلانه تن به دموکراسی غربی داده و درصدد هستند لیبرالدموکراسی غربی را جایگزین مردمسالاری دینی نمایند.
[۳]. به همین خاطر، خداوند در قرآن، از شرک که یک مصداق آن، پذیرفتن حکومت طاغوت است، به عنوان گناهی نابخشودنی یاد نموده و میفرماید: «إنالله لا یغفر أن یشرک به...؛ همانا خداوند کسانی را که به او شرک میورزند نمیآمرزد». (نساء ۴۸) و چند آیه بعد، طاغوتیان را مورد لعن خود قرار داده و فرموده است: «اولئک الذین لعنهم الله، و من یلعن الله فلن تجد له نصیرا؛ آنان کسانی هستند که مورد لعنت خداوند قرار گرفتهاند و کسی را که خداوند لعنت کند هرگز یاوری نخواهد یافت». (نساء، ۵۲) و در آیۀ بعد توضیح بیشتری در مورد چنین کسانی داده، میفرماید اینها اگر نصیبی از ملک و سلطنت داشته باشند ذرهای از آن حکومت را به مردم نمیدهند و هرگز راه را برای سالار شدن مردم هموار نمیکنند: «أم لهم نصیب من الملک فإذا لا یؤتون الناس نقیرا؛ آیا آنها سهمی در حکومت دارند؟ در حالی که اگر چنین بود، کمترین حقی را به مردم نمیدادند». (نساء، ۵۳)
[۴]. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هم در نامهای که به مالک اشتر مینویسد، خطاب به او میفرماید: «ولا تقولن إنی مؤمر آمر فأطاع فإن ذلک إدغال فیالقلب و تقرب منالفتن...؛ مبادا بگویی من مأمورم و هرچه بخواهم امر میکنم، پس باید مردم فرمان مرا بپذیرند. این روش، سبب فساد و خرابی دل و ضعف و سستی دین و تغییر و زوال نعمتها میگردد». (نامه ۵۳ نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام) با نگاهی گذرا به نهجالبلاغه درمییابیم؛ صدها سال، قبل از اینکه تمدن غرب به فکر دموکراسی بیفتد، مهمترین دغدغۀ فکری امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مردمسالاری دینی یا جمهوری اسلامی بوده است و به کارگزار خود میفرماید مبادا احساس کنی برتر از مردم هستی و به آنها دستور بدهی. رهبر انقلاب در این باره میفرمایند: «وقتی اینطور حرف بزنی، مردم از خودخواهی و من من گفتن تو و خود را محور همه چیز دانستن و مسئولیتی برای خود قائل نبودن، برای همیشه ناخشنود میشوند». (۱۳ آذر ۱۳۷۹، بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
✍ پروانه حاجیحسنی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی