وقتی که خاکستر خستگی بر شانه های بی رمقم می نشیند و غبار غم بر قلبم غالب می گردد،
همانوقت که از این همه سال رخوت و بیهودگی دلم می گیرد،
نمی دانم چگونه بخوانمش؟
آخر از این ناکجاآباد از این نقطهء صفر عاطفه، از بیغولهترین ویرانهء زمین، چگونه صدای خسته و نارسایم را به او رسانم؟
نگارم! از کوتهدیدگی است اگر شما را دور میانگارم؛ وقتی که مهرتان نامتناهی است و عطوفتتان همهگیر...
چکار کنم که
این "عُجبِ" عجین شده با روح
این ریبِ "ریا" و این حُقّهء "سُمعه" مرا به خود وا نمینهد تا حلاوتِ زلال عشقتان را بنوشم..*
مگر نگاه نازنینان؛ چون همیشه بنده پرور آید...
____________________
#عُجب: از خود خشنود بودن، افتخارکردن و در شگفت شدن از عبادت و طاعت و خوبی خویش.
#سُمْعَه: رساندن خبر عمل خوب خود به گوش دیگران است.
*در احادیث اوصاف ظهور آمده که مردمان زمان ظهور: "یشربون حبه" محبت مهدی (علیه السلام) را می نوشند.
https://eitaa.com/entezaaaaaar