#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 دلیل و حجّت ظاهر   [۱]. سردار شهیدسلیمانی مصداق روشن آیه "مِنَ المُومِنینَ رِجال صَدَقُوا ماعاهَدُواللهَ عَلیهِ فَمِنهُم مَن قَضَی نَحبَهُ و مِنهُم مَن یَنتَظِر از مومنان مردانی هستند که در عهدی که با خدا بستند صادقانه وفا کردند؛ پس برخی از آنان به عهد خود عمل کردند و عدّه‌ای منتظرند.»(۲۳ احزاب) بود که بعد از سال‌ها انتظار سرانجام به آرزوی دیرینه خود رسید؛ این انتظار هم، حکمت الهی بود که وی در راه خدمت به مردم، مبارزه با جبهه استکبار و تقویت جبهه مقاومت به وظیفه الهی خود عمل کند. با شهادتش، هم دشمن را رسوا و بی‌آبرو ساخت و هم ملّت و تمام مظلومان دنیا را به وحدت و انسجام در زیر بیرق توحید و اسلام ناب دعوت کرد. شخصی که نه تنها یک‌ فرد، که خود یک ملّت بود؛ فردی چند بعدی که هم از جهات فردی و معنوی و هم از جهات اجتماعی و سیاسی می‌تواند الگو و سرمشقی برای آحاد ملّت، پیر، جوان و نوجوان قرار گیرد؛ به همین جهت رهبر معظّم انقلاب درباره ایشان فرمودند:«سردار شهید حاج‌قاسم سلیمانی را به‌چشم یک مکتب، یک راه، یک مدرسه درس آموز نگاه کنیم.»‌ با توجّه به معنای مکتب که مجموعه‌ای است برای ارائه یک جهان‌بینی و نظام ارزشی چگونه سردار در نظر رهبر انقلاب به عنوان یک مکتب مطرح می‌شود؟ پاسخ این سوال را در ویژگی‌ها و خصوصیات فردی و اجتماعی شهید می توان یافت. [۲]. ویژگی‌های شخصی وی همچون، «ایمان»، «توکّل»، «هوش سرشار و عقلانیت»،  «شجاعت»، «نهراسیدن از خطر»، «مسئولیت‌پذیری»، «پیش‌قدم بودن در کارها»، و در بعد اخلاقی، فردی کم‌نظیر دارای «غیرت دینی»، «صداقت»، «خوش‌اخلاقی»، «تواضع» و در بعد اجتماعی «مردم‌داری»، «دوست داشتن مردم»، «مردم‌باوری»، در بعد سیاسی و نظامی دارای «شجاعت» و «اهل جهاد و تلاش در مسیر اعتلای اسلام و انقلاب»، «ورود در مسائل پیچیده نظامی»، «به‌عنوان قوی‌ترین فرمانده در جبهه‌های مبارزه با تروریسم در منطقه»، «فرمانده سپاه قدس و فعّال درون‌مرزی و برون‌مرزی»، «نابود کننده‌ی بسیاری از ریشه‌های داعش» و «احیاکننده و تجهیزکننده‌ی جبهه مقاومت» و «سرسختی در مبارزه با استکبار.» تلاش ایشان منحصر در جبهه‌های جنگ نبود؛ که در کارهای جهادی نیز پیشقدم در صف اوّل جهاد بود؛ نمونه نزدیک آن را در سیل خوزستان شاهد بودیم که چطور پاچّه‌های شلوار را بالا زده و به سیل‌زدگان کمک می‌کرد. [۳]. از خصوصیات بارز سردار، مقاومتِ وصف‌ناپذیر و استقامت در مسیر الهی بود، همان که رهبر انقلاب در دیدار با خانواده ایشان به‌عنوان مهم‌ترین کار شهید بیان کردند:«مهم‌ترین کار شهید سلیمانی احیای مقاومت در مقابل نفوذ جبهه‌ی استکبار است.»( ۱۱ دی ۴۰۱)              خلوص نیّت شاخصه‌ی دیگری بود که به نحو احسن و اکمل در وجود شهید سلیمانی موج می‌زد. زمانی که کار برای خداوند باشد ماندگار خواهد شد که خدا وعده کرده:«فَاِن‌َّاللهَ لَایُضیعُ اَجرَ المُحسِنین همانا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌سازد.»(۱۱۵هود) امام خامنه‌ای در مورد این‌خصوصیت سردار چنین فرمودند:«اخلاص شهید از همه این ویژگی‌ها برتر بود و همین باعث شد پروردگار، او را در دنیا این‌گونه محلِّ احترام و تمجید و تجلیل قرار دهد ضمن این‌که پاداش اخروی در زمینه او به گونه‌ای است که عقل انسان به آن راه ندارد.»(۱۱ دی ۴۰۱) از دیگر ویژگی‌های بارز وی مسئله ولایت‌مداری و ولایت‌پذیری شهید بود. از شناخت کامل توحید و اعتقاد صحیح به جایگاه امامت و ولایت، به عمل به تکلیف و ولایت‌پذیری و اطاعت محض از ولیِّ زمان خود رسیده بود طوری که در وصیت‌نامه خود می‌نویسد:«برای نجات اسلام خیمه‌ی ولایت را رها نکنید. خیمه، خیمه‌ی رسول‌الله است. اساس دشمنی با جمهوری اسلامی، آتش‌زدن و ویران‌کردن این‌خیمه است.» در تمام مسیرها نگاهش به افق نگاه رهبری بود به‌راستی و واقعاً مرید و اقتداکننده به مراد و مقتدای خود بود؛ در پی اجابت خواسته رهبرش منتظر بیان و سخن از طرف ایشان نمی‌ماند؛ که نگاه رهبر را می‌خواند و در پی انجام آنچه در نگاهشان می‌یافت می‌رفت. در یادواره شهدای خانوک کرمان اینطور سخن می‌گوید: و الله علمای شیعه را تماما و از نزدیک می‌شناسم. اشهد بالله، سرآمد همه‌ی این روحانیت، آیت الله‌العظمی‌خامنه‌ای است. اگر تمام علمای جهان یک طرف باشند و مقام معظّم رهبری یک طرف، مطمئنا من طرف امام خامنه‌ای می‌روم.( سال ۸۹ ) ✍ سکینه مهدوی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی

📝 ادامه مطلب... [۴]. همه‌ی این خصوصیات که بسیاری از آنها در کلام و نوشته نمی‌گنجد؛ عبودیت، تاسّی و ارادت ایشان به اهل‌بیت(علیهم‌السلام) و  تاکید و درخواست مصّرانه از خداوند برنائل شدن به فوز شهادت باعث شد به چنین درجه‌ای برسد که مصداق این آیه گردد.«اِنّ الَّذین آمَنوا و عَمِلُواالصّالحاتِ سَیَجعَلُ لَهُمُ الرَّحمَن وُدّا کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند به زودی خداوند رحمن برای آنها محبّتی قرار می‌دهد.»(۹۶مریم) این‌گونه محبوب ملّت گردید؛ طوری‌که در روز تشییع پیکر پاک شهید شاهد حضور چندین میلیونی مردم از هر قشر و طایفه، و از هر سن و عقیده‌ای بودیم؛ همان حضوری که در زمان انقلاب تجربه آن را داشتیم. آنچنان محبّت وی در قلب‌ها جای گرفت و دل‌ها را به تسخیر خود درآورد که به عنوان سردار دل‌ها ملقّب شد. سرانجام خداوند پس از۴۰سال مجاهدت  خالصانه خریدار و مشتری نفس شهید سلیمانی گشت و پاداش خدمات خالصانه وی را رسیدن به درجه شهادت و عزّت جاودانه وی در تاریخ قرار داد. «اِنّ اللهَ اشتری مِنَ المُومِنینَ اَنفُسَهُم و اَموالَهُم بِاَنّ لّهُمُ‌الجَنَّة" همانا خداوند از مومنین جان‌ها و اموالشان را به بهای بهشت خریداری می‌کند.»(توبه ۱۱۱) که جز شهادت هیچ مرگی برازنده این مرد تاریخ‌ساز نبود؛ تا در کنار یاران شهید خود، در جوار حضرت حق و رحمت و رضوان الهی بعد از سالیان سال تلاش بی‌وقفه و بی‌خوابی‌ به آرامش ابدی برسد. [۵]. با ذکر همه این‌ها لازم به یادآوری است که بنا به فرموده رهبر انقلاب بنا نیست صحبت از خصوصیات شهید سلیمانی، او فردی با خصوصیات غیر قابل دسترسی و دست نیافتنی معّرفی شود؛ ایشان می‌فرمایند:«مراقب باشند همه آن‌هایی که درباره ایشان صحبت می‌کنند خصوصیات آقای شهید سلیمانی را خصوصیات ماورایی نکنند؛ یک انسان زنده‌ای است که جلوی ما دارد حرکت می‌کند؛ یَاکُلُ الطّعامَ و یَمشی‌ فِی‌الاَسوَاق یعنی این‌جور نباشد که تصوّر بشود این یک جایگاه دست‌نیافتنی است.»(۱۱دی ۴۰۱) غرض از بیان این خصوصیات قدم نهادن ما مردم و جوانان در مکتب شهید است که از آن درس بگیریم. درس جهاد و مقابله با استکبار، مقاومت و ایستادگی، سرسپردگی و اطاعت از امر رهبر، توام کردن معنویت با کارها، خدمت به مردم‌ بدون چشم‌داشت، خالصانه و مخلصانه در راه خدا و بدانیم که اگر شهدا رفتند راهشان باقی و روشنگر مسیر رهروان است. یادش گرامی و راهش مستدام باد ✍ سکینه مهدوی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 اکسیر‌ی برای آرامش 📌. در شهر رستم‌آباد استان گیلان بودیم، شلوغی‌های آشوبگران در برخی از استان‌ها نگرانم کرده بود، نیمه‌های شب بود که خواب از چشمانم پرید، دلم بی‌قرار شده بود، یک لیوان آب نوشیدم، صلواتی فرستادم و به خدا پناه بردم، به سمت قفسه‌ی کتاب‌ها رفتم، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌ گفتم و دستم را انداختم و کتابی را برداشتم، «سلام بر‌ ابراهیم» جلد (۱). 📌. چند‌دقیقه‌ای به عکس روی جلد خیره شدم، به یاد دوران جنگ افتادم، خاطرات آن روزها برایم تداعی شد، خدایا! در این وقت شب، در این کتاب چه پیامی قرار بود به من برسد! شروع به خواندن آن نمودم، آنچنان غرق کتاب شده‌بودم که با شنیدن صدای اذان متوجه‌ی گذشت زمان شدم، دلم قدری آرام گرفته بود، خدا را شکر کردم. 📌. «سلام بر ابراهیم» مثل اکسیر‌ی‌، دلم را آرامش داد. بعد از اتمام دو جلد آن، تصمیم گرفتم در سفرم به تهران، برای عرض سلام و سپاسگزاری از این شهید عارف به گلزار‌ شهدا در بهشت‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) بروم. ۶ دی‌ماه این توفیق نصیبم شد، به مناسبت یاد روز شهادت حضرت فاطمه‌ زهرا(سلام‌الله‌علیها )، جمعیت زیادی در آنجا حضور داشتند. حال عجیبی بود؛ یک‌جور نشاط و امید در چهره‌ها نمایان بود. 📌. ابراهیم هادی جزو شهدای مفقود‌الاثر دفاع‌ مقدس‌ هستند؛ او در ۲۲‌بهمن سال ۱۳۹۰ ه.ش در عملیات والفجر‌ مقدماتی به‌ همراه تعداد زیادی از رزمندگان در کانال کمیل، مظلومانه به شهادت رسیدند؛ و تا کنون هیچ نشانی از او کشف نشده‌است. او عاشق گمنامی بود و آرزو داشت گمنام باقی بماند، مثل حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، ایشان ارادت خاصی به حضرت داشتند. در سال ۱۳۹۰.ش روی قبر یک شهید گمنام در قطعه‌ی ۲۶ شهداء، سنگ یاد‌بودی برای او قرار‌دادند. 📌. شنبه‌های امید و پیشرفت، پایگاه‌های بسیج مردمی در قطعه‌ی ۲۶ شهدا ادای تکلیف می‌کردند، خدا را شکر کردم که توفیق حضور در این مکان مقدس را روزی‌ام قرار داد. امیدوارم خداوند ما را شرمنده‌ی خون این شهدا به مخصوص شهدای گمنام و مفقود‌الاثر نگرداند و شفاعت آنان را نصیبمان گرداند! به امید پیروزی کامل حق بر باطل! ✍ الطافی @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی

مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ به خاطر این همه اقتدار و عزت اسلامِ ناب که در عصر حاضر ظهورش در انقلاب اسلامی است، قوی‌تر از همیشۀ تاریخ خود است. بیش از ۴ دهه است که دیگر اسلام منزوی نیست، افیونِ توده‌ها نیست، جایش در کنج معابد نیست. سال‌هاست اسلامِ نبوی به جان تمام هستی شرق و غرب افتاده است و شرق را بی‌رمق و غرب را در سراشیبی افول قرار داده است. اسلام بواسطۀ انقلاب اسلامی، سیلی محکمی به دهان اسلامِ سکولار زد و نظام سلطه را به چالش کشید. ابتدا سلطه‌گران را از ایران خارج و اکنون در حال اخراج از منطقه است. آنها که منافع‌شان با این اسلام و انقلاب اسلامی به خطر افتاد، آنانکه که حیات خود را در معرض اضمحلال دیدند، برای نابودی این اسلام، هرچه از دستشان برآمد کردند، آنجا که کاری نکردند، چون نتوانستند، نه اینکه نخواستند. یک روز جنگ نظامی، یک روز انواع تحریم‌ها و اکنون با جنگ ترکیبی. اما هرچه کردند دیدند این اسلام، این انقلاب اسلامی با سرعتی بیش از گذشته به سمت آرمان‌ها و اهدافش، که در رأس آن نابودی استکبار و نظام سلطه است، دارد پیش می‌رود. دیدند دستشان خالی است. دیگر هیچ در چنته ندارند. بیچاره‌ها در اثر استیصال و بدبختی روی به هتک حرمت رهبران اسلام و انقلاب اسلامی آوردند. روی به هتک حریم کتابِ اسلام و انقلاب اسلامی آوردند. البته اینجا هم شکست خوردند، اینجا هم سرخورده شدند. آن روز که به پیامبر اعظم جسارت کردند، محبوبیت او بیش از همیشه شد. آنگاه که به قرآن جسارت کردند، اقبال به این کتاب آسمانی گسترده‌تر از همیشه شد و اینک که به بزرگ‌ترین رهبرِ بزرگ‌ترین انقلاب دینی عصر، جسارت کردند، خواهند دید که محبوبیت و اثرگذاری او و اندیشه‌اش بیش از همیشه خواهد شد. حق دارند به دریوزگی بیفتند. حق دارند دیوانگی و جنون و حماقت‌‌شان را در قالب جسارت به محبوب‌ترین رهبر دنیا نشان دهند، چون همۀ راه‌ها را رفتند و سرشان به صخرۀ سخت خورد. با خود گفتند علی‌رغم اینکه این کار اثر عکس دارد، اما بگذارید این را هم انجام دهیم، تا شاید دل‌مان خنک شود. اما بیچاره‌ها دانسته یا نادانسته اعلام کردند که این توهین‌شان، نشان از قدرت اسلام و انقلاب اسلامی است. نشان از قدرت کم‌نظیر رهبر انقلاب اسلامی ایران است. نشان از عمق راهبردی جمهوری اسلامی است. این را بدانند ما ملت ایران، با تأسّی به حاج‌قاسم سلیمانی - سردار و فرماندۀ خود - خامنه‌ای عزیز را «جان» خود می‌دانیم و حرمت او را حرمت مقدسات می‌دانیم. ما شرط عاقبت بخیری خود را در ارتباط قلبی و عملی با رهبرمان می‌دانیم. ملت ایران، همه، از کوچک و بزرگ، از زن و مرد، خود را فدایی رهبرشان می‌دانند، تا کور شود هرآنکه نتواند دید. در آخر به هتاکان مستأصل می‌گوییم: مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ به خاطر این همه اقتدار و عزت رهبر جمهوری اسلامی ایران. و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَیّ مُنقَلَبٍ یَنقَلِبونَ والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری شنبه ۱۴۰۱٫۱۰٫۱۷ @t_manzome_f_r

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم 🔖 پویشِ مردوارگیِ زنان غربی در سایه‌ی تمدنِ مردسالارِ غرب 🔹زن، یک انسان است. 🔹انسان فطرتاً به دنبال پیشرفت، عدالت و هویت اصلی خویش است. 🔹پیشرفت، عدالت و تحقق هویت در گرو تحققِ یک تمدن اصیل است که هم ابعاد مادی را در بردارد و هم ابعاد الهی و معنوی. 🔹بنابراین زن نیز به عنوان یک انسان به دنبال تمدن‌سازی است. 🔸اگر تمدن را از بُعد انسانی، تعریف و عملیاتی کنیم؛ یعنی تمدن را جنسیتی نبینیم بلکه آن را امری بشری و زاییده‌ی انسانیت بدانیم در این صورت چه در قالب زن باشد یا مرد به طور قطع هر دو سهم خواهند داشت و این دو با حقوق و تکالیفی متقابل می‌توانند در نقش‌های تکاملی یکدیگر، تمدن‌ساز باشند. جالب‌تر اینجاست که در نگاه اسلام علاوه بر سهم مساوی زن و مرد در این عرصه، زن نیز چه در مقام الگوی مومنان، اعم از زن و مرد و چه در جایگاه الگوی کافران، اعم از زن و مرد، معرفی شده است و این یعنی وجود ویژگی‌های برجسته یک زن برای الگو شدن. حال این الگو شدن می‌تواند همچون زن نوح و لوط برخلاف تمدن‌سازی باشد یا همچون مریم و آسیه در جهت تمدن‌سازی. به هر دو سو شاخص‌ها، یک زن هستند. 🔸اما اگر تمدن را به سبک مردسالارانه تعریف کرد و به همان شیوه تحقق بخشید؛ مانند آنچه در غرب اتفاق افتاده است شاهد آن خواهیم بود که این تمدن برپایه‌ی سرمایه و با مدیریت و قدرت سرمایه‌داران حفظ می‌شود و البته هرکه سرمایه‌دارتر باشد باقدرت‌تر است و از آنجا که سرمایه‌داری در غرب مردسالارانه است بنابراین قدرت نیز در دست مردان می‌باشد. از این رو زنان جامعه به دلیل نداشتن قدرت، احساس خلاء می‌کنند، چراکه آن‌ها نیز به‌صورت فطری به دنبال تمدن‌سازی و ایفای نقش در این زمینه هستند. 🔸اینچنین است که پویش مردوارگی زنان به جریان می‌افتد و زنان سعی می‌کنند برای شبیه شدن به مردها به‌طور مستمر از حقوق و تکالیف خود فاصله گرفته و برای خود حقوق و تکالیفی مردانه تعریف کنند تا بتوانند نقش خود را در این تمدن آشکار سازند. بدین‌گونه خود را به اسارت مرد در می‌آورند زیرا آنها زنانی هستند با ظرفیت‌ها و ظرافت‌های زنانه اما در لباس مردانه که قطعاً قادر نخواهند بود همچون مردان زندگی کنند و محکوم به شکست خواهند شد. 🔸بدین‌ترتیب جامعه پر می‌شود از مردانی که هر روز طمعشان به سوءاستفاده از جنس زن افزون شده و زنانی که از زنانگی خود تهی شده، به اسارت رفته‌اند، به آن‌ها اهانت شده و در یک کلام از انسانیت خود فاصله گرفته‌اند. این است تمدنِ پوشالیِ غرب حال چند سوال مطرح است: ۱. آیا نباید از نگاه غربی به مسئله‌ی جنسیت به‌شدت پرهیز کرد؟ ۲. آیا راه نجات زن غربی و جلوگیری از گسترش چنین نگاهی به جوامع اسلامی پافشاری بر ترویج شایسته‌ی حقوق و تکالیف زن با زبانی نو و شیوه‌ی نو نیست؟ ۳. آیا جریان فمینیسم که خود زاییده‌ی جریان تمدن‌ساز مردسالار است و به امید باطلِ احیای ماهیت زن، اصالت زن را لگدکوب کرده‌است لبه‌ی دوم تیغ دشمنی با زنان نیست؟ ۴. آیا تکرار اندیشه‌ی غرب درباره‌ی زن، آن هم با گسترش فیلم‌ها و نمایش‌ها و انیمیشن‌هایی با این مضامین در کشورهای اسلامی نشان از تزریق این تفکر باطل و در نتیجه استحاله‌ی ماهیت زن اسلامی و شرقی ندارد؟ ✍ زینب نجیب @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی

#دعوت_به_حضور قیام مردم ولایتمدار و انقلابی قم به همراه طلاب حوزه‌های علمیه در محکومیت اهانت نشریۀ فرانسوی به رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیة‌الله العظمی خامنه‌ای زمان: یکشنبه ۱۸ دی‌ماه، ساعت ۱۰ صبح مکان: حرم مطهر حضرت معصومه (علیهاالسلام)، صحن امام رضا (علیه‌السلام) @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی

#یادداشت #جنگِ‌نرمِ‌سخت بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم کرج، شهرِ اقوامِ گوناگون و به‌هم‌پیوسته همچون سلسله‌کوه‌های البرز 💠میزبان مهربان در زمان دفاع مقدس که همه شهرهای مرزی در غرب و جنوب غربی کشور آماج حملات خصمانه جبهه متحد کفر علیه انقلاب اسلامی ایران بود شهر کرج با وجود فاصله زیاد از این مناطق، و در زمانی که خطر حمله به پایتخت مطرح شد به ایفای نقش پرداخت و در برابر هجوم دشمن گریبان چاک کرد و دلیرانه ایستاد. به حق که نام کرج شایسته این استان بود. در فرهنگ نفیسی کرج را به معنی گوی، گریبان، چاک و شکاف جامه معنا کرده است. رهبر معظم انقلاب درباره مردم کرج فرمودند:«در اینجا بود که مردم شنیدند قرار است از منطقه‌ای تانک‌های نظامی به سمت تهران سرازیر شود، مردم کرج اعلان آمادگی کردند که در مقابل آن تانکها بایستند و مانع شوند که تهران مورد حمله قرار گیرد.»(دیدار مردم کرج‌ ۱۳۷۶/۰۷/۲۴) در طول جنگ تحمیلی هم، کرج میزبان شایسته‌ای برای هزاران جنگ زده‌ای بود که به سمت کرج رهسپار شدند. کرج آغوش گشود برای حفظ نوامیس و اسکان مردمان خسته و رنجور خرمشهر و دهلران و دیگر شهرها. خیلی از خانه‌ها میزبان مردمانی شدند که هیچ وسیله‌ای برای زندگی نداشتند؛ داروندارشان را گذاشته و فقط کودکانشان را برداشته و گریخته بودند. مردم کرج نه تنها محل سکونت که وسائل زندگی نیز به آنها دادند و آذوقه یومیه‌ی آنها را هم تهیه می‌کردند. آنها با اهل کرج دوست شدند و وصلت کردند و پاگیر شدند و حالا پس از سال‌ها خود را کرجی می‌دانند و کرج موطن دوم آنها شده است. گویی صدای مهربانی و سرزندگی کرج به گوش رهبر معظم انقلاب هم رسیده بود که پژواک آن در بیانات ایشان اینگونه تجلی کرد:«مردم کرج و روحیه‌ی کرج و نشاط و سرزندگی را در این شهر می‌شناختم.»(بیانات در دیدار مردم کرج‌ ۱۳۷۶/۰۷/۲۴) 💠پایتختِ عشق و ایثار کرج در شاهراه مسیری بود که دشمن برای تصرف تهران باید از آن می‌گذشت. به همین علت شهر کرج از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود زیرا آن هنگام که تهران نه به عنوان پایتخت ایران بلکه به عنوان پایتخت انقلاب و جمهوری اسلامی ایران در معرض خطر بود، کرج پایتخت عشق و ایثار شد و اعلام آمادگی کرد که «هل من مبارز»! شاید همین ندای «هل من مبارز» کرجی‌ها بود که مشکل را از تهران رفع کرد. این جمله نه اغراق که یک تحلیل مهم تاریخی است که رهبر انقلاب هم به آن اذعان کردند: «شاید همین اعلام آمادگی، مشکل را از تهران دفع کرد.»(دیدار مردم کرج‌ ۱۳۷۶/۰۷/۲۴) 💠 البرز ایران کوچک از ویژگی‌های منحصر به فرد شهر کرج که آنرا به محلی برای سفرهای کوتاه پایتخت‌نشینان و اسکان مهاجران تبدیل کرد، آب و هوای دلپذیر آن و مهمان نوازی ساکنان بومی کرج بود. در یک قرن اخیر، کرج میزبان انواع قومیت‌ها از آذری و گیلک و کرد و لر تا بلوچ و قوچانی و عرب بوده است تا جایی که به کرج، عنوان ایران کوچک داده‌اند. قومیت‌های مختلف در طی سال‌ها با صفا و صمیمیت در کنار هم در این شهر بزرگ زندگی کردند و با حفظ ارزش‌های اصیل فرهنگی و بومی خود در مواجهه با دیگر فرهنگ‌ها به غنای فرهنگی خود نیز افزودند. آنها در کرج همسایه دیوار به دیوار هم شدند و با هم وصلت کردند و صاحب فرزندانی شدند که بر شناسنامه آنها نوشته شده بود متولد کرج، اما پدر و مادر آنها از شهرها و قومیت‌های مختلف و گاهی حتی غیر کرجی بودند. مام مهربان کرج فرزندانی با نژادهای مختلف را در آغوش خود پروراند و به ثمر رساند تا جائی‌که کرج به یکی از شهرهای با تنوع قومیتی بالا و افراد دورگه تبدیل شد. کرج روز به روز پرجمعیت‌تر شد و مناسبات فرهنگی اجتماعی آن نیز پیچیده‌تر و غنی‌تر شد و بالاخره به استان مستقل البرز تبدیل شد. ✍ اشرف حیدری‌پور @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی

📝 ادامه مطلب... 💠 جنگِ خدعه‌ها اهمیت جغرافیایی و فراجغرافیایی استان البرز موجب شده است که در سال‌های اخیر و در جنگ نرم دشمن، بیشترین هجمه‌ها بعد از تهران به عنوان پایتخت و اتاق عملیات انقلاب اسلامی ایران، به این استان به‌عنوان استان همجوار پایتخت معطوف شود. 💠 بشقاب به جای گلدان تهاجمات گسترده فرهنگی دامن البرز را نیز گرفت. شهری که بالکن‌های آن پر از گلدان‌های شمعدانی و حسن یوسفی بود که رو به آفتاب کرده بودند، پر شد از بشقاب‌هایی که به سمت ترکیه و اروپا و کشورهای عربی رو کرده بودند. دامنه‌های البرز پهناور در معرض تهاجم فرهنگی و معنوی قرار گرفت. تهاجمی که صد برابر بلکه بیشتر، از جنگ رو در رو خطرناک‌تر است. رهبری درباره تهاجم فرهنگی فرمودند:«اما در تهاجم معنوی، تهاجم فرهنگی، تهاجم نرم، شما دشمن را در مقابل چشمتان نمی‌بینید.)در دیدار خانواده‌های شهدا و ایثارگران. ۱۳۸۸/۰۲/۲۲). اما چگونه می‌توان ملتی را از همدیگر جدا کرد که تاروپودشان در هم تنیده است؛ یکی مادرش آذری و پدرش کُرد است، دیگری مادرش گیلک و پدرش کرجی است، آن دیگری مادرش لر و پدرش آذری است، و آنقدر تنوع نژادی هست که نمی‌توان شمرد چه برسد که نوشت! 💠 گوشی به جای بشقاب در طی این سال‌ها، فعالان حوزه فرهنگی از امام جماعات و پیش نماز مساجد گرفته تا خانم جلسه‌ای ها و بعضی معلمان دلسوز سعی کردند که با آگاه کردن مردم از خطرات جنگ نرم آنها را از عواقب حضور ماهواره‌ها با خبر کنند. خانواده‌ها کم‌کم متوجه این بلای بشری شده بودند و هر روز به تعداد کسانی که قصد بیرون انداختن این دشمن خانگی را داشتند اضافه می‌شد که دشمن خدعه‌ی دیگر کرد و با رواج گوشی‌های هوشمند و ایجاد نیاز کاذب به آن، سلاح دیگری را رو کرد. دیگر نیاز نبود تک تک خانواده را راضی کنند تا با صرف هزینه و وقت و کلی دردسر، ماهواره به خانه راه پیدا کند. بلکه هرکس هر آنچه را که می‌خواست می‌توانست در گوشی خود ببیند. کنترل فرزندان یکی پس از دیگری از دست خانواده‌ها خارج می‌شد. دیگر تنها کوبیدن بر طبل تجزیه‌طلبی و قومیت‌گرایی صرف مطرح نبود. اینبار رگبار دشمن، اعتقادات و عقاید فرزندان را نشانه رفته بود. نوجوانان و جوانانی که جنگ هشت ساله ابرقدرت‌ها علیه ایران را ندیده بودند و از عمق کینه و دشمنی آنها خبر نداشتند بازیچه رسانه‌هایی شدند که ریشه‌های اعتقادی آنها را نشانه گرفته بود. خطر چنان جدی شد که رهبر هشدار دادند:«[زمزمه‌ی] دشمنان در زمینه‌ى ایجاد تشکیک در اعتقادات جوانها را زمزمه‌ى خصمانه به حساب بیاورید. در دیدار انجمن‌های اسلامی ۱۳۷۹/۱۲/۰۸». و حالا دشمن خاکریزهایش را به درون گوشی‌ها رسانده است و در بستر فضای مجازی به خاک و خونمان می‌کشد. در هر مسیری که می‌رویم گویی از روی مین‌هایی رد می‌شویم که یک به یک اعتقاداتمان را از ما می‌گیرد و بی‌هوش و مدهوش، بی‌چشم و بی‌بصیرتمان می‌کند. 💠 به استواریِ البرز جنگ همان جنگ است و رهبر همان رهبر و ما مردم البته همان مردمانیم. و مردم کرج همان مردمی هستند که ایستادگی آنها به استواری البرز بود و به حق برازنده این نام شدند. اگر دشمن خدعه کرد و ترفندهای نظامی خود را تغییر داد ما نیز باید در نحوه عملکرد خود بازنگری کنیم. باید دوباره مو به مو بیانات و نصایح پدر دلسوز انقلاب را مرور کنیم و درک خود از بیانات را با حقایق امروز تطبیق دهیم. مگر ما نبودیم که رهبر معظم انقلاب درباره‌مان فرمودند:«در اینجا بود که مردم شنیدند قرار است از منطقه‌ای تانک‌های نظامی به سمت تهران...»! گویی باید این واژه‌ها را دوباره مرور کرد. ایشان فرمودند:«شنیدند». شاید ما هنوز نشنیده‌ایم که دشمن قصد تصرف قلب‌هایمان را دارد! فرمودند:«قرار است». شاید فکر کرده‌ایم که قرار نیست دیگر دشمن به ما حمله نظامی کند! فرمودند:«از منطقه‌ای». شاید هنوز نمی‌دانیم دشمن از کدام مناطق قرار است حمله کند! فرمودند:«تانک‌های نظامی». شاید هنوز به دنبال شکل و شمایلی شبیه تانک می‌گردیم و نمی‌دانیم که دشمن با نیرنگ تانک‌های نظامی خود را به موج و فرکانس تبدیل کرده است! فرمودند:«به سمت تهران». شاید نمی‌دانیم که منظور از تهران اینک نه فقط پایتخت که قلب و روح و روان تک‌تک مردمان سرزمین ماست که نشانه رفته‌است! ✍ اشرف حیدری‌پور @enqelabi_nevesht 📌کانال نوشته‌های انقلابی