eitaa logo
انتظار منجی عالم313
3.7هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
789 ویدیو
57 فایل
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند : بالاترین جهاد امّت من انتظار فرج است . 🌴اینجا خیمه امام زمان (عج) است. پاسخ به ندای هَل مِن ناصر یَنصُرنی امام زمان (عج)، زمینه‌ساز ظهور است🌴 🌸اللّهـُمَ عَجِل لِوَلیِڪَ الفــَرَج🌸
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 6⃣1⃣ | قسمت‌ شانزدهم 🔸 اهل خیانت بودن... خیانت صفتی است که اگر در هرکس باشد، باید بر خود بترسد که بی‌تردید رگه‌هایی از نفاق در او هست. 🔴 رسول خدا صلى الله علیه وآله فرمود: منافق سه علامت دارد به گاه سخن گفتن دروغ می‌گوید، چون وعده‌ای دهد تخلف کند و هرگاه او را امین شمارند خیانت کند. ✉️ از قضا هر سه صفت در لشکر عمر سعد یا همان لشکر شیطان فراوان به چشم می‌خورد راحت دروغ می‌گفتند؛ وقتی حسین علیه السلام سخن از نامه‌هایشان به میان آورد با کمال پررویی انکار کردند. به حسین علیه السلام وعده یاری دادند ولی او را تنها و غریب گذاشتند. 📜 زمانی که مسلم بن عقیل احساس کرد آخرین نفس‌هایش را می‌کشد. چشمهایش را دورتادور تالار دارالاماره گرداند، نگاهش روی عمر سعد متوقف شد؛ ای عمر من و تو خویشاوندیم، می‌خواهم به تو وصیتی کنم و از تو می‌خواهم آن را فاش نکنی. وصیت مسلم که تمام شد، عمر سعد به سوی ابن زیاد آمد و تمام وصیت‌ها را فاش کرد. 📚   برگرفته از کتاب رویان @entezar_ma313
7⃣1⃣ | قسمت‌ هفدهم 🔸 قساوت علامت دیگر نفاق... منافق کسی است که به اصطلاح هماهنگ است؛ با خوب‌ها که باشد فکر می‌کنی دیگر از خودش خوب‌تر وجود ندارد اما همین که پایش را به جمع اشرار می‌گذارد آن روی دیگرش بالا می‌آید. این هماهنگ بودن نرم نرمک دل را سنگ می‌کند؛ قساوت به بار می آورد. از نشانه‌های منافق همین قساوت قلب است. جنس قلب منافق از سنگ خارا هم سخت‌تر است. 🚩 بی‌رحمی و قساوت در کربلا غوغا می‌کند؛ همه‌چیز دست به دست هم داده است تا این سرزمین را، پر از کرب و بلا کنند. تشنگی، گرسنگی، آتش پشت خیمه‌ها، انسان‌نماهایی که آب را بر حسین علیه‌السلام، بلکه بر بچه‌های حسین بستند. 🚰جنگ هم برای خود قواعدی دارد تا بوده و نبوده سعی می‌شده حساب زنان و کودکان را از حساب رزمندگان جدا کنند؛ اما در کربلا سنگدلی به حدی رسید که حتی آب را روی کودکان بستند. دست آخر هم نه تنها قطره‌ای آب به علی‌اصغر حسین علیه‌السلام نرساندند، بلکه جلوی چشمان مادر و روی دست بابا داغش را بر دل اهل خیمه‌ها گذاشتند. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 8⃣1⃣ | قسمت‌ هجدهم 🔸 ترس در لشکر عمر سعد... همین جنایتکارانی که در قساوت روی چنگیزها را سفید کردند، به وقت دره و مبارزه بزدلانی بیش نبودند! لشکریان عمر سعد تازه از غروب عاشورا شجاع شدند، وقتی که خیالشان راحت شد دیگر حسین، ابوالفضل، على اكبر علیهم‌السلام و... نیستند شجاعتشان گل کرد. گزارش‌های به‌جامانده از کربلا را که مرور می‌کنی ترس و اضطراب در چهره یزیدیان به‌راحتی قابل مشاهده است. 🔹 علت ترس لشکریان عمر سعد... کسی که تمام زندگی را خلاصه در این دنیا می‌بیند، اصلاً نمی‌تواند نترسد دشمنان حسین علیه‌السلام تمام هم‌وغمشان این بود که دنیایشان آسیب نبیند؛ درست مانند گوسفندانی که تا آخورشان پر باشد صدایشان در نمی‌آید. چندروزی که به عقب برگردی سکانس دیگری از نمایش ترس و بزدلی را می‌بینی؛ همان‌هایی که با مسلم بیعت کرده‌اند، عهد کرده‌اند که تا پای جان از او دفاع کنند با شایعه در راه بودن لشکر شام دورش را خلوت کردند و فرار را بر قرار ترجیح دادند. 🔸 البته حواست که هست هنوز همان قانون پابرجاست؛ ترسوها در لشکر حق جایی ندارند. آن روز کوفیان به‌خاطر ترسشان از لشکر حسین علیه‌السلام جا ماندند و امروز هم خیلی‌ها به همان دلیل در لشکر امام زمان علیه‌السلام جایی ندارند. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 9⃣1⃣ | قسمت‌ نوزدهم 🔸 ترس از حرف مردم... ترس دیگری که بیشتر ما تجربه‌اش کرده‌ایم و حتی گاهی اثرش از ترس از شمشیر نیز کاری‌تر است ترس از آبرو است. معمولاً انسان‌ها رفتارشان را با نگاه مردم میزان می‌کنند و سعی می‌کنند از تیر استهزا و مسخره کردن مردم به سپر هم رنگ شدن با جماعت پناه ببرند. 🔹 زبیر (همانکه پیامبر صلی الله علیه وآله او را سیف الاسلام لقب داده بود) نمونه خوبی برای سخن ماست. در جنگ جمل امیرالمؤمنین علیه‌السلام، زبیر را صدا کردند. گوشه‌ای از میدان سوار بر اسب کنار هم ایستادند. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: زبیر برگرد قبل از اینکه هم عار و هم نار دامن‌گیرت شود. موعظه علی علیه‌السلام اثر خودش را کرد، قدم به قدم که برمی‌گشت استغفار هم بر لبانش جاری بود. 🔸 پسرش عبدالله گفت: وقتی که می‌رفتی حال و روزت چنین نبود؟! گفت: آری به خدا قسم، علی علیه‌السلام سخنی از رسول الله صلى الله علیه واله را به من یادآوری کرد که از یادم رفته بود. دیگر مرا نیازی به جنگ با علی علیه‌السلام نیست، من از خطایم پشیمانم و دیگر با شما نیستم. پسرش گفت فکر کنم، چشم‌های بنی‌هاشم از میان کلاه خودها و شمشیرهای تیزشان تو را ترسانده! 🔹 زبیر فریاد کرد وای بر تو ای پسر، مرا تهییج می‌کنی تا با او بجنگم؟! من سوگند خورده‌ام که با او نجنگم. عبداللّه گفت: کفاره قسمت را بده، تا زنان قریش پشت سرت نگویند که زبیر ترسید و می‌دانم که تو ترسونیستی! اینجا بود که زبیر کم آورد؛ از ترس حرف مردم، حرف پسرش را قبول کرد. و به همین راحتی زبیر به‌خاطر جوزدگی و ترس از حرف مردم عاقبتش را خراب کرد. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 0⃣2⃣ | قسمت‌ بیستم 🔸 موعظه ناپذیری... از همان روز خروج از مدینه (حتی قبل تر از آن) امام حسین علیه السلام بساط دستگیری را پهن نمود و تلاش داشت افراد بیشتری را بر این سفره الهی بنشاند. گاهی کلی موعظه می‌نمود، گاهی قاصد می‌فرستاد و گاهی با پای خودش می‌رفت تا شاید پای یک نفر دیگر از وادی گمراهی به وادی نور باز شود. در راه هم هرجا نوری در دل کسی می‌دید یا احساس می‌کرد باید حجت را با کسی تمام کند کسی را نزدش می‌فرستاد و به جمع عاشوراییان دعوتش می‌نمود. 🔹 امام حسین علیه‌السلام کسی را به دنبال عبیدالله‌بن‌حر فرستاد ولی او دعوت حسین علیه‌السلام را رد کرد. رحمت حسینی باریدن گرفته بود ولی افسوس که عبیدالله در دل خویش را قفل زده بود و نگذاشت قطره‌ای از باران رحمت حسینی در سرزمین دلش بنشیند. موعظه‌های على‌وار حسین علیه‌اسلام در او اثر نکرد چرا که او دلبسته دنیا بود. اسبش را به امام تعارف کرد و گفت: با این اسب از هرکس که فرار کردم نتوانست مرا بگیرد، هرکس را هم که دنبال کردم به او رسیدم این هم شمشیرم که در تیزی تا ندارد تقدیم شما. 🔸 موعظه در همه احوال... امام علیه‌السلام شب عاشورا با عمرسعد به گفت‌وگو نشست، اما محبت و علاقه به دنیا او را کر و کور کرده بود. امام حسین علیه‌السلام گاهی زهیر را برای نصیحتشان می‌فرستاد؛ گاهی بُریرو گاهی دیگری را خودش هم چندین‌بار با لشکر سخن گفت. 🔹 هیچ چیز نمی‌توانست حسین علیه السلام را از موعظه کردن بازدارد، نه تشنگی - نه گرسنگی و نه حتی نامردی دشمنان؛ حتی حاضر بود دست شمر را هم بگیرد. افسوس و و صد افسوس که موعظه حسین علیه السلام در شمر اثر نکرد و به بیان دیگر نرفت میخ آهنین در سنگ. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 1⃣2⃣ | قسمت‌ بیست و یکم 🔸 پیروی از شیطان... گوششان به حرف حسین علیه‌السلام بدهکار نبود، چرا که شیطان از قبل چشم و گوش و دلشان را تصاحب کرده بود. موعظه‌های حسین علیه‌السلام در در آنان تأثیر نمی‌کرد چرا که «شیطان بر آنها چیره شده و یاد خدا را از دل‌هایشان فراموشانده بود.» 🪝 شیطان شب و روز به دنبال صید مؤمنین از دریای ایمان است؛ قلاب می‌اندازد، تور پهن می‌کند تا شکارهای بیشتری داشته باشد. دقیقاً مثل صیاد عمل می‌کند. شيطان هم سر قلابش، آرزوها، ریاست، علاقه به فرزند و... قرار می‌دهد؛ همین که کسی به قلابش گیر کرد این قدر شل و سفت می‌کند تا خسته‌اش کند؛ بعد هم به راحتی او را از دریای ایمان خارج می‌کند. 🔸 فراموشی خدا، علت تسلط شیطان... یاد خدا که از دل برود خدا هم خودت را از یاد خودت می‌برد؛ دیگر خود واقعی‌ات را فراموش می‌کنی؛ به جای اینکه به روح و جانت بپردازی تمام هم و غمت جسمت می شود. درست مانند سیه رویان کربلا؛ شیطان کاری کرده بود که از جانشان غافل بودند تنها هدفشان حفظ بدنشان بود. 💰 بی‌راهه را به جای راه به آنان قالب کرده بود تا جایی که می‌خواستند حسین علیه‌السلام را بکشند تا به خدا نزدیک شوند. گاهی هم ترس از فقر را برایشان برجسته می کرد و با همکاری شیطان‌های انسی همچون ابن‌زیاد، شبث‌بن‌ربعی، شمر و.... ترس از قطع شدن حقوقشان از بیت‌المال را به جانشان انداخته بود. به هرحال یزید و یزیدیان قدم به قدم با شیطان همراه شدند؛ تا یاد خدا از دل‌هایشان رفت و از حزب شیطان شدند. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 2⃣2⃣ | قسمت‌ بیست و دوم 🔸 فساد و فحشا 🏹 ریشه واقعه عاشورا در سقیفه... وقتی حرمله به سوی حسین علیه‌السلام تیر می‌انداخت، این حرمله نبود که تیر می‌انداخت! بلکه تیرانداز واقعی کسی بود که زمینه را برای او فراهم کرده بود؛ تیری بود که پنجاه سال قبل از جانب سقیفه پرتاب شده بود و کمان هم در دستان خلیفه بود. بسیار ساده‌اندیشی است که واقعه کربلا را مختصر، در همان چند روز محرم سال ۶۱ هجری بدانیم. ⛵️ وقتی ناخدای واقعی کشتی اسلام را کنار زدند و کسانی سکان را به دست گرفتند که نه دریای دنیا را میشناختند و نه مقصد و نه از ناخدایی سر در می آوردند باید هم منتظر چنین حوادثی می‌بودند جالب اینکه ادعا می‌کردند به‌خاطر مصلحت اسلام و مسلمانان، علی علیه‌السلام را کنار زده‌اند. 🍷 كم كم فساد و فحشا همچون یک بیماری واگیردار از سران جامعه به مردم منتقل می‌شد. شراب‌خواری کم‌وبیش عادی شده بود و حساسیت مردم را برنمی‌انگیخت! همین بی‌تفاوتی‌ها باعث گسترش فساد شده بود، فرزندان حرام‌زاده فراوان به دنیا آمده بودند. 🚩 غروب عاشورا عمرسعد دستور داد تا کسانی با اسب بر بدن حسین علیه‌السلام بتازند. ده نفر این خباثت را به عهده گرفتند تا شاید جایزه‌ای از ابن‌زیاد بگیرند. ابو عمر می‌گوید: «هر ده تایشان زنازاده بودند.۱» ۱. ابن‌طاووس، پیشین، ص ۱۳۶ 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 4⃣2⃣ | قسمت‌ بیست و چهارم 🔸 علت فساد و فحشا... چه شد امت پیامبر به اینجا رسیدند؟ کسانی که ۲۳ سال سختی و تلخی را به همراه پیامبر اکرم تحمل کردند تا دینشان باقی بماند چرا امروز غرق در شهوت‌ها شده‌اند؟! چرا مدینه‌الرسول یا همان یثرب قدیم که روزی از آن صدای قرآن خواندن اصحاب بلند بود به مرکز غنا و موسیقی تبدیل شد؟! آش اینقدر شور شده بود که وقتی دربار شام به دنبال برگزاری کنسرت‌های مهم بود، خواننده‌اش را از مدینه دعوت می‌کردند. 🧶 نخ فساد را که دنبال می‌کنیم سرنخ را می‌یابیم؛ مردم این جامعه ترمزشان بریده چیزی ندارند که آن‌ها را در سرازیری گناه کنترل کند. آن چیزی که در فحشا و منکر، انسان را بیمه می‌کند در جامعه‌شان کم رنگ شده؛ آری نماز خونشان کم شده لذا لکه‌های گمراهی و فساد بر روی پوسته دینشان خودنمایی می‌کند. 🕋 نه اینکه نماز نمی‌خواندند، می‌خواندند اتفاقاً زیاد هم می‌خواندند ولی نمازشان نماز نبود، نمازشان در زیر سایه ولایت طاغوت بود؛ نمازشان اعتباری نداشت چرا که مُهر ولایت علی علیه‌السلام را نداشتند. کسانی که سال‌ها با پیامبر زندگی کرده بودند، سعی می‌کردند به کلام رسول خدا که: «ولایت علی علیه‌السلام شرط قبول نماز است» فکر نکنند و دیگران را نیز از شنیدن چنین احادیثی منع کردند. فساد و فحشا در جامعه رواج پیدا کرده بود چرا که نماز حقیقی از صحنه جامعه پرکشیده بود. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 5⃣2⃣ | قسمت‌ بیست و پنجم 🔸 حرام‌خواری... برخی کارها گوش جان را کر می‌کند، دیگر حتی صدای امام هم نمی‌تواند جان خفته را بیدار کند. فرزند فاطمه سلام‌الله‌علیها آمده بود تا از خواب بیدارشان کند؛ اما آنان بر گِردَش حلقه زدند و هلهله می‌کردند. با زبان بی‌زبانی می‌گفتند ما را نیازی به نصیحت تو نیست؛ لازم نکرده ما را بیدار کنی! هرچه تلاش کرد ساکتشان کند، ساکت نشدند. فرمود: وای بر شما چرا ساکت نمی‌شوید تا حرفم را بشنوید... گوش به سخنم نمی‌دهید، چون که شکم‌هایتان از حرام پر شده است... ⚔ حرام چشم و گوش دل را از کار می‌اندازد؛ خورنده آن حق را دیگر نمی‌بیند؛ سخن حق از گوش جانش عبور نمی‌کند. وقتی امام از طرماح بن عدی در مورد اوضاع کوفه پرسید پاسخ شنید: اما بزرگان کوفه رشوه‌های کلان دریافت کرده‌اند و دلشان نیز با تو نیست؛ اما سایر مردم دل‌هایشان با شماست اما شمشیرهایشان علیه شما. 🤲 آری اینان این‌گونه با حسین علیه‌السلام رفتار کردند، چون دین‌فروخته بودند و دنیای حرام گرفته بودند، انگار می‌خواستند در معامله‌ای که با شیطان کرده بودند کم‌فروشی نکنند. لقمۀ حرام بیچاره‌شان کرد؛ در نمازشان دعا می‌کردند خدایا ما را به راه راست هدایت نما ولی غافل از اینکه حرام‌خواری پای مرغ دعایشان را بسته و دعایشان را به آسمان اجابت راهی نیست. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 6⃣2⃣ | قسمت‌ بیست و ششم 🔸 پیوند با گناه... هیچ‌کس جنایتکار به دنیا نمی‌آید؛ هیچ‌کس از روز اول زندگی با خدا و ولی خدا سر جنگ ندارد. به فرموده پیامبر هر کودکی هنگام تولد دل و جانش با خدا آشناست و با فطرت الهی متولد می‌شود. پس چه می‌شود که همین کودک، بزرگ که می‌شود راهش را از خدا جدا می‌کند و حتی گاهی خدا و نشانه‌هایش را تکذیب می‌کند؟! 🖤 سر مطلب در اینجاست که هرگناه همچون لکه سیاهی بر صفحه سفید دل می‌نشیند و اگر شخص توبه نکند اندک اندک کار به جایی می‌رسد که دیگر روزنه‌ای از نور و سفیدی در دل باقی نمی‌ماند. یزید به خاطر گناهانش از چشم خدا افتاد، کسی هم که از چشم خدا بیفتد «خداوند نقطه‌ای تاریک در دلش قرار می‌دهد و دریچه های قلبش را به روی سخن حق می‌بندد.» کارش به جایی رسید که با چوب به لب و دندان ولی خدا می‌زد و از اساس منکر همه دین شد. 🔱 گله یزیدیان با چوپانی شیطان در علفزارهای گناه می‌چریدند. گناه روی گناه بود که انباشته می‌شد و هرچه پایشان در باتلاق گناه بیشتر فرومی‌رفت کار حسین علیه‌السلام برای هدایتشان سخت و سخت‌تر می‌شد. نیمه تاریک عاشورا را که نظاره می‌کنیم گناهان متعددی را می‌بینیم؛ به‌عکس آن سوی میدان که همه پاکی و طهارت است. همین گناهان بود که امام آنان را گروه گنه‌کاران نامید. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 7⃣2⃣ | قسمت‌ بیست و هفتم 🔸 برخی گناهان یزیدیان... یکی از گناهان رایج در میان لشکریان ابن زیاد -از خودش گرفته تا سربازانش- دروغ بود. وقتی هانی‌بن‌عروه در دست ابن زیاد اسیر شد شایعه‌ای منتشر شد که هانی را شهید کرده‌اند. مردان قبیله‌اش دارالاماره را محاصره کردند. ابن زیاد که احساس خطر کرده بود، شریح قاضی را خواست و گفت برو هانی را ببین و خبر سلامتی‌اش را به مردم بده تا از اینجا پراکنده شوند. 🔹 تا هانی چشمش به شریح افتاد، فریاد برآورد: قبیله‌ام کجایند؟! همین‌طور که حرف می‌زد خون از محاسنش جاری بود. صدای مردم را که شنید گفت: شریح، گمان می‌کنم این‌ها طرفداران من هستند؛ به آنان بگو: ده نفرشان می‌توانند مرا نجات دهند. اما شریح به بالای قصر آمد و به مردم گفت: همین الآن از نزد هانی می‌آیم او کشته نشده است و در سلامت کامل به سر می‌برد. 🔸 شهادت به ناحق... از دیگر جرم‌هایی که سران لشکر یزید در پرونده خود داشتند، شهادت به‌ناحق بود. سال پنجاه و یک هجری زیاد پدر عبیدالله از طرف معاویه حاکم کوفه بود، حجربن‌عدی و عده‌ای دیگر از شیعیان را دستگیر کرد. 🔹 ابو برده اسلمی شهادت داد؛ حجر، از اطاعت خلیفه سرباز زده، خلیفه را لعن می‌کند به دنبال افروختن آتش جنگ و ایجاد فتنه است؛ می‌خواهد معاویه را از خلافت برکنار کند و به خداوند عزوجل کافر شده است هفتاد نفر به دروغ این شهادت را تأیید کردند و اسامیشان را زیر نامه ثبت کردند. عمر سعد، شمر بن ذي الجوشن، كثير بن شهاب، حجار بن ابجر، شبث بن ربعی، عمر و بن حجاج الزبيدی و... همگی از کسانی بودند که با شهادت دروغشان دستشان به خون پاک حجربن‌عدی و یارانش آغشته گردید. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313
📌 بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه‌السلام... 9⃣2⃣ | قسمت‌ بیست و نهم 🔸 دوری از قرآن و سنت... بعد از رحلت رسول خدا، عده‌ای به بهانه حفظ قرآن، احادیث رسول الله را از صحنه خارج کردند. می‌گفتند: حسبنا کتاب الله؛ کتاب خدا برای ما کافی است. و با همین شعار هم قرآن و هم معلمین قرآن را کنار گذاشتند. 📖 به هر حال روز به روز قرآن در جامعه مسلمانان غریب و غریب‌تر می‌شد، تا شوری آش به حدی رسید که شخصی میمون‌باز، قمارباز، شراب‌خوار و اهل فحشا بر کرسی خلافت رسول الله تکیه زد و مجری دستورات قرآن گردید. ⚔ همین مسلمانان که خود را لشکریان خدا می‌دانستند بدون توجه به کتاب خدا و احادیث رسول خدا عليه ولی خدا شمشیر کشیدند. قرآن می‌خواندند ولی قرآن با پوست و گوشتشان آمیخته نشده بود، قرآن می‌خواندند ولی باور نداشتند کالای دنیا کم است و بی‌ارزش. بسیاری از آنها رفتار پیامبر را با حسین علیه‌السلام دیده بودند؛ دیدند که رسول خدا سجده‌اش را طولانی نمود و فرمود: چون حسین علیه‌السلام بر دوشم سوار شده بود. 🚩 امام سر این همه شقاوت و بیچارگی را در روز عاشورا بیان نمودند: «مرگ بر شما باد... شما که قرآن را پشت سر افکندید... و سنت‌ها را به دست فراموشی سپردید... و قرآن را تکه‌تکه کردید. 📚    برگرفته از کتاب سیه‌رویان @entezar_ma313