eitaa logo
انسان فلسفی
217 دنبال‌کننده
7 عکس
7 ویدیو
0 فایل
بررسی پدیده های روز جامعه با برش فلسفی و کلامی https://eitaa.com/joinchat/3218146022C3513f2c221 💡 فعالان عرصه کلام و فلسفه را معرفی کنید👇 @ensane_falsafi
مشاهده در ایتا
دانلود
📌حرکت جوهری در بیان امام سجاد علیه السلام 🎙علامه حسن زاده ◽️در آغاز دعای اول صحیفه سجادیه آمده است: «ثم سلک بهم طریق ارادته، و بعثهم فی سبیل محبته» ◽️حضرت استاد علامه شعرانی_قدس سره الشریف_ در «ترجمه و شرح فارسی صحیفه» در ترجمه و بیان آن فرموده اند: ◽️آنگاه در راهی که خود خواست آنها را سالک گردانید و در طریق محبت خویش برانگیخت. اشاره به حرکت جوهری است و این که غایت خلق، اوست. همه چیز در حرکت جویای اویند منه المبدء و الیه المصیر. ◽️همه هستند سرگردان پرگار ◽️ پدید آرنده خود را طلبکار ◽️همه می کوشند تا به کمالی رسند و خود را مانند کاملتر از خود سازند غیر از واجب الوجود که کامل است پس او غایة الغایات و منتهی همه حرکات است و هر ناقص طالب کمال خود را سوی او میکشاند. ◽️پس بدان که آنچه در این کلمه پیش از تبصره تقریر کرده ایم شرح دلارای آن عبارت والای جناب امام سید الساجدین و زین العابدین علی بن الحسین علیهما السلام است. فاغتنم. 📚گشتی در حرکت. ص 58 به انسان فلسفی بپیوندید: @ensane_falsafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️مقام معظم رهبری مدظله العالی: امروز در کشورهای پیشرفته‌ی مادی دنیا، یکی از کارهای اساسی و یک رشته‌ی مهم، تدریس فلسفه برای کودکان است. 📌 خیلی‌ها در جامعه‌ی ما اصلاً تصور نمیکنند که برای کودک هم فلسفه لازم است. برخی تصور میکنند فلسفه به معنای یک چیزِ قلمبه سلمبه‌ای است که یک عده‌ای در سنین بالا به آن توجه میکنند؛ این نیست. فلسفه شکل دادن فکر است، یاد دادنِ فهم کردن است، ذهن را به فهمیدن و تفکر کردن عادت دادن است؛ این از اول باید به وجود بیاید. قالب مهم است. اگرچه محتوا هم در همین فلسفه‌ی کودکان حائز اهمیت است، اما عمده شیوه است؛ یعنی کودک از اول کودکی عادت کند به فکر کردن، عادت کند به خردورزی؛ این خیلی مهم است. @babaie_ir
سلام و احترام خوش آمد عرض می‌کنم خدمت اعضای تازه وارد کانال؛ ضمن معرفی کانال به فعالان عرصه فلسفه و کلام، یادداشت‌های خود را جهت انتشار برای ما بفرستید👇 @ensane_falsafi1 انسانِ‌فلسفی https://eitaa.com/joinchat/3218146022C3513f2c221
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 📌پرچمداران اخلاق و معنویت سکولار؛ هتاکان به انسانیت و سیدالشهدای خدمت ✍ مهدی قیاسی کارگرمقدم 🔸نام مصطفی ملکیان را که جستجو می‌کنیم استادی فلسفه، ادعای اخلاق، معنویت و عرفان را می‌یابیم. هر چند آنچه او دنبال می‌کند اخلاق و معنویت سکولار است. اما او توانست با بی‌اخلاقی و بی‌تقوایی خود در اظهارنظر درباره خادم ملت، حقیقتِ اخلاقِ سکولار، که چیزی جز بی‌اخلاقی نیست را به نمایش بگذارد. 🔸آری! اخلاق و معنویت اسلامی را شهید آیت‌الله سید ابراهیم رئیسی با تقوا، سعه صدر در برابر بی‌اخلاقی‌ها، تلاش و خستگی‌ناپذیری برای مردم، کمک به مظلومان و... به نمایش گذاشت و مردم هم با حضور میلیونیِ خود در تشییع پیکر مطهر ایشان که برخواسته از فطرت‌های پاک و خداجوی بود، نسبت خود را با پیروان معنویت سکولار مشخص کردند و محبوبیت اسلام ناب و معنویت اسلامی را به نمایش گذاشتند. 🔸امروز حقیقت آنچه مروجان اخلاق و معنویت سکولار دنبال می‌کنند با این سخنان مصطفی ملکیان بر همگان روشن است که این مدعا جز بی‌تقوایی و غرب‌پرستی را در پی ندارد. 🔸زمانی که سیدالشهدای خدمت مشغول خدمت به مردم در خط مقدم مقابله با مشکلات مردم بود، امثال ملکیان با ادعای اخلاق و معنویت مشغول توهین‌های غیر منصفانه به وی بودند! 🔸کسانی که از دولت قبل، با وجود وزیری که با استخاره سرکار آمده بود و معترف به عدم تخصص بود دفاع می‌کردند، شهید رئیسی را متهم به عدم تخصص می‌کردند و ملعون می‌خواندند! https://eitaa.com/ensane_falsafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به‌نام به‌کام 🔹اخیرا شاهد رشد محتوا با عقاید التقاطی مذهبی_دینی توسط بلاگرهای فضای مجازی هستیم که با عناوین ، ، در حال تبلیغ و اشاعه عقاید تکفیری، ضد دین و ضد مذهب هستند. 🔹این افراد به‌شیوه‌ای کاملا ماهرانه در میان محتواهای جذاب، امید بخش و حرفه ای، عقاید شیطانی وهابیت را به مخاطب اکثرا جوان و نوجوان القا میکنند. 🔹این قبیل محتواها منجر به شکل گیری جریان های تکفیری و انتحار و آسیبهای جبران ناپذیر در جامعه خواهند شد. ❌مبلغان این فرقه شیطانی هیچ اشاره ای به پاسخ قران‌کریم به شبهات شان نمی کنند گویا که برخی آیات الهی مانند آیه ۶۴ سوره نساء، آیه ۴۵ سوره بقره و آیه ۹۷ سوره یوسف را اساسا قبول ندارند. https://eitaa.com/ensane_falsafi
🔺لزوم تأسیس مراکز مشاوره فلسفی حجت الاسلام احمدحسین شریفی: ▫️بسیاری از مشکلات روحی و روانی، به ویژه در دنیای مدرن، ریشه در گره‌های فکری و مسائل فلسفی دارند. عدم آگاهی از فلسفه آفرینش، ابهام در معنای زندگی، سؤال درباره نظام احسن، سؤال و ابهام درباره علم و قدرت و حکمت و خیرخواهی خداوند، شبهات ناظر به حیات ابدی و جاودانه و امثال آن از سنخ پرسش‌های فلسفی‌اند که نداشتن پاسخی روشن برای آنها موجب دلهره و اضطراب و پرخاشگری و يأس و ناامیدی و گوشه‌نشینی و انزوا می‌شود و حتی ممکن است فرد را تا مرز خودکشی بکشاند. 🔹روشن است که هرگز یک روان‌شناس یا روان‌درمان‌گر نمی‌تواند چنین پرسش‌هایی را پاسخ دهد. با تجویز داروهای آرام‌بخش و خواب‌آور و توصیه به ارتباطات اجتماعی و تفریح و تنظیم اوقات فراغت و امثال آن نمی‌توان چنین گره‌هایی را باز کرد و چنان معضلاتی را برطرف نمود. پاسخ به این پرسش‌ها فقط از عهده فیلسوفان و متکلمان واقع‌گرا و الهی برمی‌آید. ▫️به هر حال، با توجه به گستردگی چنین مسائلی در دنیای جدید، معتقدم فیلسوفان الهی به ویژه فیلسوفان حکمت متعالیه باید از لاک مباحث انتزاعی و صرفاً نظری خارج شده و با امتداد مباحث فلسفی تا سطح نیازها و تقاضاهای اجتماعی، برنامه‌هایی مشخص برای پاسخ به پرسش‌های فلسفی و گره‌های فکری و نظری مردم به ویژه جوانان و نوجوانان داشته باشند. 🔹پیشنهاد می‌شود سازو کار تأسیس مراکز مشاوره فلسفی توسط مراکز فلسفی اصیل و قویم کشور طراحی شود. پیش‌نیاز تأسیس چنین مراکزی تهیه دوره‌های آموزشی خاص برای متخصصان فلسفه و آگاه‌سازی آنان نسبت به روش‌های مشاوره و درمان است. https://eitaa.com/ensane_falsafi
📌 سؤال حسنین هیکل (نویسنده و روزنامه‌ نگار مصری) از امام خمینی و پاسخ ایشان ❓حسنین هیکل: يك سؤالِ شايد كمى شخصى دارم كه مطرح كنم؛ چه شخصيت يا شخصيتهايى- در تاريخ اسلامى يا غير اسلامى- غير از رسول اكرم(ص) و امام على(ع) شما را تحت تأثير قرار داده است و روى شما مؤثر بوده است؟ و چه كتاب‌هايى- به جز قرآن- در شما اثر گذاشته است؟ ✔️ پاسخ امام خمینی: من نمى‌توانم به اين سؤال الآن جواب بدهم. احتياج به تأمل دارد. كتاب‌هاى زيادى ما داريم؛ شايد بتوان گفت در فلسفه: ملاصدرا، از كتب اخبار: كافى، از فقه: جواهر. علوم اسلامى ما خيلى غنى هستند؛ خيلى كتب داريم. نمى‌توانم براى شما احصا كنم. 📚 صحيفه امام، ج5 ص271 https://eitaa.com/ensane_falsafi
🔴 سبقت «ترجمه» بر «تألیف» در حوزه فلسفه! ✍️سید مهدی ابن الرضا 🔹تنها حوزه ای که ترجمه بر تالیف پیشی گرفته است حوزه فلسفه و مبانی نظری است . خبر خوبی نیست. زیربنای وارداتی در حوزه «اندیشه‌ها» به تدریج «انگیخته‌ها» را نیز وارداتی میکند. 🔸البته کسی در مقام نفی مطلق ترجمه نیست . نمی‌توان و نمی‌بایست مطلقا بساط ترجمه را در حوزه معقول تعطیل کرد بلکه سخن اینجاست که این نسبت بین تالیف و ترجمه نگران کننده است.. مساله روی مقدار وزنی است که فلسفه غرب و اندیشه‌های وارداتی در این کشور پیدا کردند . سخن اینجاست که این مملکت با این هویت ایرانی و اسلامی ، چه دلیل دارد اینقدر کتب فلاسفه غربی که گاها هیچ تناسبی با مبانی فکری ما ندارند، در آن ترویج، تدریس و ترجمه شود؟ چه کمکی به فرهنگ ما کرده یا می تواند بکند؟ 🔹اینکه عده‌ای باشند و کانت و هگل را فهمیده و حرف نو و پاسخ موجه در قبال این اندیشه‌ها تولید کنند حرفی است ولی این وضعیت نابسامان که هر اندیشه‌ای را ترویج و ترجمه کرده و با ترجمه بی‌رویه، کتاب‌های اینان را رفیق کافه نشینی جوان و نوجوان مملکت کنیم حرفی دگر است. 🔸توصیه و تاکید آیت الله جوادی آملی مبنی بر آشنایی با اندیشه‌های کانت و دکارت نیز که گاها در فضاهای نخبگانی مطرح میشود ، موطن و مخاطبش کاملا مشخص است. کلمه «قم» و «درس و بحث» و «تبلیغ» را که در فرمایش ایشان کنار هم بگذاریم پرواضح میشود که مخاطبشان فضلای فلسفه‌خوان و اهل معقول حوزه است که مثلا 20 سال فلسفه کار کرده‌اند . به «اینان» می‌فرماید از فلسفه غرب و آشنایی با اندیشه‌های رقیب غافل نباشید و نه «مخاطب دیگری». 🔹ترجمه، ذاتا مذموم نیست (البته با صرف نظر از حکم فقهی آن و اندراج برخی ترجمه‌ها تحت عنوان کتب ضاله که در اینصورت گاهی ذاتا هم مورد نهی و ذم است مگر برای خواص) اما «مهندسی غیراسلامی علوم » در جامعه اسلامی، مذموم است اشد ذمّا. اگر این کشور، حکومت اسلامی تشکیل داده و ادعای تقابل تمدنی با تمدن مدرن دارد با این وضعیت کنونی علم و فلسفه در فضای آکادمیک هیچ تناسبی ندارد . نقد مطروحه مبتنی بر این پیش‌فرض‌هاست و الا با نگاه لیبرال و در یک حکومت لائیک ، هیچ یک از این گلایه‌ها قابل طرح نیست . 🔸به عنوان مثال اگر کسی هدفش تهیه فلان نوع آش باشد الا و لابد میبایست نسبت درستی بین سبزی و آب و لوبیا و... برقرار کند و الا اگر 20 کیلو آب با نیم کیلو سبزی و ده کیلو نمک ترکیب کند نه تنها آشی طبخ نمیشود بلکه حتی برای حیوان نیز قابل خوردن نیست . 🔹حال ماییم و یک بودجه محدود، نیروی متخصص محدود و اهداف و ادعاهایی بزرگ! در چنین حالتی واجب اندر واجب است که مهندسی درست و نسبت صحیحی بین فعالیت‌ها و تخصص‌ها و نیز ترجمه‌ها و تالیف‌ها رقم بزنیم و الا شدیدا جای مذمت باقی است. 🔸وضعیت موجود در زمینه مهندسی علوم و بالاخص علوم معقول ، با حداکثر سرعت ممکن ما را به قعر چاه ویل مدرنیته می‌رساند و نه قله تمدن نوین اسلامی! خواندن مقاله و مصاحبه دکتر گلشنی در زمینه مافیای ترجمه و همچنین هشدارهای مکرر و به‌جای دکتر زرشناس نیز می‌تواند موید نقد مطروحه باشد. https://eitaa.com/ensane_falsafi
بسط فلسفه با ادبیات جذّاب یکی از رشته‌های تألیف و کار فلسفی، نوشتن فلسفه برای کودکان است. کتابهای فلسفیِ متعدّدی برای کودکان نوشته‌اند و ذهن آنان را از اوّل با مبانی فلسفی‌ای که امروز مورد پسند لیبرال دمکراسی است، آشنا می‌کنند. یقیناً در نظام شوروی سابق و دیگر نظامهای مارکسیستی اگر دستگاه فلسفه برای کودکان و جوانان بود، چیزی بود که مثلاً به فلسفه‌ی علمی «مارکس» منتهی شود. ما از این کار غفلت داریم. من به دوستانی که در بنیاد ملاّصدرا مشغول کار هستند، سفارش کردم، گفتم بنشینید برای جوانان و کودکان کتاب بنویسید. این کاری است که قم می‌تواند بر آن همّت بگمارد. بنابراین از جمله کارهای بسیار لازم، بسط فلسفه است؛ البته با مبانی مستحکم و ادبیات خوب و جذّاب. https://eitaa.com/ensane_falsafi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فلسفه انتخابات چیست؟ 🔸وقتی یک پدیده‌ای یک نهادی از زمان پیدایش خودش خیلی فاصله می‌گیرد، گاهی فلسفه‌اش فراموش می‌شود. بازگشت به آن لحظه پیدایش، آن لحظه تاسیس کمک می‌کند که آن فلسفه برایمان یادآوری شود. 🔸به نظر من ناموسِ کل جریان انقلاب و فلسفه سیاسی جمهوری اسلامی مسئله حضور، مشارکت، مداخله و میدان‌داری مردم است. 👤دکتر محمد فدایی؛ معاون علمی اسبق بسیج‌دانشجویی https://eitaa.com/ensane_falsafi
‌ در زندگی، هر روز انتخاب‌هایی پیش روی ما قرار می‌گیرد که راه‌های متفاوتی را به روی ما می‌گشایند. این انتخاب‌ها، حتی ساده‌ترینشان، تأثیری عمیق بر مسیر زندگی ما دارند. مثل نسیمی که بر سطح دریاچه می‌وزد و موج‌هایی ایجاد می‌کند که تا دوردست‌ها پیش می‌روند، انتخاب‌های ما نیز تأثیراتی گسترده بر محیط پیرامون و افراد دیگر می‌گذارند. در این مسیر، گاه به دو راهی‌هایی می‌رسیم که تصمیم‌گیری را دشوار می‌کنند. در چنین لحظاتی، به ندای درونی خود گوش سپردن و تکیه بر ارزش‌ها و باورهایمان می‌تواند راهنمای ما باشد. آنچه اهمیت دارد، نه تنها انتخاب راهی است که به ما آرامش و خوشبختی می‌بخشد، بلکه انتخاب مسیری است که در آن بتوانیم به دیگران نیز کمک کنیم و تأثیری مثبت بر جهان پیرامونمان بگذاریم. زندگی، فرصتی برای کاوش و یادگیری است. با هر قدمی که برمی‌داریم، چشم‌اندازهای جدیدی پیش روی ما گشوده می‌شود و ما را به درک بهتری از خود و جهان پیرامونمان می‌رساند. مهم است که در این سفر، هرگز از پرسیدن سوال‌ها و جستجوی پاسخ‌ها دست نکشیم، چرا که در این جستجو است که رشد و تکامل واقعی اتفاق می‌افتد. @ensanefalsafi
‌ مقاومت (اگر به عنوان یک مفهوم فلسفی به آن بنگریم)، ارتباط عمیقی با انسان و تجربه او از جهان دارد. این مفهوم را می‌توان به عنوان واکنشی به نیروهای بیرونی یا درونی که به شکلی معین بر فرد، جامعه یا وضعیت اعمال می‌شوند، در نظر گرفت. مقاومت، نشان‌دهندهٔ اراده‌ای است که در برابر انقیاد، تسلیم یا تحمیل قدرت ایستادگی می‌کند. در سطح فردی، مقاومت ممکن است به شکل خودشناسی و خودسازی ظاهر شود. فردی که در برابر وسوسه‌ها، عادات نامطلوب، یا فشارهای اجتماعی مقاومت می‌کند، در واقع در حال تقویت خودآگاهی و خودارزشمندی خویش است. این نوع مقاومت نه تنها پاسخی به چالش‌ها و تهدیدات بیرونی است، بلکه به فرآیندهای درونی نیز مربوط می‌شود؛ فرایندی که در آن فرد برای حفظ اصالت و هویت خود تلاش می‌کند. در سطح اجتماعی، مقاومت اغلب به شکل جنبش‌های اجتماعی یا اعتراضات سیاسی ظاهر می‌شود. این نوع مقاومت، تلاشی است برای تغییر وضعیت‌های ناعادلانه، دفاع از حقوق بشر، یا حفظ هویت‌های فرهنگی و اجتماعی. چنین مقاومتی، برخاسته از درک مشترک از عدالت و حقیقت است، و اغلب نیازمند همبستگی و همکاری میان افراد جامعه است. تاریخ نشان داده است که مقاومت‌های اجتماعی می‌توانند به تحولات عمیق و پایدار در جامعه منجر شوند. اما در نگاهی عمیق‌تر، مقاومت را می‌توان به عنوان بخشی از ذات هستی انسانی در نظر گرفت. انسان همواره در مواجهه با محدودیت‌ها، رنج‌ها و ناملایمات به نوعی مقاومت دست زده است. این مقاومت، نه صرفاً به معنای ستیز یا مبارزه، بلکه به معنای تاب‌آوری و پایداری است. حتی در مواجهه با مرگ و فناپذیری، مقاومت به شکل تلاش برای معنا بخشیدن به زندگی و گذر از مرزهای مرگ جلوه می‌کند. به طور کلی، مقاومت، چه در سطح فردی و چه در سطح جمعی، نشان‌دهندهٔ تلاش انسان برای حفظ و احیای انسانیت خویش است. این تلاش، اگرچه ممکن است گاه دشوار و پرهزینه باشد، اما نهایتاً به تقویت اراده، آگاهی و خلاقیت انسان منجر می‌شود. مقاومت، در واقع، همان نیرویی است که از طریق آن انسان خود را تعریف می‌کند و مرزهای خویش را گسترش می‌دهد. ✍🏼 حافی 🧩@ensanefalsafi
سایه بیداری مقدمه‌ای برای تفکر 🧩@ensanefalsafi
خواب و بیداری، دو ساحت متفاوت از تجربه انسانی‌اند که هر یک به شکلی، پرده‌ای بر حقیقت می‌کشند. در خواب، تصاویر و تصورات ذهنی بدون محدودیت واقعیت، رها می‌شوند؛ جهانی بی‌مرز و نامحسوس که در آن، تشخیص واقعیت از توهم دشوار می‌گردد. اما در بیداری نیز، آیا ما از خواب دیگری بیدار نمی‌شویم؟ آیا آنچه بیداری می‌نامیم، خود پرده‌ای نیست که چشم حقیقت‌بین ما را کور کرده و در تاریکی جهل فرو برده است؟ فلاسفه از دیرباز، این سوال را مطرح کرده‌اند که آیا می‌توان به یقین گفت آنچه بیداری می‌پنداریم، خود خوابی نیست؟ یا به بیانی دیگر، آیا بیداری جز خوابی سنگین‌تر و پرده‌ای بر حقیقت ناب است؟ در اینجا، قدرت تشخیص حقیقت از واقعیت به میان می‌آید؛ حقیقت، جوهر ناب و تغییرناپذیری است که از هرگونه نمود و خیال آزاد است، اما واقعیت، تصویری است که با حواس ما درمی‌آید و اغلب، با حقیقت فاصله‌ای ژرف دارد. انسان، در میانه این دو خواب سنگین، نیازمند تفکری عمیق است تا بتواند این پرده‌های خیال را کنار بزند و به جوهر حقیقت نائل آید. تفکر، همان نور بیداری است که از ظلمت خواب‌های تو در تو، ما را به روشنایی حقایق می‌رساند. تنها با تفکر است که می‌توان این لایه‌های تودرتوی واقعیت را شکافت و به ساحتی رسید که در آن، حقیقت برهنه و ناب جلوه‌گر شود. در تبیین این مطلب، خودآگاهی و توجه به مسیر ذهنی اهمیت ویژه دارد. انسان باید به درون خویش نگاهی ژرف اندازد و از خواب غفلت بیدار گردد؛ خوابی که گاه در پس واقعیت‌های روزمره و ظواهر فریبنده، ما را از حقیقت دور می‌کند. پس تفکر، نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی است که بدون آن، انسان در دام خواب‌های رنگارنگ واقعیت اسیر خواهد ماند. این ضرورت تفکر، همواره بر انسان فرض است تا با آن، از خواب‌های پی‌درپی بیدار شده و به نور بیداری حقیقی دست یابد؛ نوری که در سایه آن، حقیقت را به وضوح و به دور از هرگونه حجاب و پرده، مشاهده می‌کند. ✍🏼 حافی 🧩@ensanefalsafi
انسان و سکون
توقف اندیشه، به‌منزلهٔ فروکاستن جریانی است که ماهیت و جوهرهٔ انسان را تعریف می‌کند؛ جریانی که همچون رودی بی‌پایان، در سرزمین ناشناختهٔ ذهن، آرام و پیوسته جاری است. لحظه‌ای که این جریان متوقف شود، گویی روح از کالبد جدا می‌گردد و انسان در ورطه‌ای از خلأ و بی‌کرانگی فرو می‌رود. این خلأ، مرزی باریک است میان زندگی و مرگ، جایی که ذهن به‌جای جنبش و خلق، در دام سکون و خاموشی گرفتار می‌آید. افسردگی، به‌عنوان میوهٔ تلخ این توقف، نه صرفاً انجماد روح، بلکه فرآیندی است که در آن، فرد از معنا و جوهر زندگی تهی می‌گردد. در چنین وضعیتی، انسان به مرز عدم‌بودگی نزدیک می‌شود، جایی که هیچ دریچه‌ای به جهان بیرون یا حتی درون خویش ندارد. اندیشه، که می‌توانست ناجی انسان باشد، اکنون به دشمنی مرموز بدل می‌شود. این تناقض در قلب افسردگی نهفته است؛ جایی که اندیشه به‌جای آفرینش، به ویرانی می‌پردازد. با توقف اندیشه، زمان به‌عنوان عنصر محرک هستی، معنای خود را از دست می‌دهد و انسان در بی‌زمانی فرو می‌رود. این بی‌زمانی، نه سکوتی آرامش‌بخش، بلکه خلائی پرآشوب و سرشار از تشویش است که ریشه در نیستی و پوچی دارد. افسردگی همچون سایه‌ای سنگین بر این توقف هولناک می‌افتد و انسان را از تجربهٔ ژرفا و معنا محروم می‌سازد. زندگی، هرچند به ظاهر ادامه می‌یابد، اما از درون فروپاشی می‌شود. تجربهٔ افسردگی، در این معنا، تجربهٔ مرگی تدریجی است؛ مرگی که در آن، روح پیش از جسم می‌میرد و جهان به کلی در بی‌معنایی غرق می‌شود. انسان، که وجودش با اندیشه پیوندی ناگسستنی دارد، در این وضعیت به اسیر تاریکی‌های بی‌پایان بدل می‌گردد. شاید تنها راه نجات، بازگشت به اندیشه باشد، اما این‌بار با درکی ژرف‌تر و متفاوت‌تر؛ درکی که به جای سکون و توقف، به جنبش و تحول مجال دهد و انسان را از چنگال این تاریکی رهایی بخشد. ✍🏼 حافی 🧩 انسان فلسفی
نشریه انجمن علمی دانشجویی فلسفه فیزیک دانشگاه باقرالعلوم علیه‌السلام، از پژوهشگران محترم و علاقمندان به حوزه فلسفه فیزیک دعوت می‌نماید تا آثار علمی خود را جهت بررسی و چاپ در این نشریه ارسال نمایند. این آثار می‌تواند شامل یادداشت‌های علمی، داستان‌ها و حکایت‌های علمی، شرح آیات و روایات، اخبار، دستاوردها و سایر قالب‌های خلاقانه مرتبط با فلسفه فیزیک باشد. ▫️خواهشمند است آثار خود را با رعایت موارد زیر به آیدی @sobh_313 ارسال فرمایید: 🔸موضوع آثار باید در حوزه فلسفه فیزیک باشد. 🔸حجم آثار حداکثر 700 کلمه باشد. 🔸منابع مورد استفاده در انتهای آثار ذکر شود. 🔸عنوان آثار باید مرتبط و گویای محتوا باشد. 🔸ترجیحا یادداشت‌ها همراه با تیترهای مناسب، عکس یا نمودار مرتبط با موضوع ارسال شوند. به انسان فلسفی بپیوندید @ensanefalsafi
شعری از امام خمینی (ره) خرم آنروز که ما عاکف میخانه شویم‏ از کف عقل برون جسته و دیوانه شویم‏ ‏‏بشکنیم آینه فلسفه و عرفان را‏ از صنمخانه این قافله بیگانه شویم‏ ‏‏فارغ از خانقه و مدرسه و دیر شده‏ پشت پایی زده بر هستی و فرزانه شویم‏ ‏‏هجرت از خویش نموده سوی دلدار رویم واله شمع رخش گشته و پروانه شویم‏ ‏‏از همه قید بریده ز همه دانه رها‏ ‏ تا مگر بسته دام بت یکدانه شویم‏‏ به انسان فسلفی بپیوندید @ensanefalsafi
انسان یک موجودی است که خدای تبارک و تعالی تا حالا او را خلق‏‎ ‎‏کرده است برای اینکه همۀ جهاتی که در عالم هست، در انسان هست،‏‎ ‎‏منتها به طور قوه است، به طور استعداد است، و این استعدادها باید‏‎ ‎‏فعلیت پیدا بکند، تحقق پیدا بکند. امام خمینی (ره) می فرماید: اگر برای هر علمی موضوعی است، علم همه انبیاء هم موضوعش انسان است. آمده اند انسان را تربیت کنند، آمده اند این موجود طبیعی را از مرتبه طبیعت به مرتبه ای عالی مافوق الطبیعه مافوق جبروت برسانند. به انسان فلسفی بپیوندید @ensanefalsafi
🔰 📝 تولد علم فلسفه و دستیابی به محور مسائل آن 🔹 تتبع در تاریخ فلسفه یونان و توجه به سیر تفکر دانشمندان یونانی، ما را بدین نکته رهنمون می‌کنند که تفکر دانشمندان یونانی، در طی مراحلی بدین نقطه می‌رسد که در بین شناخت‌ها و علوم انسان، یک نوع شناخت‌ متفاوت وجود دارد که محور تجمیع مسائل وگزاره‌هایی خاص می‌باشد؛ این دانشمندان یونانی با تجمیع مسائلی بر محور این نوع از شناخت انسانی، معتقد به علمی خاص به نام «فلسفه اولی» شدند که همان «علم فلسفه» در ألسنۀ دانشمندان کنونی می‌باشد. 🔹مراحل تولد علم فلسفه و دستیابی به محور مسائل آن به عنوان جنس خاصی از شناخت‌های انسانی، بدین ترتیب است: ✥سوفسطائیان یونانی به دلایلی که به‌صورت تفصیلی در تاریخ بیان شده است، واقعیت را مورد شک و انکار قرار دادند. ✥بعضی از دانشمندان یونانی هم با اهداف گوناگونی از جمله حفظ ارزش‌های الهی و انسانی و...، مبارزه با شک و انکار واقعیت را در پیش گرفته و از همین‌رو روش تفکر صحیح را تولید و تبیین کردند تا سلاحی در مقابل تفکر شکاکانه و منکرانه باشد. ✥ بعد از شکست سوفیسطائیان و پیروزی واقع‌گرایی و اعتقاد به امکان شناخت واقع، دانشمندان -که اولین آنها طبق نقل تاریخ، ارسطو است- در ادامه چنین دغدغه‌ای پیدا کردند که اگر واقعیت هست و انسان هم قابلیت شناخت آن را دارد، پس بایستی شناخت‌های انسان را دسته‌بندی کرده تا مشخص گردد که هر کدام از آنها دقیقا چه نوع شناخت و علمی بوده و کمّ و کیف آن چگونه است؛ به‌عبارت‌دیگر مشخص گردد که کاوشگران و دانشمندان علوم، حول چه امری به بحث و بررسی و کاوش می‌پردازد‌؛ از همین‌رو دانشمندان واقع‌گرا و معتقد به امکان شناخت واقع، درصدد ارائه دسته‌بندی و به‌عبارتی طبقه‌بندی و تقسیم شناخت‌ها و علوم انسانی برآمدند که این طبقه‌بندی علوم، مورد قبول دانشمندان قرار گرفت و در میان آنان رواج پیدا کرد. این طبقه‌بندی علوم بعدها توسط «بوعلی» و «فارابی» و سپس «ملاصدرا»، مورد تفصیل و بازبینی قرار گرفته و سبب ایجاد تفاوت‌هایی در ساختار علوم شد؛ اما در کل و با قطع نظر از تغییرات و تطورات آن، اصل این طبقه‌بندی ثابت بوده و تا ملاصدرا هم ادامه داشته است. ✥در این طبقه‌بندی علوم، شناخت و علم انسانی به دو بخش کلی علوم جدلی (مبتنی بر مسلمات، مشهورات و...) و علوم برهانی (مبتنی بر عقل و برهان) تقسیم می‌شود؛ علوم برهانی نیز به علوم آلی و اصالی، و علوم اصالی نیز به علوم نظری (مربوط به هست و نیست‌ها) و علوم عملی (مربوط به باید و نبایدها) تقسیم می‌شود؛ در ادامه، علوم نظری و عملی نیز تقسیماتی دارند که در جانب علوم نظری، ۳ قسم شکل می‌گیرد؛ زیراکه یک شناخت اصالی و برهانی و نظری، یا از حیث مفهوم و مصداق، مجرد است که این دسته از شناخت‌ها و علوم را الهیات می‌نامند؛ یا از حیث مفهوم، مجرد و از حیث مصداق، مادی است که این دسته را نیز علوم ریاضیات نام‌گذاری می‌کنند؛ یا از حیث مفهوم و مصداق، مادی است که این دسته را نیز در علوم طبیعیات می‌شمارند؛ اما از طرفی شناخت و علمی که از جهت مفهوم، مادی و از جهت مصداق، مجرد باشد را محال دانستند؛ زیرا امری که در خارج به‌صورت مجرد محقق می‌شود، به هیچ وجه ماده‌ای ندارد تا انعکاس تصوری و مفهومی آن در ذهن، مادی باشد (برهان استحاله این قسم از شناخت و به‌عبارتی برهان انحصار علوم نظری در ۳ قسم الهیات، ریاضیات و طبیعیات، در کتب فلسفی به‌صورت تفصیلی بیان شده است). 🔹 با توجه به این دسته‌بندی فوق باید گفت که تولد موضوع فلسفۀ کنونی که محور مسائل خود را به «موجود بما هو موجود» اختصاص داده است، از این طبقه‌بندی شروع شد؛ یعنی بر اساس این طبقه‌بندی، دانشمندان بدین نکته رهنمون شدند که دسته‌ای از علوم و شناخت‌ها در عالم علم و دانش وجود دارد که علم و شناختی با خصوصیت ۱. برهانی، ۲. اصالی، ۳. نظری و ۴. در مورد موجوداتی که در مصداق و مفهوم مجردند، می‌باشد. 🔹 قدما نام این علم را «فلسفه اولی» نامیده و به بسط و بررسی مسائل آن به‌عنوان علمی مستقل و اعلی پرداختند (هر چند که اختلافاتی در تقسیم خود الهیات به عام و خاص نیز وجود دارد که تبیین آن در نوشتار حاضر اهمیتی ندارد)؛ بدین صورت، علم فلسفه متولد شد و دانشمندان به جنس خاص مسائل این علم به‌عنوان محور مسائل آن پی بردند. ✍️ مهدی رسولی 🗂 منابع: ۱. مجموعه آثار، مرتضی مطهری ۲. هندسه حکمت، عبدالکریم فرحانی ۳. تدریس فلسفۀ استاد احمد فرحانی به انسان فلسفی بپیوندید @ensanefalsafi
هشتاد سال جنگ و خون ریزی و اسارت و آوارگی نتیجه ی دو دروغ و یک خلط حقیقت و اعتبار ✍️ محمد وحیدی‌نیا یکی از اشتباهاتی که در تفکر صورت می‌گیرد این است که ما احکام ادراکات حقیقی را به ادراکات اعتباری بار کنیم و بر عکس. (رجوع شود به مقاله ششم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم) ما با درک این مطلب است که می‌توانیم به شبهه ی رایجی که در بین دانشجویان و برخی از بدنه ی مردم افتاده پاسخ دهیم. آن ها می‌گویند که اسرائیل برای یهود بوده و در زمان های قدیم حکومت های ظالم ، آن ها را از سرزمینشان بیرون کرده اند، حال آن ها آمده اند و دارند سرزمین مادریشان را پس می‌گیرند و برای بیرون کردن غاصبان و تروریستان ، دست به هر کاری میزنند. آنان نسل کش و غاصب نیستند فقط از حق خود و سرزمین مادری خود دفاع می‌کنند. اما حقیقت مطلب این است که این حرف توسط روباه پیر بریتانیای کبیر تولید شد و با اعتقاد به همین مطلب بود که یهودیانی از سراسر جهان راهی این منطقه شدند. علت کارشان : استکبار جهانی و بریتانیا بعد از جنگ جهانی اول که با انقضای خود روبه رو شد، در صدد این آمد که قدرت خودش را بر غرب آسیا و ذخایر و منابع بی نظیر آن از دست ندهد تا قدرت خودش را از دست ندهد. لذا با این حربه و با استفاده از بازوی اجرایی خود (صهیونیسم) به صورت پلکانی و با خرید زمین های آن منطقه و راه انداختن جنگ و خون ریزی و آواره کردن هزاران نفر، یک کشوری تاسیس کرد و اسم اسرائیل بر آن نهاد که البته آن کشور شد پادگان نظامی استکبار در منطقه! البته عنوان اسرائیل بر می‌گردد به سال ها قبل از پیدایش یهود. اما سوال این است که مگر ملکیت یک امر حقیقی و عقلی و تغییر ناپذیره؟ اگر اینطور باشد که ما هم باید به کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان و ترکمنستان و چچن و ارمنستان و آذربایجان و ترکیه و قطر و بحرین و امارات و ... حمله کنیم و بگوییم این ها قبلا برای ایرانی ها بوده ! اما اینطور نیست. مرزبندی و تشخص کشور یک امر اعتباری و عرفی و متغیر است. عرف هم می‌گوید که فلسطین از قبل از جنگ های صلیبی برای مسلمین بوده و کسی نمی‌تواند آن را از مسلمین بگیرد . بله با زور و با تسلیم شدن مسلمین ، آن منطقه ی خاص از فلسطین، برای یهودی های صهیونیسم خواهد بود اما با منطق و قانون خیر. اسرائیل نام یک منطقه ای ست در جنوب سرزمین شام. از زمان انسان های اولیه که مردمانی از آفریقای جنوبی به آنجا مهاجرت کرده بودند ، برای تصاحب آن منطقه جنگ است تا کنون. این که آن منطقه چه ویژگی‌ای دارد بماند، اما نکته اینجاست که خیلی قبل تر از یهودی ها هخامنشی ها آن جا را فتح کرده بودند ، قبل از هخامنشی ها هم مردی به نام اسرائیل به آن منطقه حکومت میکرد، بعد از درگیری های زیادی که بین حکومت های مختلف بر سر آنجا شده بود، با تاسیس سلسله‌ی حشمونی، آن منطقه یک قرن تحت تصرف یهودی ها بود. تا اینکه امپراطوری روم و مسیحیت به آنجا حمله کرد و یهودی ها را از انجا اخراج کرد. مسیحی ها تا قرن هفتم آنجا مستقر بودند تا ظهور اسلام، با ظهور اسلام ، مسلمین آن منطقه را به تصرف خود در آوردند و از قرن یازدهم تا سیزدهم آن منطقه محل جنگ های صلیبی بود ( جنگ مسلمین با مسیحیتی که می‌خواستند آنجا را بگیرند) مغول ها حمله کردند که آنجا را از سلطنت ممالیک بگیرند اما نتوانستند ، تا اینکه امپراطوری عثمانی آنجا را فتح کرد و تا قرن ۲۰ به آنجا حکومت داشت. پس تا قرن بیست همه معتقدند که آنجا برای مسلمین بوده است. اینکه چرا اسلام آنجا را به تصاحب خود در آورد و به چه شکل و اصلا آیا اجازه ی تصاحب یک مملکتی را داریم یا خیر یک بحث دیگه ست. آنها می‌گویند که در اواخر قرن ۱۹ با افزایش یهود ستیزی (هلوکاست و ...) زمینه ی مهاجرت یهودی ها توسط صهیونیسم به این مکان فراهم شد و در جنگ جهانی اول با شکست عثمانی توسط بریتانیا ، آن منطقه تحت سلطه ی بریتانیا در آمد و دولت بریتانیا متعهد شد که از مهاجرت یهودیان حمایت کند و این طرح موجب اعتراض عرب ها شد و سرانجام سال ۱۹۴۸ اسرائیل به عنوان یک کشور مستقل معرفی شد و جنگ و غارت شروع شد. پس جنگ از اینجا شروع شد که چرا بریتانیا یک منطقه ای را مختص یهودی ها کرد؟ آنها می‌گویند که هلوکاست و یهود ستیزی باعث شد که ما به سرزمینی برگردیم که متعلق به ما بوده است. همچنین یهودی ها می‌گویند اینجا قبلا سرزمین ما بوده است و این یعنی برخورد با مسائل اعتباری ، مثل مسائل حقیقی. آن ها با دو دروغ و یک خلط حقیقت و اعتبار هشتاد سال جنگ راه انداخته اند‌. دروغ اول : علت مهاجرت هلوکاست نبود بلکه تسلط به آسیا و منابع آن و استکبار است. خلط حقیقت و اعتبار : این که یک زمانی از تاریخ یهودی ها آنجا بوده اند دلیل نمی‌شود که تا آخر متعلق با آن ها باشد.
ادامه از قبل ... با فرض خلط حقیقت و اعتبار هم آن ها حق ندارند اعلام کشور مستقل کنند ، به همان دلیلی که ایران اجازه ندارد به کشورهای مذکور حمله کند. مالک حقیقی عالم خداست. در عالم اعتبار و قرار داد هم ، عرف عقلا می‌گوید آن منطقه متعلق به مسلمین است. بریتانیا با چه منطقی این فکر را جا انداخته و توقع خروج مسلمین را دارد؟ پس منطقی نمی‌شود فلسطین را از فلسطینی ها گرفت مگر با زور ، زور هم به نتیجه نمی‌رسد مگر با تسلیم مظلوم. اما به نظر می‌رسد که حتی همین جوابی که داده شد ، یک جواب حداقلی ست و صرفا جهت نفی مغلطه ی دشمنان بود! اما سوال این است که آن منطقه چه ویژگی دارد که همه دنبال آنجا هستند؟ چه شد که اسلام آنجا را فتح کرد؟ اصلا حقیقت اسلام چیست رهبران آن اعتقاد به جهانی شدن آن دارند؟ تفاوت این فکر با کشور گشایی سلاطین در چیست؟ چرا انقدر حفظ فلسطین برای مسلمین مهم میباشد؟ به نظر نگارنده بحث فلسطین بحث بسیار پیچیده تر از این شبهات توو خالی ست که باید به آن پرداخت . دروغ دوم استکبار این است که جنگ به خاطر کشور و مرز و سرزمین مادری است. همین دروغ باعث منحرف شدن اذهان ملت ها از حقیقت مطلب است.در همان حقیقتی که دارد این مسیر را پیش می‌برد و روز به روز به مقبولیت آن می‌افزاید. رهبر ایران (به ادبیات نگارنده حضرت آقا) فرمود قضيه فلسطين كليد رمز آلود گشوده شدن درهاي فرج به روي امت اسلام است. معلوم می‌شود که فلسطین و فتح آن توسط مسلمین و اصرار مستکبرین برای غصب آن و مقاوت اسلام ، به هدف از تاسیس اسلام و حقيقت اسلام برمی‌گردد نه صرفا یک بحث اعتباری و عرفی و حفظ سرزمین مادری! به انسان فلسفی بپیوندید @ensanefalsafi