در این دعای مشهور ، اصلا برای دیدن حضرت دعا نمیکنیم ، برای سلامتی حضرت دعا میکنیم ؛ دعا میکنیم حضرت سلامت باشند ، تا اینکه فرج ایشان برسد و از حکومتشان بهرهمند گردند ؛ این اوج یک خلوص عاشقانه و عارفانه است ، که دیگر خود را در نظر نمیگیرد و تنها محبوب خود را مد نظر قرار میدهد .
در دعای عهد هم که مستحب است هر روز صبح خوانده شود و حضرت امام خمینی (ره) معتقد بودند خواندن آن در سرنوشت انسان تأثیر دارد ، قبل از اینکه تقاضای دیدار کند و صدا بزند : «آن صورت زیبا را به من نشان بده» بلافاصله قبلش دعا کرده : «خدایا اگر هم مُردم ، من را زنده کن تا پای رکابش پیکار کنم .»
یعنی آن چیزی که برای من مهم است ، رکاب حضرت است ، حکومت حضرت است ، حاکمیت حق است .
ما نیازمندیم با عشق زندگی کنیم ؛ با عشقی که بتواند انگیزهای قوی برای تمام اجزای زندگی ما باشد ؛ به دلیل آن درس بخوانیم ، کار کنیم ، تشکیل زندگی بدهیم و.. ؛ اگر چنین عشقی پشت سر انگیزه رفتارهای ما نباشد ، زود دلسرد میشویم ، از آسیبهای فراوان زندگی که تعدّی به حقوق دیگران و تجاوز از فرمان الهی است ، در امان نخواهیم بود ، اخلاقمان بد میشود و تعادل روحی نخواهیم داشت .
از طرفی بالأخره ما هم تفریح میخواهیم ؛ باید شاد باشیم ؛ بهترین نوع تفریح و تفرّج روح هم ، آن است که کسی را عمیقا دوست داشته باشیم ، به صورتی که این دوست داشتن تمام وجودمان را پُر کند و آتشمان بزند ؛ اگر حرارت عشق و محبت ، وجود کسی را آتش نزند ، میرود پای آتش منقل مینشیند ؛ کسی که وجودش را شراب محبت و ایمان گرم نکند ، به شراب انگور پناه میآورد ؛ چه چیزی میخواهد وجود تو را آتش بزند ؟ چه چیزی میخواهد انرژی جوانی تو را به کار بگیرد ؟
روشن است که یکی از مهمترین راههای عاشق شدن و رسیدن به عشق ، یافتن معشوق دلبری است که لایق عشق ما باشد ؛ و نه تنها بتواند این عشق را باثبات نگه دارد ، بلکه هر لحظه بتواند گرمای آن را افزایش دهد ؛ خداوند متعال هم راهی برای عاشق شدن قرار داده و تمهیدی برای آسان کردن دستیابی به عشق اندیشیده است و آن این است که موجود نازنینی به نام «امـام» را برای هر عصری قرار داده ، تا بتوان به او عشق ورزید ؛ و این یکی از مهمترین خاصیتهای یک امام است .
آخرین امام هم که ما در دوران غیبت او به سر میبریم ، از این ویژگی سرشار است ؛ امام زمان (عج) چنان که در اشارات و کلمات خود اهلبیت (ع) هم دیده میشود ، یکی از دوستداشتنیترین اولیای خدا هستند .
رسول خدا (ص) در ضمن گفتگوی خود با خداوند در شب معراج ، میفرماید : «پس به جلو رفتم و دیدم علیبنابیطالب و حسن و حسین و ... و حجت قائم (مهدی) مانند ستاره درخشانی در وسط آنها بود .»
غیبت نعمانی ، ص ۹۳
طبیعی است که اگر محبت چنین امامی در دل کسی بیفتد ، سوزناکترین نغمههای عاشقانه را سر خواهد داد ؛ اگر تمام نامهها و ترانههای عاشقانه عالَم را جمع کنید ، اگر هر کسی به هر کسی عشق ورزیده و عشقش را در قالب نامه یا ترانهای ابراز کرده ، دروغ یا راست ، با مبالغه یا غیر آن ، همه را جمع کنید ، و مضامین عاشقانه آنها را بررسی کنید ، سپس بهترینهایش را گزینش کرده ، و با مضامین دعای ندبـه مقایسه کنید ، خواهید دید که بلندترین مضامین آنها نیز به گَرد کلمات عاشقانه این دعا نخواهد رسید ؛ مگر کسی میتواند به کسی اینقدر محبت پیدا کند که یک نفر میتواند به امام زمان (عج) محبت پیدا کند ؟
اگر کسی به حضرت این عشق را پیدا نکرد ، باید خودش را سرزنش کند ؛ با گفتن زبانی و ادعای الکی هم نمیشود عاشق شد ؛ باید به جایی برسیم که از صمیم قلب به امام زمان (عج) بگوییم : «بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمیشود / داغ تو دارد این دلم ، جای دگر نمیشود» ؛ اگر در گفته خود صادق نباشیم ، فرشتهها در جواب ما میگویند : «تو راست نمیگویی ؛ اصلا ایشان باشد یا نباشد ، تو زندگیات را میکنی و دلت را هزار جا فرستادهای ؛ آنقدر دلگرمیهای الکی برای خودت درست کردهای که نوبت به ایشان نمیرسد ، چه برسد به اینکه دلت وقف آقا شده باشد» .