هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
#تمدید_شد
ثبتنام در «هشتمین دورۀ جامعِ آموزش منظومۀ فکری رهبر انقلاب» تا ساعت ۲۴ روز یکشنبه ۲۱ اسفند #تمدید_شد.
این دورۀ آموزشی، شما را در عرصۀ جهاد تبیین، توانمند میسازد.
💢این دورۀ آموزشی، در سه بخشِ منظومۀ معرفتی، منظومۀ ارزشی و منظومۀ کنشی برگزار میگردد.
🔸مزایا:
۱. بهرهمندی از اساتید برجسته
۲. بهرهمندی از تخفیف جهت شرکت در دورههای آموزشی روش مطالعه، تندخوانی، مدیریت زمان و برنامهریزی
۳. امکان شرکت در دورههای تخصصی سطح دو در رشتههای مختلف
۴. اعطای گواهینامه
🔹زمان ثبتنام: یکم تا نوزدهم اسفندماه ۱۴۰۱
تا ساعت ۲۴ روز یکشنبه ۲۱ اسفندماه تمدید شد.
🔸هزینه ثبتنام برای هر بخش: شصت هزارتومان
🔹شروع دورۀ آموزشی: بیست و ششم فروردینماه ۱۴۰۲
▫️ثبتنام از طریق پیوند زیر🔻
https://www.tabyinmanzome.ir/courses/maaref-enghelab/maaref8
▫️راه ارتباطی(ایتا):
@manzome1
#تمدید_شد
📌مجموعۀ تبیین منظومۀ فکری رهبری
@t_manzome_f_r
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 انتظار، حرکت است یا سکون؟
[۱]. شعار پایداری و خط بطلان بر همه کفرها، نفاقها و ظلمها همان معنای «انتظار» است. تفسیرِ تَبَرِ ابراهیم برای پایان شرک، عصای موسی و بعثت حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم)، جنگهای سهگانهی امام علی (علیهالسلام)، صلح امام حسن (علیهالسلام)، خون سرخ امام حسین (علیه السلام) در عاشورا و جاری شدن جریان امامت تا غیبت امام عصر و ظهور انقلاب، مقاومت و حماسه، انتظار هستند. انتظار یعنی در درون تاریکیها و سردیها، به دمیدن سپیدهدمان چشم داشته باشی و به امیدِ طلوعِ خورشید زندگی کنی، در جهان آکنده از ستم و بیداد از شادمانیِ طلوعِ طلیعهی جهانِ سرشار از دادگری لبریز شوی، در زیر سیلابِ خروشان تباهی و فساد برای لحظهای قد خم نکنی، آغوشت را برای تیغِ برّان تهمتها و آشوبها باز کنی و گاه برای حفظ ایمان راسخ در مقابل فتنهگران با خون سرخت، شهادت را در آغوش بگیری. انتظار یعنی شعار شورآفرین منتظران، پایداری مقاومان، صلابت پیشگان، شیعیان و مهدی جویانِ تاریخ...
[۲]. از طرفی منتظران امام مهدی (علیهالسلام) در طول تاریخ انتظار در طلب تحقق عدالت هستند، عدالتی که کمال بشریت را نوید میدهد؛ اما خود دعوت به حماسه، یک اقدام است. پس انتظار ظهور حماسهآفرین و حرکتزا است و با سکون مغایر است. «انتظار فرج، انتظارِ دستِ قاهرِ قدرتمند الهی ملکوتی است که باید بیاید و با کمک همین انسانها سیطرهی ظلم را از بین ببرد و حق را غالب کند و عدل را در زندگی مردم حاکم کند و پرچم توحید را بلند کند و انسانها را بندهی واقعی خدا کند. انتظار حرکت است، سکون نیست. انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، آماده بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام مهدی (علیهالصلوةوالسلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد آماده کردن. آن انقلاب بزرگ تاریخی برای آن هدف انجام خواهد گرفت و او عبارت است از ایجاد عدلوداد، زندگی انسانی، زندگی الهی، عبودیت خدا. این معنای انتظار فرج است.» (بیانات رهبر انقلاب در ۸۷/۰۵/۲۷).
[۳]. همچنین در احادیث و تعالیم اسلامی اهمیت ایمان در عصر غیبت امری بسیار مهم و سخت نامیده شده و منتظران مؤمن را دارای مقام و منزلت شمشیرزن در رکاب پیامبر دانستهاند. از این بالاتر اینکه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه) آنان را برادران خود خوانده و از نظر خردمندی و بصیرت و اعتقاد و اخلاص مورد ستایش قرار داده است، چراکه آنان پیامبر را ندیدهاند، همعصرِ امام نیستند اما ایمان قوی دارند. امام صادق (علیهالسلام) نیز در مورد آنان فرموده: «یاران مهدی مردانی هستند پولاددل و همهی وجودشان یقین به خداست. مردانی سختتر از صخرهها، اگر به کوهها روی آورند آنها را از جای برکنند، درفش پیروزگر آنان به هر شهر و پایتخت بیرون نهد، آنجا را به سکوت وادار سازد، گویی آن مردان عقابان تیز چنگالاند که بر مرکبها سوار شدهاند.آنان امام خود را در میان میگیرند و جان خویش را در جنگها پناه او میسازند. هر چه را اشاره کند با جانودل انجام میدهند. آنها چونان مشعلهای فروزانند و دلهای منور آنان بسان قندیلهای نور در سینههاشان آویخته است.» (بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۰۸).
[۴]. نکتهی مهم اینکه «قبل از دوران مهدی موعود، آسایش و راحت طلبی و عافیت نیست. در روایات «والله لتمحصن» و «والله لتغربلن» است، به شدت امتحان میشوید، فشار داده می شوید. امتحان در کجا و چه زمانی است؟ آن وقتی که میدان مجاهدتی هست. قبل از ظهور مهدی موعود، در میدانهای مجاهدت، انسانهای پاک امتحان میشوند. در کورههای آزمایش وارد میشوند و سربلند بیرون میآیند و جهان به دوران آرمانی و هدفی مهدی موعود (ارواحنافداه) روزبه روز نزدیکتر می شود. این، آن امید بزرگ است.» (بیانات رهبر انقلاب، ۳۰بهمن ۷۰). این ایمان و باور باید در جامعه اسلامی وجود داشته باشد و تا زمان ظهور هرروز پررنگتر شود که در عصر غیبت نیاز به شناخت و بصیرت، استقامت و پایداری و پیروی از خط امامت و رهبری دارد و برای تحقق آن، تبیین و روشنگری اهداف و آرمانهای امام و انقلاب ضروری است تا در سایهی این شناخت، طبق وعدهی الهی حکومت زمین به دست بندگان صالح باشد.
«أنَّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصالحون. حکومت زمین سرانجام به دست بندگان صالح خواهد افتاد.» (انبیا/ ۱۰۵).
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 یک ضرورتِ فرا مرزی
امروزه، افرادی در جامعه، حکومتِ جمهوری اسلامی ایران را دیکتاتوری میپندارند که این اعتقاد یا ناشی از تحلیل خودشان است و یا ناشی از هجمهی شدید رسانههای ضدانقلاب.
البته با نگاهی به جامعه کاملاً آشکار خواهد شد که نهتنها اغلب پیروان چنین اعتقادی تحتتأثیر شدید امپراطوری رسانهای هستند، بلکه آنان که ادعا میکنند با تحلیل خودشان به این نتیجه رسیدهاند نیز، زخمخوردگانِ جنگ شناختیاند. جنگی که یکی از نتایجش تخریب نظام محاسباتی افراد است. بدین صورت که شاهد صدق یک پدیده است اما ناخودآگاه شهادت به کذب آن پدیده میدهد. یعنی بهعنوان مثال، چیزی را کاملاً میبیند، اما آن را نفی میکند و یا بالعکس چیزی را نمیبیند اما به بودنش شهادت میدهد.
حال مسئله اینجاست که آیا این افراد هرگز از خود سؤال پرسیدهاند که اگر واقعا این حکومت، دیکتاتوری است پس این همه تأکید بر تحلیل درست و نگاه عمیق برای چیست؟ این همه تلاش در آموزش بصیرتآفرینی و تبیینگری از چه رو است؟ این مقدار از تأکیدات رهبر جامعه بر ضرورت تبیینگری و حتی جهاد، دانستن آن به چه منظور است؟ نگارش انواع مقالات و يادداشتها، برگزاری کنفرانسها و نشستهای تخصصی، ایجاد تشکلات و...با چه هدفی است؟
مگر نهاینکه صاحبان قدرت هر زمان که بخواهند در جهت منافع و قدرت خود اقدامی کنند، عامه مردم را به بیخبری و سرخوشی و سرگرمی دعوت میکنند تا در سایهی غفلت مردم، مقاصد خود را عملی کنند؟
مگر نه اینکه سعی میکنند، چشمهی بیداری را در همان آغاز، کور کنند و صدای هوشیاری را در دم خفه. اگر موفق شدند که هیچ، اگر موفق نشدند بهسرعت روایتی دستوپا کرده و اذهان را با خود همراه میکنند و یا هزاران مکر و حیلهای دگر به کار میبندند تا انسان آنچنان سردرگم شود که در این سرگشتگی جایی برای سؤال نیابد.
اما در جامعهی مردمسالار دینی شاهد این حوادث نیستیم بلکه کاملاً برعکس، همهی قشرهای مختلف جامعه در هر کسوت و جلوت به «بصیرت»، «هوشمندی»، «بینایی»، «قدرت فهم» و «تحلیل» دعوت میشوند و نه فقط دعوت بلکه آموزش میبینند، در کسب چنین مهارتی، تشویق میشوند و در صورت کوتاهی، مورد سرزنش و شماتت قرار میگیرند.
آن که این بستر را برنمیتابد؛ یا تلاش میکند تا چهرهی آن را مخدوش کند و یا با کجروایتها زخمیاش کرده و آن را از مسیر خود منحرف میسازد. گاهی از همان ابتدا آن را زیر تپهای از اخبار و محتواهایی نامربوط و اغلب بیاهمیت مدفون میکند و یا با طرح پرسشها و شبهات، آن را در هالهای از ابهام فرو میبرد. آری ، دشمن همیشه در وهله اول درصدد نابودی حق قدم برمیدارد و اگر موفق نشد به تحریف آن مبادرت میورزد.
و اما دوست...
دوست حقیقی همان حکومتی است که زخم زبان میشنود، زخم خنجر به تن میخرد اما باز ندای رسای جهاد تبیین سر میدهد. چراکه خواستار پرورش فهم آحاد جامعه است.
حال، اگر این انقلاب که از تمام ظرفيتهای خود برای رشد انسان بهسود اندیشیدن و بهتر اندیشیدن بهره میبرد دیکتاتور است پس امثال رضاخان که نه خود میاندیشید و نه اجازهی آن را به کسی میداد نامش چیست؟
جالبتر اینکه آرمانِ انقلاب اسلامی، صدور این امر مهم، به فراتر از مرزهای جغرافیایی است. یعنی اصلاً تحقق آن را محصور در خانهی خود نمیداند بلکه آرمانشهر او جایی است که انسانها همگی بدون دخالت طواغیت عالم، بدون هوای مسموم اغواگریها و بدون اسارت هوای نفس، آزادانه بیندیشند.
آری، صحنهی جنگ واضح است هرچند گاهی غبار فتنه به خود بگیرد. دنیایی که بهدست ابرقدرتهای مادی خلق شده است، این است: «نیندیش، ما بهجای تو خواهیم اندیشید». این عبارت را آنچنان دلربا عرضه کردهاند که انسانِ امروز، تصوری زیبا از این زندگی در ذهن خود پرورانده است آنچنانکه از آن تمامقد دفاع میکند.
بنابراین، برماست که در این جنگ تمامعیارِضدبشری، بر قدرت تحلیل و تبیین خود بیفزاییم و ضرورت آن و سپس شیوههای صحیح آن را بهعنوان محصولی ارزنده به جهان صادر کنیم تا دنیا از زنگار دیکتاتوری نجات یابد.
✍زينب نجیب
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 ستمی بهنام «برابری جنسيتی»
📌. موضوع قدرت و توزیع عادلانۀ آن میان زن و مرد، از جمله موضوعات مهم و مناقشهبرانگیز در عصر حاضر به حساب میآید و توجه بسیاری از نظریهپردازان را بهسوی خود جلب کرده است. یکی از جنبشهایی که چندین دهه خواستار برابری حقوق زن و مرد هست، جنبش ازادی جنسی یا فمنیسم است. ایدئولوژی آزادی جنسی یا فمینیسم مبتنی بر تعریف جامعهشناسی خود به معنای جنبش اجتماعی دفاع از حقوق زنان است که با تغییر شرایط زمان رویکرد، خط مشی متفاوتی را در جهت رسیدن به هدف خود انتخاب کرد و در هر زمان به لباس یک نحله از تفکرات رایج فلسفی زمان خود برآمد. فمینیسم برای جلوه کردن و پرچم دادن به جنبش خود به لباسهای لیبرالیسم، مارکسیسم، سوسیالیسم، پسامدرنیته و پساساختارگرایی درآمد تا ذیل این تفکرات اومانیستی(انسانمحوری) دم از حقوق زنان و برابری دوجنس بزند و گروهی به افراط در زنپرستی و مردستیزی روی آوردند و لباس زشت و بدقوارهی فمینیسم رادیکال را بر تن کردند.
📌. فمینیسم، گسترهای از جنبشهای سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیها است که به دنبال تعریف، برقراری و دستیابی به حقوق برابر جنسیتی در مسائل سیاسی، اقتصادی، شخصی و اجتماعی زنان است. درست است که به زنان اجازه داده میشود که در مشاغل تخصصی فعالیت کنند ولی بیشتر زنان درشبکههای تبلیغاتی کالاهای مصرفی و شبکههای مدگرایی به کار گرفته شدهاند. جالب این است که اگر زنان جوامع آمریکایی و غربی را از جامعه آنها حذف کنیم، در سیاست، تجارت و فرهنگ آنها خلل ایجاد میشود؛ زیرا نمایش زنان در این کشورها درآمد بسیاری دارد و متأسفانه در بیشتر کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه هم وضع به همین منوال است. این جنبش از همان ابتدا مورد حمایتهای مالی گسترده بنیادهای مختلف و نیز سیاستگذاران فمینیست و همجنسگرا قرار داشت و توانست خود را بهعنوان پدیدهای طبیعی مطرح کند و خواستار کسب به اصطلاح حقوقی شود که از آنها محروم بوده است.
📌. فمنیستها از ابتدا با دامن زدن به آموزههای دروغینی چون بینیازی زنان از مردان، در برآوردن نیازهای جنسی خود و ترویج استقلال زنان از طریق اشتغال و تقدم کار بر خانه و خانواده، همواره بر آتش همجنسگرایی دمیدهاند. این جنبش زنان را به طرف این اعتقاد میراند که این جامعه است که غرایز زنان را به آنها میآموزد و این غرایز، شیطانی هستند. این جنبش به آنها میآموزد که از مردان بترسند و با آنها رقابت کنند و رضایت را به جای خانواده، در اشتغال بجویند. این گروه، همجنسگرایی را برای مستقر کردن یک نظم نوین جهانی فاشیستی ترویج میکنند و در حال انتقال قدرت از ملل کشورها به عوامل خود در سطح جهان است. هدف فمينيسم از بين بردن همه تفاوتهای موجود در نقشهای اجتماعی مبتنی بر تفاوتهای جنسی است و همين نكته است كه فمينيسم را از ديگر نهضتهای زنان متمايز میسازد.
📌. به نظر میرسد مفهوم قدرت در اندیشۀ فمینیستی و رویکرد اسلامی، دارای تفاوتهای مبنایی و چشمگیری باشد. فمنیستها قدرت را مفهومی انسانمحور میدانند و برای آن اصالت ذاتی قائل هستند، اما بازخوانی اسلام از قدرت، معطوف به هدف الهی و توجه به وحی در شئون اجتماعی است. به بیان بهتر، در رویکرد فمینیستی، قدرت بهمثابۀ امری انسانی، اما در رویکرد اسلامی بهمثابۀ امری الهی است. نتیجۀ تفکر فمینیستی این است که زنان باید تا حد امکان از قدرت بیشتری برخوردار باشند، اما در رویکرد اسلامی با درنظرگرفتن تفاوتهای ذاتی میان زن و مرد، جایگاه آنان در نظام قدرت مشخص میشود. تفاوت یا عدم تفاوت جنسی در حقوق زنان، مهمترین اختلاف مکتب اسلام با فمینیسم است. روح این اختلاف که در مبانی وجود شناختی و معرفت شناختی هر دو مکتب آشکار میشود، ریشه در این امر دارد که مصلحت از جانب چه کسی تعیین گردد. اسلام این امر خطیر را از خداوند متعال طلب مینماید، اما فمینیسم بشر را تعیینکننده مصلحت خویش میداند. از این رو در اسلام، عدالت از یک واقعیت نفسالامری برخوردار است و بر ایناساس تساوی حقوقی چون مخالف با مقتضیات وجودی زن است، خشونت علیه زنان محسوب میشود؛ ولی در این جنبش، عدالت کاملا امری نسبی است و برحسب تجربههای مختلف بشری، معنای آن نیز متغیر میشود و به تبع آن، معنای خشونت علیه زنان نیز تغییر میکند.
✍ چمنخواه
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت بسماللهالرحمنالرحیم 🔖 ستمی بهنام «برابری جنسيتی» 📌. موضوع قدرت و
📝 ادامه مطلب...
📌. آیتالله خامنهای در همایش بزرگ خواهران در ورزشگاه آزادی به مناسبت جشن میلاد کوثر فرمودند:«در حقیقت نهضت دفاع از زنان در غرب، یک حرکت دستپاچه، بیمنطق و مبتنی بر جهالت بدون تکیه به سنتهای الهی و بدون تکیه به فطرت و طینت زن و مرد بود و در نهایت به ضرر همه تمام شد؛ هم بهضرر زنان، هم بهضرر مردان و بیشتر به ضرر زنان، این قابل تقلید نیست»(۳۰مهرماه۱۳۷۶)
متاسفانه حاصل تلاش فمنیست، چیزی جز ازدواجهای فروپاشیده، مادران تحقیر شده و محجور مانده، زنان جوانی که نقش جایزه را برای مردانه موفق دارند، نیست. بهدینترتیب آموزههای فمینیست به جای آنکه به نفع زنان باشد، در خدمت مردان قرار گرفت و حامیان این جنبش با پست شمردن همه جنبهها و کارکردهای زندگی روزمره زنان را به تمسخر گرفتند. با همه این تفاسیر این جنبش با شکست روبروست و علت عمده این شکست، فراموش کردن تفاوتهای بین دو جنس و به خصوص غفلت از پاکدامنی زنان بوده است.
✍ چمنخواه
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
بسماللهالرحمنالرحیم
یا مقلبالقلوب والابصار
یا مدبرالیل و النهار
یا محولالحول والاحوال
حول حالنا الی احسنالحال
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖ماهیتِ یک هویتِ جعلی
[۱].مسئلهی زن در هر مکتب فکری، محصول جهانبینی و معرفتشناسی و انسانشناسی آن مکتب است. در جوامع غیر الهی الگوهای ارائه شده برای زن، محصول تفکر ناشی از معرفت مادی است و تا جایی پیش رفته که زن را یا موجودی ناتوان و ناقص برمیشمارد که وجودش کامل کنندهی مرد بهشمارمیرود و یا با نگاهی کاسبگرایانه و اقتصادی، وسیلهای برای اطفاء غریزهی جنسی محسوب میشود. جریان دفاع از حقوق زن در غرب، پایهی تشکیل مکاتب فکری و عملی فمینیسم شد و از آنجا که از سالها قبل جریان صهیونیزم طبق مفاد ۲۴ مادهای شیوهنامهی یهودی، به دنبال برآوردهشدن آرزوی یهود، یعنی برتری بر تمدنهای عالم و حذف تمدن اسلام به عنوان تمدن برتر از جهان بوده، از بستر فمینیسم برای جهانیسازی تفکر خویش استفاده کرد تا به وسیلهی آن، ایدئولوژی شیطانی خود را گسترش دهد.
[۲].جریان یهود با بهره گیری از اصول مدرنیسم از جمله؛ اصل فردگرایی، لذتگرایی و تساوی حقوق زن و مرد، پایههای فمنیسم را در جامعهی غربی بدین سان پایهریزی کرد و با بلندکردن عَلَم حقخواهی زن، او را وارد صحنه کرد. همچنانکه پس از انقلاب اسلامی در ایران نیز، موج فمنیستی با ظاهری اسلامی به دنبال توجیه آموزههای دینی با رویکرد روشنفکرانه و فمینیستی بود، تا با جداسازی این قشر تاثیرگذار انقلاب از قرآن و عترت و آموزههای اسلامی، او را فریب دهد. این در حالی است که در گرایشهای متنوع فمنیسم که طی دو موج از سال ۱۷۸۹ میلادی شروع شد، زنها حتی دارای حقوق اولیهی انسانی هم نبودند، تاجایی که وقتی بعد از انقلاب فرانسه اعلامیهی حقوق بشر نگاشته شد، حتی نامی از حقوق زنان به میان نیامد و اعدام با گیوتین پاسخ تنها زنی شد که به دنبال این حق بود.
[۳].در حقیقت در طول تاریخ، زن میان دو ستم قرارگرفته که این هر دو ستم در یک جمله با هم اشتراک داشتند و آن تحقیر زن است. یکی ستمی بود که برای زن حق حیات، اظهارنظر و تلاش قائل نشدند و به اشکال مختلف او را از صحنههای فعالیتهای زندگی و اجتماعی عقبراندند و همچون جاهلیت، مانع تعلیم و تعلم و رشد او شدند و جریان دوم جریانی است که زن را به عنوان وسیلهای برای عشرت و تمتع و با نام «حقوق زن و آزادی» به میدان آوردند و او را از صحنهی تأثیرگذاری در عالم جدا ساخت. این از آنجا بود که مبانی فکری فمنیسم، که برگرفته از آموزههای مکاتب اومانیسم (انسانمداری)، سکولاریسم (جدایی دین از سیاست)، لیبرالیسم، فردگرایی، لذتگرایی و نسبیتگرایی است، با شعار خودبسندگی عقلی و بیاعتنایی بهحجیت وحی، برابری زنان با مردان ونفی تمایزهای جنسیتی به میدان آمد.
[۴].اما مکتب اسلام با حمایت از جایگاه و شخصیت انسانی زن، میان زن و مرد از نظر استعدادهای طبیعی، مسئولیتها، نقشها و حقوق ، مشابهت قائل نشده بلکه با تدبیر حکیمانهی الهی، دو مدار مختلف برای حرکت آن دو تنظیمکرد که ظرفیتهای وجودی هر یک را متناسب با کارکردهای مورد انتظار مقرر و میان تکوین و تشریع هماهنگی کامل برقرار ساخت تا هریک از دو جنس از هویت خویش فاصله نگیرد. از این جهت فعالان حقوق زنان مسلمان نیز به دنبال احیای هویت زن هستند تا به واسطهی آن، بتوانند حقوق حقهی زن در جامعه را احیا کنند. این حقوق مطابق لوازمی است که به طور طبیعی در وجود او نهاده شده است در حالیکه در تفسیر فمینیستی از زن، از او به عنوان ابزار و وسیله استفاده شده، تا بر مبنای ایدئولوژی فمنیسم به اسم آزادی از او بهرهکشی شود. طبق تعالیم اسلامی، زن وجودی موثر، متعالی و تعالیبخش دارد؛ به عنوان مثال در آیه ۱۲ سوره ممتحنه که بیعت زنان با رسول خدا و حضور اجتماعی آنان را به تصویر میکشد، همچنین آیه ۵۹ سوره احزاب که پوشش را برای زنان واجب میداند و آیه ۳۰ همان سوره که چشم چرانی را منع میکند و آیه ۳۳ احزاب که خودنمایی و تبرج زنان را برای نامحرم ممنوع اعلاممیکند؛ همگی دلالت بر جواز حضور زن در جامعه با رعایت شرایط خاص را دارد.
🖋آمنه عسکری منفرد
📝ادامه دارد...
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
📝ادامهی مطلب...
همچنین طبق روایات موثق، حضور حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) برای بیان احکام در مسجد و در جنگ احد در کنار زنان دیگر و یا حضور کاروان حضرت زینب در کربلا و رسالت پرچمداری ایشان بعد از واقعه عاشورا، نشان از جواز نقش اجتماعی زنان به معنای تقسیم کار اجتماعی در اسلام را دارد و ادعای ما این است که بر اساس آموزههای اسلام که ایدئولوژی خود را بر پایهی شناخت انسان از خود و تعیین نقش خویش در آفرینش چیده است، نقش زن معین شدهاست و طبق تاکیدات آیات الهی مبنی بر خودشناسی و خودآگاهی، «هویت زن» به عنوان یک انسان، تنها در ارتباط با پروردگار معنا مییابد و این نقطهی مقابل امانیسم و آموزههای فمنیسمی است. چراکه آموزههای الهی اسلام، «انسان» را مرکز آفرینش میداند و مقام «خلیفةالهی» برای نوع انسان، والاترین جایگاهی است که برای هر فرد اعم از زن و مرد تعریف شده است و به دلیل برخورداری از نعمت عقل و اختیار نسبت به سایر موجودات شایستهی آن گشتهاست.
[۵].در منظر اسلامی، هستی هدفمند است و در راستای این اهداف، انسانها دارای نقشهای معینی هستند؛ از جمله اینکه زن در جهانبینی الهی با بهرهگیری از احکام اسلامی که هم ناظر به شخصیت فردی و هم کارکرد مسئولیتهای اجتماعی در جهت نیل به قرب الهی است با شناخت تواناییهای خود و ایمان به تاثیر انتخاب و افعال در مقیاس جهانی حق انتخاب دارد. زیرا او خوب میداند جزئیترین عملش، اثر اجتماعی و تمدنی دارد، بنابراین با دوری از الگوی فمنیست که به دنبال «مردوارهکردن» زن با شعار آزادی و به عنوان یک امتیاز برای او شمرده میشود، دست به انتخاب میزند تا جایگاه خویش را در آفرینش دریابد. نکتهی مهم این است که در تعریف این الگو، محدودیت در نقش اجتماعی برای زن نهتنها منکر نیست، بلکه در قالب وظیفه و تکلیف، گاه واجب عینی بهشمار میرود که بیتوجهی به آن عواقب جبرانناپذیری را برای جامعه بههمراه خواهد داشت. زن مسلمان با انتخاب «عفاف»، «حجاب» و «دوری از مردوارگی» که زن را به مشاغل گوناگون که با ساختمان جسمی و روانی و فکری او سازگار نیست و گاه مختص مردان است -ولی در تفکر فمنیسم به عنوان امتیاز برای او شمرده میشود و گاه او را وسیلهای برای التذاذ جنسی مردان و یا عرضه شدن و هرز شدن تبدیل میکند- دوری میکند و به این وسیله ارزش وجودی خود را حفظ مینماید.
آری! زن مسلمان میداند که میتواند مستقیم یا غیرمستقیم در فضای تصمیمسازی و تصمیمگیری و اجرا در جامعه نقش داشته باشد و نقش تمدنی خود را ایفا کند و لازمهی این امر، «شناخت هویت زن» توسط خود زنان میباشد که با شناخت و حفظ آن ، در دنیای ابر رسانهی فعلی -که هر لحظه به دنبال تولید فرهنگهای بیاصل و ریشه هستند- مسیر تعالی خویش را حفظ کند تا نقش تمدنی زن مسلمان را به شایستگی ایفا کند.
✍ آمنه عسکریمنفرد
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
هدایت شده از تبیین منظومۀ فکری رهبری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 جمهوری اسلامی، ابتکار ماندگار امام
امام ابتکارات زیادی داشتند لکن این مهمترین ابتکار امام است، و آن عبارت است از «جمهوری اسلامی».
۱۴۰۰/۰۳/۱۴
▫️به مناسبت روز جمهوری اسلامی
@t_manzome_f_r
مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔴 نگاهی گذرا به «جمهوری»
در متون اسلامی
[۱]. هدف از ارسال رسل و انزال کتب آسمانی، برانگیختن افراد بشر، برای برپایی قسط و عدالت اجتماعی است. خداوند در آیه ۲۵ سورۀ حدید به این امر مهم اشاره نموده، آنجا که فرموده است: «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛ بهتحقیق رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم و همراه آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم به عدالت قیام کنند». (حدید، آیه ۲۵) و چون برپایی عدالت اجتماعی، بدون در دست داشتن قدرت و حکومت، امکانپذیر نیست پس هدف خداوند از ارسال رسولان، ایجاد بستر لازم برای رشد فکری انسانها و رساندن آنها به درجهای است که بتوانند با هدایت رهبران الهی، از زیر سلطۀ مستکبران و طاغوتیان عالم خارج شوند و حکومت بر سرنوشت خویش را، خود بهدست گیرند. به عبارت دیگر، تسهیلگری مشارکت مردم در عرصۀ حکومت، برای تصمیمسازی، نظارت و اجرا از اهداف بیامبران الهی است.
[۲]. از این رو با رجوع به متون اصیل دینی و با درس اخلاص و مجاهدت گرفتن از سیرۀ معصومین (علیهمالسلام) میتوان به این هدف انبیاء، جامعۀ عمل پوشانید و برای عالمگیر کردن عدل اسلامی، راه حضور مردم در عرصۀ سیاسی را باز نمود. آشنایی با نهجالبلاغه یکی از مهمترین شیوهها برای آشنایی با نحوۀ مشارکتدادن مردم در امور حکومتی و بستن راه سوء استفادۀ دشمنان کوچک و بزرگی است که میخواهند مردم را برده و اسیر خود کنند و به نام دموکراسی، بر آنان مسلط شوند. یک دسته از این دشمنان، غربیانی هستند که با استفاده از غفلت مسلمین، سعی کردند اندوختههای ذهنی خود را به نام قرآن و نهج البلاغه به خورد مردم دهند و دین فردی و دور از سیاست را تبلیغ کنند. دستۀ دیگر روشنفکران شیفتۀ غرب هستند که به جای توجه به متون دینی و گنجینههای اسلامی، مبهوت تمدن غرب شدهاند، ذلیلانه تن به دموکراسی غربی داده و درصدد هستند لیبرالدموکراسی غربی را جایگزین مردمسالاری دینی نمایند.
[۳]. به همین خاطر، خداوند در قرآن، از شرک که یک مصداق آن، پذیرفتن حکومت طاغوت است، به عنوان گناهی نابخشودنی یاد نموده و میفرماید: «إنالله لا یغفر أن یشرک به...؛ همانا خداوند کسانی را که به او شرک میورزند نمیآمرزد». (نساء ۴۸) و چند آیه بعد، طاغوتیان را مورد لعن خود قرار داده و فرموده است: «اولئک الذین لعنهم الله، و من یلعن الله فلن تجد له نصیرا؛ آنان کسانی هستند که مورد لعنت خداوند قرار گرفتهاند و کسی را که خداوند لعنت کند هرگز یاوری نخواهد یافت». (نساء، ۵۲) و در آیۀ بعد توضیح بیشتری در مورد چنین کسانی داده، میفرماید اینها اگر نصیبی از ملک و سلطنت داشته باشند ذرهای از آن حکومت را به مردم نمیدهند و هرگز راه را برای سالار شدن مردم هموار نمیکنند: «أم لهم نصیب من الملک فإذا لا یؤتون الناس نقیرا؛ آیا آنها سهمی در حکومت دارند؟ در حالی که اگر چنین بود، کمترین حقی را به مردم نمیدادند». (نساء، ۵۳)
[۴]. امیرالمؤمنین (علیهالسلام) هم در نامهای که به مالک اشتر مینویسد، خطاب به او میفرماید: «ولا تقولن إنی مؤمر آمر فأطاع فإن ذلک إدغال فیالقلب و تقرب منالفتن...؛ مبادا بگویی من مأمورم و هرچه بخواهم امر میکنم، پس باید مردم فرمان مرا بپذیرند. این روش، سبب فساد و خرابی دل و ضعف و سستی دین و تغییر و زوال نعمتها میگردد». (نامه ۵۳ نهجالبلاغه، ترجمه فیضالاسلام) با نگاهی گذرا به نهجالبلاغه درمییابیم؛ صدها سال، قبل از اینکه تمدن غرب به فکر دموکراسی بیفتد، مهمترین دغدغۀ فکری امیرالمؤمنین (علیهالسلام) مردمسالاری دینی یا جمهوری اسلامی بوده است و به کارگزار خود میفرماید مبادا احساس کنی برتر از مردم هستی و به آنها دستور بدهی. رهبر انقلاب در این باره میفرمایند: «وقتی اینطور حرف بزنی، مردم از خودخواهی و من من گفتن تو و خود را محور همه چیز دانستن و مسئولیتی برای خود قائل نبودن، برای همیشه ناخشنود میشوند». (۱۳ آذر ۱۳۷۹، بیانات در دیدار کارگزاران نظام)
✍ پروانه حاجیحسنی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت بسماللهالرحمنالرحیم 🔴 نگاهی گذرا به «جمهوری» در متون اسلامی [۱]. هد
📝 ادامه مطلب...
[۵]. بنابراین یکی از علل لزوم بازنگری نهج البلاغه، پیبردن به برنامۀ حکومتی حضرت علی (علیهالسلام) و اهمیت حضور و نقش مردم در حکومت است. حضرت، در خطبۀ سوم نهجالبلاغه که شرح جریانات خلافت، بعد از پیامبر است- میفرماید حکومت بر شما برای من هیچ ارزشی ندارد مگر اینکه حقی را زنده کنم یا باطلی را بخوابانم؛ یعنی برنامۀ حکومت امیرالمومنین (علیهالسلام) برای برپایی حق است. برای خدمت به مردم و گستراندن عدالت در جامعه است. حضرت، عواملی را که باعث پذیرفتن حکومت شد در این خطبه، چنین برمیشمرند: «لولا حضور الحاضر و قیامالحجة بوجودالناصر... »؛ یعنی اگر خواست مردم نبود و وجود یاران، حجت را بر من تمام نکرده بود حکومت را نمیپذیرفتم. پس معلوم میشود رأی مردم و حضورشان در صحنه، برای آن بزرگوار، اهمیت زیادی داشته است. سپس به علت اصلی پذیرش حکومت اشاره نموده و میفرمایند: «اگر نبود عهدی که خدای تعالی از علما و دانایان گرفته تا راضی نشوند بر سیری ظالم و گرسنه ماندن مظلوم، هرآینه ریسمان و مهار شتر خلافت رابر کوهان آن میانداختم...» (ترجمۀ خطبۀ۳، ترجمه فیض الاسلام).
[۶]. با مراجعه به آیات قرآن، ازجمله آیۀ ۲۵ سورۀ حدید و متن نهجالبلاغه، به روشنی درمییابیم، انبیاء و اولیاء، موظفاند برای اجرای عدالت، مردم را به صحنه بیاورند و با سالارکردن مردم، نظام مردمسالاری دینی را تحقق بخشند. از این رو میبینیم مهمترین دغدغۀ رهبر فرزانۀ انقلاب، مشارکتدادن مردم در ادارۀ امور کشور است و یکی از اشکالات مهم را فکر نکردن روی راههای مشارکت مردم ذکر میکنند و میفرمایند: «یکی از اشکالات مهمّی که ما داریم، این است که روی راههای مشارکت مردم فکر نکردهایم. من همین جا به مسئولین محترم، به صاحبنظران اقتصادی، به کسانی که علاقهمند به سرنوشت کشورند توصیه میکنم بنشینند راههای مشارکت عموم مردم در مسائل اقتصادی را پیدا کنند. هر جا مردم وارد شدهاند ما پیشرفت کردهایم. در دفاع مقدّس مردم وارد شدند، ما پیروز شدیم؛ در مسائل سیاسی کشور، مردم هر جا وارد شدند ما پیروز شدیم؛ در مسائل اقتصادی هم همین جور است؛ [اگر] مردم وارد بشوند، آحاد مردم وارد بشوند، ما پیروز خواهیم شد، موفّق خواهیم شد». ( بیانات در دیدار مردم، ۱۴۰۲/۱/۱)
[۷]. البته برای رساندن جامعه به این درجه از رشد، باید کار زیادی انجام شود ولی جامعهای که فرهنگ اسلامی بر آن غالب شد و به رشد و کمال خود رسید، دیگر مقام غیر مسئول نخواهد داشت. تکتک مردم، در سیاست کشور اسلامی دخیل خواهند بود و به نظر آنها بها داده میشود. پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «المسلمون تتکافأ دماؤهم و یسعی بذمتهم أدناهم...؛ مسلمانان در برابر دیگران، با هم متحدند، خونهایشان یکسان است، چنانکه اگر کمترین فرد آنها به دشمن امان دهد، بقیه باید آن را رعایت کنند». ( اصول کافی، جلد۱ ص۴۰۳) البته جامعۀ ما هنوز به آن حد نرسیده است؛ بلکه دنیا خیلی عقبتر از این حرفهاست ولی یقین داریم رشد فکری انسانها، تحت تربیت برنامههای اسلام، به حدی خواهد رسید که کمترین آنها بتواند از طرف جامعۀ اسلامی قول بدهد. به فرمودۀ رهبر انقلاب: «میتوانید در یک موقعیت حساسی با فلان دولت ، یک قرارداد ترک مخاصمه ببندید و دولت اسلامی، مجبور و موظف است که به آنچه شما انجام دادید عمل کند؛ ولو شما نه وزیرید، نه فرماندۀ نظامی هستید، نه یک فرد دیپلمات هستید...» (نبوتها در نهجالبلاغه، ص۱۲۶)
✍ پروانه حاجیحسنی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖 نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد
[۱]. و مسیر تاریخ تا ابد عوض شد، هرچند اگر در ادامه راه با وقفه و مانع مواجه شد و میشود، اما حرکت و روند به سویی است که سنت الهی تدارک دیده است. از ابتدای آفرینش بشر هیچگاه زمین از حجت خدا خالی نبوده و نیست، انبیاء هر از گاه بنا به مناسبات الهی درخشیدن میگرفتند تا رسید به خاتم رُسُل که پرچم علم، معرفت و حکمت را برافراشت و دعوت اسلام را برای بشریت در سراسر عالم و در طول تاریخ گسترش داد و آن را تعمیق کرد. رسالت و بعثت پیامبر اسلام، ندای راه نویی بود در دنیایی که سیرهی رهبرانشان ظالمانه، بشدت مادی، دارای خوی حیوانی، سراسر شهوترانی و بیبندوباری و به معنای حقیقی و واقعی حکومتهایی سراسر جهالت، همان جاهلیت اولی که در قرآن به آنان داده شد که صد البته منظور فقط توصیف منطقهی حجاز نبود بلکه نسبت به حکومتهای شیطانی جهان آن روز هم بود، قدرتهای بزرگ ایران و روم که غرق در جاهلیت بودند.
[۲]. دعوت به توحید در اسلام نه یک نظریه در ذهن بلکه سبک زندگی را به انسانها مینمایانْد و این روش زندگی را پیامبر، در برپایی حکومت اسلامی کوتاه مدت در مدینه به مسلمانان چشاند که با آن قرنها تمدن اسلامی را به تصویر کشیده شد که از قِبَل آن دیگر حکومتهای غیر اسلامی نیز منتفع شدند. البته طواغیت با تحریف حقایق، دین را به انزوا کشانده و آن را در پستوهای خانهها نهان کردند. و ناگهان خمینی عزیز پس از ۱۴۰۰ سال که حکومتها در نظمی جهانی سلطهگر و یا سلطهپذیر و در جاهلیتی مدرن و پرزرق و برق به سر میبردند قیام کرد؛ در زمانی که اسلام حقیقی زیر خراورها خرافات و تحریف و انحراف رنگ مُردگی به خود گرفته بود. او با تکیه بر اسلام انقلابی، نظام طاغوتی شاهنشاهی که سراپا وابستگی، نوکری و خدمت به استکبار و اجانب بود را سرنگون کرد و انقلاب اسلامی را با خواست خدای متعال و ارادهی مردمی که بنیه و استحکام معنویشان سرشار از ایمان به خدا و اهلبیت (علیهمالسلام) بود را رقم زد.
[۳]. خمینی بتشکن بر سرنگونی رژیم پهلوی اکتفا نکرد بلکه با حرفی نو، نه تنها در جهان بر قلبهای مستضعفان امید نشاند بلکه لرزهای بر اندام استکبار انداخت. آن حرف نو، همان فصل شورانگیز حکمرانی اسلامیِ مردم نهاد بود. کلمهی «جمهوری اسلامی» نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد، شعار خمینی عظیم شد تا نه تنها بر مستبدان و سلطنتطلبان و تفکر کمونیسم و مارکسیست بتازد بلکه با «مردمی بودن حکومت بر مبنای دین»، ادعای دروغین مدعیان حکومتهای باصطلاح دموکراسی را برملا کرد. حرف نوی جمهوری اسلامی یعنی ما بر اساس توحید، کرامت انسانی و عدالت اجتماعی، رهبری پرهیزگار و عادل را در راس حکومتی قرار میدهیم که مردمانش پشتیبان آن نظام و رهبری هستند و ملت ایران به برکت این طرح جدید توانست با کرامت انسانی خود آشنا شده فکر کند، تصمیم بگیرد؛ اقدام و انتخاب کند و در تاریخ ۱۲فروردین ۱۳۵۸ با بیش از ۹۸ درصد رای قاطع خود به حکومت الله(جمهوری اسلامی) را به صندوق های رای ریخته و همچنان در طول چهل و چهار سال بر عهد خویش همچنان ایستاده و هر روز مقاومتر و محکمتر از گذشته در مسیر تمدن نوین اسلامی قدم برمیدارد. حضرت امام خمینی در بخشی از پیام تاریخی خود میفرماید: «صبحگاه ۱۲ فروردین ـکه روز نخستین حکومت الله است- از بزرگترین اعیاد مذهبی و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره های قصر ۲۵۰۰ سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطۀ شیطانی برای همیشه رخت بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست»...(۱۲ فروردین ۱۳۵۸)
✍خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت بسماللهالرحمنالرحیم 🔖 نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد [۱]. و مسیر
📝ادامه مطلب...
[۴]. امام خامنهای فرمود: «ملّت ایران یک پیام جدیدی داشت، یک حرف نویی به دنیا عرضه کرد. «جمهوری اسلامی» یک حرف نو است. «مردمسالاری دینی» یک حرف جدید است، یک ترتیب تازه برای زندگی است، یک سبْک جدید برای زندگی ملّتها است؛ خواستند این پیام که پیامِ مقاومت است، پیامِ ایستادگی است، پیامِ عدم تسلیم در مقابل زورگویی است، پیامِ مقابلهی با ظلم است، پیامِ مقابلهی با تبعیضِ بینالمللی است نرسد؛ خواستند این پیام را خفه کنند؛ هدف این بود… خب حالا پاسخ ملّت ایران چه بود؟ ملّت ایران همهی این هدفها را خنثی کرد و خودش را بالا کشید، و درست نقطهی مقابل آن کاری که آنها میخواستند اتّفاق بیفتد، اتّفاق افتاد. اینکه گفتم این یک فصل بسیار شورانگیز است و فصل هیجانآوری است، از این جهت است. ملّت درست عکس آنچه آنها دنبالش بودند و آرزویش را داشتند و برایش این همه خرج کردند، و نقطهی مقابل آن را به تحقّق رساند». (در دیدار پیشکسوتان و فرماندهان دفاع مقدس. ۳۰ شهریور ۱۴۰۱)
تقدیم به حضرت روحالله که این کلمات کممایه نمیتوانند گویای عشق من به او باشند؛ تقدیم به کسی که: «یکی از معجزات دهر بود، خود او از آیات بزرگ الهی بود، آیتاللهالعظمای واقعی، او بود.»
امام خامنهای(۱۶اسفند۱۳۹۵)
✍خالقی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
به نام خالق یکتا
🔖جنایتی دیگر در حق زن ایرانی
[۱]. در اسفندماه سال گذشته، حادثه تلخ مسمومیّت سریالی دانشآموزان موجب نگرانی زیاد خانوادهها شد و با جدیت از مسئولین خواستار ریشهیابی و مجازات عاملان این عمل ننگین شدند. مسئولین اجرایی، امنیتی و قضایی نیز به این مسئله مهم ورود کرده و دغدغهها کاملا بهجا و منطقی بود. دشمن پس از ۲۲ بهمنِ تاریخی اخیر که نسبت به سالهای قبل بینظیر بود، همه نقشههای جنگ ترکیبی و شناختی خود را بر باد دید و در نتیجه دست به حربهای جدید برای مسمومیّت مدارس دخترانه برد تا یک شکست کمرشکن را تلافی بکند. از بدو پیدایش این مسئله، طراحانِ جنگِ ترکیبی علیه ایران با ایجاد آلودگی ذهنی، روانی کوشیدند تا التهابآفرینی را در سطح جامعه گسترش دهند و باعث تعطیلی مراکز تحصیل علم و دانش در کشور شوند و ما را در برابر یک پدیده بیسابقه از معاندت و دشمنی قرار دادند که ممنوعیّت و شنیع بودن آن حتی در اجتماعات جهانی، محرز بود.
[۲]. دراین بین کارشناسانِ «کار خودشان است» فعال شدند و بعضی از آنها عامل مسمومیّت را به حاکمیت نسبت دادند، بعضی دیگر پلیس را دشمن دانشآموزان اعلام کردند و عدهای هم مذهبیها را متهم کردند که همه اینها مزخرفاتی بیش نبود و این باعث شد که دادستان تهران به جای رسیدگی به پرونده مشکوکین و عاملین نفوذی دشمن، دو شعبه ویژه برای برخورد با دروغپراکنیها و ترویج شایعات بیاساس در ارتباط با مسئله مسمومیتهای اخیر تشکیل بدهد. هر کجای دنیا چنین توطئه رذیلانهای علیه دانش آموزان شده بود، آن کشور، خود را تحت حمله تروریستی اعلام میکرد و جهانیان برای حفظ ظاهر هم که شده با او همراهی میکردند. ایران مظلوم ما اکنون در معرض یک تروریسم دستهجمعی است که عاملی در داخل دارد و گام اول جلب مجدد اعتماد مردم است.
[۳]. «این یک جنایت کوچکی نیست این جنایتی است هم در حق معصومترین عناصر یک جامعه یعنی کودکان و هم موجب رعب و ناامنی روانی جامعه و نگرانی خانوادههاست، کسانی هم اگر چنانچه محکوم شدند، عفوی در مورد اینها وجود نخواهد داشت، حتماً بایستی مجازات شوند و مجازات اینها موجب عبرت شود.»(بیانات رهبری درباره لزوم پیگیری مسمومیت دانشآموزان، ۱۵ اسفند ۱۴۰۱)، سناریویی دقیق از جنگی پیچیده در جریان است. واقعیت جنگهای رسانهای، روایت سازی است؛ باید هوشیار بود و با ارائه روایت صحیح، جلوی روایت سازیهای دروغین را گرفت. این بار دشمنِ شکست خورده در جنگ چند بعدی، روی نقطه حساسی دست گذاشته است؛ ایجاد حس ناامنی در جامعه برای از بین بردن اعتماد مردم به بزرگترین دستاورد جمهوری اسلامی یعنی امنیت پایدار. متاعی گرانبهاست که اگر خدشه ببیند، دیگر آرامشی وجود نخواهد داشت. چیزی که مردم افغانستان و عراق با تمام وجود آن را درک کردهاند.
[۴]. این اقدام دشمن، یکی از برنامههایی است که خارج از ایران طراحی شده بود و در صدد بودند که حس ناکارآمدی ساختار سیاسی به مردم القا شود. این هم در راستای استراتژی «مرگ با هزار شمشیر» است که صهیونیستها طراحی و برنامهریزی کردند. هدف آنها این است که از هر سو یک ناامنی برای جمهوری اسلامی ایجاد کنند و ما را به مسائل داخلی مشغول کنند تا نتوانیم در حوزه خارجی موفقیتی داشته باشیم و از طرفی میخواهند مدارس ما را که میادین علم و دانش است، تعطیل شود، ولی از آنجایی که جمهوری اسلامی به دنبال شکوفایی دختران و زنان ما در تمام عرصهها بخصوص عرصه علم و دانش است، این هدف دشمن محقق نخواهد شد. اگر قرار باشد با هر قضیه ساده یا پیچیدهای مدارس و مسیرها به روی زنان و دختران بسته شود، دشمن به هدف خود میرسد.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
نوشتههای انقلابی
#یادداشت #جنگِنرمِسخت به نام خالق یکتا 🔖جنایتی دیگر در حق زن ایرانی [۱]. در اسفندماه سال گذشت
📝 ادامه مطلب...
[۵]. اهداف دشمن از این قضیه عبارت بود از جلوگیری از عادی شدن اوضاع جامعه بعد از آشوبهای پاییز، تحریک اکثریت خاموش جامعه برای پیوستن به آشوبها، حفظ فشارهای بینالمللی به بهانه های حقوق بشری برای اجرای بهتر نقشهای که در آینده تدارک دیدهاند، ایجاد نوعی ذهنیت منفی از شهر قم در افکار عمومی، فشار بر دولت و مسئولان در جهت خطای در محاسبه، اقدام اشتباه و انحراف از برنامه های زیربنایی که در مسیر خنثیسازی کامل تحریمها و فشارهای دشمن است، ایجاد عملیات روانی بر افکارعمومیِ قشر خاکستری در جهت برهم زدن آرامش نسبی جامعه، تزریق اضطراب و تشویش به افکار عمومی توسط فعّالین رسانهای و فضای مجازی، ناامیدسازی مردم از کارآمدی مسئولین، ولی «این جنایت بزرگ و غیر قابل اغماضی است. بایستی دستگاههای مسئول، دستگاههای اطلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند و سررشته این جنایت را پیدا کنند، هم عاملین را و هم مسببین را و به اشدّ مجازات محکوم شوند.» (بیانات رهبری درباره لزوم پیگیری مسمومیت دانش آموزان، ۱۵ اسفند ۱۴۰۱)
[۶].دشمن از ما چه انتظاری دارد؟ قطعاً میخواهد که قطعهای از قطعات جورچین او در تحقق اهدافش در این پروژه باشیم، کمک کنیم که افکار عمومی مشوّش و مضطرب و حساس شوند، مسئولین را ناکارآمد در مهار این پروژه معرفی کنیم، مردم را از مسئولین در توانایی کنترل این پروژه ناامید کنیم و آنها را تشویق به اقدامات خودسرانه کنیم، امّا وظیفه ما در این برهه از زمان چیست؟ باید هوشیارانه تکمیلکننده جورچین دشمن نشویم، در افکار عمومی یأسآفرینی نکنیم، مردم را از کارآمدی مسئولین ناامید نکنیم، نقشه شوم دشمن را برای مردم تبیین کنیم و انگشت اشاره مقصریابی را به سمت دشمن بچرخانیم، مردم را به آرامش و توجه به توضیحات و توصیههای مسئولین دعوت کنیم. مراقب باشیم که دشمن روی خطاهای محاسباتی تک تک ما حساب ویژهای کرده است. مبادا ناخواسته و نادانسته دشمن را شاد و ولیّ امرمان را محزون کنیم، بلکه گوش به فرمان او باشیم تا این توطئه دشمن را نیز خنثی کنیم.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
بسماللهالرحمنالرحیم
🔖برداشتی از حرام سیاسی
[۱]. رهبر انقلاب در دیدار با کارگزاران از واژه «حرام سیاسی» استفاده کردند، به نظر نگارنده، برای دستیابی به مفهوم حرام سیاسی از منظر ایشان، ابتدا باید تعریف و نسبت هر واژه را در منظومه فکری ایشان بدانیم. از این رو، ابتدا باید بدانیم اسلام سیاسی که در دل آن حرام و حلال معنا مییابد، چیست؟ سیاست در گفتمان انقلاب به چه معنا است؟ چه اموری در آن حرام سیاسی اعلام میشوند؟
[۲]. از منظر رهبر انقلاب «اسلام سیاسی یعنی همین اسلامی که توانسته با تشکیل حکومت، دستگاههای گوناگون، نظامهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و غیره به وجود بیاورد و یک هویّت دینی و اسلامی را برای یک ملّت ایجاد بکند؛ این، آن چیزی است که در مورد دین [میشود گفت]. بنابراین تعریف قرآن از دین یک چنین چیزی است؛ این را نمیشود فروکاست به کارهای کوچک، به یک اعمال عبادی صِرف و محض.»(۲۱ اسفند ۱۳۹۹)
[۳]. در گفتمان انقلاب، «سیاست یعنی نگاه به حرکت عمومی جامعه که کدام طرف داریم میرویم؛ آیا به سمت هدفها داریم حرکت میکنیم یا زاویه گرفتهایم و داریم از هدفها دور میشویم؟ معنای واقعی سیاست این است. آنوقت در خلال این نگاه، تکلیف آدمها و اشخاص و گروهها و احزاب و جریانها روشن میشود که آیا داریم به سمت عدالت اجتماعی میرویم؟ آیا داریم به سمت استقلال واقعی دینی میرویم؟ آیا داریم به سمت ایجاد تمدّن اسلامی میرویم، یا داریم به سمت وابستگی به غرب و وابستگی به آمریکا و تحتتأثیر قرار گرفتن نسبت به بافتهها و یافتههای بیمغز غربیها حرکت میکنیم؟ این خیلی مسئلهی مهمّی است که سبک زندگی ما، ما را به کدام طرف دارد میکشانَد؛ این نگاه، نگاه سیاسی است که میبینید از فرهنگ سرچشمه میگیرد؛ بنابراین در دل فرهنگ، سیاست هم هست. با این نگاه به حوادث جامعه باید نگاه کرد.» (۳۱ مراد ۱۳۹۵)
[۴]. «حجاب، جزو فروع دین است. حرمت آمیزش جنسی حرام، جزو فروع دین است. اما نفس مقولهی حریم جنسی، یعنی بین دو جنس حریمی وجود داشتن، یک اصل است. صحبت چادر سیاه نیست؛ صحبت روگیری نیست؛ صحبت اینکه حریم باید چطور باشد، نیست. ممکن است این مقوله، در زمانهای مختلف و به مناسبتهای مختلف و در جاهای مختلف، شکلهای مختلفی پیدا کند. اما نفس این حریم، یکی از اصول تفکر اسلامی ماست.»(۴ آذر ۱۳۷۱) پس حرامهای سیاسی در تضاد با اصول تفکر اسلامی و واگرایی نسبت به آرمانها معنا مییابند، خواه آن امر جزو اصول دین باشند یا جزو فروع دین.
[۵]. بنابراین، در گفتمان انقلاب اسلامی، سیاست از فرهنگ سرچشمه میگیرد و دو عنصر حرکت عمومی جامعه و حرکت به سمت آرمانها از عوامل تعیین کننده در اعلام مُحرمات سیاسی میباشد. رفتارهای ضد استقلال، ضد عدالت اجتماعی، ضد ایجاد تمدن اسلامی، اقدامهای وابستهساز به غرب، حرکتهای ضد سبک زندگی اسلامی همه جزو محرمات سیاسی میتوانند قرار بگیرند. و وظیفه کل نهادهای حکومتی است که نسبت به حفظ هویت دینی و اسلامی ملت کوشا باشند که این تنها محدود به رفتار و سلیقهٔ یک دولت خاص نیست بلکه همهٔ ارکان نظام باید بر اجرای آن بکوشند چرا که؛ بنمایه و معنا پیداکردن حکومت اسلامی در حفظ هویت دینی ملت و تلاش برای اقامهٔ دین در جامعه است. بر این اساس، مفهوم حرام سیاسی در این جملهی رهبر معظم انقلاب که فرمودند: «مسئلهی حجاب محدودیت شرعی و قانونی است. محدودیت دولتی نیست. قانونی است و شرعی است. کشف حجاب، هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است.» (۱۵ فروردین ۱۴۰۲) معنای مشخصتری مییابد.
✍ نسا خلیلی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی
#یادداشت
#جنگِنرمِسخت
به نام خالق یکتا
🔖 برخورد یا مماشات؟
[۱]. چند ماهی است که ذهن مردم مسلمان این مرز و بوم درگیر این سوال است که مگر حجاب خانمها یک واجب شرعی و الزام قانونی نیست؟ اگر چنین است، چرا مسئولین محترم که وظیفه آنها پاسداری از نظام اسلامی و قوانین آن است، در مقابل کشف حجابِ برخی از خانمها که مدتی است به یک رفنار ناهنجار و ناپسند اجتماعی تبدیل شده است، مهر سکوت بر لب زده و تدبیری اساسی نمیاندیشند؟! و یا اگر چارهای اندیشیده و به کار گرفتهاند، چرا آثار و نشانه قابل توجهی از آن دیده نمیشود؟ ترویج این پدیده ناهنجار از نخستین روزهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون مورد توجه دشمن نیز بوده است. اگر دشمن بتواند در سدّ عفاف که اولین خاکریز است رخنه کند، عبور از سایر خاکریزها امکانپذیرتر و آسانتر خواهد بود، چون حجاب، خط مقدم است. تودههای عظیم مردم احساس میکنند که حق آنها از سوی یک اقلیت اندک، پایمال شده است و میخواهند حق مسلم خویش را که مشروع و قانونی است مطالبه کنند.
[۲]. برخی در مقابل معضل بیحجابی میگویند که اول، مشکل اقتصاد و معیشت را حل کنید،بعد به مشکل حجاب بپردازید که در جواب باید گفت، قطعاً حل مشکل اقتصادی، جزو اولویتهاست و در حوزههای مختلف میتواند تأثیرگذار باشد، اما یک کشور، مسائل و مشکلات گوناگونی دارد و نمیتوان به بهانه نقص یا اختلال در یک حوزه، دیگر حوزهها را به حال خود رها کرد و چون مشکل اقتصادی داریم، پس مشکلات دیگر را نادیده بگیریم. مسئولین حوزه فرهنگ، مسئول بخش اقتصادی و تأمین معیشت مردم نیستند. هر کدام از مسئولین باید وظایف خود را انجام دهند.بخش قابل توجهی از معضلات حجاب در جامعه ما مربوط به قشر ثروتمند و مرفّه جامعه است و عده زیادی از کسانی که نسبت به حجاب پایبند هستند، از نظر اقتصادی جزو قشر متوسط و روبه پایین جامعه هستند. اگر قرار بود موضوع حجاب را به مسائل اقتصادی گره بزنیم، از همان اول انقلاب تا الآن، نباید لزوم رعایت حجاب، از سوی امامین انقلاب مطرح می شد و این یک استدلال غلط و بیجایی است.
[۳]. مقام معظم رهبری فرمودند:«اسلام مرتکبِ منکر را نصیحت و هدایت می کند؛ اما حدّ هم برای او میگذارد. با صِرف زبان و توصیه نمیشود کاری کرد. قدرت نظام باید جلوِ سیرِ فحشا و فساد را بگیرد.»، (بیانات رهبری در مراسم تنفیذ ریاستجمهوری، ۱۱ مرداد۱۳۸۰). از طرفی روسای قوای سهگانه کشور، نمایندگان مجلس و همه کسانی که مردم، مسئولیت به آنها دادهاند، در مقابل این گونه مسائلی که در جامعه اسلامی اتفاق میافتد نباید بیتفاوت باشند، نهی از منکرِ «زبانی» و «عملی» را یکی نکنیم. برخی افراد، دقت ندارند که امر به معروف و نهی از منکر، مراحلی دارد و اینگونه نیست که در «مرحله زبانی» همه چیز تمام میشود و بیش از آن دیگر تکلیفی وجود ندارد. نهی از منکر زبانی، وظیفه همه است؛ اما وقتی به «مرحله عملی» و اقدام قانونی و اجرایی علیه جرم و یا تخلف می رسد، به عهده مسئولین مربوطه میباشد،که پس از پیگیریهای لازم، در صورت لزوم حدّ را جاری کنند.
[۴]. احیا و اجرای ارزشهای دینی از جمله حجاب، تقویت نرمافزار واقعی قدرت ملی است. بنابراین اگر سخنان، اقدامات و اهمال کاریهای ما منجر به تضعیف ارزشهای دینی در جامعه شود، مانند خنّاسان که به جمهوری اسلامی ضربه میزنند، خواسته یا ناخواسته ما هم به جمهوری اسلامی ضربه میزنیم. دشمن درصدد از بین بردن عوامل اقتدار ملّی ماست، یعنی میخواهد ایمان، حیا و عفاف، پایبندی به مبانی دینی و اعتقاد راسخ به حاکمیّت دین را از بین ببرد و عزّت ملّی را مخدوش کند. «حیا» و «عفاف» از عوامل اقتدار ماست. صاحبنظران، مسئولین، نهادها و دستگاههایی که به هر نحوی با رفتار، سخنان، مماشات و... این مؤلفه را تضعیف میکنند و یا نسبت به تضعیف شدن آن بیتفاوت هستند و با این اقدامات و ترک فعلها، به نوعی زمینه را برای ولنگاری، بیحیایی و بیعفتی فراهم میکنند، خواسته یا ناخواسته، در حال تیشه زدن به ریشههای جمهوری اسلامی هستند و با دشمن هممسیر میشوند.
✍ مرضیه عاصی
@enqelabi_nevesht
📌کانال نوشتههای انقلابی