اولین سروده ی من در سال ۱۳۸۱(۱۲ سالگی و اول راهنمایی)
بدون هیچ زمینه ای برای سرودن و صرفا بخاطر مادرم که گفت: وقتی معلم ات (خانم نسرین مظفری عزیزم) گفته می تونی شعر بگی پس باید بتونی برای امام حسین شعر بگی🤫
ومن🤔🤔🤔
با اتکال به خداوند بود که جرقه های شعر حسینی در ذهنم شعله ی ارادت شد و با محرم امام خوبی ها و عشق به آستان حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام ) مصادف...
و البته با توصیف زیبای مادر نازنینم از واقعه ی قیام...
دشت عشق و آتش
ببین این حضرت مظلوم عالم
به سوی دشمنان با یاوری کم
حسین، این عاشق جاوید محشر
حسین این اسوه بر دین پیمبر
در این کرب و بلای عشق و آتش
در این دشت سیه با دود و آهش
درون حلق اصغر خنجری شد...
ببین شش ماهه کودک بی گنه مُرد!
ببین اکبر جوان قلب میدان
چنان برتاخت بر دشمن چو طوفان
چو دست و سر زتن یکسر جدا شد؛
چو مشک آب از دستش رها شد...
چو طفلان تشنه کام و خسته بودند
از این دنیا دگر دل رسته بودند؛
چو زینب گفت جانم یا برادر!
بدید او را ز تن افتاده این سر...
و زینب دست و پا در بند و زنجیر
سخن آغاز کرد از ظلم و تزویر...
۱۳۸۱/۱۱/۰۶
#پری_سا_نوشت
#پریسا_صالحی_منتظِر
دلشوره...
سراغ غربتت امشب از این دلشوره می گیرم
در این اوضاع دلتنگی پر از دلشوره می میرم
غروب جمعه ها یک یک گریزان می رود اما
در این تکرار شیدایی برایت خسته و تنها
به درد عشق می پیچم و عاشق ترزهمیشه ام دراین بحران سر مستی فقط گمگشته در خویشم
تو را می خوانم و نامت شده آرامش جانم
خوشم دلخوش به عشق تو وگرنه رو به پایانم
پر از اشک پریشانی به پایت شعر می آرم
خوشم در بیت های خود ارادت نامه ها دارم...
"تو را من چشم در راهم شباهنگام" آدینه
و با جانی ترک خورده از این دلتنگی سینه
لبالب پر شدم از تو ز بس عطشان دریایم
تو پر کن جام جانم را، که در دلشوره تنهایم!
#پری_سا_نوشت
#پریسا_صالحی_منتظِر
#شعر_انتظار
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
غروب انتظار
دلم گرفته است ای نور
ای آفتاب این هوای باران زده
ای نزدیکترین دور!
ای که در فراقات شمعدانیها پژمردند
و دلهای غافل از حضور بی ظهورت مردند!
ای که در گاه گاه این بغضهای مدام بیفرجام
هنوز هم هوای غیبت را تنفس میکنیم!
هستی ولی نیستی...
نیستی ولی هستی...
آقا جانم!
من چه کنم با این درد سنگین دلشکستگی!
ماه دلآرای زهرا...
جان دلم مهدی مولا...
امروز
چه عصر سختی پیش روی احوال دنیاست!
عصر باشد و غروب باشد و جمعه باشد و آخرین جمعهی یکسال دیگر چشمانتظاری باشد و تولدت باشد و در میان ما غریبانه نفس بکشی...
ما همه ظاهرمان عاشق مولا هستیم
معصیت در دلمان قرص و محکم شده است!
ای منجی عالم!
دعاگویمان باش؛
در تکبیر و ذکر و قنوتت
و در قیام و قعودت!
تا در شور میلادت کمی به شعور انتظار برسیم
تا با معرفت به امام زمانمان، دلهامان به مرگ جاهلی نمیرد...
کاش این صبح پر از مژدهی باران بشود
و جهان با قدم نور گلستان بشود
کاش این جمعه دگر مهدی زهرا آید
و همه ثانیهها نیمهی شعبان بشود...
اللهم عجل لولیک الفرج
#پریسا_صالحی_منتظِر
شمیم ماه
شاید از کوچه دل، عطر کسی، باز رسد
شاید از عطر کسی، نقطهی آغاز رسد
شاید از آمدن منتظَری از پس ابر...
ز قفس وا رهم و لحظه پرواز رسد...
بی قرارم همه شبهای غزلخوانی خویش
کی قرارست مرا همدم و همراز رسد؟
خوابهای شبم آذین شده با شایدها
تا رخ ماهتر از ماهِ رخِ ناز رسد...
به شمیم رخ مهتابی آن ماه بلند
دست بردم که مرا، دمخور و دمساز رسد
تار تنهایی خود بافته در کوچهی غم
تا شبی رنج مرا، درد برانداز رسد
میتراود نظرش باز به اشعار ترم...
سوز ساز غزلم را، اگر آواز رسد...
چشمهایم پُرِ از نم نم باران شده است
شاید از کوچه دل، عطر کسی، باز رسد...
#پریسا_صالحی_منتظِر
هیدج ۶ خرداد۱۴۰۲
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi
" و خورشیدی که میآید..."
در این وانفس وامانده،که میسوزد به تب دنیا
در این حیران ناکامی، در این اوقات وانفسا
که شب بیپرده میتازد به دنیا از پس افسون؛
به آتش میکشد قرآن، دوباره فتنهی صهیون!
پس از یک چلّه کوشیدن برای حذف دینداری
برای انزوای دین؛ پی تخریب بیداری
ترور، تحریم یا آشوب، سیاستهای دجّالی
مجازیهای گمراهی، هیاهوهای پوشالی
شبیخونهای فرهنگی که زن را کرده امروزی
توییت یک سلبریتی، نماد عشق و دلسوزی!
شده افکار آدمها، عمومأ رنگ خاکستر...
و ظلمت منعکس گویی درون سینهها یکسر!
"هوای شهر دلگیر" و هوای خانه افسرده
و دزد شوم و اغواگر، ز دل رنگ خدا برده
ولی خورشید میتابد به این خاک اهورایی
و در خط علی بودن، شده ترسیم زیبایی...
ز اقصی تا خود کعبه، فلسطین، غزه و لبنان
عراق و تونس و لیبی، یمن، سوریه تا ایران
تمام مرزهای حق، پی تکثیر قاسمها
و در این برهه از غیبت، پی تغییر حاکمها!
جهان حالش دگرگون و به سمت صبح میخیزد
و باران امید اینک به بام خانه میریزد...
ز نور حضرت قرآن، جهان هر روز بیناتر
و در این جنگ ترکیبی، بصیرتنامهی رهبر؛
شده مشی جهاد ما، خطوط سبز تبیینها
در این دنیای جنگنده،که احیا میکند دین را!
چه خوش گوید مسیحامان ،از این ملت اگر کشتن
که بیداری است راه ما،که بیزاری است از دشمن
امامی منتظَر اینجا، سراغ از عشق میگیرد؛
بشارت میدهد حیدر، که ظلم آهسته میمیرد
تمام غایت فتنه، به زودی محو میباید...
قریب آن صبح پیروزی و خورشیدی که میآید!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#پریسا_صالحی_منتظِر
#قرآن_انوار_هدایت
#شعرای_هیدج
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi
در زمرهی عاشقان اربابیم و
با تربت او علقهی دیرین داریم
در سجده خم ابروی او در یاد است
با عشق حسین در صف دیداریم؛
عمری است که السلامگویان حسین
بر تشنه لبان کربلا میباریم
با مهر حسین اشک جاری شده و
در واقعهها چو زینبش بیداریم
از شوق تولای حسین است که ما
از دشمن اهلبیت خود بیزاریم
#پریسا_صالحی_منتظِر
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi
امام حسین(ع) در روز عاشورا خطاب به دشمنان فرمودند: "اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید".
انصاف آدمها ربطی به قدرت ایمان نداره
انصاف مربوط به آزادمردی و آزادگی انسانهاست؛
پس ممکنه آدمی آزاده باشه اما بی دین...
و این آزادگی= وجدان حقیقتطلبِ
وجدان حقیقتطلبی که همهی دنیامون رو در بر میگیره؛
اصلا آدم آزاده نوع نگاهش به آدمهای اطرافش فرق داره؛ بدبین نیست مگر به ظلم؛ اَشِدّاُ علیالکُفّار؛ یعنی هرکسی که کارش پوشاندن حقِ!
چه برسه که خوبیهای اطرافش رو نخواد ببینه...
وجدان حقیقتطلب یعنی بایستی؛
-تو دفاع از مظلوم در برابر ظالم
-تو پرهیز از قضاوت نابجا
-تو پرهیز از بد اخلاقیها
-بیاعتمادیها
-تندیها
و...
کمی مقیاس شعورمون رو گسترش بدیم؛
کاش به نگاه و قضاوتهامون کمی بیشتر رنگ انصاف بپاشیم؛ حتی اگر سمت خدا نمیریم؛ سمت وجدان انسانیمون حرکت کنیم؛
اونوقته که دیگه بیمعرفتی نمیکنیم؛
اونوقته که دیگه
ظلم نمیکنیم؛
جفا نمیکنیم؛
قضاوت نابجا نمیکنیم؛
براحتی مشکوک نمیشیم؛
براحتی تهمت نمیزنیم؛
مثل آب خوردن غیبت نمیکنیم؛
و عدالت بر ترازوی عقلمون حاکم میشه؛
و حق چقدر از همین قضاوتهای نابجا زخم خورده...
اما من یقین دارم
حقیقت رنگیه که هیچوقت رسوا نمیشه
چون رنگ یکرنگیه...
حتی اگر یک عده عامدانه بخوان حق رو کتمان کنن؛ بخوان بد قضاوتش کنن
و بخوان به حق شک کنن؛ تا ریشهکن بشه...
پس علت شک یا بدبینی به آدمهای اطرافمون، به دین، خدا، پیغمبر، به حجاب، به خدمت دیگران، به لطف و محبت دیگران و حتی به عشق صادقانه و به همهی خوبها و خوبیهای عالم فقط و فقط در قید و بند بودنه؛
قید و بند بی وجدانی...
مگر خدا از ما تو مسیر بندگی چی میخواد به جز انصاف؟؟
انصاف که داشته باشیم، نه به خودمون ظلم میکنیم، نه حقالناس گردنمون میاد؛ نه خدا رو فراموش میکنیم...
الهی که لااقل آزاده باشیم؛ بعد ادعای مسلمانی کنیم.
#پریسا_صالحی_منتظر
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
#داغ_غزه🖤
وقتی که داغی بر کسی، بسیار میشد
خون گریه کردن را، زمانی میشنیدیم...
امروز غزه، داغ دار راستین است...
حالا که خون در گریه را، با چشم دیدیم!
#پریسا_صالحی_منتظِر
اللهم عجل لولیک الفرج و فرجنا بهم
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
شهر تنهای من...
شهر تنهای من آن ماه چراغانت کو؟؟
همه جا رنگ خزان شد، گل بستانت کو؟؟
کو به کو پر شدی از هیمنهی درد چرا؟!
آخر آن ناز طبیبت، شه درمانت کو؟؟
کوچهها پر شده از هجرت جانکاه خزان
خبر آمدن فصل بهارانت کو؟؟
سوت و کور است شب غربت و تنهایی تو
جلوهی عکس رخ آن مه تابانت کو؟؟
چهرهها در پس نیرنگ پر از رنگ و لعاب
چهرهی مهر و وفای دل یارانت کو؟؟
آسمانت همه بیرنگتر از همیشهاست...
با من ای شهر بگو مژدهی بارانت کو؟؟
روشنای سحر شهر نهان در پس ابر...
شعلهی مشتعل شمسهی چشمانت کو؟؟
"یک نفر مانده از این قوم که برمیگردد..."
شهر خاموش من، آن روضهی رضوانت کو؟؟
#شعرای_هیدج
#پریسا_صالحی_منتظِر
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
علی دریاست، باید غرق او شد
بگیر ای دل ز دریای نجاتت!!!
اگر مغروق در عشقش نباشی
برای زندگی دیگر چه حاجت؟!
#پریسا_صالحی_منتظِر
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
🏴🏴🏴
#محرم
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
سلام بر تو که ارباب عالم عشقی
سلام بر تو که مشکات نور زهرایی
سلام بر تو و این ماه روضهخوانیها
سلام بر تو که خون خدا به رگهایی
#پریسا_صالحی_منتظِر
═┅✰☆☆♡☆☆✰┅═
کانال انتظار شاعرانه
https://eitaa.com/entezareshaeranepsalehi