eitaa logo
انتظار
521 دنبال‌کننده
167 عکس
116 ویدیو
1 فایل
استفاده از مطالب کانال با ذکر یک صلوات مجاز است انتقاد و پیشنهاد و ارتباط با ادمین @zzirani
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۳🔻 متقين ميان دو هدايت واقعند، هم چنان كه كفار و منافقين ميانه دو ضلالت قرار گرفته‌اند، و هر سه طبقه از دو خصيصه خود، يكى را يعنى اولى را خودشان داشته‌اند، و دومى را خداوند بعنوان جزا بر اوليشان اضافه كرده است. و چون هدايت دومى متقين بوسيله قرآن صورت مى‌گيرد، معلوم ميشود هدايت اولى قبل از قرآن بوده، و علت آن سلامت فطرت بوده است. در تفسير عياشى از امام صادق (ع) روايت شده كه در ذيل جمله:(وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ)، فرموده: يعنى از آنچه ما بايشان تعليم كرده‌ايم، بديگران تعليم مى‌كنند، و علم را گسترش ميدهند. 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 (خَتَمَ اللَّهُ عَلى‌ قُلُوبِهِمْ، وَ عَلى‌ سَمْعِهِمْ)  در اين جمله سياق تغيير يافته، يعنى در اول، مهر بر دلها زدن را بخودش نسبت داده، ولى پرده بر گوش و چشم داشتن را بخود كفار نسبت داده، و فرموده: خدا مهر بر دلهاشان زده، و بر گوشها و چشمهايشان پرده است، و اين اختلاف در تعبير مى‌فهماند كه يك مرتبه از كفر از ناحيه خودشان بوده، و آن اين مقدار بوده كه زير بار حق نمى‌رفته‌اند، و يك مرتبه شديدترى را خدا بعنوان مجازات بر دلهاشان افكنده، پس اعمال آنان در وسط دو حجاب قرار دارد، يكى حجاب خودشان، و يكى حجاب خدا. 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۱۰ 🔻 بيمارى، گاهى مربوط به جسم است، نظير آيه ى 185 سوره بقره؛ ومن كان مريض كه درباره احكام روزه بيماران مى باشد. و گاهى مربوط به روح، نظير اين آيه فى قلوبهم مرض كه درباره بيمارى نفاق مى باشد. داستان منافق، به لاشه ومردارى بد بو مى ماند كه در مخزن آبى افتاده باشد. هر چه آب در آن بيشتر وارد شود، فسادش بيشتر شده و بوى نامطبوع و آلودگى آن افزايش مى يابد. نفاق، همچون مردارى است كه اگر در روح و دل انسان باقى بماند، هر آيه وحكمى كه از طرف خداوند نازل شود، به جاى تسليم شدن در برابر آن، دست به تظاهر و رياكارى مى زند و يك گام بر نفاق خود مى افزايد. اين روح مريض، تمام افكار و اعمال او را، رياكارانه و منافقانه مى كند و اين نوعى افزايش بيمارى است. فزادهم اللَّه مرض شايد جمله ى فزادهم اللَّه مرض نفرين باشد. نظير قاتلهم اللَّه يعنى اكنون كه در دل بيمارى دارند، خدا بيمارى آنان را اضافه كند. 🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر🔻 بعد از آنكه خداى سبحان حال فرقه‌هاى سه گانه، يعنى متقين، و كفار، و منافقين را بيان نموده فرمود: متقين بر هدايتى از پروردگار خويشند، و قرآن مايه هدايت آنان است، و با آنان كار دارد، و كفار، مهر بر دلشان زده شده، و بر گوش و چشمشان پرده است، و منافقين خود بيمار دلند، و خدا هم بعنوان مجازات، بيمارى دلهاشان را بيشتر مى‌كند، بطورى كه كر و لال و كور شوند، (و اين بيانات در طول نوزده آيه آمده). 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۲۲ 🔻 در این آیه خداوند به نعمت های متعدّدی اشاره می کند که هرکدام از آنها سرچشمه ی چند نعمت دیگر است.مثلاً فراش بودن زمین،اشاره به نعمت های فراوان دیگری است. همچون سخت بودن کوهها ونرم بودن خاک دشت ها،فاصله زمین تا خورشید،درجه حرارت و دما و هوای آن،وجود رودخانه ها،درّه ها،کوهها،گیاهان و حرکت های مختلف آن که مجموعاً فراش بودن زمین را مهیّا کرده اند.چنانکه در قرآن برای زمین تعابیر چندی شده است،زمین هم«مهد» گهواره است،هم«ذلول» رام و آرام و هم«کفات» در برگیرنده. کلمه«سماء»در آیه یک بار در برابر«ارض»آمده است که به همه ی قسمت بالا اشاره دارد و در بار دوم مراد همان قسمت نزول باران از ابرها می باشد. 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۲۳ 🔻 (فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ) امر در (فاتوا، پس بياوريد)، امر تعجيزى است، تا بهمه بفهماند: كه قرآن معجزه است، و هيچ بشرى نمى‌تواند نظيرش را بياورد، و اينكه اين كتاب از ناحيه خدا نازل شده، و در آن هيچ شكى نيست، معجزه است كه تا زمين و زمان باقى است، آن نيز باعجاز خود باقى است، و اين تعجيز، در خصوص آوردن نظيرى براى قرآن، در قرآن كريم مكرر آمده. بنابراين قرآن كريم هم معجزيست در بلاغت، براى بليغ‌ترين بلغاء و هم آيتى است فصيح، براى فصيح‌ترين فصحاء و هم خارق العاده‌ايست براى حكماء در حكمتش، و هم سرشارترين گنجينه علمى است معجزه‌آسا، براى علماء و هم اجتماعى‌ترين قانونى است معجزه‌آسا، براى قانون، و سياستى است بديع، و بى سابقه براى سياستمداران و حكومتى است معجزه، براى حكام، و خلاصه معجزه‌ايست براى همه عالميان، در حقايقى كه راهى براى كشف آن ندارند، مانند امور غيبى، و اختلاف در حكم، و علم و بيان. 🍃🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۲۶ 🔻 🔹 کلمه «بعوض» به معنای پشه ریز است و ریشه ی آن از«بعض» می باشد که به جهت کوچکی جثّه به آن اطلاق شده است . 🔸مثال های قرآن، برای همه ی مردم است و از هر نوع مثلی نیز در آن آمده است: «وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ» البتّه این مثل ها را نباید ساده انگاشت، زیرا دانشمندان، حقیقت و باطن آن را درک می کنند: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ وَ ما یَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ» در مثال زدن، تذکّر، تفهیم، تعلیم، بیان و پرده برداری از حقایق نهفته است و در کتاب های آسمانیِ پیشین نیز همانند تورات و انجیل و در سخنان رسول اکرم و اهل بیت علیهم السلام فراوان دیده می شود. در تورات بخشی به نام«أمثال سلیمان»وجود دارد. 🔹بعضی از مخالفان اسلام که از برخورد منطقی و آوردن مثلِ قرآن عاجز ماندند، مثال های قرآن را بهانه قرار داده و می گفتند: شأن خداوند برتر از آن است که به حیواناتی چون مگس یا عنکبوت مثال بزند. و این مثال ها با مقام خداوند سازگار نیست. 🔸و بدینوسیله در آیات قرآن تشکیک می کردند. خداوند با نزول این آیه به بهانه گیری های آنان پاسخ می دهد. 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۲۸ 🔻 🔹بهترین راه خداشناسی، فکر در آفرینش خود و جهان است. حضرت ابراهیم علیه السلام در مقام اثبات خداوند به دیگران فرمود: «رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ» پروردگار من کسی است که زنده می کند و می میراند. 🔸تفکّر در پدیده ی حیات و اندیشیدن در مسئله مرگ، انسان را متوجه می کند که اگر حیات از خود انسان بود، باید همیشگی باشد. چرا قبلاً نبود، بعداً پیدا شد و سپس گرفته می شود؟! خداوند می فرماید: اکنون که دیدید چگونه موجود بی جان، جاندار می شود، پپس بدانید که زنده شدن مجدّد شما در روز قیامت نیز همینطور است. 🔹 مسئله حیات، حقیقتش مجهول، ولی آثارش در وجود انسان مشهود است. خالق این حیات  نیز حقیقتش قابل درک نیست، ولی آثارش در هر چیز روشن است. 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۳۱ 🔻 🔹خداوند متعال اسما و اسرار عالم، از نام اولیای خود تا جمادات را به آدم تعلیم داد. به تعبیر امام صادق علیه السلام: تمام زمین ها، کوهها، دره ها، بستر رودخانه ها و حتّی همین فرشی که در زیر پای ماست، به آدم شناسانده شد. 🔸پیام ها: 1-معلّم واقعی خداست وقلم، بیان، استاد و کتاب، زمینه های تعلیم هستند. «عَلَّمَ» 2-برتری انسان بر فرشتگان، به خاطر علم است. «وَ عَلَّمَ آدَمَ...» 3-انسان برای دریافت تمام علوم، استعداد و لیاقت دارد. «کُلَّها» 4-فرشتگان عبادت بیشتری داشتند و آدم،علم بیشتری داشت. رابطه مقام خلافت با علم، بیشتر از عبادت است. «نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ... عَلَّمَ آدَمَ الْأَسْماءَ» 5-برای روشن کردن دیگران، بهترین راه، برگزاری امتحان و به نمایش گذاشتن تفاوت ها و لیاقت هاست. «عَلَّمَ... ثُمَّ عَرَضَهُمْ... فَقالَ أَنْبِئُونِی» 6-فرشتگان،خود را به مقام خلیفه اللهی لایق تر می دانستند. «إِنْ کُنْتُمْ صادِقِینَ» 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۳۴🔻 🔹در فرهنگ قرآن، «شجر» علاوه بر درخت، به «بوته» هم گفته می شود. مثلاً به بوته کدو می گوید: «شَجَرَهً مِنْ یَقْطِینٍ»، بنابراین اگر در روایات و تفاسیر می خوانیم که مراد از شجر در این آیه گندم است، جای اشکال نیست. 🔸«جنت»به باغهای دنیا نیز گفته می شود، چنانکه در سوره ی قلم آیه 17 آمده است: «إِنّا بَلَوْناهُمْ کَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّهِ» ما صاحبان باغ را آزمایش کردیم. آنچه از آیات دیگر قرآن و روایات استفاده می شود، باغی که آدم در آن مسکن گزید، بهشت موعود نبوده است زیرا: 1. آن بهشت، برای پاداش است و آدم هنوز کاری نکرده بود که استحقاق پاداش داشته باشد. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمّا یَعْلَمِ اللّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ» 2.کسی که به بهشت وارد شود،دیگر خارج نمی شود. «وَ ما هُمْ مِنْها بِمُخْرَجِینَ» 3.در آن بهشت، امر و نهی و ممنوعیّت و تکلیف نیست، در حالی که آدم از خوردن درخت نهی شد. به علاوه در روایات اهل بیت علیهم السلام نیز آمده است که بهشت آدم، بهشت موعود نبوده است. 🔹 نهی حضرت آدم، نهی تکلیفی نبود که انجامش حرام باشد، بلکه جنبه ی توصیه و راهنمایی داشت. 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 🔹چون آدم از غذایی که نباید بخورد، چشید و از آن همه نعمت و رفاه محروم شد، متوجّه اشتباه خود گردید. او در اثر پشیمانی و ندامت،کلماتی را از خداوند دریافت کرد و به وسیله ی آن کلمات، توبه نمود. 🔸طبق آنچه از روایات شیعه و سنّی استفاده می شود، مراد از کلماتی که آدم به وسیله ی آن توبه نمود،توسّل به بهترین خلق خدا یعنی حضرت محمّد و اهل بیت او علیه و علیهم السلام است. چنانکه در تفسیر درّالمنثور از ابن عباس نقل شده است که آدم برای پذیرش توبه اش،خداوند را به این نام ها قسم داد:«بحّق محمّد وعلیّ و فاطمه و الحسن و الحسین» البتّه برخی معتقدند،مراد از کلمات،همان جمله ای است که در سوره ی اعراف آمده است: «رَبَّنا ظَلَمْنا أَنْفُسَنا وَ إِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِینَ» خدایا! ما به خود ستم کردیم و اگر تو ما را نیامرزی و مورد رحمت قرار ندهی،حتماً از زیانکاران خواهیم بود. بنابراین اولین توبه در روی زمین، با توسّل به محمّد و آل محمّد پذیرفته شد. پیام ها: 1-همچنان که توفیق توبه از خداست، باید چگونگی و راه توبه را نیز از خداوند دریافت کنیم. «مِنْ رَبِّهِ کَلِماتٍ» 2-قبول توبه و ارائه ی راه آن، از شئون تربیت و ربوبیّت خداست. «مِنْ رَبِّهِ» 3-این همه لطف و قبول توبه، تنها کار خداست. «هُوَ» 4-اگر توبه واقعی باشد، خداوند آن را می پذیرد. «هُوَ التَّوّابُ» 5-اگر توبه را شکستیم، باز هم خداوند توبه را می پذیرد. «هُوَ التَّوّابُ» 6-عذرپذیری خدا همراه با رحمت است، نه عتاب و سرزنش. «التَّوّابُ الرَّحِیمُ» 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۴۵ 🔻 🔹هر چند این آیه به دنبال خطاب هایی که به یهود شده آمده است، ولی مخاطب آن همه ی مردم هستند. در روایات می خوانیم که حضرت علی علیه السلام هرگاه مسئله ی مهمی برایشان رخ می داد به نماز می ایستادند واین آیه را تلاوت می کردند. 🔸در روایتی از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده، که صبر بر سه نوع است: 1.صبر در برابر مصیبت. 2.صبر در برابر معصیت. 3.صبر در برابر عبادت.  بنابراین آنچه در روایات آمده که مراد از صبر در این آیه روزه است،اشاره به یکی از مصادیق صبر دارد. 🔹 نماز برای رسول اللّه صلی الله علیه و آله و امثال او نور چشم است ولکن برای بعضی ها که خشوع ندارند، همچون باری سنگین است. خشوع، مربوط به قلب و روح و خضوع، مربوط به اعضای بدن است. 🔸نمازِ با توجّه، انسان را به یاد قدرت بی نهایت خدا می اندازد و غیر او را هر چه باشد کوچک جلوه می دهد. مِهر او را در دل زیاد می کند، روحیّه ی توکّل را تقویت می کند و انسان را از وابستگی های مادّی می رهاند. همه ی این آثار، انسان را در برابر مشکلات مقاوم می سازد. 🔹صبر و مقاومت، کلید تمام عبادات است. فرشتگان به اهل بهشت سلام می کنند، امّا نه به خاطر عبادت و نماز و حج و زکات آنان، بلکه به خاطر مقاومت و پایداری آنها؛«سلام عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ» چون اگر مقاومت نباشد، نماز و جهاد و حج و زکات نیز وجود نخواهد داشت. حتّی شرط رسیدن به مقام هدایت و رهبری الهی، صبر است؛ «جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّهً یَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا» 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۴۹ 🔻 🔹«فرعون»، عنوان پادشاهان روم، «کسری»، عنوان پادشاهان ایران و «خاقان» عنوان پادشاهان ترک بود. 🔸فرعونِ زمان حضرت موسی، رامسیس اوّل نام داشت که می گویند جسدش در موزه قاهره نگهداری می شود. «فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَهً» 🔹واژه «یَسُومُونَکُمْ» از ریشه«سوم» به معنی پی درپی دنبال چیزی رفتن است و «یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذابِ» یعنی شما را به صورت مداوم عذاب می کردند. 🔸یکی از عذاب ها و شکنجه ها، کشتن پسران بود که این امر، یا به خاطر خوابی بود که در تعبیر آن به فرعون گفته بودند: تو به دست مردی از بنی اسرائیل از بین خواهی رفت و یا به خاطر جلوگیری از رشد بنی اسرائیل بود. پیام ها: 1-آزادی از سلطه ی طاغوت ها، از بزرگ ترین نعمت هاست. چنانکه خداوند از میان همه نعمت ها، نام آن را برده است. «نَجَّیْناکُمْ» 2-بیان سختی ها و تلخی های گذشته، لذّت آزادی امروز را چندین برابر می کند «یَسُومُونَکُمْ...یُذَبِّحُونَ...یَسْتَحْیُونَ» 3-طاغوت ها، بدون اطرافیان قدرت ندارند. «آلِ فِرْعَوْنَ» 4-ناگواری و آزادی، هردو وسیله ی آزمایش و تربیت هستند. «بَلاءٌ مِنْ رَبِّکُمْ» 5-محو نیروهای دفاعی و توسعه ی نیروهای رفاهی، کار فرعونی است. «یُذَبِّحُونَ أَبْناءَکُمْ وَ یَسْتَحْیُونَ نِساءَکُمْ» 6-طاغوت ها برای حفظ نظام و سلطه ی خود، به هر نوع شکنجه ای دست می زنند. «یَسُومُونَکُمْ، یُذَبِّحُونَ» 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۵۳ 🔻 🔹فرقان، وسیله ای است که حقّ را از باطل جدا می سازد. و چون در کتاب آسمانی حقّ از باطل جدا می شود، به آن فرقان گفته می شود. شاید هم مراد از فرقان، با توجّه به اینکه در کنار کتاب آمده است، همان معجزات نُه گانه یا حقایق دیگری باشد که غیر از تورات به حضرت موسی عطا شده است. پیام ها: 1-کتب آسمانی، بیانگر حقّ و مایه ی جداسازی حق از باطل هستند. «الْکِتابَ وَ الْفُرْقانَ» 2-حجّت از طرف خداوند تمام است، ولی مردم به خاطر هوسها، گاهی حقّ را نمی پذیرند. «لَعَلَّکُمْ» 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۵۶ 🔻 🔹زنده کردن مجددِ کسانی که در اثر صاعقه از بین رفتند، به دنبال پریشانی و نگرانی و دعای حضرت موسی علیه السلام بود که در آیه 155 سوره ی اعراف انشاء اللّه بحث آن خواهد آمد. پیام ها: 1-رجعت و معاد، امر محالی نیست. بعضی از مردگان در همین دنیا زنده شده اند. «بَعَثْناکُمْ مِنْ بَعْدِ مَوْتِکُمْ» 2-رمز بروز برخی تلخی ها و سپس نجات از آنها، پیدا شدن روحیّه ی شکرگزاری است. «بَعَثْناکُمْ... لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» 🍃🍃🍃
🍃🍃🍃🍃 ⭕️ تفسیر آیه ۵۸ 🔻 🔹چنانکه در سوره ی مائده آمده، مراد از «قریه» در این آیه، بیت المقدّس است. پس از چهل سال ماندن در بیابان تیه، بنی اسرائیل مأمور شد که وارد شهر بیت المقدّس شده و به معبد درآیند و موقع داخل شدن به مسجد، کلمه ی «حِطّه» را بگویند. 🔸«حطّه» به معنای ریزش گناهان و طلب عفو و اظهار توبه است. در تفسیر اطیب البیان آمده است که مراد از باب، دروازه ی شهر نیست، بلکه درب مسجد است که الآن هم به نام «باب الحطّه» معروف می باشد و مراد از «سُجَّداً» نیز سجده ی شکر، بعد از ورود به مسجد است. پیام ها: 1- برای ورود به مکان های مقدّس، احترام مخصوص لازم است. «ادْخُلُوا... سُجَّداً» 2- بخشش، از اوست، امّا استغفار و طلب آمرزش، باید از سوی ما باشد. «قُولُوا حِطَّهٌ نَغْفِرْ لَکُمْ» 3- آداب دعا و شیوه توبه را نیز باید از خدا بیاموزیم. «ادْخُلُوا... سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّهٌ» 4- عمل به دستورات خداوند، زمینه ی آمرزش ماست. «ادْخُلُوا... قُولُوا... نَغْفِرْ لَکُمْ» 5- استغفار، برای گناهکار مایه ی آمرزش و برای نیکوکار اعتلای درجه است. «نَغْفِرْ لَکُمْ خَطایاکُمْ وَ سَنَزِیدُ الْمُحْسِنِینَ» 🍃🍃🍃