فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است
وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است
نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها
هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است
🏴ایام سوگواری تاسوعا و عاشورای حسینی تسلیت باد
@entesharat_sarir
▪️هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد
▪️او ماند که در کنار زینب باشد
▪️سجّاد که سجّاده به او دل می بست
▪️تدبیر خدا بود که در تب باشد
🏴شهادت وارث نهضت عاشورا، امام سجاد(ع) را تسلیت عرض می نماییم🏴
@entesharat_sarir
هدایت شده از کتاب
🔻🔻🔻
🔸سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس برگزار میکند:
🔹فراخوان بیست و دومین دورهی
💠 «انتخاب بهترین کتاب دفاع مقدس»
▫️با شعار «مسئله شناسی» و «درست نویسی»
📆 مهلت ارسال آثار: یکم شهریور ماه ۱۴۰۳
📬 نشانی دبیرخانه: تهران، خیابان شهید مطهری، خیابان میرعماد، نبش کوچه یکم، پلاک۴ ، طبقه ۵
☎️ شماره تماس: ۰۲۱۸۸۵۰۶۰۰۷ - ۰۲۱۸۸۵۰۶۰۰۹
❇️ بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس
🔺️کتاب شعر کودکان در وصف شهید «نادر مهدوی» به ۲ زبان به بازار آمد
🔸️کتاب شعر «مثل گل خوشبو بود» سروده سیروس فتحی، نویسنده و شاعر آیینی جنوبی در وصف شهید نادر مهدوی، شهید شاخص جنوب کشور به دو زبان فارسی و انگلیسی به سفارش ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان بوشهر منتشر شد.
🔹️ مشروح کامل خبر را اینجا بخوانید
@entesharat_sarir
رئیس سازمان ادبیات و تاریخ دفاع مقدس:
🔺️«شعر» ابزار قوی در حوزه تبیین است/ نویسندگان نوقلم سرمایه فرهنگ ایثار و شهادت هستند
🔸️سردار امیریان گفت: «شعر» ابزار قوی در حوزه تبیین است و میتواند فداکاری رزمندگان دفاع مقدس را که برگرفته از فرهنگ عاشوراست به تصویر بکشد.
🔹️مشروح کامل خبر را در لینک زیر بخوانید 👇
dnws.ir/002qvf
@entesharat_sarir
📸گزارش تصویری/ آیین رونمایی از پوستر بیستوششمین کنگره سراسری شعر دفاع مقدس و مقاومت و سیزدهمین دوره جایزه ادبی یوسف
🔹️برای دیدن تصاویر کامل روی لینک زیر کلیک کنید 👇
dnws.ir/002qwS
@entesharat_sarir
🥀 دیگر نمیخواست چشمش به دخترانش بیفتد که با حالتی غریبانه از اتاق بیرون رفت.
دلش کنده شده بود، قلب نگاهش پیش من نبود و میدیدم پیش از جسمش، جانش از این خانه رفته است و باید کاری میکردم که دنبالش دویدم و درمانده بهانه آوردم: «من که راضی نیستم تو داری از این در میری بیرون!»
مقابل در خانه به سمتم چرخید و شکستهتر از من التماس کرد: «میشه اینقدر اصرار نکنی نرم؟ میشه دیگه نگی راضی نیستم؟»
حس کردم دلکندن از آمنه برایش سخت شده که قدمبهقدم به سمتم برمیگشت و من داشتم ذرهذره آب میشدم...
❤️ جلالآباد؛ عاشقانه ای از خاطرات شهید مدافع حرم، محمدجلال ملک محمدی
📕لینک خرید اینترنتی کتاب 👇
https://sarirpub.ir/product/جلال-آباد
@entesharat_sarir
حرفهاي او گيجم کرده بود؛ مفهومش را نمیدانستم. فقط از قاب عکسی با تصوير دو شهيد در دستان سالخوردهاش، فهميدم که بايد مادر دو شهيد باشد!
با صدای يا زهرا، يا زهرای جمعيت همنوا شده بودم. در همين حال و احوال بودم که از جايش بلند شد، کنارم ايستاد و يک فانوس روشن به من داد. خيلی محکم آن را در دستم گرفته بودم و محو روضهخوانیاش شدم. همانطور که نام حضرت زهرا(س) را زير لب تکرار میکردم، از خانه بيرون آمدم و به راه افتادم. شب شده بود و همه جا تاريک. رفتم شهيد آباد . به قطعهای رسيدم که پر از مزار شهيد بود. با نور فانوسی که در دستم بود رديف به رديف قدم برمیداشتم، ارادهای در اين رفتن نداشتم. انگار دنبال جايي يا گمشدهای بودم. کمکم به رديفی رسيدم که تنها دو مزار به فاصله چند قدم از هم بودند. درخشش نور يکی از آنها و بوی عطر و گلابش چشمانم را خيره کرد و مرا به سمت خود کشاند. جلوتر رفتم. نام «شهيد حاج #مصطفی_احمدی_روشن » را بر روی آن مزار نورانی ديدم. به آن يکی نگاه کردم، خاک آلود بود به نحوی که نامش خوانا نبود. با دستم خاکها را کنار زدم باز هم خوانا نبود. رفتم و يک سطل آب آوردم و روی آن مزار ريختم. فانوس را بالاتر گرفتم، « #شهيده_عصمت_پورانوری»
🔸️برشی از کتاب #عصمت
✍️نوشتهی سیده رقیه آذرنگ
📚 انتشارات صریر
🌐 خرید اینترنتی کتاب عصمت 👇
https://sarirpub.ir/product/عصمت
🌐 خرید اینترنتی کتاب دیجیتال عصمت 👇
http://www.faraketab.ir/book/228824
@entesharat_sarir