🔴 شب قدر تاریخ معاصر!
🔺لحظه ای چشمانتان را ببندید و جهان امروز را منهای #انقلاب_اسلامی تصور کنید.
🔺تک تک کشورها، از یمن و بحرین و عراق و افریقا تا آمریکای لاتین و شمالی تا اروپا و فلسطین همه را منهای انقلاب خمینی تصور کنید.
🔺چه دنیای به مراتب دهشتناک تر، تیره تر، جانی تر و مرگبار تر، غرق در اسارت و بردگی و بندگی و حکومت سراسری طاغوت بر زمین، آن هم بدون هیچ مشکل و مانعی و بدون هیچ روزنه امیدی برای #آزادی و #شرافت انسان.
🔺بی شک انقلاب اسلامی، #شب_قدر تاریخ بشر امروز است.
آیا این شب قدر ارزش آن را ندارد که جان و مال و عزیزانمان و حیثیت و آبرویمان را نثارش کنیم؟
آیا ارزش آن را ندارد که برای رفع آفات و انحرافات و مشکلات و موریانه های درونش، شب و روز نداشته باشیم و قدم در راه مبارزه و شمشیر زدن بگذاریم و در این راه از تهمت و تخریب و تهدید و تزویر و تطمیع و... نهراسیم؟
🔺امشب برای انقلاب بسیار دعا کنید. انقلابی که نه حاصل مجاهدت های سال 42 به این سو است، بلکه جان مایه و سنگ تراشته خون #صدو_بیست_و_چهار_هزار #پیامبر و بیش #سیصد_هزار_شهید گلگون کفن است.
🔺آیا ما می توانیم در قبال این خون ها کوتاهی کنیم، مسامحه به خرج دهیم و اجازه دهیم شیاطین داخلی بر آن چنبره بزنند؟ آیا ما می توانیم در مقابل کسانی که با کرده و نکرده خود، خواسته یا ناخواسته تیشه به ریشه انقلاب خمینی می زنند سکوت کنیم و هر روز شاهد ناامیدی صاحبان اصلی انقلاب باشیم؟!
🔺هرگز! و هرگز که سربازان خمینی صحنه را خالی کنند مگر...
مگر آن روز که دهان ما را #خاک_گور پر کرده باشد.
#علی_ریاحی_پور
@marghoomat
⭕ چرا این همه تاکید؟!
بخش دوم
🔸بعد از سالها و در دورانی که برخی ادعا می کردند رهبر انقلاب از نظرات قبلی خویش در توصیه به دانشجویان انقلابی مبنی بر استفاده از ظرفیت فکری علامه مصباح عدول کردهاند ایشان مجددا در سال 1401 و در دیدار با تشکل های دانشجویی از ایشان یاد کردند و این استاد عزیز را استاد فکر نامیدند: «اگر چنانچه فکر را درست مدیریّت نکردید، ممکن است به راه خطا برود. حالا البتّه من کمتر اسم از افراد میآورم، [امّا] مرحوم آقای مصباح یک استادِ فکر بود؛ البتّه ایشان کارهای سیاسی و فکرهای سیاسی هم میکردند، دربارهی آنها [یعنی] مسائل سیاسی بحثی ندارم، [لکن] دربارهی مسائل فکری یک راهنما و مرشدی بود که میتوانست مرجع و ملجأ باشد. این جور آدمها لازمند که استاد فکر باشند؛ همچنانی که علم استاد میخواهد، فکر هم استاد میخواهد.»
🔸 در دیدار دانشجویی سال 1402 رهبر انقلاب کما فی السابق دست روی تقویت مبانی فکری گذاشتند و توصیه به مطالعه کتابهای شهید مطهری، بهشتی و مرحوم استاد مصباح کردند:«روی این مبانی باید کار کنید؛ بخصوص شما تشکّلها روی این مبانی کار کنید. روی یک نقطهی محدود هم متمرکز نشوید؛ وسیع نگاه کنید، همهی مسائل را ببینید. به نظر من همین که اینجا اسم آوردند از مرحوم شهید مطهّری، شهید بهشتی، مرحوم آقای مصباح و امثال اینها، خوب است، [کتابهایشان] کتابهای خوبی است.»
🔸و اما در آخرین دیدار یعنی دیدار چند روز گذشته رهبر انقلاب با دانشجویان باز هم ایشان از مرحوم استاد مصباح یاد کردند و بیان داشتند که حقا و انصافا فکر این استاد کمک کننده جوانان خواهد بود:«هر چه میتوانید با قرآن مأنوس بشوید؛ همه چیز در قرآن هست، که با تدبّر در قرآن [به دست میآید]؛ البتّه این تدبّر با راهنمایی باید همراه باشد. اسم مرحوم آقای مصباح (رضوان الله علیه) دو سه بار اینجا آورده شد که بجا است؛ از کتابهای ایشان استفاده بشود. حقّاً و انصافاً فکر این مرد بزرگ، فکر کمککنندهی به حرکت درست فکری جوانها است»
🔸 برگردیم به سوال آغازین این وجیزه، چرا این همه تاکید؟ چرا رهبر انقلاب که رویه شان اسم نیاوردن از افراد در دیدار های مختلف است، از علامه مصباح چه در دوران حیات و چه در دوران ممات اسم می آورند و دیگران را توصیه به مطالعه آثار این عالم متفکر می کنند؟ چرا از باقی اندیشمندان انقلاب اسلامی اسم نمی آورند؟ چرا این همه تاکید را برای دیگر بزرگان فکری انقلاب خرج نمی کنند؟ پُر واضح است که جایگاه علامه مصباح در اندیشه و نگاه رهبر انقلاب جایگاهی منحصر به فرد، خاص و استثنایی است و به قاطعیت می توان گفت نمونه آن را نسبت به هیچ کدام از بزرگان فکری انقلاب اسلامی نداریم.
🔸 شخصیت و اندیشه استاد مصباح دارای ابعاد و جهات مختلفی می باشد اما از نگاه نگارنده این سطور یک ویژگی از باقی ویژگی های مهم ایشان مهم تر و متفاوت کننده تر است. اندیشه استاد مصباح حقیقتا منبع بی غل و غش معارف اسلامی و انقلابی است. در نظام اندیشه ای ایشان مغزای تفکر دینی و انقلابی را می توان فهم کرد. تفکری که در آن هم عقلانیت دینی می بینیم و هم غیرت دینی. در این نظام واره تفکری، مبتنی بر یک حکمت فلسفی، قرائتی از اسلام ارائه می شود که علاوه برآنکه خالی از التقاط و انحراف بوده، دائما در حال مرزبندی با التقاط و انحراف است، یعنی پیوند اندیشه با میدان عملی سیاست و اجتماع. عقلانیت انقلابی دال مرکزی گفتمان فکری استاد است.
🔸کنشگری به روایت اسلام انقلابی، محتاج دلیل است و دلیل از اندیشه برمیخیزد. انقلاب باید عقلانیت متمایز خویش را عرضه میکرد تا از استیلای تاریخ تجدد و تحجر بیرون آید و تبدیل به یک دیگری خطرناک برای تجدد و تحجر شود. این عقلانیت، از متن دین برمیخاست و بر بنیانهایی مستقل از تفکر غربی و تحجری تکیه داشت. در طول دهههای پس از انقلاب، کسی که بیش از دیگران کوشید که چنین عقلانیّتی را تولید کند، علامه مصباح بود.
🔸مطالعات و معارف او، حامل چنین جهتگیریای هستند؛ او همواره تلاش میکرد که خویشتن معرفتی متناسب با عالم قدسی انقلاب را بپروراند و جامعۀ ایران را از لحاظ فکری و معرفتی، از سیطرۀ ایدئولوژیهای تجددی و تحجری خارج کند. ازاینجهت، باید او را یک متفکر چالشگر و اندیشهورز انتقادی قلمداد کرد که سر سازگاری با تجدد و تحجر را ندارد و میخواهد عقلانیت انقلابی را به عنوان یک جایگزین و بدیل تاریخی مطرح سازد. پس جنبۀ تضادی و کشمکشی وی از ماهیت انقلاب اسلامی برمیخیزد و چون انقلاب، حاصل اعراض از تجدد و تحجر بود و سخن تازه به میدان آورد، علامه مصباح نیز همواره در تفکّر خود، سویه چالشگری را در نظر داشت و انقلاب را یک انقلاب متمایز معرفی کرد که ریشه در دین دارد و میخواهد نظامات اجتماعی خویش را بر دین بنا کند و از توحید، روایت عینی و ساختاری بیافریند.
#علی_ریاحی_پور